نام پژوهشگر: الله یار بیگی فیروزی
الله یار بیگی فیروزی مهدی کاظمی
استان لرستان با وجود داشتن مناطق ممتاز گردشگری مانند قلعه فلک افلاک، دریاچه گهر، آبشارهای زیبا، تاریخ کهن، میراث فرهنگی کم نظیر، موقعیت استراتژیک و فرصت های متعدد پیش رو همچون افزایش انگیزه مسافرت در بین مردم، وجود نیروهای متخصص و شرایط اقلیمی و طبیعی مناسب با ضعف ها و تهدیدهایی در استفاده از توانمندی های موجود در این زمینه مواجه است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف)، عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) و تدوین استراتژی توسعه صنعت گردشگری استان لرستان انجام گرفت. بدین منظور از مدل تلفیقی swot و فرآیند تحلیل شبکه ای (anp) استفاده شده است. فرآیند تحلیل شبکه ای اجازه اندازه گیری، در شرایطی که بین عوامل استراتژیک وابستگی وجود دارد را می دهد. مدل شبکه ای ارائه شده در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل swot از چهار سطح، هدف (بهترین استراتژی) در سطح اول، عوامل swot و زیر معیارهای swot به ترتیب در سطوح دوم و سوم و آخرین سطح از گزینه های استراتژی تشکیل شده است. جهت تعیین وزن های عوامل swot بر اساس روش anp پرسشنامه ای به صورت مقایسه زوجی با مقیاس 9 تایی طراحی و توسط 25 نفر از کارشناسان صنعت گردشگری استان لرستان تکمیل گردید. پس از آن داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار super decision مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و استراتژی های st (تنوع) به عنوان بهترین استراتژی ها، جهت توسعه صنعت گردشگری استان لرستان تعیین گردید. تاکید استراتژی های دسته st بر این است که؛ با استفاده از نقاط قوت به مقابله با تهدیدها بپردازیم. با استفاده از قابلیت های زیاد و جاذبه های بسیار متنوع استان لرستان برای جذب گردشگر، برنامه ریزان و سیاست گذاران قادر خواهند بود که از تهدیدهای پیش روی صنعت گردشگری استان اجتناب نمایند. طبق این دسته استراتژی ها باید با تنوع بخشی به امکانات، فعالیت ها و خدمات توریستی، توسعه برنامه های تبلیغاتی و تأمین امنیت مکان های توریستی زمینه های جذب گردشگر به استان لرستان را فراهم آورد و گردشگران را تشویق نمود که از مناطق عشایری دیدن نمایند. با عملیاتی شدن این استراتژی ها، شاهد تحولاتی پویا و توسعه پایدار کارکردهای گردشگری در استان لرستان خواهیم بود.
محمد رضا میرشاه امین رضا کمالیان
آگاهی از وضعیت عملکردی بانک ها امکان ایجاد شناسایی نقاط قوت و ضعف را فراهم آورده و سبب می گردد مدیران استراتژیک به شکل فعالانه تری در مقایسه با رقبا عمل نمایند و سهم بازار بیشتری را به دست آورند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی عملکرد شعب بانک مهر اقتصاد استان سیستان و بلوچستان با استفاده از رویکرد bsc و فرآیند تحلیل شبکه¬ای (anp) انجام گرفت. بدین منظور چهار بعد عملکردی شامل مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری در نظر گرفته شد. جهت سنجش عملکرد شعب به لحاظ ابعاد مالی، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری از داده¬های واقعی موجود در صورت¬های مالی و اسناد سال 92 استفاده شد و جهت سنجش بعد مشتری یک پرسشنامه محقق ساخته با طیف 5 تایی لیکرت طراحی، و بین مشتریان هر شعبه به تفکیک توزیع شد. همچنین جهت مقایسه ابعاد عملکردی bsc و مقایسه شعب به لحاظ عملکرد، یک پرسشنامه با مقیاس 9 تایی بر اساس anp طراحی، و بین مدیران، روسای شعب و کارشناسان به تعداد 40 نفر توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده¬ها بر اساس نرم افزار spss و super decision نشان داد از دیدگاه مدیران و کارشناسان بانک مهر اقتصاد استان سیستان و بلوچستان بعد مالی با ضریب 52/0 مهم¬ترین معیار جهت ارزیابی عملکرد شعب بانک به شمار می¬آید و پس از آن ابعاد مشتری، رشد و یادگیری و فرآیندی به ترتیب با 34/0، 10/0 و 05/0 اولویت¬های بعدی را دارند. همچنین شعبه ایرانشهر در دو بعد مالی و فرآیندهای داخلی، و شعبه معلم در دو بعد مشتری و رشد و یادگیری نسبت سایر شعب اولویت 1 را کسب نمودند و به لحاظ کل ابعاد عملکردی شعبه معلم با کسب وزن نهایی 060/0 رتبه 1 را به دست آورد. و پس از آن شعب ایرانشهر و بازار و سایر شعب قرار گرفتند.
فرنگیس سرحدی حبیب الله سالارزهی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر فرار مشتریان در شعب شرکت بیمه دانا در شهر زاهدان می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ نوع، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و کاربردی است. جامعه ی آماری این تحقیق، شامل کلیه مشتریان استفاده کننده از خدمات بیمه ای شرکت بیمه دانا می باشد که با توجه به نامحدود بود این جامعه آماری، حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 386 نفر باید انتخاب شود که برای دقت بیشتر و احتمال مواجه شدن با بی پاسخی 400 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده در نظر گرفته شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته که روایی آن توسط اساتید و افراد متخصص تأیید شده و با پایایی آلفای کرونباخ 0/93 جمع آوری گردید و توسط نرم افزار lisrel، spss و minitab و با استفاده از آزمون t تک نمونه، آزمون مقایسه میانگین چندگانه، تحلیل عاملی تأییدی و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شده است. عوامل شناسایی شده به دو دسته عوامل ساختاری (قیمت غیرمنصفانه، عدم کیفیت محیط فیزیکی، هزینه جابجایی بالا، عدم کیفیت خدمات) و عوامل رفتاری (عدم اعتماد مشتریان، ضعف ارتباطات بین کارکنان و مشتریان، تعارض بین کارکنان و مشتریان، غفلت از رضایت مشتری، عدم شایستگی کارکنان، عدم تعهد کارکنان، عدم وفاداری مشتریان) تقسیم بندی شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از بین عوامل شناسایی شده به ترتیب قیمت غیرمنصفانه از بیشترین اولویت و عدم کیفیت محیط فیزیکی از کمترین اولویت در فرار مشتریان برخوردار بودند.