نام پژوهشگر: اسدالله غلامعلی

«تأثیر ادبیات داستانی مدرن بر شیوه های روایتگری موج نوی سینمای ایران (1357-1337) – پروژه عملی: نگارش نمایشنامه (دریچه)»
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  اسدالله غلامعلی   سید مصطفی مختاباد

سینمای ایران از آغاز تا امروز تحولات مختلفی را به خود دیده است. جریانی به نام موج نو سینمای ایران، در دهه های 40 و 50 هجری شمسی، ساختار سینمای ایران را دگرگون کرد. فیلم هایی که تا آن زمان تولید می شدند از لحاظ فرم، و ساختار سینمایی و به ویژه فیلمنامه نویسی در سطح بسیار نازلی قرار داشند و اصول متعارف فیلمسازی، همچون میزانسن، دکوپاژ، مونتاژ، طراحی صحنه و لباس، گریم و ... غالبا در آنها رعایت نمی شد و همچنین از نظر محتوا، به شکلی سطحی و خام به مسائل عاطفی و اجتماعی پرداخته می شد. این فیلم ها در عین حال که ملقب به فیلمفارسی بودند، ولی وجه تناسبی با جامعه ایرانی نداشتند. این آثار به دلیل زبان فارسی فیلم ها، این عنوان انتخاب شده بود. در دهه های 40 و 50 هجری بر اثر عوامل اجتماعی و تغییرات که در مناسبات سنتی جامعه رخ داد و با مدرنیسم و اصول و قواعد شهرنشینی آن همگام شد، فیلمسازانی که با محافل روشنفکری، ادبی و هنری جامعه ایران و نیز جهان در ارتباط بودند، فیلم هایی برخلاف سینمای غالب تولید کردند که دارای ارزش های زیباشناختی فراوانی بودند. سینماگران موج نو علاوه بر تأثیرپذیری از جریان های سینمای جهان مانند نئورئالیسم ایتالیا، موج نوی سینمای فرانسه و همچنین تئوری مولف، از ادبیات و جامعه ادبی ایران و جهان نیز متأثر بودند. در واقع خاستگاه اصلی موج نو، ادبیات داستانی و به ویژه ادبیات داستانی مدرن است. اکثر سینماگران موج نو، با ادبیات الفت داشته اند و یا حتی نویسنده بودند. ارتباط فیلمسازان با ادبیات، بر آثار آنها تأثیر گذاشت و موجب تحول در شیوه های روایتگری آثار سینمایی آنها گردید. در پژوهش حاضر، با استفاده از توصیف و تحلیل و به شکل کیفی ارتباط ساختار روایی کلاسیک و مدرن، ماهیت موج نو سینمای ایران، چگونگی شکل گیری آن، تأثیر ادبیات داستانی و روایت مدرن بر شکل روایت در آثار سینمایی موج نو مورد تحقیق و تحلیل قرار گرفته، و در انتها، نتایج به دست آمده که نشان دهنده تأثیر جریان ادبی مدرن بر موج نو و ساختار روایی این جریان، می باشد، ارائه گردیده است.