نام پژوهشگر: مژگان رضایی
مژگان رضایی اشرف ترکیان
محدوده مورد مطالعه در بخش شمال غرب نوار نفوذی و دگرگونی سنندج - سیرجان، جنوب شرقی شهرستان قروه در استان کردستان و در بین طول های جغرافیایی´ 45? 47- ? 48 و در عرض های جغرافیایی? 35 - ?10 ? 35 واقع است. سنگ های آذرین منطقه شامل گرانیت، گرانودیوریت و دیوریت به سن ژوراسیک فوقانی، در سنگ های دگرگونی میکاشیست، آمفیبول شیست و مرمر به سن تریاس - ژوراسیک تزریق و جایگزین شده اند. بخش گسترده-ای از این سنگ ها پس از تکوین بر اثر دگرگونی دینامیک مرتبط با رویدادهای دگرگونی فاز پیرنئن و قرارگیری در پهنه های برشی، میلونیتی، جهت یافته و دگرریخته شده اند. سنگ های میلونیتی دارای برگواره ی شیب دار میلونیتی، اغلب در امتداد شمال غرب- جنوب شرق و شیب به سمت شمال شرق می باشند. همچنین برخی از آنها کمی چین-خوردگی نشان می دهند. میل خطواره کشیده کانیایی در این میلونیت ها کم تا متوسط و همگی به سمت شمال شرق است. نشانگرهای جهت برش نظیر برگوارگی، خطوارگی، چین های برشی به صورت اشکال s، چین های غلافی، عدسی های کوارتزی نامتقارن، نوارهای برشی sو c، میکاهای ماهی گون و پورفیروکلاست های پوششی، بیانگر حرکت شیب لغز نوع معکوس پهنه های برشی مرتبط با دگرشکلی دوم احتمالاً به سن کرتاسه فوقانی در منطقه می-باشند. در این سنگ ها، ریزساختار های متنوعی تشکیل شده که نشان دهنده ی تغییرات ساختاری در دمای کمتر از 250 تا کمتر از 570 درجه سانتیگراد است. با توجه به اینکه مجموعه گرانیتوئیدی قسمت اعظم سنگ های با ویژگی میلونیتی، جهت یافته و دگرریخته منطقه را تشکیل داده اند، مطالعات ژئوشیمی این پژوهش بر روی آنها متمرکز شده است. مطالعات صحرایی، کانی شناسی، سنگ شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهند که گرانیتوئیدهای مورد مطالعه در زمره گرانیتوئیدهای i قرار دارند. ماهیت ماگمای سازنده این مجموعه کالک آلکالن و غنی از پتاسیم بوده و از نظر درجه اشباع از آلومینیم (asi)، با توجه به تفریق یافتگی نمونه ها و فرایند متاسوماتیسم، پرآلومین می باشد. این نمونه ها محتوای sio2 65% تا 78% می باشند. شواهد ژئوشیمیایی عناصر کمیاب همچون غنی شدگی از عناصر pbو lile در کنار آنومالی منفی عناصرhfse و نسبت های پایین nb/y و rb/nb نشان می دهند که منشا ماگمای اولیه از پوسته زیرین قاره ای بوده که در طی یک حاشیه ورقه همگرا ایجاد شده است.
مژگان رضایی داود درانیان
در این پژوهش به بررسی مکانیسمهای مختلف جهت تعیین سایز نانوذرات پرداختهایم و در نهایت بطور تجربی در این زمینه تحقیق کردهایم و به مقایسه نتایج پرداخته ایم. یکی از معضلات بررسی و شناخت نانوذرات و البته یکی از مهمترین آنها تعیین سایز نانوذرات میباشد، البته این کار با عکس برداری از آنها امکان پذیر است که در این زمینه از سیستم های tem و در مورد ذرات بزرگتر از sem استفاده میشود. بجز آن آنالیز دیگری بنام dls نیز در این زمینه به ما کمک میکند تا بتوانیم از طریق پراکندگی فوتون ها در اندرکنش با نانوذرات به اندازهگیری سایز آنها بپردازیم. هر دوی این روشها از گرانترین روشهای اندازهگیری سایز نانوذرات میباشد. روش دیگر اندازهگیری سایز نانوذرات که بصورت تئوری است، استفاده از نظریه ای موسوم به تئوری مای می باشد. این روش توسط مای در سال 1908 پیشنهاد شد. بدین ترتیب که با اثر گذاری سایز نانوذرات فلزی بر قله جذب پلاسمونی آنها و نانوذرات نیمه هادی بر قله جذب اکسیتونی آنها میتوان به سایز نانوذرات پی برد. بدیهی است که مکان پیک جذبی خود تابعی از سایز نانوذرات می باشد ولی در روش مای با استفاده از پهنای قله جذبی به محاسبه سایز میپردازیم. در این پایان نامه ابتدا به تهیه دو سری نانوذره فلزی طلا و نقره به روش کند و سوز لیزری پرداختهایم. برای ایجاد تنوع در سایز نانوذرات، شدت پرتو لیزر را در نمونه گیری ها تغییر داده ایم، سپس با انجام عکس برداری tem و اندازه گیری dls سعی در تعیین سایز نانوذرات داشتهایم و نتایج فوق را با سایزهای محاسبه شده از روش مای مقایسه کردهایم. در تهیه هر سری نانوذرات انرژی پالس متغیر بود که اثر مهمی در اندازه نانوذرات دارد.
مژگان رضایی ابوالحسن شهواری
چکیده ندارد.