نام پژوهشگر: مسعود صفایی پور
زهرا قاسمی سعید امانپور
مجتمع های زیستی و به خصوص شهر به عنوان کانون های زیستی بشری همواره مورد توجه دانشمندان علوم مرتبط جهت مطالعه بوده است.هم اکنون شهرها با مسائل و مشکلات متعددی مواجه هستند که یکی از آنها بروز جرایم می باشد. این مسئله علاوه بر ایجاد حس نا امنی و بد بینی در بین شهروندان، لطمات سنگین روحی، جسمی و مالی را متوجه آنها و مدیریت شهری می نماید.هر چند جرم دارای منشأهای مختلف؛ اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی و غیره است ولی نقش فضا و محیط کالبدی را در کاهش یا تشدید جرم نباید فراموش کرد.شناسایی فضاهای جرم خیز و علل کالبدی آن در هر شهر ضروری است تا بتوان برآن اساس با وقوع جرایم مبارزه کرد. هدف از این پژوهش، تحلیل فضایی- مکانی کانون های جرم خیز در شهر شهرکرد است که در رابطه با هدف و اهمیت موضوع، سولات و فرضیات مرتبط با آن به صورت مناسب مطرح گردیده است. این پژوهش از نوع نظری-کاربردی بوده که روش انجام آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. اطلاعات لازم در این پایان نامه به دو روش؛ الف)کتابخانه ای:جهت جمع آوری مبانی تئوریکی پژوهش ب)روش .میدانی:با مراجعات به مراکز مرتبط و مشاهده عینی محدوده مورد نظر و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از نرم افزار آماری spss استفاده شده است و در نهایت اطلاعات مکانی استخراج شده با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیاییgis و سایر نرم افزارهای مرتبط بر روی نقشه، پیاده شده است. برخی از نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین ویژگی های کالبدی و فیزیکی شهر شهرکرد هم چون؛ حاشیه نشینی، غیر استاندارد بودن محیط، قدیمی و متروکه بودن محیط و شرایط اجتماعی، اقتصادی مانند؛ میزان تحصیلات، سطح درآمد، نوع شغل و غیره...و وقوع جرم رابطه معناداری وجود دارد.
معصومه گشتیل محمد علی فیروزی
امروزه گردشگری شهری یکی از پرطرفدارترین و پردرآمدترین نوع گردشگری در جهان، بویژه در کشورهای توسعه یافته به شمار می رود و نقش فزاینده ای در سیاستهای توسعه محلی ایفا می کند. شهر مهمترین ، کامل ترین و پیچیده ترین شکل مکانی انسان است که در برگیرنده مراکز مهم اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است. از این رو گردشگری شهری می تواند در کاهش بسیاری از مشکلات شهری مانند بیکاری موثر باشد و موجب افرایش توان اقتصادی شهر و به تبع آن افزایش درآمد سازمان های اداره کننده شهر شود. همچنین از بعد فرهنگی و اجتماعی نیز گردشگری شهری به احیا و تقویت هویت ملی، انسجام و تبادل فرهنگی در شهرهاکمک می نماید. این پژوهش در صدد بررسی زمینه های توسعه گردشگری شهری در شهر هندیجان می باشد. جهت شناخت زمینه های توسعه گردشگری شهری این سئوالات طرح شد: 1- آیا مدیریت شهر هندیجان خواهان توسعه گردشگری در این شهر می باشند؟ 2- آیا تبلیغات لازم برای معرفی جاذبه های گردشگری شهر هندیجان صورت گرفته است؟ 3- آیا تسهیلات و زیرساخت های شهری هندیجان برای توسعه گردشگری شهری مناسب است؟
سمانه شکری مسعود صفایی پور
اگر هدف از توسعه یک کشور، توسعه فضایی تمامی مناطق آن باشد به طوری که تمامی شهرها را در برگیرد، توجه به شهرهای کوچک (شهرهای مابین 25 تا 50 هزار نفر ) و تعیین نقش آنها در توسعه فضایی مناطق از مهمترین و موثرترین راهکارهاست . با این وجود، در حال حاضر اکثر مطالعات بر شناخت و اهمیت شهرهای بزرگ و مادرشهرها تکیه دارند. نظر به اهمیت شهرهای کوچک، این پژوهش به بررسی و جایگاه این شهرها در توسعه فضایی منطقه می پردازد. ضرورت های طرح موضوع این تحقیق عبارت از : توزیع متعادل جمعیت، سلسله مراتب شهری، عدم توزیع عادلانه امکانات و خدمات و جذب فرصت هاو نیروهای اقتصادی به نفع شهرهای بزرگ منطقه و به ضرر شهرهای کوچک. همچنین این پژوهش حاوی اهدافی است از جمله تعیین جایگاه شهر کوچک مورد مطالعه در شبکه شهری استان، تعیین نقش اجتماعی و اقتصادی این شهرها در توسعه فضایی استان و در نهایت تعیین توزیع سلسله مراتبی شهرهای استان مازندران در شبکه شهری می باشد. نتایج بررسی های به عمل آمده در خصوص سلسله مراتب نشان از توزیع متعادل جمعیت در استان مازندران و تاثیر مطلوب نقش شهرهای کوچک در توزیع متعادل و متوازن جمعیت در سطح استان می باشد.
حبیبه روزبه مسعود صفایی پور
محلات مسکونی به عنوان یکی از واحدهای پایه برنامه ریزی در ساخت فضایی شهر و کوچک ترین واحد سازمان فضایی در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا می کنند. این واحدهای خرد به صورت یک واحد فیزیکی با هویت کاملاً مشخص اجتماعی، به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی در طول قرن بیستم برای فائق آمدن بر مسائل شهری مطرح بوده است و از دیدگاه های مختلف به آن توجه شده است. به گونه ای که شکل گیری هویت محله ای و تحکیم روابط اجتماعی و وابستگی و تعلق خاطر ساکنین به این واحدهای خرد با پایداری محله های شهری در ارتباط تنگاتنگ می باشد. در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت ابعاد اجتماعی در برنامه ریزی شهری به بررسی عامل هویت در محلات پرداخته و تأثیر عوامل موثر در هویت بخشی به محلات مسکونی مورد بررسی قرار می گیرد. چرا که این عوامل یکی از منابع بالقوه مهم فراهم سازی مقدمات توسعه پایدار و تضمین ماندگاری شاخص های توسعه می باشد. بر این اساس با استناد به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای بررسی های میدانی، عامل هویت در محله فخرآباد شیراز بررسی خواهد شود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spps ، از طریق آزمون کای اسکوئر انجام شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های اجتماعی- فرهنگی با شدت همبستگی قوی و کاهش خطای بالا، ارتباط بیشتری با عامل هویت دارند و پس از آن شاخص های زیست محیطی و کالبدی در مرتبه بعدی قرار دارند.
محمد دلالی خسروآبادی مسعود صفایی پور
ساخت و سیمای کالبدی- فضایی شهر بازتابی از ساختار جمعیتی و بافت اجتماعی- اقتصادی ساکنان آن می باشد. در بافت های کهن شهری، یکی از فرایندهای اجتماعی، روند تغییرات و تحولات طبیعی ساخت اکولوژی اجتماعی ناشی از نوسانات جمعیتی(مهاجرت) می باشد. این مهاجرت ها، جغرافیای اجتماعی شهرها را دستخوش دگرگونی نموده و سبب جدایی گزینی اجتماعی و به تبع آن انگیزه مهاجرت ساکنان بافت را تشدید نموده و نهایتاً باعث تسریع روند فرسودگی کالبدی-فضایی بافت می گردد. روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و برداشت های میدانی(پرسشنامه، مصاحبه و پیمایش) می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که به دلیل تغییر در ساختار جمعیتی در پی جریانات مهاجرتی، از یک طرف رابطه بین توده و فضا به هم خورده و فشار زیادی بر فضای بافت را موجب شده و از طرف دیگر منجر به تغییرات بنیادی در ساختار اجتماعی ـ فضایی جمعیت در بافت قدیم شده است. نتیجه حاصل از تحلیل حاکیست که جانشین شدن اقشاری با پایگاه اجتماعی-اقتصادی نازل به جای شهروندان متمکن و اصیل بافت قدیم، باعث بروز مشکلات و آسیب های اجتماعی و کالبدی-فضایی در بافت گردیده و نهایتاً باعث شده تا روند فرسودگی و پژمردگی بافت در یک چرخه بسته قرار گیرد. در نهایت با توجه به یافته-های پژوهش، راهکارهای اساسی ارائه گردید.
محمد رضا امیری فهلیانی سعید ملکی
نام خانوادگی: امیری فهلیانی نام:محمدرضا عنوان پایان نامه: امکان سنجی توسعه گردشگری شهرستان ممسنی با تاکید برشهرنورآباد استاد راهنما: دکتر سعید ملکی اساتید مشاور: دکتر مسعود صفایی پور درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: جغرافیا و برنامه ریزی شهری گرایش: برنامه ریزی شهری محل تحصیل (دانشگاه): شهید چمران اهـواز دانشکده: علوم زمین و gis تاریخ فارغ التحصیلی: 1390 تعداد صفحه: 272 کلید واژه ها: گردشگری و توسعه ،مدل swot ،spss ، شهرنورآباد ممسنی چکیده: امروزه گردشگری به عنوان سومین صنعت ( پس از نفت و خودروسازی ) و پویاترین صنعت از لحاظ تحرک و ایجاد زمینه های اشتغال و توسعه همه جانبه در جهان به خودنمایی پرداخته و جلوه گر شده و توانسته است تغییراتی شگرف در فضای زندگی و چشم اندازهای جغرافیایی نواحی مختلفه بوجود آورده و اثرات عمیقی در چهارچوب زندگی افراد و جوامع و کشورهای زیادی بر جای گذارد . این وضعیت ما را مکلف می نماید با هدف دستیابی به حق السهم خود ثمرات این صنعت از تمام توان و امکانات موجود بهره برداری نماییم . در این میان شهرستان ممسنی و شهر نورآباد با توجه به دارا بودن موقعیت محیطی و وجود منابع سرشار طبیعی و جاذبه های تاریخی و مذهبی ، توانمندی های فراوانی در زمینه توسعه صنعت گردشگری داشته که با خط مشی ها و سیاستگذاری های مناسب می توان صنعت گردشگری را یکی از عوامل موثر در فقرزدایی و توسعه اقتصادی اجتماعی شهرستان و شهر نورآباد منظور داشت . پژوهش حاضر ، امکان سنجی توسعه گردشگری شهرستان ممسنی با تاکید بر شهر نورآباد می باشد که در این پزوهش با استفاده از روش پیمایشی ، مطالعات میدانی و تعیین نقاط ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها از دیدگاه دو گروه کارشناسان و گردشگران به شیوه مدل تحلیلی swotبه بررسی و ارزیابی پتانسیل ها و قابلیت های اکوتوریستی و توریستی شهرستان و بالاخص شهرنورآباد به گونه ای علمی پرداخته شده است . ودیگر بار فرضیات پژوهش بوسیله تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفته است . سپس به ارائه راهکارهایی برای توسعه گردشگری شهرنورآباد و شهرستان ممسنی تاکید شده است . نتایج حاصل از مطالعات میدانی ، مدل های تحلیلی و تجزیه و تحلیل های تجربی در منطقه مورد مطالعه بیانگر این واقعیت است که شهرستان و شهر نورآباد با توجه به پتانسیل های و توانمندیهای گردشگری فراوان نتوانسته به جایگاه حقیقی خود دست یابد و ضعف و نبود امکانات و تسهیلات زیرساختی و تعدد تصمیم گیران و مسایل مدیریتی و ضعف تبلیغات را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد . بر فایق آمدن بر مشکلات نیازمند بازنگری در برنامه های جاری و ارائه راهکارهای مناسب جهت کاهش نقاط ضعف و محدودیت ها و بهره گیری از نقاط قوت و فرصت های موجود می باشد .
اصغر سروی سعید ملکی
چکیده شهرها در آغاز قرن بیست و یک تقریبا دو درصد از مساحت کره زمین را اشغال کرده و حدود نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده اند. جمعیت شهرهای دنیا در هر سال 55 میلیون نفر افزایش می یابد و پیش بینی می شود در سال 2020 جمعیت شهری دنیا به 75 درصد کل جمعیت برسد.شهرها در حال گسترش اند و به این ترتیب دست اندازی شهرها به منابع طبیعی نیز رو به افزایش است. با رشد شهرنشینی و غلبه تفکر سوداگرانه و تغییر نگرش به زمین به عنوان کالا نه به مثابه وطن و مکان آرامش،حداکثر استفاده مادی از زمین در دستور کار قرار گرفته و علاوه بر فضاهای سبز شهری ، باغ، مزارع و اطراف شهرها نیز تخریب و به ساختمان تبدیل شده اند. هدف اصلی در طراحی فضای سبز دستیابی به آثار اجتماعی آن برای هر چه نزدیک تر کردن انسان و طبیعت به یکدیگر است. در این میان دو مقوله ی توسعه پایدار و ارتقای بهره وری همواره باید سرلوحه ی سیاست گذاری های توسعه و ایجاد فضاهای سبز قرار گیرد.توسعه پایدار که در اواسط دهه ی 90 شکل گرفت، توسعه ای است که در جهت رفع نیازهای نسل کنونی باشد، بدون اینکه توانایی های نسل آینده را در رفع نیازهایشان کاهش دهد. شهرداراب در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است. داراب از شهرهای کوچک استان فارس می باشد. هدف از این پژوهش، رتبه بندی و تعیین میزان پایداری نواحی و محله های شهر داراب می باشد. روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی-تحلیلی است و نوع پژوهش کاربردی-نظری می باشد.نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که اکثر نواحی و محله های شهری داراب دارای توسعه ای ناپایدار در بعد زیست اجتماعی می-باشند، همچنین تفاوت معناداری در بین نواحی و محله های شهری از نظر شاخص های زیست اجتماعی وجود دارد.
اعظم اسماعیلی مسعود صفایی پور
با افزایش جمعیت شهری، گسترش و توسعه شهرها واژه فضای سبز و کاربری های فضای سبز شهری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. هرچه شهرها بزرگتر می شوند احساس نیاز به وجود فضای سبز بیشتر نیز افزایش می-یابد. به طوری که امروزه در شهرهای بزرگ و کلان شهرها موضوع ایجاد توسعه و حفظ فضای سبز از جمله دغدغه های کارشناسان مسئولان و برنامه ریزان مسائل شهری است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر ماهیت کاربردی آن و بر اساس منابع و داده های جمع آوری شده در پایگاه سیستم اطلاعات جغرافیائی و با کاربرد توابع و الگوریتم های موجود در مدلahp انجام گرفته است. برای این منظور از معیارهای قیمت زمین، شعاع عملکرد، سازگاری کاربری ها، تراکم جمعیت، ابعاد زمین(مساحت) و دسترسی بر اساس عرض معابر استفاده شده است. سپس به منظور الگوسازی هر کدام از معیارها، بر اساس ارزش و اهمیت آنها در مکانیابی پارک های محله ای، وزن مناسبی اختصاص داده شده است. نتایج حاصل از تحلیل، سطوح مناسب برای انتخاب مکان بهینه جهت پارک های محله ای را بر اساس ارزش اولویت بندی نموده و در نهایت بهترین مکان پیشنهادی با استفاده از نرم افزار expert choice بر روی نقشه نشان داده شده است. بررسی ها انجام شده نشان می دهد از مجموع 32 پارک در منطقه چهار، 7 پارک محله، 15 پارک همسایگی، 9 پارک ناحیه ای و یک پارک منطقه ای هستند. مجموع پارک های محله ای موجود در این منطقه مساحتی بالغ بر 59945 متر مربع را در بر می گیرد. این میزان فضای سبز تنها در هفت محله پراکنده شده و 21 محله دیگر فاقد پارک محله می باشند. سرانه پارک محله در این منطقه با توجه به جمعیت 165992 نفری آن حدود 36/0 متر مربع است که با استانداردهای طرح جامع و تفصیلی شهر اهواز مطابقت ندارد. از آنجائیکه توزیع پارک های محله ای در سطح منطقه مورد مطالعه مطلوب نبوده است، لذا در سناریوی مکانیابی بهینه پارک های محله ای زمین های کاملا نامناسب جهت مکانیابی پارک های محله 1/2 هکتار، زمین های نسبتا نامناسب 8 هکتار، زمین های بی تفاوت یا متوسط 3/14 هکتار، زمین های نسبتا مناسب 9/8 هکتار و زمین های کاملا مناسب 6/8 هکتار از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده اند.
سمانه رحیمی مسعود صفایی پور
چکیده: با به وجود آمدن شهرنشینی شتابان در کشور و پیشی گرفتن رشد بر توسعه، مسائل گسترده ای در شهرها پدید آمده است. از این رو لازم است اصلاحاتی در برنامه ریزی های شهری صورت گیرد و این اصلاحات نه از گونه کالبدی که باید از نوع فرهنگی باشد، در دنیای امروز بقا و سربلندی هر کشور وابسته به گام هایی است که در مسیر توسعه بر می-دارد. این توسعه در صورتی مفید و پایدار است که موزون، همه جانبه و متکی بر بنیادهای فرهنگ تاریخی ملت، یعنی خود جوش و خودآگاه باشد. شهر ایرانی بیش از آنکه دارای شهروند باشد، افراد شهرنشین دارد از این رو مدیریت شهری و در رأس آن شهرداری ها در فرآیند تحول و توسعه شهری نه فقط در ابعاد اقتصادی و عمرانی آن، بلکه باید همراه با تغییر و تحولات سریع اجتماعی و فرهنگی و گسترش جمعیت شهرنشین، تمهیدات لازم را برای پاسخ گویی به مطالبات فزاینده فرهنگی و اجتماعی به طور عام و ارتقاء فرهنگ شهروندی به طور خاص، فراهم کنند. فرهنگ شهروندی مجموعه ای ازبینش ها، آگاهی ها، گرایش ها و مهارتها وهنجارهای رفتاری است که افراد جامعه از نظر سکونت واقامت در شهر باید واجد آن باشند. تحقیق حاضر تلاش دارد با استناد به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای بررسی-های میدانی و پیمایشی به بررسی عملکرد مدیرت شهری فسا در بسترسازی فرهنگی شهروندمداری در قالب برنامه-ریزی های شهری و اطلاع رسانی به اقشار مختلف مردم از منظر کارشناسان مدیریت شهری و شهروندان بپردازد. ابزار جمع آوری داده ها ی میدانی پرسشنامه بوده که به دو دسته مربوط به کارشناسان و صاحبنظران مدیریت شهری و همچنین شهروندان تقسیم شده و پس از محاسبه حجم نمونه ی جامعه آماری، بین پاسخگویان توزیع شده است. تجزیه و تحلیل یافته ها در محیط نرم افزار spss صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد عدم مطلوبیت و ضعف ساز و کارهای مدیریت شهری در نهادینه سازی فرهنگ شهروندی در شهر فسا مشهود بوده و شهروندمداری با مشکل مواجه است چنانچه شهر رو به توسعه فسا با وجود پتانسیل های فراوان از این حیث دچار خسارت و زیان می باشد. برنامه-ریزی های شهری فسا تقریباً فاقد طرح های مشارکتی است و طرح های جامع و تفصیلی و سایر طرح های شهری بدون نظرخواهی از مردم همچنان روند از بالا به پایین و به اصطلاح «برنامه ریزی برای مردم و نه با مردم» را حفظ کرده اند. در پایان پیشنهادات و راهکارهایی به منظور بهبود عملکرد مدیریت شهری در ارتقاء فرهنگ شهروندی و حذف چالش-ها و موانع درحد امکان در این خصوص ارائه شده است.
زینب مقامی فرد مسعود صفایی پور
مشارکت مردمی به عنوان یکی از پیش شرط های لازم برای پایداری بافت های شهری از جمله بافت های کهن می باشد که دارای عناصری چون طبقه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی، احساس تعلق، اعتماد اجتماعی و... است. با توجه به این که میزان هر یک از مولفه ها در جوامع مختلف متفاوت است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مشارکت مردمی بر حسب مولفه های آن به ساماندهی بافت کهن شهر دزفول پرداخته است. نوع پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. و روش جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای(اسنادی، نقشه،...) و میدانی(مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) صورت گرفته و تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارهای spss و excel و با به کارگیری آزمون های پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه تعداد خانوارهای ساکن در بافت کهن دزفول به تعداد 7311 خانوار می باشد که از این تعداد، 400 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد که بعد از سنجش اعتبار و پایایی آن، به مرحله اجرا درآمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که احساس تعلق و اعتماد اجتماعی بر ساماندهی به عنوان متغیر وابسته نقش دارند؛ بین آگاهی اجتماعی و ساماندهی پایدار رابطه وجود دارد، همچنین تبیین کننده ی این امر است که متغیر طبقه ی اجتماعی بر ساماندهی پایدار تأثیرگذار نیست. در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.
بهار حبیبیان مسعود صفایی پور
تحقیقات نشان می دهد پارکها یکی از مهمترین فضاهای فراغتی در شهرهای مختلف هستند و در ابعاد مختلف زیست محیطی، زیبایی شناختی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فراغتی بر محیط شهری تاثیر می گذارند. مردم بصورت اجتماعات مختلف فراغتی شامل فردی، خانوادگی و دوستان و همسالان به پارک می روند. عوامل مختلفی در دو گروه کلی فردی و محیطی بر شکل گیری این اجتماعات و فراوانی هریک از آنها در هر پارک تاثیرگذارند. این تحقیق تاثیر دو عامل محیطی شامل مطلوبیت فضایی و مطلوبیت مکانی را در پارک های شهر اهواز بر شکل-گیری اجتماعات فراغتی در آنها بررسی می کند. تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، شیوه پیمایشی از طریق پرکردن پرسشنامه از مراجعه کنندگان به پارکها و ثبت مشاهدات میدانی از تعداد اجتماعات فراغتی در پارکهای مورد مطالعه گردآوری شده است. سه پارک دولت، سیاحتی و شهروند در مقیاس عملکرد شهری به عنوان نمونه جهت تحقیق انتخاب شده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای تحلیل آماری(excel , spss) و نمایشهای فضایی با نرم افزار gis انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پارکها مهمترین فضاهای فراغتی در شهر اهواز هستند و شهروندان معتقدند که پارک جای مناسبی برای گروههای دوستان و همسالان، افراد تنها و به ویژه خانواده هاست و اگر امکانات گذراندن اوقات فراغت در سایر فضاهای فراغتی فراهم باشد، باز هم به پارک می روند. همچنین بین عامل مطلوبیت مکانی پارکها و نیز عامل مطلوبیت فضایی پارکها با شکل گیری اجتماعات فراغتی در آنها رابطه وجود دارد و در نمونه های مورد مطالعه، مطلوبیت بیشتر مکانی و فضایی موجب شده تا گروههای خانوادگی بیشتری در پارکها حضور پیدا کنند و و ضعف این عوامل موجب بیشتر شدن حضور گروههای دوستان و همسالان شده است. در پایان تحقیق راهکارهایی جهت افزایش مطلوبیت فضایی پارکها و تامین نیازهای گروههای مختلف فراغتی در آنها ارائه شده است.
اصغر محمدی مسعود صفایی پور
پیشبرد برنامه های توسعه ای در هر کشوری به داشتن پشتوانه های اجتماعی برنامه ها بستگی دارد، یعنی موفقیت همه برنامه های توسعه متاثر از ساخت فرهنگی، اجتماعی و نظام ارزشی هر نظام است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مولفه های سرمایه اجتماعی در روند توسعه شهری در شهر اهر صورت گرفته است. در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های اسنادی – تحلیلی و پیمایشی( پرسشنامه) استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش براساس آمار سال 1390 و طبق فرمول کوکران350 نفر بوده است و نحوه انتخاب نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در محیط spss انجام شده است است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مولفه های متغیر مستقل سرمایه اجتماعی با متغیر وابسته توسعه شهری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر، حاکی از آن است که نزدیک 30 درصد توسعه شهری توسط مولفه های سرمایه اجتماعی تبیین می شود و متغیر اعتماد اجتماعی، بالاترین تأثیرگذاری را در روند توسعه شهری دارد و متغیرهای آگاهی و مشارکت اجتماعی به ترتیب در رتبه های بعدی قراردارند.
راضیه نوری سعید امانپور
تجربه کشورهای تمرکزگرا نشان داده، نگاه یکسونگر و از بالا به شهر، مشکلات زیادی را به بار خواهد آورد که تنها راه برای رفع آن، ایجاد الگویی انعطاف پذیر می باشد که بتواند همه ی ارکان تأثیر گذار بر شهر را مورد توجه قرار دهد. امروزه مشارکت یکی از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار به شمار می رود. در واقع مشارکت شهروندان یکی از عوامل اساسی موفقیت هر برنامه شهری تلقی می گردد. بنابراین گام نخست در هر طرح و برنامه ای شناخت و ارزیابی میزان تمایل شهروندان به مشارکت می باشد. در این راستا تدوین فرضیات مناسب با توجه به موضوع و جامعه مورد مطالعه ضرورت دارد. پس از مشخص شدن و تعیین میزان مشارکت و شاخص های تأثیرگذار بایستی با استفاده از روش های علمی و معتبر موانع مشارکت تا حد ممکن مرتفع گردند و زمینه های مشارکت شهروندان فراهم شود. تحقیق حاضر در راستای شناخت میزان مشارکت شهروندان ساکن در شهر باغملک اقدام به تدوین فرضیه های مرتبط نموده است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی، و نوع تحقیق کاربردی ـ توسعه ای و روش مطالعه اسنادی ـ تحلیلی بوده است. لـذا پس از محاسبه حجم نمونـه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 316 نفر(برای رسیدن به سطح اطمینان بالاتر تحقیق، نگارنده حجم نمونه را به 400 نفر افزایش داده است). در این پژوهش سعی شده، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای و استفاده از آمار نامه ها (سالنامه های آماری، سرشماری های عمومی نفوس مسکن) از طریق ارائه پرسشنامه، نظرات شهروندان در ارتباط با مشارکت مورد تحلیل قرار گیرد. در ادامه با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار spss و همچنین نرم افزار excel سعی در تبیین مناسب داده ها شده است. در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های اسپیرمن و کندال نتیجه گیری تحقیق نشان می دهد، بین متغیرهای میزان شناخت مردم از نتایج مشارکت و مشارکت آنها رابطه معنی داری وجود دارد ضریب همبستگی نسبتا بالای751/0 نیز موید این مطلب است. یعنی هر چه افراد از نتایج مشارکت شناخت بیشتری داشته باشند، میزان مشارکت آنها در مدریت بالاتر است. در نهایت باید گفت میزان شناخت مردم عامل موثری در مشارکت آنها در مدیریت بافت فرسوده شهری محسوب می شود. مطالعات به دست آمده نشان می دهد که بین میزان رضایت شهروندان در حدود 445/0 با مشارکت پذیری آنها در مدیریت بافت های فرسوده شهری رابطه متوسطی دارد بنابراین میزان رضایت شهروندان در مشارکت پذیری آنها در این مدیریت نقش دارد اما نه به اندازه میزان شناخت مردم. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین میزان تحصیلات و میزان مشارکت شهروندان در مدیریت بافت های فرسوده شهری رابطه معنی داری وجود دارد و در حد 256/0 است در واقع این رابطه قوی نیست در حد کمی می باشد. سرانجام اینکه رابطه معنی داری بین دو متغیر مورد آزمون یعنی نوع شغل و میزان مشارکت شهروندان در مدیریت بافت های فرسوده شهری وجود دارد اما این رابطه نسبتا ضعیف و برابر170/0- است یعنی این دو متغیر رابطه ضعیفی نسبت به هم دارند. در نهایت ارزیابی مشارکت شهروندان در مدیریت بافت های فرسوده شهری نشان می دهد میزان شناخت و رضایت مردم از نتایج مشارکت از عوامل موثر بر مشارکت آنها در مدیریت بافت های فرسوده شهری می باشند. سرانجام با توجه به ارزیابی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت بافت های فرسوده شهری، برای بهبود وضعیت، نسبت به ارائه راهکار مناسب تلاش شده است.
فاطمه گودرزی آرا مسعود صفایی پور
حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی پیش از آنکه یک مسئله طبیعی باشد، یک مسئله اجتماعی و اقتصادی است که برخی جوامع شیوه حل و مقابله با آن را آموخته اند و برخی دیگر هنوز از مقابله با آن عاجزند . آنچه حاشیه-نشینی و اسکان غیررسمی را به فاجعه تبدیل می کند محدودیت های طبیعی نیست بلکه فقدان برنامه ریزی منطقی انسان در برخورد با محیط است که آن را به یک فاجعه ملی یا منطقه ای تبدیل می کند.ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی یکی از روش های مقابله با این پدیده است. رویکردهای جدید ساماندهی محلات حاشیه نشین، بر مفاهیمی از جمله مشارکت ساکنان و درگیرکردن آنان در فرایند تهیه و اجرای طرح ها استوار است و در بسیاری موارد نیز اقدام به تهیه طرح های مشارکتی در این مناطق می شود. شهر خرم آباد یکی از شهرهایی است که با مسئله اسکان غیررسمی مواجه است،با توجه به لزوم اهمیت مشارکت در ساماندهی محلات حاشیه نشین در این پژوهش بر آن شدیم تا به بررسی روش های مشارکت مردمی در ساماندهی اسکان غیر رسمی در محله حاشیه نشین دره گرم غربی بپردازیم. پژوهش حاضربه شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و شیوه پیمایشی (از طریق پرکردن پرسشنامه) گردآوری شده است، تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای تحلیل آماری(excel , spss) و نمایشهای فضایی با نرم افزار gis و با به کارگیری آزمونهای آماری پیرسون، میانگین و رگرسیون چندگانه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محله دره گرم غربی شهر خرم آباد به تعداد 5840 نفر می باشد که از این تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد که بعد از سنجش اعتبار و پایایی آن، به مرحله اجرا درآمده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین مشکلات کالبدی-زیست محیطی، تشکل های مردمی، تعلق خاطر ساکنان و مشارکت مردم در ساماندهی محلات حاشیه نشین شهری رابطه وجود دارد .پس از آزمون فرضیه های تحقیق بر اساس یافته های کسب شده نتایج نشان داد که زمینه های مشارکت مردم در ساماندهی محله حاشیه نشین دره گرم غربی فراهم می باشد و حرکت در این مسیر بدون توجه به پتانسیل های انسانی و گروهی امری غیرقابل اجراست و در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است
مریم ناصر مسعود صفایی پور
چکیده: در عصر حاضر شهرنشینی بی رویه و ناملایمات حاصل از زندگی شهری، موجب شده تا ساکنان شهرها برای کسب آرامش روحی و روانی به پارک ها و تفرجگاه های شهری روی آورند. در این میان شناخت تأثیرات فضای سبز شهری بر روح و روان افراد اهمیت فراوان دارد. توجه به خصوصیات رفتاری و روحی شهروندان بر اثر تعامل با این فضاها سبب می شود تا بهره وری بهینه از فضاهای شهری صورت گیرد و سیاست ها و برنامه ریزی شهری در جهت نیل به اهداف برنامه ریزی شهری پایدار (رفاه، آسایش، ایمنی) هدایت شوند. این پژوهش به عنوان یک مطالعه ی کاربردی- نظری با رویکرد توصیفی- تحلیلی به انجام رسید. در این تحقیق از ابزار پرسشنامه، بعنوان یکی از متداول- ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی استفاده شده است. جهت روایی پرسشنامه از نظر کارشناسان و اساتید استفاده شده و به منظور بررسی پایایی آن به دلیل چند ارزشی بودن پاسخ ها (طیف لیکرت) از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده، که عدد 834/0 بدست آمد که نشان دهنده پایا بودن سوالات پرسشنامه می باشد. مولفه های روانشناختی فضای سبز با استفاده از منابع متعدد در سه بخش افسردگی، فشار و استرس، ارتقاء کیفیت زندگی تقسیم شده و هر کدام از این مولفه ها نیز در قالب شاخص های فرعی متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. کلانشهر اهواز با توجه به موقعیت خشک جغرافیایی و شرایط آب و هوای گرم که در اغلب فصول سال بر آن حاکم است، وضع نابسامانی در زمینه فضای سبز و با طراوت شهری دارد و در سال های اخیر طوفان های گردوغبار و ریز گردها بر آن دامن زده است. لذا نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهروندان اهواز نسبت به نقش و ضرورت فضای سبز شهری در کلانشهر اهواز، آگاه هستند و به ضرورت فضای سبز در شهر علاقه نشان می دهند و خواستار ایجاد فضای سبز بیشتری هستند و محیط شهری از حیث فضای سبز برای آنها دارای اهمیت می باشد. در بخش مولفه افسردگی بیش از 70 درصد از شهروندان معتقدند که حضور آنها در فضای سبز باعث آرامش و تمرکز فکریشان می شود و حدود 60 درصد افراد افزایش احساس شادی و رضایت از زندگیشان را بر اثر تعامل با فضای سبز تأیید کرده- اند. بیش از 50 درصد افراد موافق بوده اند که فضای سبز شهری باعث کاهش افسردگی و یکنواختی روزمره می شود و باعث افزایش روحیه اجتماعی و کاهش خشم و عصبانیت می گردد. بیشتر خندیدن و آزاد شدن فکر بر اثر حضور در فضاهای سبز با حدود 70 درصد رأی موافق، بیشترین درصد ها را در مولفه فشار و استرس به خود اختصاص داده است. نقش فضای سبز در کاهش خستگی و آشفتگی روزانه با 90 درصد موافق بیشترین آمار را در مولفه کیفیت زندگی نشان می دهد و رتبه بعدی نقش فضای سبز در فاصله گرفتن از استرس و نگرانی های روزمره با 98 درصد قرار گرفته است. مطالعات در شهر اهواز نشان می دهد که فضای سبز شهری در مرتبه اول باعث کاهش استرس و فشار روزمره در افراد می شود و پس از آن افزایش شادی و آزادی و احساس رضایت از زندگی را در افراد بهبود می بخشد و باعث بالا رفتن کیفیت زندگی شخصی و تقویت روابط اجتماعی و بهره وری روزانه می شود. کاهش افسردگی بر اثر حضور و فعال افراد با فضاهای سبز شهری از دیگر مولفه هایی می باشد که در تحقیق به اثبات رسید.
مریم امیرشکاری مسعود صفایی پور
امروزه شهرهای پایدار هماهنگ و همراه با حضور طبیعت توسعه می یابند؛ اگر شهر مهد و گهواره انسان امروزی باشد هر چه این گهواره شاداب تر، سرسبزتر و شکوفاتر باشد امنیت و آرامش در آن بیشتر و رشد بهنجار و موزون انسانی بیشتر است. اهمیت وجود پارک ها و فضای سبز شهری تا بدانجاست که یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت محیط هر شهر، وجود فضاهای سبز شهری و پارک ها است. توجه به مقوله فضای سبز شهری زمانی مهم تر جلوه می کند که این کاربری شهری به طور مستقیم با پایداری شهری مرتبط است. بعد نوین پایداری شهری در شهرهای ناهمگن و ناپایدار امروزی، پایداری اجتماعی است؛ که باشاکله اصلی آن یعنی افزایش کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار می گیرد. که در این میان پارک ها از مهم ترین فضاهای موجود در شهرها برای افزایش کیفیت زندگی شهروندان محسوب می شوند. در سال های اخیر رویکردهای انسان محور به این نتیجه رسیده است که کیفیت فضاهای سبز شهری قویا به سطوح استفاده و رضایت مندی آن است. زیرا کیفیت خدمات رسانی می تواند رضایت مندی مراجعان به پارک ها را تأمین نماید. با توجه به اهمیت این موضوع هدف این پژوهش بررسی نقش فضاهای سبز شهری در پایداری اجتماعی شهر دزفول می-باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است، داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و میدانی گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای excel ,spssو gis و با بکارگیری آزمون های پیرسون و روش رگرسیون چندگانه توأم انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی شهروندان شهر دزفول بوده که در این میان 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد؛ که پس از سنجش اعتبار و پایایی آن به مرحله اجرا درآمده است. چهار پارک دولت، دووه، خانواده و رعنا در مقیاس عملکرد شهری به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پایداری اجتماعی و فضای سبز و همچنین بین رضایت مندی از پارک ها و پایداری اجتماعی در شهر دزفول رابطه معنی داری وجود دارد و در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.
الله مراد رام نژاد سعید امان پور
مدیریت فرآیند اداره یک مجموعه اعم از خانه، نهاد اداری، شهر، روستا و غیره است و یا در یک معنای کلی فرآیند برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، اداره و کنترل یک مجموعه به منظور دستیابی به اهداف برنامه ریزی شده و مورد نظر می باشد. تحقق اغلب وظایف نام برده شده در شهرها بر عهده مدیریت شهری است، که در تمام شهرهای ایران از این نهاد با عنوان شهرداری یاد می شود. از آنجایی که شهر به عامه شهروندان تعلق دارد وهدف نهایی هر نوع مدیریت و برنامه ریزی شهری نیز به تأمین آسایش و رضایت آنان برمی گردد. بنابراین طبیعی و ضروری است که خود آنان در شکل گیری، توسعه، مدیریت، نظارت و چگونگی بهره گیری از امکانات شهر دخالت فعال و موثر داشته باشند. در این راستا مدیریت مشارکتی یکی از ابزارهای لازم برای دسترسی به اهداف ذکرشده محسوب می شود که از طریق مراجعه به خرد جمعی، بهره گیری از تبادل نظر و توافق گروههای موثر جامعه ی شهری به دست می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل موثر بر مدیریت مشارکتی در منطقه چهار شهر اهواز تدوین شده است. ماهیت این پژوهش نظری- کاربردی بوده و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان منطقه چهار شهر اهواز بوده است. نوع نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده بوده که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 383 به دست آمده است. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای spss، excel و روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس آزمون های همبستگی پیرسون و اسییرمن بین سواد و مشارکت رابطه معناداری وجود ندارد. بر اساس آزمون ذکر شده بین حس تعلق و مشارکت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون واریانس یک راهه (آنوا) بین وضعیت اشتغال و مشارکت تفاوت معناداری وجود دارد. در پایان بر اساس نظرخواهی صورت گرفته از کارشناسان مجرب، از بین 10 متغیر موثر بر مشارکت در این نظر خواهی متغیرهای اعتماد، سواد، تعلق و انگیزه بیشترین اهمیت را در بحث مشارکت داشتند. همچنین در بین انواع مشارکت، مشارکت مالی شهروندان با شهرداری بخصوص در پرداخت عوارض دارای بیشترین اهمیت می باشد.
فاطمه پیری مسعود صفایی پور
چکیده با تاکید بر مسائل زنان شاید بتوان گفت شهرها آینه تمام نمای تبعیض علیه زنان به شمار می روند. شهر به عنوان یکی از پیچیده ترین زیستگاههای انسانی که در آن گسترده ای از روابط شهروندان با محیط شکل می گیرد، ناگزیر به پاسخگویی نیازهای مادی و معنوی شهرنشینان است، به گونه ای که علاوه بر تأمین نیازهای مادی باید بتواند هر چه بیشتر نیازهای اجتماعی آنان و از جمله امنیت که از ضروری ترین نیازهای انسان است را نیز برآورده سازد. در این میان فضاهای سبز شهری به ویژه پارکهای شهری از جمله مولفه هایی هستند که نابهنجاری های اجتماعی در بستر آنها به وقوع می پیوندند. توجه به نیازهای زنان در برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری به معنای به رسمیت شناختن و دعوت آنان به حضور در این فضاها و نهایتأ اجتماع است که می تواند بستری برای تامین و امکان مشارکت برابر همه گروههای اجتماعی و استفاده مناسب از توان آنها تلقی گردد. هدف این پژوهش بررسی امنیت زنان در پارکهای شهر ایلام با تاکید بر برخی از شاخص های محیطی(کالبدی) و اجتماعی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است، داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی و میدانی گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای excel ,spss و gis و با بکارگیری آزمون های پیرسون و روش رگرسیون چندگانه توأم انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی شهروندان(زنان) شهر ایلام بوده که در این میان350 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد؛ که پس از سنجش اعتبار و پایایی آن به مرحله اجرا درآمده است. شش پارک کوثر، کودک، ملت، معلم، رزمندگان و چغاسبز در مقیاس عملکرد شهری به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین رضایتمندی از خدمات پارکها، نهادهای کنترل و نظارت و ویژگیهای کالبدی داخل پارک و کاربریهای اطراف پارک با احساس امنیت زنان رابطه معنی داری وجود دارد و در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.
مریم عباس پور سعید امانپور
امروزه وظایف شهرداری به عنوان مهم¬ترین نهاد غیر دولتی بیش از پیش شده است. شهرداری¬ها به عنوان یک سازمان ارائه¬دهنده خدمات شهری به ساکنان شهر، زمانی دارای عملکرد موفق خواهند بود که بتوانند آسایش و امنیت ساکنان خود را تامین کنند. احساس رضایت ازمحیط شهر وخدمات شهرداری موجب ایجاد حس مشارکت در اداره امورشهر و در نتیجه افزایش کیفیت خدمات شهری خواهد شد. لذا در این تحقیق تلاش شده است تا با استفاده ازنظرشهروندان،عوامل موثر بر رضایت آنان از عملکرد شهرداری هندیجان و همچنین میزان رضایت آنان ازعملکرد این سازمان در 4 حوزه عمران شهری، خدمات شهری، نظارت وخدمات اجتماعی فرهنگی سنجیده شود. این پژوهش، از نوع نظری ـ کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی ـ تحلیلی می¬باشد. داده¬ها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه¬ای و میدانی جمع¬آوری گردید. جامعه آماری را کلیه ساکنان شهر هندیجان در سال 1390که 26929 نفر می¬باشند، تشکیل می¬دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده و نمونه¬گیری به روش نمونه¬گیری متناسب با حجم در محلات 7 گانه شهر هندیجان تعیین گردید. نتایج به¬دست¬آمده نشان داد که میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری هندیجان در سطح پایینی قرار دارد. ازطرف دیگر، میزان رضایتمندی شهروندان درمحلات مختلف شهر دارای تفاوت معناداری بود. به صورتی¬که محله 2بیشترین ومحله 1 کمترین میزان رضایتمندی شهروندان رابه خوداختصاص داد. همچنین میزان رضایتمندی درحوزه¬های مختلف متفاوت بود. بیشترین رضایتمندی درحوزه خدمات شهری وکمترین میزان نیز، درحوزه نظارت مشاهده گردید. آزمون¬های آماری نیز نشان داد که بین مولفه¬های شخصی و میزان رضایتمندی از عملکرد شهرداری رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین افزایش آگاهی از وضعیت (امکانات) شهرداری بر میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری موثر بود.
زهرا نادری چگنی مسعود صفایی پور
چکیده: محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع مستلزم ظرفیت بالای مدیریت است که حکمرانی خوب شهری قابلیت فراهم کردن آن را دارد. امروزه ایجاد تحول در نظام مدیریت توسعه شهری با توجه به مدیریت به صورت حکمروایی شهری، به مفهوم مشارکت توام مردم، نهادهای محلی، سازمان های دولتی و غیر دولتی به عنوان بازیگران اصلی توسعه شهرها یک ضرورت است. شهر خرم آباد با مشکلات و معضلاتی در رابطه با مدیریت شهری روبروست. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق پذیری حکمرانی خوب شهری در شهر خرم آباد صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری – کاربردی و از لحاظ روش مطالعه توصیفی – تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در این پژوهش، از آثار کتابخانه ای، آمارنامه ها در رابطه با شهر خرم آباد در بخش تحلیل های کیفی پژوهش استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل شهروندان شهر خرم آباد می باشد. روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران385 نفر بوده است. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای spssوexcel، داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای بررسی حکمرانی خوب شهری در شهر خرم آباد از 8 شاخص، مشارکت، مسئولیت پذیری، شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون، عدالت، اجماع پذیری، کارایی و اثربخشی استفاده شده است. که با استفاده از آزمون آماری t-test به تحلیل شاخص ها پرداخته شده است. در قسمت دیگر این پژوهش به بررسی رابطه بین حکمرانی خوب شهری و بوروکراسی اداری با استفاده از آزمون آماری رگرسیون خطی پرداخته شده است. که نتیجه کار نشان دهنده رابطه منفی بین حکمرانی و بوروکراسی اداری می باشد. در نهایت نیز وزن و اهمیت شاخص های حکمرانی خوب شهری با توجه به نظر کارشناسان با استفاده از مدل ahp فازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس بررسی های صورت گرفته شاخص های حکمرانی خوب شهری مشارکت با میانگین 0350/2، مسئولیت پذیری 0173/1، حاکمیت قانون 9603/1، شفافیت 8194/1، پاسحگویی 9493/1، اجماع پذیری 9401/1، عدالت 8344/1، کارایی و اثربخشی 9876/1 نتایج به دست آمده نشان دهنده این واقعیت است که حکمرانی خوب شهری در شهر خرم آباد در سطحی ضعیف قرار دارد.
معصومه ویسی پور مسعود صفایی پور
گسترش سریع شهرها، اکثر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. به طوری که نه تنها سیاست¬های شهرسازی بلکه مسایل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بسیاری از مناطق شهری تحت تاثیر این پدیده قرار گرفته اند. هر چند افزایش جمعیت علت اولیه¬ی گسترش سریع شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نا¬معقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع می گذارد. تلاش¬های زیادی برای بر طرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرهابه عمل آمده که عمده¬ترین آنها راهبرد رشد هوشمند است. در واقع رشد هوشمند به عنوان پاسخی برای تداوم مشکلات توسعه¬ی پراکنده و نتایج منفی آن به وجود آمده است. در این پژوهش، هدف؛ بررسی شاخص¬های رشد هوشمند شهری در شهر اهواز و عوامل موثر بر آن ازطریق 37 شاخص مختلف ( اجتماعی- اقتصادی، کالبدی و کاربری اراضی، زیست محیطی و دسترسی و ارتباطات) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است؛ برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از مدل¬های کمی برنامه¬ریزی، از جمله تصمیم گیری¬های چند معیاره¬ی تاپسیس، تحلیل رگرسیون، آزمون anova و همبستگی پیرسون استفاده شده است. بر اساس بررسی¬های صورت گرفته از بین 8 منطقه¬ی شهرداری اهواز، منطقه 4 در شاخص¬های اجتماعی-اقتصادی، کالبدی و کاربری اراضی و زیست محیطی رتبه اول و منطقه 1 در شاخص دسترسی و زیست محیطی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. در شاخص¬های تلفیقی رشد هوشمند شهری، منطقه 4 شهرداری بهترین حالت و منطقه 6 بدترین وضعیت را داشته است. بیشترین میزان نا¬برابری در شاخص دسترسی- ارتباطات و کمترین میزان نا¬برابری بین شاخص¬های زیست محیطی دیده می شود. برابر آزمون آماری انجام گرفته بین شاخص¬های کالبدی و کاربری اراضی با شاخص¬های تلفیقی رشد هوشمند، همبستگی معنا¬دار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون توام نشان می دهد از بین شاخص¬های چهارگانه، شاخص دسترسی بیشترین تاثیر را در رشد هوشمند مناطق شهر اهواز دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون بین سطح توسعه یافتگی و رشد هوشمند در شهر اهواز رابطه وجود ندارد.
زهرا احمدی مسعود صفایی پور
امروزه شهر و برنامه ریزی شهری بیش از هر چیزی با مباحث کیفی روبروست. شکلگیری و رشد و گسترش مفهوم کیفیت زندگی در طی نزدیک به نیم قرن اخیر، به مفهومی کلیدی و مهم در عرصه مباحث جهانی و مسایل انسانی تبدیل شده است. گسترش این مفهوم و گسترش کمی و کیفی شهرها به عنوان شکل غالب زندگی بشر، باعث رشد و توسعه مفهوم جدید و تخصصی کیفیت زندگی شهری شده است. کیفیت زندگی شهری همواره با وجود شاخصهایش مورد بررسی، پایش و اندازه گیری قرار گرفته است. شاخصهای کیفیت زندگی شهری به دو دسته شاخصهای عینی (واقعی) و شاخصهای ذهنی (روانی) تقسیم میشوند. شاخصهای عینی بر آمارهای واقعی و داده های ثانویه و شاخصهای ذهنی بر مسایل روانی و درک و تصور انسان متکی هستند.در این تحقیق با بررسی مطالعات و تجربیات جهانی در زمینه کیفیت زندگی شهری و شاخصهای آن، شاخصهای مختلف استخراج شده و با نظر تعداد محدودی از مدیران و متخصصان مدیریت شهری در اهواز این شاخصها از لحاظ اهمیت مورد بررسی قرار گرفته اند. در مرحله بعدی با حذف شاخصهای دارای اهمیت پایین مابقی شاخصها در بین نمونه مناسبی از شهروندان محله ملاشیه به عنوان یکی از محلات حاشیه نشین (سکونتگاه غیررسمی ) منطقه 6شهرداری اهواز تقسیم شد تا میزان رضایت آنان از شاخصهای کیفیت زندگی شهری و شاخص کلی کیفیت زندگی شهری مورد بررسی و اندازه گیری قرار گیرد.نتایج تحلیل داده های پرسشنامه های مذکور نشان داد که سطح رضایت از شاخص کلی کیفیت زندگی شهری و همچنین تمامی شاخصهای 14 گانه آن، حتی به متوسط نیز نرسیده و بین کم و متوسط میباشد. ضمن اینکه در بین شهروندان و بلوک های محله ملاشیه این منطقه تفاوت معنی داری در رضایت از شاخص کلی کیفیت زندگی شهری و شاخصهای 14 گانه آن وجود دارد و البته در تمام نقاط این محله نیز سطح کیفیت زندگی شهری پایینتر از متوسط بوده است.
سید نورالدین فروزانی مسعود صفایی پور
چکیده امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیا محسوب گردیده، به نوعی که در بسیاری از کشورهای جهان این صنعت را به عنوان منبع اصلی درآمد ارزی، اشتغال زایی، ایجاد عدالت اجتماعی، رشد فرهنگی، افزایش سطح رفاه و میدانی برای رشد بخش خصوصی و وسیله ای برای توسعه ساختار زیر بنایی خود می دانند. هدف اصلی این پژوهش مطالعه و بررسی پتانسیل های اماکن گردشگری دهستان دنا می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی- نظری و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. ابتدا نسبت به شناسایی و انتخاب اثرگذارترین شاخص ها در مطالعه و بررسی توان های اماکن گردشگری دهستان دنا (نظرخواهی از اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان صاحب نظر در دهستان دنا) بر مبنای روش swot استفاده شده است. سپس پرسشنامه نظر خواهی عمومی، از ساکنین روستایی و بر اساس طیف لیکرت تنظیم گردیده که به منظور تحلیل داده های بدست آمده، از تحلیل های مناسب موجود در محیط نرم افزار spss و excel استفاده شده است. کل جامعه آماری را خانوارهای ساکن در دهستان دنا بخش مرکزی تشکیل می دهند بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه 302 نفر (روش کوکران) استفاده شد. که پرسشنامه ها در نقاط مختلف توزیع گردیده است و بیشترین تعداد پرسش شوندگان، از بین کسانی انتخاب گردیدند که به طور مستقیم با گردشگران در تماس باشند. نتایج تحلیل سوات (مطابق نظر کارشناسان) نشان داد که از بین مجموع عوامل داخلی موثر بر پتانسیل های گردشگری در ناحیه مورد مطالعه تعداد 10 عامل به عنوان نقاط قوت و تعداد 12 عامل به عنوان نقاط ضعف مورد شناسایی و ارزیابی قرار گرفته اند. همچنین این تحلیل نشان می دهد که از بین عوامل خارجی موثر بر توان های گردشگری در ناحیه مورد مطالعه، تعداد 11 عامل به عنوان فرصت خارجی و تعداد 10 عامل به عنوان تهدید خارجی پیش روی این ناحیه وجود دارد. در بخش دوم نتایج به دست آمده از نرم افزار spss، بیانگر این است که ضریب همبستگی بین توان گردشگری و زمینه ی مساعد توسعه ی روستایی برابر با (37/0r=) می باشد که این مقدار (13/0r2? ) از زمینه ی مساعد توسعه روستایی را تبیین می کند. و آزمون t تک متغیره نیز گویای این واقعیت است که از نظر گردشگران دهستان دنا از امکانات کالبدی، عمرانی، اقامتی و تفریحی خوبی برای گذراندن اوقات فراغت برخوردار است. در نهایت جهت ارتقاء سطح گردشگری دهستان دناو توسعه روستاهای آن و آسایش هر چه بیشتر گردشگران، راهکارها و پیشنهادهایی ارائه گردیده است.