نام پژوهشگر: محمدمهدی سپهری
هدی داورزنی سید حسام الدین ذگردی
طی دو دهه اخیر در پی مفاهیمی چون جهانی شدن، معادلات حاکم بر زنجیره های تامین تغییرات بسیاری کرده است و مدیران با شرایط ناشناخته تر و ریسک های جدیدی روبرو می شوند که لازم است خود را برای مدیریت فعال و موثر آنها آماده سازند. گروه مهمی از ریسک های پیشروی زنجیره های تامین، گروه ریسک های اختلال در زنجیره تامین هستند که منجر به قطع جریان مواد در زنجیره و چه بسا منجر به عدم توانایی در ارائه محصول نهایی زنجیره می شوند. تمرکز اصلی این رساله بر مدیریت اختلالهای زنجیره تامین است که در این راستا با تکیه بر چارچوبهای پذیرفته شده در ادبیات، این رساله ساختاری سلسله مراتبی برای مدیریت این مشکل در سه سطح استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی ارائه داده است. هدف اصلی دو سطح اول ارائه چارچوبی برای شناسایی و پیشنهاد راهکار برای مدیریت اختلال است که در سطح عملیاتی وارد فاز اجرا و پیاده سازی می شود. این تحقیق براساس رویکرد abductive انجام شده است و در کلیه مراحل با استناد به ادبیات و استخراج و بهره گیری از صنعت مورد مطالعه غنی شده است. براساس مراحل طی شده در سطح استراتژیک، اختلال تحریم ریشه ای ترین اختلال در زنجیره مورد مطالعه شناخته شده است که اثرات همه جانبه آن از طریق شبکه پتری و شبکه های علی-معلولی در دو سطح اول مورد واکاوی قرار گرفته است تا به راهکار عملی قابل پیاده سازی مدلسازی شده در سطح سوم برسد. در این سطح یک مدل بهینه سازی ریاضی برای پیکربندی مجدد زنجیره تامین با هدف کاهش اثرات اختلال معرفی شده است. هدف اصلی این مدلسازی تعیین سیاست تامین مناسب به منظور کاهش اثرات مختل شدن فرایند تامین است که سه سیاست تک، دو و سه منبعی را مورد بررسی قرار می دهد. مدل ارائه شده برای تعیین سیاست تامین هفت قطعه مورد استفاده قرار گرفته است و نتایج حاصل از آن براساس فاکتورهای هزینه ای و احتمال رخداد اختلال تحلیل شده است. براساس مدل پیشنهاد شده برای بازپیکربندی زنجیره تامین متوسط هزینه مورد انتظار تامین قطعات بررسی شده، به طور متوسط 7.65% کاهش یافته است و مهمتر از آن زنجیره تامین به دلیل افزایش انعطاف پذیری در برابر اختلال تامین ناشی از تحریم آماده می شود و توانایی پاسخگویی به اختلال در آن افزایش می یابد. از آنجا که پیش فرض اصلی این مدلسازی تخمین احتمال رخداد تحریم است، در بخش انتهای رساله، روشی برای تخمین این مقدار نیز پیشنهاد شده است.
صدیقه سادات عظیمی محمدمهدی سپهری
بیمارستان ها و مراکز بهداشتی سازمان هایی هستند که امکان انباشتگی تقاضا در آنها وجود ندارد و مراجعات بیماران باید در سریع ترین زمان ممکن پاسخ داده شود. این مراکز بیست و چهار ساعت در روز و هفت روز در هفته، بدون هیچ تعطیلی کار می کنند. چنین شرایطی بر روند زندگی پرستاران تاثیر می گذارد و با ایجاد کم خوابی و خستگی در آنان، کارایی آنها را کاهش می دهد. تعیین شیفت های کاری مناسب می تواند گامی اساسی در جهت کاهش این مشکلات و افزایش کارایی و روحیه پرستاران باشد. زمان بندی پرستاران شامل ایجاد یک جدول زمانی کار است که شیفت های کاری و تعطیل هر پرستار را در طول دوره ی برنامه ریزی مشخص می کند. در ایجاد زمان بندی محدودیت هایی مانند تقاضا برای پرستاران در هر شیفت کاری، قوانین کار، سیاست های بیمارستان و ترجیحات پرستاران در نظر گرفته می شود. این فرآیند معمولا به صورت دستی انجام می گیرد و یک تا دو روز از زمان یک سرپرستار خبره صرف انجام آن می شود. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل زمان بندی است که بتواند با توجه به قوانین و سیاست های بیمارستان، سطح رضایت و کارایی پرستاران را بیشینه کند. در پایان نامه حاضر، مسئله زمان بندی پرستاران بر اساس شرایط موجود در بیمارستان های ایران تعریف و به صورت برنامه ریزی ریاضی چند هدفه درجه دو فرموله شده است. ترکیب دو روش الفبایی (lexicograph) و مجموع وزنی (weighted sum method) به عنوان روش حلی برای مدل ارائه شده، در نظر گرفته شده است. به منظور تعیین اهمیت اهداف مسئله برای تصمیم گیرنده، از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شده و پیش از به کار بردن روش مجموع وزنی، اهداف نرمال شده اند. در این پایان نامه درخواست های ماهانه پرستاران به شیوه جدیدی فرموله شده و مسئله بر اساس شرایط موجود در بیمارستان های ایران شامل شیفت های "صبح -عصر" و "عصر-شب" متوالی و همچنین گردش ماهانه پرستاران مدل سازی شده است. برای اعتبار سنجی کار، مدل ارائه شده برای 5 ماه و بر اساس داده های واقعی مربوط به دو بخش شفا و امید در بیمارستان هاشمی نژاد حل شده است. نتایج حاصل، با زمان بندی دستی مقایسه شده و برتری مدل ارائه شده نشان داده شده است. استفاده از مدل فوق، توانسته است علاوه بر کاهش فشار ناشی از زمان بندی دستی بر سرپرستار، زمان ایجاد زمان بندی را به چند دقیقه کاهش دهد. بر پایه این کار، سرپرستار می تواند زمان خود را صرف انجام کارهایی نماید که به ارتقای کیفیت خدمات درمانی کمک می کنند.
آسیه ریاحی محمدمهدی سپهری
دانش به عنوان منبعی استراتژیک و کلیدی برای سازمانها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از اینرو امروزه برای استفاده صحیح از این منبع پر ارزش، موضوع مدیریت دانش در دستور کار سازمانهای پیشرو قرار گرفته است. بدون استفاده از قابلیتهای سیستمهای مدیریت دانش، مدیریت موثر دانش به سختی ممکن می شود و برای استفاده موثر از این سیستمها، شناخت نیازهای سازمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از سوی دیگر، از آنجا که به طور معمول بودجه سازمانها محدود و خرید و پیاده سازی این سیستمها نیازمند سرمایه گذاری زیادی است، اولویت بندی نیازهای سازمان نیز اهمیت می یابد. تحقیق حاضر چگونگی استفاده از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش را نشان می دهد. به منظور تحقق این هدف، از طریق مطالعه و مرور پیشینه پژوهش، مدیریت دانش، سیستمهای مدیریت دانش و نقش شبکههای اجتماعی در مدیریت دانش شناخته، و سپس ابزار تحقیق براساس این مطالعات طراحی و اعتبارسنجی شد. پس از آن با تکمیل 53 پرسشنامه در یک سازمان تحقیقاتی و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری و همچنین تحلیل شبکه اجتماعی (با نرمافزار ucinet) رویهای برای شناسایی نیازهای کاربران تدوین گردید. نتایج این تحقیق در بخش تحلیل دادهها نشان میدهد میزان اعتماد کارکنان به یکدیگر که نقش مهمی در ایجاد همکاری و تبادل دانش دارد، در سازمان مورد بررسی وضعیت نسبتاً خوبی دارد. توجه به پاداش، یک عامل انگیزشی مهم در مدیریت دانش میباشد. از نظر بسیاری از پرسنل تحصیلات نقش مهمی برای یادگیری روش انجام کار در این سازمان دارد، و به علاوه از آنجا که کارکنان معتقدند به دانش کافی برای انجام کارهایشان در محیط کار دسترسی ندارند، نیاز به جذب افراد متخصص خارج از سازمان احساس میشود. بر پایه تحلیلهای انجام شده به این یافته رسیده شد که ویژگیهای مخزنی از انواع دانش، امکان گروه بندی دانش، مکانیزمهایی برای جستجو و بازیابی، و قابلیت فرادانش در سیستم مدیریت دانش سازمان مذکور از اولویت بالایی برخوردار است. همچنین فراهم کردن مکانیزمهایی برای شناسایی «چه کسی چه چیزی را میداند» و کانال ارتباطی مستقیم میان اعضای سازمان از اهمیت کمی برخوردار است. فراهم آوردن قابلیت تعامل و به اشتراکگذاری دانش ما بین افراد، و در دسترس قراردادن کانالی برای ورود دانش بیرون از سازمان اهمیت متوسط دارند.
مریم ملاباقر محمدمهدی سپهری
سلامت یکی از ارکان سهگانه شکلگیری دولت الکترونیک (آموزش، تجارت و سلامت) است و با توجه به جایگاه سلامت در چشمانداز بیست ساله کشور، به منظور بهینه سازی ارایه خدمات در حوزه سلامت، این حوزه نیازمند استفاده از فناوریهای نوین جهت خودکارسازی فرآیندهای داخلی است تا بتوان در کمترین زمان، بهترین خدمات را به بیماران ارایه داد. در این عرصه توجه به کارایی، بهبود کیفیت، تکیه بر شواهد و توانمندسازی مراجعین، مواردی است که میبایست در نظر گرفته شود. ضمنا به لحاظ اهمیت ویژه زمان در خصوص بیماران نیازمند جراحی، محدودیت منابع و امکانات لازم نظیر اتاق عمل، تجهیزات لازم و پزشکان و جراحان ماهر، بخش های جراحی در بیمارستان ها نسبت به سایر بخش ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند. بیمارستان ها با چالش های فراوانی در شناسایی و ردیابی بیماران روبرو هستند که می توان به برخی از آن ها از جمله حرکت بی مورد و اضافی بیماران بدون ارزش افزوده، انتظار برای افراد، اطلاعات و تجهیزات، عدم انجام به موقع کارهای ضروری و کسب اطلاع از زمان انتظار بیماران در بخش های مختلف به منظور بهینه سازی فرآیندهای درمانی، اشاره کرد. فناوری rfid یا سامانه شناسایی بر مبنای فرکانس رادیویی یکی از فناوری های نوین و موفق امروزی در حوزه شناسایی خودکار است که کاربرد آن در سال های اخیر در سامانه های بیمارستانی، مورد توجه جدی قرار گرفته است. این فناوری فرصت های خوبی در اختیار حوزه سلامت قرار می دهد. اما بررسی پژوهش های پیشین نشان می دهد که این فناوری به طور خاص برای حوزه سلامت طراحی نشده و می بایست سامانه ای با در نظر گرفتن محدودیت ها و ملاحظات خاص این حوزه طراحی گردد. در این پژوهش کاربردهای فناوری rfid به منظور حل مشکلات ردیابی و شناسایی بیماران در فرآیند جراحی معرفی شده است. با توجه به عدم امکان پیاده سازی فناوری rfid، این پژوهش با رویکرد شبیه سازی انجام و با توجه به پژوهش های پیشین و مشاوره فنی با خبرگان حوزه rfid ، فرآیند استقرار این فناوری در بیمارستان در قالب 9 مرحله معرفی شده است. از مهم ترین ویژگی های این پژوهش، استفاده از رویکرد شبیه سازی به عنوان روشی در جهت نشان دادن وضع موجود، فرآیندهای کنونی بیمارستان، ارایه نقصان اطلاعات موردنیاز کنونی جهت تصمیم گیری، بهینه سازی فرآیندهای مذکور و نشان دادن بخشی از قدرت فناوری rfid در جمع آوری داده از سطح بیمارستان است.
سیده آزاده جلالی رضا سمیع زاده
در زمینه بررسی اثرات آنتی بیوتیک های مختلف بر روی نوزادان مبتلا به سپسیس(عفونت) و میزان درصد درمان هر آنتی بیوتیک در ایران تنها مطالعاتی با رویکرد آماری و بالینی انجام شده است. این مطالعه به بررسی و تعیین عوامل تاثیر گذار بر درمان آنتی بیوتیکی نوزادان مبتلا به سپسیس با راهکار داده کاوی می پردازد و با استفاده از توانایی الگوریتم های درخت تصمیم در زمینه مدل سازی روابط داده های پیچیده، متعدد و غیر همجنس مدلی برای پیش بینی و احتمال درمان نوزاد مبتلا به سپسیس ارائه شده است. این مطالعه به صورت گذشته نگر بر روی 1121 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان انجام شده است و در آن از روشهای رگرسیون لجستیک، آزمون anova ، نیکویی برازش و الگوریتم chaid درخت تصمیم برای تحلیل استفاده شده است. سن جنینی نوزاد، تب دار بودن مادر حین یا بعد از زایمان، وزن نوزاد، انجام اینتوباسیون روی نوزاد و همچنین نوع ترکیب آنتی بیوتیک های مورد استفاده در طول دوره درمان از عوامل تاثیر گذار بر میزان شانس درمان شدن نوزاد است. نتایج تست مدل درخت تصمیم ایجاد شده برای پیش بینی احتمال درمان بیماران حاکی از آن است که علاوه بر دقت مناسب درخت، نتایج بدست آمده از درخت، نیکویی برازش مناسبی نیز دارند. فرضیه یکسان بودن تاثیر آنتی بیوتیک های مختلف در سطح معنی داری 05/0 رد شده و آنتی بیوتیک های مختلف تاثیرات مختلفی داشته اند. در درمان آسفیکسی ،hmd ، uti و پنومونی، نوزادان واکنشهای متفاوت به آنتی بیوتیک های مختلف نشان داده و درمان این بیماری ها با برخی آنتی بیوتیک های ترکیبی ( با اختلاف معنی دار از لحاظ عملکرد ) بهتر و موثرتر بوده است. از الگوریتم های درخت تصمیم در ایجاد مدلهایی برای پیش بینی درمان نوزادان مبتلا به سپسیس و تخمین مناسبی از متغیرهای بیشتر تاثیر گذار بر درمان می توان استفاده نمود.
بابک تیمورپور محمدمهدی سپهری
در سالیان اخیر حجم زیادی از داده های متنی و کتابشناسی علمی از طریق اینترنت و پایگاههای علمی در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است. پردازش این حجم بالای داده مستلزم توسعه ابزار و روشهای جدید می باشد. نگاشت دامنه دانش شامل تحلیل و مصورسازی مجموعه داده های مقالات علمی و حق امتیازها است. نقشه های حاصل از این نگاشت برای تشخیص حوزه های عمده پژوهشی و کشف روندهای نوظهور به کار می روند. در رساله حاضر در راستای پاسخگویی به بخشی از نیازهای فوق، متون علمی و حق امتیازها با رویکرد داده کاوی متون تحلیل میشوند. هدف این کار تسهیل دسترسی به اطلاعات، آشکار کردن ساختار دانش و فراهم ساختن دید کلی برای مدیریت دانش و آینده نگاری است. به منظور آشکارسازی ساختار یک حوزه علمی می خواهیم زیرحوزه های این حوزه را شناسایی کرده و سیر تحول زمانی زیرحوزه ها را بررسی کنیم. مسئله این است که روش مناسب و کارا برای تفکیک، شناسایی و مصورسازی زیرحوزه ها چیست؟ چگونه می توان زیرحوزه ها را در دوره های متوالی با هم تطابق داد و پویایی آنها را مصور نمود؟ در این رساله حوزه علم و فناوری نانو برای ارزیابی عملکرد روشهای ارائه شده انتخاب شده و متون مرتبط بر اساس کلیدواژهها بازیابی میشود. سپس با خوشه بندی سلسله مراتبی متون چکیده و عنوان، خوشه های مباحث مطرح در هر دوره یافته می شود. در این راستا برای ارزیابی خوشه های بزرگ ضریب سیلوئت بر اساس شباهت معرفی می گردد. در مرحله دوم ارتباط بین علم و فناوری از طریق بررسی شباهت و تطابق خوشههای مقالات و حق امتیازها یافته میشود. شباهت با گرافهای دوبخشی مصور می شود. ارتباط و نشت اطلاعات بین زیرحوزه های علم از طریق گراف استناد مقالات مصور می شود. در مرحله سوم قواعد تطابق جدیدی برای ردیابی خوشه ها در طول زمان توسعه می یابد. برای تطابق دوره ها دو روش تخصیص مجاری و ابرخوشه بندی معرفی می شود. زنجیره خوشه های یافته شده مصور می شود. در این تحقیق 468.000 خلاصه مقاله (برگرفته از isi) و 69.000 حق امتیاز فناوری نانو (برگرفته از uspto) از سال 1990 تا 2008 با روش خوشهبندی سلسلهمراتبی افرازی خوشهبندی گشته و با معیار جدید ضریب سیلوئت بر اساس شباهت ارزیابی شد. زیرحوزههای فناوری نانو شناسایی و توسط خبرگان ارزیابی گردید. این معیار برای دستهبندی مقالات ایران در درخت فناوری نانو مورد استفاده قرار گرفت. الگوریتم کارای ارائه شده برای تطابق پویای خوشهها برای شناسایی روند به کار گرفته شد. روشها و ابزار توسعه داده شده قابل استفاده برای مصورسازی و ردیابی خوشه های یک حوزه علمی و کشف روندهای نوظهور بوده و امکان خوشهبندی پویا را برای صدهاهزار سند فراهم میکند. این ابزار کمک بزرگی برای محققین علمی و خبرگان آینده نگاری بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت تحقیق و توسعه فراهم میکند.
هایده متقی عزیزالله معماریانی
موضوع این دانشنامه، تعیین ترتیب مطلوب جایگذاری قطعات بر روی بردهای مدار چاپی بوسیله ماشین آلات خودکار همزمان یک هد و دوهد و چندین هد smd می باشد. بدین منظور یک سیستم جامع نرم افزاری که دربردارنده موارد زیر باشد، توسعه یافته است. الف-تسریع در دریافت اطلاعات و پارامترهای مربوط به برنامه نویسی ماشین آلات. ب-یافتن مسیر مطلوب جایگذاری قطعات و افزایش راندمان تولید. (برای انجام این امر، ابتدا مدل ریاضی tsp متقارن و تبدیل آن به مسیر هامیلتونی ارائه شده و سپس جهت حل مدل فوق سه روش ابتکاری در سه مرحله ارائه شده است). ج- تهیه برنامه های ماشین آلات برای محصول موردنظر به زبان خاص هریک از آنها به طور خودکار، در نتیجه کاهش زمان برنامه نویسی و راه ندازی ماشین آلات. د- ایجاد تسهیلات در تغییر برنامه ماشین آلات (اضافه یا حذف نمودن قطعه در برنامه) و محاسبه مجدد مسیر مطلوب جایگذاری قطعات و ارائه برنامه موردنظر ماشین آلات. لازم به ذکر است در حال حاضر در صنایع الکترونیکی که از ماشین آلات خودکار جهت جایگذاری قطعات بر روی بردهای مدار چاپی استفاده می نمایند، نحوه برنامه نویسی و تعیین مسیر مطلوب به صورت ذهنی و آزمایشی و خطا و بدون استفاده از الگوی ریاضی خاصی تهیه می شود. نتایج بکارگیری سیستم جامع نرم افزاری و روش های ابتکاری، نشان داده است که تولید ات یک کارخانه مونتاژکننده قطعات الکترونیکی بین 6 تا 16 درصد افزایش یافته است و زمان راه اندازی ماشین آلات از چهار روز به کمتر از چند ساعت رسیده است و گلوگاههای موجود در خط تولید را کاهش داده است. هم چنین نیاز به نیروی متخصص جهت برنامه نویسی را کاهش داده است.
سارا هاشمی محمدمهدی سپهری
تولید ناب الگوی مهندسی در حال ظهوری است که با هدف ارزش آفرینی جایگاه والایی در حوزه سلامت یافته است. واحددرد قفسه سینه از جمله مراکز فوریتی بخش سلامت است که با هدف ارائه مراقبت های همگون برای بیماران با درد قفسه سینه و ارزیابی سریع و صحیح این دسته بیماران تشکیل گردید. این واحد اگرچه با کاهش احتمال سندروم حاد قلبی و ورود غیرضرور به بخش اورژانس و قلب نقش موثری در رضایتمندی کادر درمانی و بیماران دارد اما به دلیل شکل گیری سیستم متناسب با نیازهای تأمین کنندگان و پرداخت کنندگان، به قامت نیاز بیماران که از منظر دریچه دید ناب مشتریان سیستم هستند دوخته نشده است. با عنایت به ارتباط تنگاتنگ سلامت و ارتقا کیفیت زندگی افراد، ترمیم سیستم های سلامت شکسته، متشکل از فرآیندها با هماهنگی های ضعیف و اتلاف های عظیم از اهمیت زیادی برخوردار است. آن چه که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد طراحی مدل ناب مبتنی بر داده های این واحد فوریتی توسط ابزار شبیه سازی است. محقق با بهره گیری از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، شناخت فرآیند درمان، جمع آوری و تحلیل داده های مرتبط بابخش های گوناگون فرآیند درمان در واحد درد سعی در ارائه سناریوهای کاهش اتلاف دارد. با عنایت به وجود 3 دسته اتلاف در تفکر ناب و بهره گیری از نرم افزار شبیه سازی، اتلاف های موجود در واحد درد قفسه سینه تقسیم بندی و بر اساس نیاز خبرگان سناریوهایی به منظور کاهش اتلاف طراحی گردید. پیوند میان سناریوهای موجود و تغییرات لازم به منظور بررسی نتایج اعمال تغییرات در نرم افزار شبیه سازی برقرار شد. با بررسی آثار تغییرات ذکر شده بر زمان های ارزش افزوده، غیر ارزش افزوده، اتلافی و طول مدت اقامت بیمار، 7 سناریوی کاهش زمان تعیین تکلیف، ملاقات با پزشک، آزمایش آنزیم نوبت اول، آسیب سنجی، انجام نوار قلب و افزایش منبع پزشک و پرستار به عنوان سناریوهای برگزیده انتخاب شدند. این سناریوها بیشترین کاهش اتلاف و زمان اقامت بیمار را به همراه داشتند. با به کارگیری سناریوهای موجود، این بخش درمانی قادر خواهد بود کاهش اتلاف را در سیستم به مقدار قابل توجهی کاهش دهد که گام مهمی در افزایش رضایت بیماران درد قفسه سینه است.
فرزاد فیروزی جهان تیغ رضا برادران کاظم زاده
در بخش مراقبت های بهداشتی موضوع کیفیت از جایگاه برجسته ای برخوردار است، زیرا وظیفه خطیر حفظ سلامت و مراقبت از حیات جامعه بر عهده این بخش است. می توان ادعا کرد که مدیریت کیفیت زنجیره تأمین در بخش بهداشت و درمان با استقبال زیادی روبرو شده است. از دلایل اصلی آن، پیچیدگی زیاد سیستم ها در موسسات بهداشتی و درمانی نسبت به دیگر صنایع، اهمیت اثربخشی در این سازمان ها، فشار بر کاهش هزینه ها و در نهایت، فرایند تخصص گرایی و تقویت موقعیت بیماران است. بررسی ها نشان می دهد اکثر مراکز بهداشتی و درمانی در کشورهای توسعه یافته مفاهیم و ابزارهای مدیریت کیفیت زنجیره تأمین را به کار می گیرند. پژوهش حاضر در صدد ارائه نمونه هایی، جهت سنجش کیفیت خدمت و بررسی تأثیر ابعاد کیفیت خدمات بر رضایتمندی بیماران در زنجیره تأمین خدمات بهداشتی و درمانی است. برای دستیابی به این هدف با بررسی دقیق ادبیات موضوع تحقیق و مصاحبه با خبرگان، عوامل کلیدی مدیریت کیفیت زنجیره تأمین شناسایی شدند. چهارچوب مدل مفهومی تحقیق ارایه شد.داده ها و مفروضات و نمونه های ارائه شده در تحقیق، با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل مولفه های اصلی، تحلیل شکاف فازی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و معادلات ساختاری، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که تنها در بعد ملموسات، مراکز درمانی مورد بررسی توانسته اند خواسته ها و انتظارات بیماران را برآورده سازند. علاوه بر کیفیت خدمات، تنها بعدی که مستقیماً بر رضایتمندی بیماران تأثیر می گذارد، بعد تضمین است. کیفیت خدمات بیمارستانی تأثیری غیرمستقیم بر کیفیت زنجیره تأمین بیمارستان می گذارد. در این تأثیر غیرمستقیم دو عامل نقش دارند. کیفیت فنی و تخصصی و راهبُرد انتخاب تأمین کننده، همچنین، بعد تضمین بر میزان پاسخگو بودن، اعتبار و دارایی های ملموس تأثیرگذار است که به نوبه خود از طریق کیفیت خدمات تنها تأثیر غیرمستقیمی بر رضایتمندی دارند. عوامل مشهود نیز دارای هیچ گونه رابطه آماری معنی داری باکیفیت خدمات نیست. بیمارستان های دانشگاهی نیز در مقایسه با بیمارستان های تأمین اجتماعی در کیفیت خدمات عملکرد بهتری دارند. یافته های ما همچنین بر این موضوع که مدیریت کیفیت زنجیره تأمین در بخش بهداشت ودرمان راهکاری سریع برای حل مشکلات محسوب نمی شود، صحه می گذارد. معمولاً برای تحقق بخشیدن به منافع مدیریت کیفیت زنجیره تأمین، به تعهدی بلندمدت توسط اعضای زنجیره نیاز است.
احسان عامری محمدمهدی سپهری
انتخاب استراتژی بهینه نگهداری و تعمیرات (نت) برای افزایش سطح دسترس پذیری و قابلیت اطمینان تسهیلات بدون افزایش قابل ملاحظه هزینه ها موضوعی مهم برای صنایع تولیدی و خدماتی به خصوص مراکز بهداشت و درمان محسوب میشود. این تحقیق به انتخاب استراتژی بهینه نت دستگاههای بخش تصویربرداری و رادیولوژی بیمارستان با دو رویکرد برنامهریزی ریاضی فازی میپردازد. رویکرد اول بر مبنای برنامه ریزی ترجیحات فازی و ویکور فازی ارائه می شود. این رویکرد روشی ترکیبی است که از سه فاز اصلی تعیین شاخصها و استراتژیهای قابل اجرا، تعیین وزن معیارها به کمک برنامهریزی ترجیحات فازی و انتخاب استراتژی بهینه نت تشکیل شده است. این روش نه تنها مشکلات معمول تشکیل ماتریس مقایسات زوجی فازی از جمله عدم تقارن، عدم سازگاری و عدم استقلال از مقیاس انعکاس را برطرف میکند، بلکه همچنین تغییرپذیری کمانحراف شاخص های اصلی انتخاب استراتژی بهینه نت (هزینه، اجرا، ارزش افزوده و ایمنی) را از مقادیر هدفشان تضمین میکند. در مطالعه موردی انجام شده استراتژی نت مبتنی بر قابلیت اطمینان برای تجهیزات رادیولوژی و تصویربرداری بیمارستان به عنوان استراتژی بهینه انتخاب می شود. رویکرد دوم در تکمیل رویکرد اول ارائه می شودکه فاز اول آن مشابه فاز اول رویکرد قبل است ولی در فاز دوم این رویکرد، از برنامه ریزی ترجیحات غیرخطی استفاده شده که دقت در تصمیم گیری را افزایش می دهد. به منظور انتخاب استراتژی بهینه، در فاز سوم، از برنامه ریزی آرمانی چند انتخابی (mcgp) بهره برده شده است. در mcgp علاوه بر تعیین چند سطح تمایل و بالا بردن دقت، می توان استراتژی های ترکیبی را هم در نظر گرفت. در مطالعه موردی این بخش استراتژی های مبتنی بر شرایط به همراه استراتژی مبتنی بر قابلیت اطمینان به صورت ترکیبی انتخاب شده و مورد تایید خبرگان تجهیزات پزشکی بیمارستان قرار گرفت. درضمن بررسیها نشان می دهد که رویکردهای ارائه شده به جای نادیده گرفتن عدم اطمینان ذاتی موجود در نظر متخصصین تجهیزات پزشکی، این موضوع را به صورت موثری در نظر می گیرد.
توکتم خطیبی محمدمهدی سپهری
لاپاراسکوپی شیوه ای از جراحی است که می تواند عمل های بزرگ را با ایجاد شکاف های کوچک در بدن بیمار انجام دهد و لذا روز به روز جایگاه خاص خود را بهتر پیدا می کند. از این رو وجود راهکارهایی برای کوتاه کردن زمان لاپاروسکوپی می تواند منافع بسیاری از جمله کاهش هزینه ها را داشته باشد. یک روش برای کوتاه تر کردن زمان جراحی لاپاروسکوپی، کاهش زمان های تلف شده در این عمل است. برای این منظور لازم است ابتدا عوامل منجر به بروز وقفه و اتلاف زمان در جراحی لاپاروسکوپی شناسایی شود. اما متاسفانه با بررسی پیشینه تحقیق، این نتیجه بدست آمد که شناسایی عوامل موثر در بروز وقفه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو ارایه راهکاری برای شناسایی عوامل بروز وقفه در لاپاروسکوپی، ضروری است. وجه تمایز جراحی لاپاراسکوپی از عمل های جراحی باز، استفاده از دوربینی به نام لاپاراسکوپ برای مشاهده ی بافت های درون بدن و انجام عمل جراحی با مشاهده ی تصاویر به دست آمده می باشد. براین اساس پردازش ویدیوهای ضبط شده در حین جراحی لاپاراسکوپی به منظور استخراج دانش ارزشمند از آن ها بسیار حایز اهمیت است. لذا در این رساله، سعی بر این است که برای شناسایی وقفه ها و علل وقوع آن ها، از دانش موجود در ویدیوهای جراحی های لاپاراسکوپی بهره ببریم. رویکرد پیشنهادی در این رساله به چهار گام اصلی افراز شده است که شامل شناسایی وقفه ها، تعیین سطح وخامت آن ها، شناسایی علل بروز وقفه و در پایان رتبه بندی این علت ها است. بدین منظور، در این رساله، روش هایی برای بخش بندی تصویر هر فریم ویدیویی و کشف ابزارهای جراحی ارایه می شود. نتایج تجربی نشان می دهد روش های پیشنهادی در برابر چالش های پردازش ویدیوی لاپاراسکوپی، نسبت به روش های پیشین مستحکم تر است و با دقت بالاتری (دقت بیش از 92%) می توانند ابزارهای جراحی را در تصاویر لاپاراسکوپی شناسایی کنند. پس از بخش بندی تصویر و شناسایی ابزارهای جراحی، مشخصه های متعددی از فریم های ویدیوی لاپاراسکوپی استخراج می گردد و با استفاده از مشخصه های مزبور، ویدیوی لاپاراسکوپی به تعدادی پاره ی زمانی همگن تفکیک می شود. برای این منظور دو روش برای بخش بندی زمانی ویدیو پیشنهاد گردید. هردو روش پیشنهادی با مقایسه با سایر روش های پیشین بخش بندی زمانی ویدیو اعتبارسنجی شده و نتایج تجربی حاکی از عملکرد برتر آن ها (با صحت بیش از 92%) نسبت به روش های مورد مقایسه است. سپس از میان پاره های زمانی ویدیو، وقفه ها شناسایی می شوند. سطح وخامت هر وقفه به صورت تابعی از طول وقفه و وخامت فرایند متناظر با آن تعیین می شود. برای شناسایی فرایند متناظر با هر وقفه در عمل جراحی، رویکردی برای بازشناسی الگوی گردش کار جراحی در ویدیوی لاپاراسکوپی پیشنهاد شده است. نتایج تجربی نشان می دهد عملکرد رویکرد پیشنهادی در بازشناسی الگوی گردش کار (با صحت) در مقایسه با رویکرد پیشین بهتر است. سپس برای شناسایی علل بروز وقفه از مشاهده ، مصاحبه ی زنده در عمل های جراحی با خبرگان بیمارستانی و تحلیل خودکار ویدیو بهره گرفته شده است. سرانجام برای اولویت بندی علل بروز وقفه، روابط علّی بین علل بروز وقفه شناسایی شده است. وقفه های والد برحسب شاخص های متعدد با روش تاپسیس فازی و fmea فازی رتبه بندی و مقایسه می شوند. نتایج مقایسه نشان می دهد پنج علت مهم تر بروز وقفه در جراحی لاپاراسکوپی در هر دو روش بسیار شبیه یکدیگر هستند. سرانجام نتایج اولویت بندی وقفه های عمل های لاپاراسکوپی با نتایج اولویت بندی وقفه های سایر انواع عمل های جراحی مقایسه می شود. رویکردهای پیشنهادی در این رساله می توانند برای ثبت هوشمند قطعات ویدیو، سنجش سطح مهارت جراحان، خلاصه سازی ویدیوهای لاپاراسکوپی، سهولت ذخیره، بازیابی و مرور ویدیوهای لاپاراسکوپی و پاره ای موارد دیگر به کار گرفته شوند.
محسن افصحی محمدمهدی سپهری
امروزه بیماری قلبی یکی از مهم ترین عوامل مرگ و میر به حساب می آید و بدیهی است که بهبود سطح سرویس در سیستم سلامت به این دسته از بیماران از اهمیت بالایی برخوردار است. سرویس دهی به بیماران قلبی در بیمارستان های تخصصی از اورژانس قلب شروع شده و با بخش هایی نظیر کت لب، سی سی یو، پست سی سی یو و بخش مراقبت عادی قلبی ادامه پیدا می کند. این بخش ها گره های شبکه جریان بیماران قلبی را تشکیل می دهند و جریان بیمار بین این بخش ها یال شبکه به حساب می آید. به طوری که اشغال هر یک بر دیگری تاثیرگذار است و پدیده انسداد یا بلوکه شدن بیماران را بوجود می آورند. جریان بیماران قلبی در این بخش ها از پیچیدگی بسیاری برخوردار است و در پیشینه تحقیق، مطالعه های معدودی یافت می شود که به تفصیل این جریان را بررسی کرده باشد. در این تحقیق سعی شده جریان بیماران قلبی با مدل صف، مدل سازی شود و شاخص های عملکرد جریان بیماران قلبی محاسبه گردد. مدل های تحلیلی شبکه صف اغلب بدلیل پیچیدگی های ارتباط صف ها در مدل، ظرفیت صف را بی نهایت در نظر می گیرند. این ارتباط به بیان پراکندگی ازدحام کمک می کند. مدل شبکه صف بیماران قلبی در این تحقیق از دو جنبه دارای نوآوری می باشد: اول آنکه برای اولین بار جریان بیماران قلبی را با جزییات بالا مدل می کند و دوم آنکه این مدل توانایی در نظر گرفتن محدودیت هایی نظیر اولویت برای بیماران، بلوکه شدن بیماران، موقعیت هندسی دلخواه بخش ها و ظرفیت متناهی را به طور هم زمان دارد. مدل ارائه شده با نرم افزار متلب حل شده و نتایج توسط شبیه سازی صحت گذاری شده اند همچنین در یک مطالعه موردی وضعیت شبکه صف بیماران قلبی بیمارستان مدرس مورد تحلیل قرار گرفته است.
المیرا همایونفر محمدمهدی سپهری
از آنجا که تازه ترین آمارها در ایران و جهان مهمترین عوامل مرگ و میر را بیماری های قلبی گزارش می دهند، بررسی آنها بسیار مورد توجه محققین قرار گرفته است و داده کاوی، که یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل داده ها و کشف روابط بین آنها و پیش بینی وقوع حوادث است، از ابزارهای کاربردی در این تحقیق محسوب می گردد. یکی از مهمترین عوامل موثر بر بیماری های قلبی بیماری فشار خون است. به همین دلیل در این تحقیق، روشی برای تشخیص کنترل شدگی/کنترل نشدگی بیماری فشار خون ارائه شده است. ورودی روش پیشنهادی توالی از مراجعات بیماران به پزشک و دارویی که پزشک به آن ها تجویز کرده می باشد. در روش پیشنهادی مسئله دسته بندی توالی این مراجعات به یک مسئله دسته بندی رایج تبدیل شده است. بدین منظور در روش پیشنهادی 2 بردار ویژگی برای نمایش مراجعات بیماران پیشنهاد شده است و سپس دسته بندهایی با استفاده از چهار روش دسته بندی معروف یادگیری می شود. روش پیشنهادی با استفاده از داده های پرونده مراجعین به مطب پزشک مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفته است و نتایح ارزیابی آن نشان می دهد که توانایی تشخیص کنترل شدگی/ عدم کنترل شدگی بیماری فشار خون را با صحت 85% داراست. همچنین روش دسته بندی svm دارای بالاترین کارایی در بین روش های دسته بندی مورد استفاده می باشد.
معصومه سعیدیان محمدمهدی سپهری
انفارکتوس قلبی شایعترین علت مرگ¬و¬میر در کشورهای توسعه¬یافته و در¬حال¬توسعه می¬باشد که طبق پیش¬بینی سازمان بهداشت جهانی تا سال 2020 میلادی علت اصلی مرگ در کل دنیا خواهد بود. هدف اصلی از درمان انفارکتوس حاد برقراری مجدد جریان خون است که در درمان آن¬ دو رویکرد درمانی وجود دارد که گرچه برای درمان یک عارضه به کار بسته می شوند ولی از نظر کیفیت درمان و هزینه باهم متفاوت هستند؛ گروه اول طبق راهنماهای موجود بلافاصله پس از تشخیص سکته حاد قلبی تحت آنژیوپلاستی اولیه قرار گرفته¬ و گروه دوم بیمارانی هستند که با وضعیت کاملا مشابه بالینی ابتدا ترومبولیتیک دریافت کرده، به بخش سی¬سی¬یو منتقل شده و پس از پایدار شدن از نظر بالینی تحت آنژیوگرافی و آنژیوپلاستی انتخابی قرار می¬گیرند. از آن¬جا که هزینه¬های بهداشتی درمانی در حال افزایش بوده و بررسی آن¬ها از اهمیت زیادی برخوردار است، هدف این تحقیق یافتن مشخصات هزینه¬ای تاثیرگذار در درمان بیماران سکته حاد قلبی است، تا چارچوبی برای مقایسه دو روش درمانی از نقطه نظر هزینه و کیفیت درمان با در نظر گرفتن ذینفعان پزشک، بیمار و موسسات بیمه صورت پذیرد. مدل ارائه شده در تحقیق حاضر، برای انتخاب مشخصات هزینه-ای و کیفیت درمان تمایزگذار از پیوند الگوریتم ژنتیک و درخت تصمیم به عنوان رویکردی جدید برای انتخاب مشخصه¬های تمایزگذار استفاده کرده است و اعتبار الگوریتم ارائه شده با مقایسه نتایج آن با روش جنگل تصادفی ارزیابی گردیده است. نتایج نشان دهنده کاهش خطای 0.01 بوده، که البته به دلیل وجود مشخصه-های خیلی تاثیر گذار در 80 مشخصه هزینه¬ای که هزینه داروی ترومبولیتیک بود پس از حذف این مشخصه و اجرای دوباره الگوریتم به کاهش خطای تقریبی 0.2 نسبت به روش جنگل تصادفی رسیدیم. سپس با توجه به مشخصه¬های تمایزگذار انتخابی، چارچوبی برای مقایسه دو روش درمانی ارائه گردیده است که روش آنژیوپلاستی اولیه اغلب هزینه¬های مستقیم کمتری داشته اما در هزینه¬های غیر مستقیم (کیفیت درمان) در برخی موارد به نتایجی خلاف آنچه مورد انتظار پزشکان بود رسیدیم.
مهرداد کارگری محمدمهدی سپهری
این رساله به مسئله مسیریابی وسیله نقلیه در شرکتهای پخش و توزیع با تأکید بر کاهش هزینه های حمل و نقل میپردازد. بهطور عموم، این شرکتها اقلام مربوط به تقاضاهای واصله را به انبارهای میانی ارسال و پس از مراحل آماده سازی آنها را بین مشتریان (خرده فروشی ها) توزیع میکنند.از آنجاکه این هزینه حمل و نقل رقم قابل توجهی از هزینههای شرکتها را به خود اختصاص میدهد، شرکتها سعی برآن دارند تا با کاهش این هزینه، مزیت رقابتی خود را در بازار تثبیت نمایند. ساختار مسئله مورد پژوهش در این رساله به این صورت است که متقاضیان درخواست های خود را به مرکز اصلی ارسال نموده و تقاضاها پس از بررسی و تجمیع با وسایل حملی که دارای ظرفیت بزرگتری هستند به مراکز میانی حمل میشوند، و پس از تخلیه و دسته بندی با استفاده از وسایل حمل با ظرفت کمتر به متقاضیان تحویل میگردند. تعیین بهینه تعداد قرارگاهها یا مراکز میانی، مکان استقرارآنها، نحوه اختصاص متقاضیان به این مراکز، سبد سرویس محصولات و مسیریابی سبب کاهش هزینه های حمل و نقل و افزایش رضایت متقاضیان میگردد. برای مدلسازی این مسئله، مدلی ریاضی به منظور جانمایی، تخصیص و مسیریابی تحت عنوان مسئله مسیریابی وسایل نقلیه چند ایستگاهی- چند محصولی و چند سطحی با هدف حداقل نمودن هزینههای توزیع ارائه شده، که برای حل آن نیز الگوریتمی ابتکاری طراحی و پیشنهاد شده است. این الگوریتم با استفاده از تخصیص منابع محدود بر پایه آزادسازی ضرایب لاگرانژ، مسئله مسیریابی چند محصولی را به چند مسئله تک محصولی تبدیل می-کند. بعد از حل مدل ریاضی هریک از مسائل مسیریابی تک محصولی، با مقایسه ظرفیت تخصیص داده شده و مورد نیاز هر یک از محصولات، تسطیح منابع انجام می شود. عملیات تسطیح ظرفیتهای باقیمانده تا زمانی انجام میگیرد که بهبود قابل توجهی در جواب مسئله ایجاد نشود، دراینصورت جواب مسئله اصلی حاصل شده است. در ادامه، به منظور انطباق مدل طراحی شده با واقعیت های موجود، از تکنیک های خوشهبندی برای تعیین تعداد بهینه مراکز توزیع استفاده می شود. در این بخش، با استفاده همزمان از معیارهای فاصله، میزان همزمانی سفارش و ارزش حجمی تقاضا، ابتدا خوشهبندی انجام پذیرفته و سپس بر طبق آن مسیریابی محاسبه میگردد. بر اساس مطالعه موردی و اعتبار سنجی انجام گرفته دراین تحقیق نشان داده شد که روش طراحی شده سبب استفاده مطلوب از منابع کمیاب، کاهش قابل توجه هزینه های توزیع، افزایش سرعت حل و تعیین بهینه تعداد مراکز توزیع با استفاده از تکنیک های خوشه بندی و ابزارهای داده کاوی می گردد. آزمایشات عددی انجام شده بر پایه دادههای واقعی شرکت تهیه و توزیع قطعات و لوازم یدکی ایران خودرو (ایساکو)، نشانگر برتری الگوریتم طراحی شده نسبت به مدل دقیق برنامهریزی خطی از ابعاد عملکرد محاسباتی و کیفیت جواب است. در واقع، نشان داده شده است که الگوریتم طراحی شده زمان حل مسائل را به میزان 5 برابر نسبت به زمان حل روش دقیق، کاهش داده، و به علاوه، بکارگیری مدل طراحی شده باعث کاهش 32 درصدی هزینههای حمل و نقل توزیع نسبت به شرایط واقعی میگردد. مدل و روش حل طراحی شده در این تحقیق علاوه بر آنکه کاهش هزینههای توزیع فراهم میآورد، میتواند در حوزهایی که پخش و توزیع اقلام از کارکردهای اساسی آنهاست مورد استفاده جدی قرار گیرد؛ که از جمله میتوان به کاربردهای مدل طراحی شده در انواع مسائل حمل ونقل در شبکه بهداشت و درمان به ویژه ارتباطات مراکز بهداشتی و خانههای بهداشت، توزیع دارو، و پشتیبانی خدمات پزشکی درمنزل اشاره کرد. کلمات کلیدی: مسیریابی وسایل نقلیه، ضرایب لاگرانژ،آزاد سازی متغیرهای صفرویک، انشعاب و تحدید، شبکه، خوشهبندی، مسائل حمل ونقل در شبکه بهداشت و درمان.
مهرزاد مهرابی پور محمدمهدی سپهری
خدمات مراکز تصویربرداری در فرآیندهای تشخیص بیماری بسیار مهم میباشند. براین اساس بهبود سیستم مدیریت پذیرش این مراکز هم از جنبه اقتصادی و هم از جنبه ارتقاء ایمنی و مراقبت از بیمار شایسته توجهات بیشتری است. همچنین با افزایش سن جمعیت، کمبود نیروی کار و هزینه بالای آزمونها نیاز به مدیریت کارامد و بهبود مراکز تصویربرداری از سوی مدیران به شدت احساس میشود. این مطالعه جزء اولین کارهای صورت گرفته در حوزه مراکز تصویربرداری در ایران است، که تکنیکهای کیفیت بر پایه طراحی را در جهت بهبود سیستم مدیریت پذیرش بهکار میبرد. هدف از انجام این پژوهش شناخت فرآیندهای سیستم مدیریت پذیرش مراکز تصویربرداری، استخراج فاکتورهای موثر بر خروجی زیرفرآیندها با قابلیت کاربرد برای تمامی مراکز تصویربرداری، شناسایی فاکتورهای مهم و ارائه و ارزیابی راهحلهایی در جهت بهبود است. برای بررسی متدولوژی مطرح شده، مرکز تصویربرداری بیمارستان محب به طور خاص انتخاب شده است. تکنیکهای کیفیت بر پایه طراحی دارای مجموعه ابزارهای کارامد برای شناسایی نقاط نیازمند بهبود و تصمیمگیری جهت تداوم چرخه بهبود میباشند. این ابزارها به مدیران در شناسایی و ارزیابی سناریوهای متفاوت کمک میکنند. استفاده از این روش ها هزینه و ریسک را به دلیل بررسی تصمیمات بصورت دقیق و ارزیابی مجازی آنها کاهش میدهد. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از ابزارهای کیفیت بر پایه طراحی شامل روش عدد اولویت خطر، طراحی آزمایشها، نمودار علت و معلول و شبیه سازی استفاده شده است. پس از استخراج 59 راهحل، موارد مرتبط با سیستم نوبت دهی سونوگرافی به دلیل بحرانی بودن شاخصهای بهبود شامل رضایت از سیستم مدیریت پذیرش، رضایت از کل سیستم، مدت زمان پذیرش و مدت زمان انتظار در اولویت اجرای برنامه بهبود قرار گرفتهاند. با ارزیابی راهحلها برای فاکتورهای کیفی و کمی به عنوان مثال سناریو «تغییر سیستم نوبتدهی سونوگرافی» به عنوان یکی از مهمترین سناریوها با کاهش مدت زمان حضور بیمار سرپایی در سیستم به میزان 60 درصد انتخاب شده است. بنابر نتایج حاصل میتوان از متدولوژی ارائه شده در جهت بهبود و ارتقاء کیفیت سایر مراکز تصویربرداری بهره برد.
الهام آخوندزاده نوقابی امیر البدوی
یکی از موضوعات جدیدی که در حوزه بخش بندی مشتری در سال¬های اخیر مطرح شده، مدل¬های پویای آن است که به دلیل شرایط رقابتی و پویای بازار امروز از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. موضوع اصلی در مدل¬های پویای بخش بندی مشتریان، مطالعه جابه¬جایی¬های مشتری بین بخش¬های مختلف و بررسی تغییرات بخش¬های مشتریان در طول زمان می¬باشد که به ترتیب تحت عنوان "اساس و پایه تغییر" و "خروجی تغییر" معرفی می¬شوند. با توجه به اهمیت مورد اول، تمرکز این پژوهش بر مورد اول است. تحلیل پویایی مشتری و جابه¬جایی وی بین بخش¬های مختلف در طول زمان و تأثیر آن بر تغییرات ساختاری و محتوایی بخش¬ها موضوعی است که در این رساله بررسی می¬شود. این پژوهش تلاش می¬کند تا یک چارچوب سیستماتیک عمومی برای مدلسازی این مسئله ارائه کند. چارچوب پیشنهادی در داده¬های مشتریان یکی از سرویس¬دهنده¬های اصلی و مطرح خدمات مخابراتی ایران به کار گرفته شده و آزمون می¬شود. برای تحلیل پویایی مشتری و مدلسازی مسئله مذکور، در ابتدا دنباله¬ انتقال هر یک از مشتریان ساخته می¬شود. اگر تعلق هر مشتری به یک بخش در هر مقطع زمانی را در طول چند دوره زمانی متوالی دنبال کنیم، آنگاه یک دنباله زمان¬دار بر اساس پویایی و جابه¬جایی¬های مشتری داریم. این دنباله را دنباله انتقال می¬نامیم. تمرکز این تحقیق بر تحلیل این دنباله¬ها بوده و در قالب سه مطالعه شکل گرفته است: در مطالعه اول سعی می¬شود تا الگوهای غالب جابه¬جایی مشتری بین بخش¬های مختلف ارزشی در طول زمان استخراج شود. به عبارتی تمرکز این مطالعه بر تحلیل و استخراج الگوهای غالب در دنباله¬های انتقال است. بدین منظور یک روش جدید مبتنی بر خوشه¬بندی دنباله¬ها و کشف قواعد دنباله¬ای ارائه می¬شود. همچنین به منظور تحلیل دقیق¬تر خوشه¬های مختلف به دست آمده، تعریف جدیدی تحت عنوان قواعد دنباله¬ای متمایز کننده و چارچوبی برای یافتن این نوع قواعد ارائه می¬شود. با استفاده از روش ارائه شده به مجموعه¬هایی از مشتریان دست پیدا می¬کنیم که مشتریان هر یک از آنها در جابه¬جایی بین بخش¬های مختلف مانند یکدیگر رفتار می¬کنند. هر یک از مجموعه¬های به دست آمده بیانگر یک الگوی غالب جابه¬جایی در سطح کل مشتریان می¬باشد. قواعد دنباله¬ای به دست آمده در هر یک از این مجموعه¬ها نیز، الگوهای غالب جابه¬جایی مشتریان را در هر یک از آنها نشان می¬دهد. این الگوها دیدگاه مناسبی برای مدیران بازاریابی در خصوص پویایی مشتری و الگوهای رفتاری مشتریان در تعلق و انتقال به بخش¬های مختلف در طول زمان ایجاد می¬کند. می¬توان از الگوهای به دست آمده برای ارائه بهتر تصمیمات بازاریابی استفاده کرد. در مطالعه دوم پژوهش در رویکردی نوین و برای اولین بار، بررسی تأثیر جابه¬جایی و پویایی مشتری بر تغییرات بخش¬ها با استفاده از کشف قواعد دنباله¬ای و تکنیک¬های کاوش تغییر انجام می-شود. بر این اساس نوآوری رساله این است که چگونگی تأثیرات جابه¬جایی مشتری بر تغییرات ساختاری و محتوایی بخش¬ها تبیین و توصیف شده و روشی برای توضیح و توصیف آن ارائه شده است. دستاوردهای این مطالعه به صورت نوآورانه¬ای سه مفهوم جدید در خصوص پویایی مشتری ارائه می¬کند که تا به حال در تحقیقات قبلی شناسایی نشده بودند. این مفاهیم عبارتند از "مشتریان ایستای ساختارساز و تثبیت¬کننده ساختار"، "مشتریان پویای سازگار با ساختار" و "مشتریان پویای ساختارشکن" که تأثیر پویایی مشتری بر تغییرات ساختاری و محتوایی بخش¬ها را تبیین می¬کنند. "مشتریان ایستای ساختارساز و تثبیت¬کننده ساختار" باعث می¬شوند که بخش¬هایی از مشتریان در طول زمان به صورت ثابت و پایدار وجود داشته باشند و "مشتریان پویای سازگار با ساختار" موجب تغییرات محتوایی می¬شوند. "مشتریان پویای ساختارشکن" که از اهمیت بسیاری برخوردارند، باعث تغییرات محتوایی و ساختاری در بخش¬ها شده و ترکیب و ساختار بخش¬ها را در طول زمان تغییر می-دهند. پویایی رفتار این مشتریان و روند تغییرات رفتار آنها به گونه¬ای است که موجب تغییرات ساختاری در بخش¬ها می¬شوند. در مطالعه سوم با تمرکز بر "مشتریان پویای ساختارشکن"، در رویکردی نوآورانه سعی می¬شود تا الگو و روندی که در قالب آن ساختارشکنی و تغییرات ساختاری بخش¬ها اتفاق می¬افتد، تبیین شود. تا به حال تحقیقی در این زمینه و توصیف چگونگی تغییرات ساختاری بخش¬ها انجام نشده است. علاوه بر سه مفهوم ارائه شده در مطالعه 2، این پژوهش سنجه¬هایی تحت عنوان "الگو و روند ساختارشکنی" و "آستانه تحریک ساختارشکنی" در ارتباط با "مشتریان پویای ساختارشکن" ارائه می¬کند. "الگو و روند ساختارشکنی" رفتار "مشتریان پویای ساختارشکن" و روندی که در قالب آن ساختارشکنی و تغییرات ساختاری بخش¬ها اتفاق می¬افتد را توصیف می¬کند. در این رساله روشی برای استخراج "الگو و روند ساختارشکنی" ارائه می¬شود. "آستانه تحریک ساختارشکنی" فاکتورها و به عبارتی نشانه¬ها و علائمی را نشان می¬دهد که مشتری در آستانه و مراحل ابتدایی ساختارشکنی قرار می¬گیرد. این تحقیق برای افزایش قدرت پیش¬بینی بنگاه¬ها در شناسایی مشتریان پویای ساختارشکن، روش تحلیل و شناسایی آستانه تحریک ساختارشکنی این مشتریان را نیز ارائه می¬کند. مشتریان پویای ساختارشکن شرکت مورد بررسی به صورت نسبتاً پایدار در بخشی با ارزش متوسط حضور می¬یابند و با تغییر رفتار خود در طول زمان به تدریج موجب به وجود آمدن ترکیبی جدید در ساختار بخش¬ها و ایجاد دو بخش جدید با "ارزش متوسط" و "ارزش کم" می¬شوند. در واقع این مشتریان "اساس و پایه تغییرات" در ساختار بخش¬¬های مشتریان را موجب شده و عملاً ارزش سرمایه مشتری این شرکت را تقلیل می¬دهند.
هانیه فلاحتگر اطمینانی محمدمهدی سپهری
ماهیت حوزه های پزشکی خیلی پیچیده است و قابل مقایسه با دیگر سازمان های کسب وکار اقتصادی نمی باشد. سیستم بیمارستان یک سیستم پیچیده است و این پیچیدگی در فرآیند جریان بیمار بیشتر دیده می شود. دلیل این پیچیدگی بر انواع مختلف بیماران، پزشکان، پرستاران، مدیران و تکنسین های درگیر در فرآیندهای مختلف ذینفع می باشد. جریان بیمار منعکس کننده مفهوم حرکت بیماران از طریق دنباله ای از فرآیندها به عنوان بخشی از مسیر مراقبت آنها است. جریان بیمار به عنوان مرکزی برای فهم اجزای کلیدی مربوط به عملکرد بیمارستان در نظر گرفته شده است. به منظور شناخت کامل و بررسی جنبه های مختلف فرآیندها در اتاق عمل و بررسی اینکه چگونه جریان سفر بیمار در اتاق عمل بهبود خواهد یافت ارائه چارچوبی کامل مورد نیاز است که با استفاده از روش های مناسب، فرآیندها را از جنبه های گوناگون کند و کاو و دانش پنهان فرآیند را استخراج نماید و از این طریق بهبودی در سیستم ایجاد کند. هدف کلی این تحقیق طراحی چارچوبی برای بهبود زمان حضور بیمار در اتاق عمل در بیمارستان بر پایه فرآیندکاوی و استفاده از آن جهت کند و کاو فرآیندهای اتاق عمل می باشد . فرآیندکاوی رویکردی هوشمند و مبتنی بر وقایع اتفاق افتاده است که با استفاده از رویکردهای داده کاوی، آنالیز شبکه های اجتماعی و برخی از تکنیک های ویژه خود و وقایع ثبت شده از اجرای فرآیند، فرآیندهای کسب و کار را از جنبه های مختلف بررسی می نماید. از آنجا که برای ارزیابی فرآیند هیچ چیزی بهتر از بررسی خود داده های اتفاق افتاده فرآیند نمی باشد فرآیندکاوی می تواند بهترین پیشنهادات را برای بهبود فرآیندها ارائه نماید. در این تحقیق اطلاعات مربوط به بیماران اتاق عمل زنان بیمارستان بقیه الله الاعظم جمع آوری گردید و پس از انجام پیش پردازش های لازم، آماده استفاده در نرم افزار promشدند. این داده ها با استفاده از تکنیک های ابتکاری در منظر فرآیند، تکنیک های آنالیز شبکه های اجتماعی در منظر سازمان و تکنیک های آماری و الگوریتم دسته بندی در منظر عملکرد پردازش شده و براساس نتایج به دست آمده راهکارهایی مانند افزایش تعداد بیماربران، ردیابی بیماران با سنسورهای rfid و غیره برای بهبود این فرآیند و تحقیقات آتی ارائه گردید.
اشرف نوروزی امیر البدوی
مشتریان ارزشمندترین سرمایه غیرملموس سازمانی هستند. این سرمایه ها نیز مشابه سایر سرمایه های سازمان نیاز به برنامه ریزی و مدیریت دارند. مدیران بازاریابی از طریق شناسایی و مدیریت نوسان پذیری جریان های نقدی تولید شده توسط این دارائی ها و تلاش در بیشینه سازی منافع حاصل از آنها می توانند به خلق ارزش برای سهامدار بپردازند. با این وجود دشواری ساخت، تفسیر و اعمال تحلیل پورتفوی مشتری، مانعی در پیاده سازی موثر این مفهوم برای سازمان ها می باشد. تحقیق حاضر تلاش می کند به این مفهوم از جنبه های گوناگون اعم از بخش بندی رابطه ای مشتری، پیش بینی جریان بازده آتی مشتریان و نوسان پذیری آن و مدلسازی استاتیک و دینامیک پورتفوی مشتری در طول زمان بپردازد. این کار از طریق مدل سازی احتمالی ارزش دوره عمر مشتری برای توصیف مشخصه های تراکنشی مشتریان صورت پذیرفته است.
محمد شایان مهرداد کارگری
سیستم اطلاعات بیمارستان به عنوان یکی از مهمترین سیستم های اطلاعاتی، قابلیت ها و ارزش افزوده بسیاری دارد و سبب ایجاد انقلابی در ارائه خدمات بهداشتی درمانی شده است. ضرورت کاهش هزینه های مراقبتی، ارتقاء کیفیت مراقبت، توسعه خدمات بهداشتی و همچنین ملاحظات راهبردی در رابطه با کسب مزایای رقابتی، به عنوان گوشه ای از مزایای آن، توسعه و بکارگیری این گونه سیستم ها را توجیه می کند. از طرف دیگر با توجه به هزینه هنگفتی که صرف خرید و بکارگیری سیستم های اطلاعات بیمارستان می شود، انتخاب نا درست آنها می تواند منجر به عدم موفقیت آنها و سبب وارد شدن ضربه مهلکی به مراکز بهداشتی درمانی نظیر بیمارستان ها گردد . علاوه بر این ، با توجه به نقش کلیدی کاربران به عنوان استفاده کنندگان از سیستم اطلاعات بیمارستان در مراکز بهداشتی درمانی، دیدگاه آنها در مورد سیستم از اهمیت خاصی برخوردارمی باشد. اگر این سیستم انتظارات کاربران را فراهم نکند، مورد بی اعتنایی آنها قرار خواهد گرفت و حتی به چشم یک خرابکار و مزاحم به آن نگریسته خواهد شد. با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده، هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل ارزیابی موفقیت سیستم اطلاعات بیمارستان در جهت بهبود رضایت کاربران سیستم در بیمارستان ها می باشد. تحقیق حاضر با توجه به اینکه کاربرد نتایج آن اهمیت بسزایی برای بیمارستان¬ها و مراکز درمانی دارد، از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نظر روش پیمایشی است .در این پژوهش ، پس از شناسایی شاخص ها و معیار های موثر بر ارزیابی موفقیت سیستم اطلاعات بیمارستان ، از دو پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss از آزمون های آمار استنباطی استفاده گردیده است. پس از جمع آوری و تحلیل داده ها، مدل نهایی پژوهش بر پایه مدل دلون و مک لین با 9 شاخص و 42 معیار ارائه گردیده است .
فاطمه رعنایی فر محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
احسان نیک بخش حسام الدین ذگردی
چکیده ندارد.
آزرم یگانه فلاح محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
پریسا علاقه بند محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
نرگس طهماسبی محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
پریسا رهنما محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
پگاه فالینوس محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
طاهره علی حیدری بیوکی حسن خادمی زارع
چکیده ندارد.
توکتم خطیبی محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
علی آذری محمدمهدی سپهری
چکیده ندارد.
نفیسه سلیمانی محمدمهدی سپهری
خوشه بندی، قرار دادن داده ها در کنار یکدیگر، بر اساس ماهیت درونی آن هاست. محققان طبقه بندی های مختلفی برای الگوریتم های خوشه بندی ارائه داده اند. یک طبقه بندی سه تایی شامل مدل های خوشه بندی افرازی مدل های خوشه بندی سلسله مراتبی و خوشه بندی فازی، از کلی ترین تقسیم بندی ها محسوب می شود. به طوری که مدل های افرازی، سلسله مراتبی و فازی اشتراکی با یکدیگر ندارند. با این حال، استفاده از الگوریتم های سلسله مراتبی به عنوان جواب اولیه برای خوشه بندی افرازی، اولین پل ارتباطی بین حوزه ی خوشه بندی افرازی و خوشه بندی سلسله مراتبی محسوب می شود.در این پژوهش یک مدل خوشه بندی تودرتو، از ترکیب حوزه ی خوشه بندی افرازی و حوزه ی سلسله مراتبی ارائه می شود. این مدل توسط ابزار بهینه سازی، می تواند داده ها را در چند سطح متداخل، پیوسته و همزمان، خوشه بندی نماید. کاربرد مدل خوشه بندی تودرتو، در تعیین خوشه های شبیه به هم و تشخیص میزان نزدیکی آن ها به یکدیگر است و می توان آن را دومین پل ارتباطی بین حوزه ی خوشه بندی افرازی و سلسله مراتبی دانست. مدل خوشه بندی تودرتو، بر مبنای خوشه بندی افرازی ساخته شده است. به همین دلیل سعی بر آن شد از تابع هدفی استفاده شود که داده ها را با درصد خلوص بالاتری خوشه بندی نماید. تابع هدف مورد استفاده در این ساختار، با رویکرد خارج از خوشه و حداکثر کردن مجموع فواصل بین خوشه ها شکل گرفت که این تابع هدف برای اولین بار در این پژوهش ارائه می شود. مدل خوشه بندی تودرتوی ارائه شده را k-nclus نامیده ایم و دارای دو ویژگی اساسی است. اول آن که سطوح پایین خوشه بندی در سطوح بالا تر شکسته نمی شود و دوم آن که کلیه ی سطوح خوشه بندی به صورت همزمان خوشه بندی می شود. مدل k-nclus بر اساس اصل استقرا، راه حلی برای حالت های اولیه ی یک سطحی، دو سطحی، سه سطحی ارائه و سپس بر پایه ی دو اصل اساسی تا سطح k ام تعمیم داده می شود و یک ساختار کلی برای مسئله ایجاد می نماید. برای اثبات درستی مدل ارائه شده نیز چند پایگاه داده ی مجازی مورد استفاده قرار می گیرد. کلیه ی سطوح مدل خوشه بندی تودرتو دارای عملکرد یکسانی است که با ماهیت سلسله مراتبی به یکدیگر مربوط شده اند. مدل تک سطحی خوشه بندی تودرتو، یک مدل خوشه بندی افرازی است که با رویکرد جداسازی خوشه ها از یکدیگر و با تابع هدف حداکثر کردن مجموع فواصل بین خوشه ها ساخته می شود و سطوح بالا تر خوشه بندی تودرتو، روی آن مدل تک سطحی قرار می گیرد. علاوه بر آن، یک مدل خوشه بندی افرازی دیگری با رویکرد فشردگی درون خوشه و تابع هدف حداقل کردن مجموع فواصل درون خوشه ارائه می شود. به ترتیب، مدل اول را مدل bgsd و مدل دوم را مدل wgsd نامیده ایم. به منظور اعتبار سنجی درونی و بیرونی مدل های ارائه شده از سه پایگاه داده ی واقعی و سه مجموعه داده ی مجازی استفاده شده است. برای مقایسه ی مدل های پیشنهادی با مدل های ارائه شده در منابع تحقیق نیز معیار مجموع مربعات درون خوشه در نظر گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد مدل bgsd داده ها را با خلوص بیشتر و مجموع مربعات فاصله ی کمتری خوشه بندی می کند.
یعقوب خجسته قمری محمدمهدی سپهری
این تحقیق براساس نیازی که به انبارهای تمام اتوماتیک در کشور هم از نظر کاربردی و هم از نظر آشنایی با تکنولوژی مذکور احساس می شد، انتخاب و تهیه گردیده است . در این تحقیق، به بررسی حل مساله برداشت سفارش در سیستمهای ذخیره سازی و بازیابی اتوماتیک (as/rs) پرداخته شده است . هدف از این تحقیق بررسی الگوریتم های مختلف برداشت کالا مبتنی بر دریافت سفارش کالاست . وقتی یک سفارش شامل درخواست بیش از یک نوع کالا است و هر کالا در بیش از یک نقطه از انبار نگهداری می شود، با توجه به آنکه توالی تحویل کالاها در یک سفارش مطرح نیست ، متنوع بودن کالاهای یک سفارش باعث می شود که با تعیین توالی مناسب تر تحویل کالا، مجموع کل زمان حرکت ماشین ذخیره سازی و بازیابی (s/r)، کمینه شود. سه روش برای حل مساله برداشت سفارش ارائه شده است : روش اول، حل مساله با الگوریتم شمارش کامل و روش دوم الگوریتمی ابتکاری می باشد. در روش سوم، الگوریتم ژنتیکی مناسب برای مساله سفارش پیشنهاد شده است . جهت بررسی مساله برداشت سفارش تحت الگوریتم های ارائه شده و مقایسه عملکرد آنها، مجموعا 180 مساله مختلف توسط هر سه الگوریتم حل شده اند. بررسی ها نشان می دهد که در مجموع جواب های حاصل از الگوریتم ژنتیکی پیشنهادی، بهتر از جواب های حاصل از دو الگوریتم دیگر است .
اکبر اصفهانی پور محمدمهدی سپهری
برنامه ریزی و تخصیص منابع در پروژه ها، از بخشهای مهم مبحث مدیرت پروژه میباشد. انجام برنامه ریزی و تخصیص منابع بطور صحیح و اصولی باعث اتمام فعالیتها در زمانهای از پیش تعیین شده و به تبع آن باعث اتمام پروژه در موعد مقرر میگردد. روشهای برنامه ریزی و تخصیص منابع عمدتا عمدتا ابتکاری بوده و در مسائل با ابعاد بزرگ کمتر از روشهایی که جواب بهینه میدهند، استفاده میشود. شبکه های پتری بعنوان یک ابزار بعنوان یک ابزار گرافیکی که توانایی مدلسازی، تحلیل و ارزیابی انواع سیستمها ار دارند، همواره مورد توجه محققان، کارشناسان و مدیران صنایع مختلف بوده است . در این تحقیق به منظور استفاده از تواناییهای متعدد این ابزار تحلیلی، یک روش تخصیصی منابع در پروژه ها با استفاده از شبکه های پتری ارائه شده است . این روش در دو حالت منابع نامحدود و منابع محدود در نظر گرفته شده و یک برنامه کامپیوتری بر مبنای الگوریتم مورد استفاده در این روش توسعه داده شده است . سپس یک روش پیشنهادی تخصیص منابع با استفاده از شبکه های پتری ارائه شده که توسعه یافته روش قبلی بوده و دوباره کاری انجام فعالیتها و همچنین جانشینی منابع در آن، لحاظ شده است . این روش را به اختصار rars نامیده ایم همچنین براساس الگوریتم پیشنهادی روش rars، یک برنامه کامپیوتری توسعه داده شده، تا محاسبات مربوط به این روش را انجام دهد. نهایتا به منظور نشان دادن اهمیت کارایی روشهای تخصیص منابع در پروژه ها با استفاده از شبکه های پتری، یک روش تخصیص منابع براساس مدل برنامه ریزی ریاضی ارائه شده است . این مدل برنامه ریزی عدد صحیح می باشد که جواب بهینه می دهد. با مقایسه این مدل و مدل شبکه های پتری مشخص می شود که در مسائل با اندازه های بزرگ ، استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی عملا غیرممکن می باشد. همچنین امکان تغییرات و توسعه روش در مدل شبکه های پتری به مراتب ساده تر از توسعه مدل برنامه ریزی می باشد.
محمدعلی نبینی محمدمهدی سپهری
در پخش سازمان صدا و سیما، انجام برخی فعالیتها متکی به حضور پیوسته نیروی انسانی است . این ویژگیها سبب می شود که بحث زمانبندی نیروی انسانی در پخش سازمان صدا و سیما حائز اهمیت باشد. ضمن آن که ویژگی های پخش این سازمان آن را از سایر مراکز تولیدی یا خدمات متمایز می سازد. به طوری که نمی توان از مدلهای زمانبندی موجود برای زمانبندی نیروی انسانی این سازمان استفاده کرد. هدف از این تحقیق، حداقل ساختن نیروی انسانی مورد نیاز در پخش و استفاده بهینه از نیروی انسانی به کار گرفته شده، ضمن ایجاد شرایط مناسب فعالیت برای آنها است . با این دید، ساختار پخش شبکه های مختلف سازمان، رده های شغلی کارکنان پخش و نوع نیاز به نیروی انسانی در پخش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است ، در نهایت یک مدل زمانبندی جهت زمانبندی آن دسته از رده های شغلی پخش که فعالیت آنها ماهیت نوبت کاری دارد، ارائه شده است . همچنین الگوی ارائه شده توسط نرم افزار مناسب پشتیبانی شده است .
محمد محمدی محمدمهدی سپهری
این پروژه با هدف به وجود آوردن نظام خود کنترلی اجرا شد تا به واسطه آن مسئولیت کیفیت به تولیدکنندگان کیفیت محول گردد. بدین ترتیب ، دپارتمان تولید اطمینان لازم را از کیفیت محصول خود ابتدا به مشتریان بیرونی و سپس به مشتریان داخلی خود بدهد. با افزایش نرخ تولید و انجام بررسیهای لازم در خصوص نوع ایرادات مشاهده شده، شرکت ایران خودرو در جستجوی یک سیستم کیفی بود. تا از یک سو به عنوان یک سیستم پیشگیرانه عمل نماید و از سوی دیگر واحدهای تابعه را دارای قابلیت شناسایی و حل ریشه ای ایرادات بنماید.پایلوت پیاده سازی نظام خودکنترلی در ایران خودرو، خط مونتاژ موتور پژو کارخانه موتورسازی انتخاب گردید. با این پیاده سازی نظام در خطوط مونتاژ موتور و گیربکس پیکان که دارای فرآیند مونتاژی مشابه می باشند با الگوبرداری و شناسایی مشکلات مدیریتی و تکنیکی به راحتی امکان پذیر خواهد بود. پیش از آن ، اپراتور تولید وظیفه مونتاژ قطعات را بر عهده داشته و کنترلر مطابق با دستورالعملهای تدوین شده به صورت رندم کنترل پروسه را انجام می داد . در حقیقت مسئولیت کیفیت محصولات بر عهده بخش کنترل کیفی بود. جهت استقرار نظام فوق از روش تحقیق اجرایی استفاده گردید. مسئول پروژه با استفاده از یک گروه کاری فرواحدی ، توانست با همراهی بخشهای مرتبط فعالیتهای اجرایی را انجام دهد. بالانس خط تولید ، تغییر رویه های فرآیند مونتاژ ، آموزش عملی پرسنل درگیر ، ایجاد نظام تعمیراتی مناسب ، اصلاح گردش عملیات سیستم ، شفاف شدن نقشها و مسئولیتها، یررسی روند بهبود کیفیت فرآیند و جلسات ارزیابی دوره ای از جمله روشهای مورد استفاده در پیاده سازی سیستم بودند. بر خی از دستاوردهای اجرای سیستم افزایش آگاهی کارکنان، بسط بینش سیستم گرایی ، یافتن نقاط کلیدی ، کاهش نیروی انسانی ، افزایش نرخ عبور مستقیم محصولات ، کاهش عیوب کارگری و نهایتا رشد بخشهای تولید و کیفیت می باشد.
علیرضا علی نژاد محمدمهدی سپهری
امروزه با توجه به افزایش رقابت شدید در تولید و فروش محصولات و خدمات اهمیت بهینه سازی فرآیند و ارتقای کیفیت به همراه کاهش هزینه ها از دید ارباب صنایع و خدمات پوشیده نمانده و از آنجا که واژه کیفیت از دیدگاه tqm یعنی رضایت مشتری و بهبود مستمر این سطح از رضایت . لذا در این تحقیق یکی از روشهای موثر برای رسیدن به این مهم یعنی فرآیند ve ( که با تحلیل کارکردها و شناسایی هزینه های غیرضروری و بکارگیری شیوه های فنی مناسب سازمان را جهت رسیدن به اهداف مورد نظر یاری می کند ) استفاده شده است.در این تحقیق در زمینه افزایش رضایت مشتری ، ve از تکنیک موثر qfd ( از ابزارهای tqm ) که روشی به منظور شناسایی و توسعه نیازها و خواسته های کیفی مشتریان است از یک طرف و محاسبه فاکتور کیفی اهمیت در رابطه شاخص ارزش و ارتقا آن از طرف دیگر به همراه ابزار ریاضی madm برای ورود اطلاعات به شکل صحیح و بحث triz برای رفع تناقضات فنی احتمالی و مورد team work را در کلیه فعالیتها بکار گرفته و به منظور ارائه مدل در واقعیت ، محصول لوازم خانگی (ماشین لباسشویی مدل zf-50 (4224) در کارخانه ارج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
عزت الله عظیمی محمدمهدی سپهری
پس از اینکه مدیران صنایع به این نتیجه رسیدند که جهت ارائه سریع ، ارزان و با کیفیت محصولات و خدمات خود به مشتریان و بازارهای جهانی نیاز مبرم به یک مدیریت زنجیره تامین کارا دارند، اندازه گیری عملکرد کل زنجیره تامین و هر یک ازاعضای آن بصورت مجزا به جهت بهبود آن ضرورت یافت. امروزه اندازه گیری بعنوان یک مزیت کلیدی در فعالیتهای مهندسی صنایع و سیستمها بشمارمی رود و بیشتر سازمانها از اندازه گیری عملکرد به عنوان کلیدی برای کنترل و برنامه ریزی طرحها و سیستمهای مدیریتی خود استفاده میکنند. ازاین رو با توجه به اهمیت اندازه گیری عملکرد زنجیره تامین ، دراین تحقیق سعی شده است تا پس از ارائه مفاهیم : مدیریت زنجیره تامین ، اندازه گیری عملکرد زنجیره تامین و اجزای آن و تعریف معیارهای عملکرد برای حوزه های مختلف ، به بررسی روشهای مختلف اندازه گیری عملکرد پرداخته و با مقایسه این روشها و لحاظ کردن شرایط ایران ، روش مناسب را با نگرش صنعت خودروسازی ارائه کرده و به تشریح آن روش پرداخته و با تعریف و تشریح چند شاخص در حوزه کیفیت به اندازه گیری این شاخصها برای چند سازنده ساپکو بپردازیم.
ابوالفضل رفیع زاده محمدمهدی سپهری
مساله بارگیری کانتینر جز مسائل n p hard به شمار می آید. در این مساله می خواهیم تعدادی جعبه را در یک یا چند کانتینر بنحوی قرار دهیم که فضای استفاده نشده در آن کمینه گردد. از آنجایی که حمل و نقل کشور توسط کانتینر انجام می گیرد، کاهش تعداد کانتینر ها می تواند در کاهش هزینه حمل ونقل موثر باشد. بعلاوه چیدن متراکم تر کالا در کانتنر احتمال شکستن آن را کاهش می دهد. این دو موضوع اهمیت انجام این تحقیق را روشن می سازد. در این پایان نامه روشی برای پر کردن یک کانتینر پیشنهاد شده است که می تواند به عنوان جواب اولیه مورد استفاده قرار گیرد. همچنین روشی برای مساله چند کانتینری ارایه شده است.دو روش پیشنهادی براساس مدل لایه ای جرج-رابینسون می باشد. مطالعه بر روی مورد سایپا نشان می دهد که در این شرکت به این مساله توجه چندانی نشده است. کاهش حداقل 12% در فضای استفاده نشده مساله چند کانتینری سایپا نشان دهنده این موضوع می باشد. پایان نامه در 9 فصل نگاشته شده است. در فصل اول به معرفی مساله پرداخته می شود. در فصل دوم مساله کوله پشتی موردتوجه قرار می گیرد. در فصل سوم مدل ریاضی مساله بارگیری کانتینر آورده می شود. در فصل چهارم نیز الگوریتم های حل مساله موردتوجه قرار می گیرد. در فصل پنجم به معرفی الگوریتم پیشنهادی عمق تصادفی ارایه پرداخته می شود. در فصل ششم مسایلی که به طور تصادفی ایجاد شده اند حل می شوند. در فصل هفتم مساله موجود در سایپا حل می گردد. در فصل هشتم روش تقریبی چند کانتینری پیشنهاد می شود. در فصل آخر نیز نتایج بدست آمده تحلیل می گردد و پیشنهادهایی برای مطالعه آتی ارایه خواهد شد.
رضا شفاعی محمدمهدی سپهری
ایده سازمانهای یادگیرنده یک ایده جدید مدیریتی است که توسط ؛دکتر پیتر سنگه؛ از اساتید دانشگاه mit؛ ارایه شده است. او این ایده را در سال 1990 با انتشار کتاب معروفش ؛پنجمین فرمان؛ مطرح شاخت. سنگه معتقد است در دنیای پیچیده و با تغییرات سرع کنونی، سازمانها در صورتی می توانند مزایای خود را حفظ کنند، کهبه صورت موجودیتی واحد و یکپارچه قادر به یادگیری سریع تر نشبت به رقبا باشند. قابلیتهای شخصی، آرمان مشترک، مدلهای ذهنی، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی، پنج اصلی هستند که سنگه، ایجاد سازمانهای یادگیرنده را مشروط به تحقق همزمان آنها می داند. طبعا پیش از اقدام به انجام هر کاری، بررسی موانع پیش روی، ضروری است. بر این اساس ؛موانع ایجاد سازمانهای یادگیرنده در ایران؛ به عنوان موضوع این تحقیق برگزیده شد. تا ضمن بررسی و برآورد این موانع، مهمترین آنها در ایران شناسایی شود. بنا بر طبیعت موضوع، تحقیق در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول به ؛مطالعات کتابخانه ای؛ پیرامون ادبیات موضوع، پرداخته شد. نتیجه این بود که موانع حرکت به سوی سازمانهای یادگیرنده را می توان به سه دسته تقسیم کرد: 1-موانع آغاز حرکت 2-موانع تداوم حرکت 3-موانه تثبیت نتایج حرکت. با توجه به گستردگی موضوع و کمبود منابع مطالعاتی در دسترس، مطالعات بر روی موانع آغاز حرکت تمرکز یافت. این موانع به سه دسته اصلی بنامهای موانع زیر بنایی، موانع ساختاری و موانع فرآیندی تقسیم شدند و در هر دسته، موانع متعددی فهرست گردید. در مرحله دوم تحقیق، لازم بود ؛مطالعاتی میدانی؛ برای ارزیابی موانع فهرست شده انجام گیرد تا ترتیب اهمیت این موانع در سازمانهای ایران مشخص شود و مهمترین آنها معلوم گردد. این ؛تحقیق پیمایشی؛ با استفاده از ؛روش دلفی؛ انجام گرفت. در فرآیند دلفی از نظرات 21 صاحب نظر استفاده شد و نهایتا 4 مانع به عنوان مهمترین موانع ایجاد سازمانهای یادگیرنده در ایران استخراج گردید.
عباس حاجی فتحعلی ها محمدمهدی سپهری
در این رساله موضوع زمانبندی خدمه راه آهن بر پایه زمانبندی حرکت قطارهای مسافربری در شبکه راه آهن با تاکید بر زمان بندی روسای قطارها مدلسازی شده و روشهای حل آن بررسی شده اند.نخست مساله زمانبندی خدمه براساس قواعد به صورت یک ساختار شبکه ای متشکل از دو مجموعه گره ها و سویه ها تعریف شده است. قرارگاه ها و ایستگاه ها یا نقاط ترخیص، مجموعه گره ها را تشکیل می دهند و مجموعه سویه ها بیانگر انجام وظیفه یا انتقال خدمه بین قرارگاه ها و ایستگاه ها است. شبکه تعریف شده با رویکردی جدید بصورت یک مساله برنامه ریزی صفر و یک خلوط صورتبندی ریاضی شده است که جواب بهینه مسائل در مقیاس کوچک تا متوسط با روش انشعاب و تحدید بدست می آیند. سپس با تعریف یک دسته قواعد منطقی و تعیین محدوده هایی برای ساختن ماموریتهای متشکل از زنجیره سویه های وظیفه و انتقال در شبکه، یک الگوریتم ابتکاری ویژه مساله مورد بررسی تحت عنوان انشعاب - هزینه و جریمه طراحی شده است. در این روش ابتکاری هر ماموریت بصورت مستقل از یک قرارگاه شروع و به همان قرارگاه ختم می شود و در مسیر خود تحت شروطی از سویه های وظیفه و انتقال استفاده می کند. در ادامه، یک الگوریتم ابتکاری تکاملی گروهی طراحی و ارائه شده است. در این الگوریتم هر جواب شامل گروهی از ماموریتها، به عنوان یک کرموزوم و هر ماموریت شامل گروهی از سویه های وظیفه و انتقال به عنوان یک ژن تعریف شده است. سپس دو روش انشعاب و تحدید و روش ابتکاری انشعاب ت هزینه و جریمه برای جستجو با الگوریتم تکاملی ترکیب شده اند.برای بررسی اعتبار روشهای مطرح شده و مقایسه آنها، مسائلی براساس زمانبندی حرکت قطارهای مسافربری ایران در اندازه های مختلف تعریف شده و با هریک از روشها حل شده اند. حل بهینه برای مسائل تا مقیاس محدودی با حل مدل ریاضی قابل حصول است ولی روشهای ابتکاری طراحی شده بخوبی مسائل مقیاس بزرگ را نیز حل کرده اند. بررسی نتایج نشان می دهد که الگوریتم تکاملی در ترکیب با روش انشعاب و تحدید کاراتر از سایر روشها می تواند پاسخهایی مناسب ارائه کند. در پایان جواب حل مساله با داده های واقعی، با وضع موجود زمانبندی روسای قطارها در شرکت رجا مقایسه شده و نشان داده شده است که اولا الگوریتم انشعاب - هزینه و جریمه می تواند صرفه جویی خوبی را ایجاد کند. ثانیا در صورتی الگوریتم تکاملی گوره برای بهبود جواب استفاده شود، صرفه جویی ایجاد شده قابل توجه خواهد و کیفیت جوابها در هر دو الگوریتم بهتر از وضعیت موجود است.
مرتضی اخوان خرازی محمدمهدی سپهری
بهینه یابی کلونی مورچگان یکی از روشهای فراابتکاری است که به ساختن جواب مسایل بهینه یابی ترکیبی سخت می پردازد. در این پایان نامه به ارائه الگوریتمی مناسب بر پایه سیستم مورچگان جهت حل مساله مسیریابی وسیله نقلیه با یک قرارگاه مرکزی و وسایل نقلیه مشابه می پردازد و سپس با استفاده از این الگوریتم به حل مسائل مسیریابی وسیله نقلیه در یک شرکت توزیع گاز که با استفاده از 9 پالایشگاه اقدام به گازرسانی به حدود 260مرکز تقاضا در سراسر کشور می نماید، خواهد پرداخت. در این مسیر ابتدا به معرفی مسیریابی و روشهایس مختلف حل آن پرداخته و سپس با مطالعه سیستم مورچگان و روشهای ارائه شده، الگوریتمی مناسب برای حل مسایل مسیریابی وسیله نقلیه با تعداد گره های زیاد در هر مسیر پیشنهاد می نماید. با مقایسه روش پیشنهادی با الگوریتم های ابتکاری موجود براساس مسایل آزمون که جواب آنها توسط این الگوریتم ها موجود می باشد، به سنجش این الگوریتم با دیگر الگوریتمها می پردازد.