نام پژوهشگر: حسین فقیهی
آرزو حیدری حسین فقیهی
نماد تصویری است که صورت مرئی آن در متـن ادبی ظهـور می یابد و غرض از آن بیان ایده ای نامرئی و پنهان است که به طور واضح اشاره ای به آن نمی شود و از جهان ناشناخته سخن می گوید. یکی از عرصه های ظهور نماد عرفان است و شاعران عارف در آثار خویش از این زبان نمادین بهره می گیرند. آنچه در این رساله مورد بررسی قرار می گیرد، مطالعه ی نمادهایی است که عطار برای بیان مفاهیـم عرفانی خویش در مصیبـت نامه به کـار برده و پاسـخ به این پرسش که عطـار در به کارگیری آنها تا چه اندازه خودآگاه و یا به شکل ناخودآگاهانه عمل کرده است. بررسی میزان تأویل پذیری نمادها و جایگاه اثر و مقام عرفانی شاعر از دیگر اهداف این پژوهش است. از این رو مطالعه در سه حیطه ی عرفان، نماد و کهن الگوها و آشنایی با عطار و زبان و آثار وی لازم می نمود و سپس استخراج و دسته بندی نمادها از متن مصیبت نا مه انجام گرفت. حاصل این پژوهش ها در پنج فصل تنظیم گردیده است: فصل اول، به شناخت نماد از دیدگاه بلاغی و مقایسه ی آن با استعاره، تمثیل، کنایه و اسطوره می پردازد. فصل دوم، نگاهی کوتاه به زندگی عطار، احوال وی و نیز معرفی مثنوی مصیبت نامه است. فصل سوم، کهن-الگوها و جایگاه آن در عرفان را در برمی گیرد و نیز مفاهیم کهن الگویی همچون سفر، پیر، قهرمان و ناشناخته بودن راز هستی بررسی می گردد. در فصــل چهارم نمادهای استخراج شده از مصیبت نامه به پنج گروه شامل نمادهای انسانی، حیوانی، اشیا، اعداد، عناصر و پدیده-های طبیعی تقسیم بندی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که در فصل پنجم قرار داده شده این نکته را آشکار می سازد که عطار در مصیبت نامه به شیوه ی دیگر مثنوی های خویش عمل کرده و نمادها را در قالب تمثیل و نیز بیت هایی خارج از تمثیل ها می گنجاند. در این میان برخی نمادها همچون دریا، خاک، گنج و آفتاب جلوه ی بیشتری دارند به ویژه نماد دریا که محوری ترین نماد است و عمق و گسترش بیشتری یافته است. همچنین با بررسی این اثر از دیدگاه نمادین ارزش والای آن از نظر بیان مطالب و نکات عمیق عرفانی و همچنین جایگاه والای شاعر در عرفان به روشنی آشکار می گردد.
طاهره ولی زاده عبدولی حسین فقیهی
چکیده بیشک مولوی، بزرگترین شاعریاست که توانسته، داستانهای قرآنی را در شعر خود به طور گسترده به کار گیرد و مثنوی او گنجینهای از ادبفارسی و عرفان اسلامی است که مولانا در آن قصص قرآنی را به رشتهی نظم میکشد و آنها را بهانهای، برای بیان و تفسیر عقاید و اندیشههای عالی عرفانی خود قرار میدهد. همانگونه که از عنوان رساله برمیآید، هدف اساسی این تحقیق، بررسی قصص قرآنی مثنوی و مقایسهی آنها با تفسیر طبری است. ساختار تحقیق حاضر، شامل چهار فصل است: در فصل اول، به تعریف و شناخت مفاهیمی چون ادبیات، داستان، قصه، تفسیر، تأویل و... پرداختهایم. فصل دوم زندگینامه، آثار مولوی و طبری و نیز معرفی و شناخت هرچه بیشتر این دو اثر را شامل میشود. در فصل سوم که به قصص قرآنی مثنوی اختصاصیافتهاست، ضمن ارزیابی این قصص، تفاسیر وتأویلات مولانا از این قصص را در این بخش گنجاندهایم. فصل چهارم، قصههای قرآنی مثنوی را که درتفسیر طبری موجود بوده، به همراه نظرات و تفاسیر طبری از این قصهها در برمیگیرد. نتایج حاصل از پژوهش این نکته را آشکار میکند که مولوی در مثنوی، آزادانه به تفسیر و تأویل این قصص پرداخته است و در مواردی به دخل و تصرف دستزده، اصل قصه را تغییر داده- است، حال آنکه طبری، جانب احتیاط را رعایت کرده و تأویلات شخصی کمتری ارائه کرده است. مولانا در مواردی در چگونگی نقل قصص، نگاهی به تفسیر طبری داشته است و هر دوی این شاعر و مفسر از داستان، جهت تعلیم مضامین اخلاقی و عرفانی بهره بردهاند. کلید واژه: مولوی، مثنوی، قصص قرآنی، تفسیر طبری
فاطمه سیاه چین حسین فقیهی
چکیده انسان گرایی (اومانیسم) یکی از دستاورد های رنسانس در مغرب زمین است که پیروان این مکتب هدف خود را اصالت بخشیدن به انسان و احترام به او عنوان کرده اند و ادعا می کنند که برای اولین بار این مکتب به انسان اصالت بخشید. اگر انسان گرایی را به معنای رایج آن یعنی بشر دوستی بپذیریم، باید قبول کنیم که مهد این نظریه اروپا نیست؛ بلکه شرق و مذاهب شرقی و به ویژه دین مبین اسلام که از انسان دوست ترین ادیان و مذاهب است، از پایه گذاران این نظریه اند. در آثار شعراء و نویسندگان ایران اسلامی به تبعیت از دین اسلام، انسان ارزش خاص خود را دارد. صائب تبریزی از جمله ی این شاعران انسان گراست. در غزلیات او روح دینی و اسلامی به طرز زیبایی با مفهوم انسان گرایی گره خورده است. نگارنده در این پژوهش با دقّت در اشعار صائب به ترتیب، رابطه انسان با خدا، مبحث انسان گرایی و موانع آن را مورد تحلیل و تبین قرار داه است. در بحث رابطه انسان با خدا، اشعار صائب در زمینه اهمیّت دین، ارتباط انسان با خدا و الطاف خداوند به انسان قابل ملاحظه است. در مبحث انسان گرایی جوانب مختلف روابط ناب انسانی، از جمله کمک به همنوع، مهمان-نوازی، احسان و دستگیری از نیازمندان و غیره نمود پیدا کرده است. مضامین و مفاهیمی مانند حسد، حرص، بخل و دیگر صفات ناپسند، تحت عنوان موانع انسان گرایی آورده شده است. نگاه تحلیلی نگارنده به مفاهیم اشعار صائب نشان می دهد او شاعری مردمی است که سعی دارد با بیان اهمیّت دین و دینداری و با درس های اخلاقی و نکته های انسان گرایانه، انسان ها را به مدینه ی فاضله ای که در ذهن خود ساخته وارد کند. در اشعار او صفات ناپسند مانعی می شوند بر سر راه انسان گرایی؛ چرا که سبب می شوند افراد مقام و مرتبه عالی خود و دیگران را مد نظر قرار ندهند و به دیده تحقیر به آن ها بنگرند.
هدی ربیع پور سهیلا صلاحی مقدم
چکیده صورت گرایی یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که اوایل قرن بیستم میلادی در روسیه شکل گرفت و سپس به چک و امریکا انتقال یافت. شکل، فرم و صورت اثر ادبی، هدف اصلی این نوع نقد است و راز دلنشینی معنای کلام را در پس صورتی منسجم و یکپارچه ـ که حاصل نظم و همنشینی سازمان یافته ی اجزای کلام است ـ جست و جو می کند. زبان، خیال، بیان، موسیقی و ... از جمله عواملـی به حساب مـی آیند که روی هم رفته شکل یک اثر را تشکیل می دهند. برجسته سازی از اصول و مبانی صورت گرایی است که خود پیامد آشنایی زدایی به شمار می رود. لیچ (leech)، زبان شناس صورت گرا، برجسته سازی را در دو مرحله ی هنجارگریزی و قاعده افزایی مورد مطالعه قرار داده است. از دیگر اصولی که صورت گرایان بدان توجه نشان داده اند، مبحث مربوط به روایت است. از میان نظریه های روایت شناسان ـ به دلیل انطباق بیشتر با شعر سلمان هراتی ـ بر نظریه ی ژرار ژنت تأکید بیشتری شده است. پژوهش حاضر نقد و تحلیل صورت گرایانه ی مجموعه اشعار سلمان هراتی با تکیه بر نظریه ی لیچ است و درصدد است تا نشان دهد کدام یک از شاخصه های برجسته ساز در این اثر کاربرد بیشتری دارد. بررسی ها نشان می دهد از میان شیوه های برجسته سازی، هنجارگریزی معنایی نمود بیشتری داشته است؛ نیز تشبیه و تشخیص از بین شگردهای هنجارگریزی معنایی، بسامد بیشتری را به خود اختصاص داده است. از پنج مولفه ی روایی ژنت، عنصر تداوم بیشترین سهم را داشته است و این امر به نوبه ی خود توانش زبانی شاعر را در انتقال مفاهیم آشکارتر می سازد. واژه های کلیدی: سلمان هراتی، صورت گرایی، هنجارگریزی، قاعده افزایی، روایت.
نرگس پاک مهر حسین فقیهی
رباعی قالب شعری است که نخست در میان شاعران ایرانی رواج یافته، و دراین باره که مبدع آن چه کسی بوده است، اتفاق نظری وجود ندارد. گروهی ریشه آن را در خسروانی های پیش از اسلام دانسته و برخی نخستین رباعی ها را به صوفیّه منسوب کرده اند. عطّار و مولانا دو اندیشمند حوزه ی عرفان و تصوّف نیز از این قالب کوتاه برای بیان بسیاری از مضامین عرفانی و تعلیمی و عاشقانه سود جسته اند. این پژوهش به بررسی مضامین و موضوعات مشترک رباعیات عطّار نیشابوری و مولوی پرداخته است. مضامین و موضوعات به کار رفته در رباعیات عطّار شامل: مباحث عرفانی(توحید، مقامات،حالات، سلوک و فنا و...)، مضامین دینی و تعلیمی، اصطلاحات عرفانی، عشق، آفرینش و هستی، قلندریات و خمریات و برخی مضامین پراکنده است. مضامین و موضوعات به کار رفته در رباعیات مولانا شامل: عشق، مضامین تعلیمی، مضامین مذهبی و اعتقادی، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، آفرینش و هستی، قلندریات، خمریات و برخی مضامین پراکنده است. مقایسه این مضامین نشان می دهد که هر موضوع و مضمون مهمی که مورد توجه عطّار بوده است، مولانا نیز به آن پرداخته است. برهمین اساس می توان نتیجه گرفت که: هر دوی این بزرگان تلقّی مشابهی از مبحث وحدت وجود دارند و نیز پایه ی عرفان هر دو عشق است و عقل را در رسیدن به حقیقت عنصری عاجز و ناقص می دانند، هم چنین هر دو شاعر توجه ویژه ای به صفات جمالی الهی دارند؛ و از همین رو عشق را انگیزه و سبب آفرینش می دانند. بارزترین تفاوت رباعیات عطّار و مولوی به قسمتی از جهان بینی عرفانی آن ها مربوط می شود؛ عطّار آشکارا به شیوه ای تا حدودی زاهدانه و مکتبی پای بند است اما مولوی جز ترسیم شمایلی از عشق و وجد حاصل از آن چیز دیگری را روا نمی-داند. هم چنین اکتفای عطّار به شریعت و تأکیدش بر مسائل شرعی و زاهدانه تصوّف و ناکافی دانستن آن از سوی مولوی و تأکید فراوان مولوی به الزام سماع و ایجاد دائم وجد و شور از دیگر وجوه افتراق آن هاست.
فاطمه تیمورپور حسین فقیهی
این پژوهش درصدد است به بررسی فنون بلاغی در سه اثر منظوم دفاع مقدس (قطار اندیمشک، سمندصاعقه، هزار دامن گل سرخ) بپردازد تا این آثار را از نظر قدرت تخیل شاعر، خلاقیت ذهنی و میزان نوآوری ها و ابداعات بررسی کرده، نشان دهد که این شاعران برای بیان ما فی الضمیر خود و تأثیرگذاری بر مخاطب از چه شگردها و ترفندهای ادبی سود جسته و در این بهره گیری تا چه حد موفق بوده اند. بزرگترین مشکل در این پژوهش، نبود منابعی بود که بطور مستقل به بررسی این سروده ها بپردازد. شیوه ی کار در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و جامعه آماری "قطار اندیمشک" علیرضا قزوه، "سمند صاعقه" نصرالله مردانی و "هزار دامن گل سرخ" سپیده کاشانی است. این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول با عنوان "چهارچوب پژوهش" به بیان مسئله پژوهش، پرسش ها، فرضیات، اهداف، پیشینه پژوهش، جامعه آماری و روش پژوهش می پردازد. فصل دوم "کلیات و مفاهیم پژوهش" است که مبتنی بر دو گفتار است. گفتار اول با عنوان بلاغت به تعریف فصاحت و بلاغت، تاریخچه و انواع فنون بلاغی می پردازد و گفتار دوم با عنوان ادبیات دفاع مقدس به بررسی شعر دفاع مقدس، ویژگی ها و سیر تکاملی آن و زندگینامه شاعران مورد بحث را مورد کند و کاو قرار می دهد. فصل سوم تحت عنوان "بیان"، به بررسی و تحلیل تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و نماد در سروده ها می پردازد. فصل چهارم این پژهش "بدیع" نام دارد که در دو گفتار تنظیم شده است.گفتار نخست این فصل به بررسی و تحلیل بدیع لفظی و مولفه های آن یعنی تکرار، جناس و سجع اختصاص دارد و گفتار دوم به بررسی بدیع معنوی در پنج روش تناسب، ایهام، تشبیه، ترتیب کلام، تعلیل و توجیه پرداخته، مولفه های این روش ها را با بیان فراوانی و ارائه تحلیل در این سروده ها بررسی می کند. فصل پنجم این پژوهش تحت عنوان "معانی" به بررسی علم معانی و مولفه های آن یعنی احوال مسند و مسندالیه، جملات و معانی ثانویه آن، فصل و وصل، ایجاز و اطناب و قصر و حصر در این سه کتاب می پردازد و در پایان نتیجه و تحلیلی از کل پژوهش و نمودارهای این فصول ارائه می شود. لازم به ذکر است در این پژوهش بسامد عناصر بیانی و صنایع بدیعی در هر مجموعه شعری به صورت جداگانه حساب شده است. به عنوان نمونه، منظور از درصد تشبیه بلیغ در هر سروده با توجه به فراوانی کل تشبیهات در آن مجموعه حساب شده است
لیلا ایزی نسرین فقیه ملک مرزبان
کمال الدین محمد وحشی بافقی، از شاعران سده ی دهم هجری در ایران است. وی را از بنیان گذاران مکتب وقوع دانسته اند. وحشی در آثار خود، از صورخیال در حد معمول استفاده کرده و بیانی ساده و به دور از تکلف دارد. جمال الدین محمد عرفی شیرازی نیز از دیگر شاعران سده ی دهم هجری است که درهندوستان به سر می برد. اشعار او در شمار نخستین آثار سبک هندی قرار گرفته است. برخی از بزرگان ادب پارسی، عرفی را از پایه گذاران سبک هندی دانسته اند. وی در آثار خود از آرایه ها و صورخیال، بسیار بهره برده است و کلام و بیانی پیچیده و دشوار دارد. از آن جا که وحشی بافقی و عرفی شیرازی در پیدایش دو سبک مهم ادب پارسی، یعنی سبک هندی و مکتب وقوع، نقشی اساسی داشته اند، این پژوهش به مقایسه و تحلیل صورخیال به کار رفته در مثنوی "مجمع الابکار" عرفی و "خلدبرین" وحشی بافقی، پرداخته است. در این پژوهش دو نسخه ی چاپی از خلدبرین و مجمع الابکار، اساس کار قرار گرفته است: 1. عرفی شیرازی، جمال الدین محمد(1369)دیوان عرفی شیرازی، تصحیح غلامحسین جواهری، کتاب خانه ی سنایی، چ. سوم. 2. وحشی بافقی، کمال الدین(1374)دیوان وحشی بافقی، تصحیح محمدحسین سیدان، طلایه، چ. دوم. این پژوهش در چهار فصل تدوین شده است: فصل اول، شامل چارچوب پژوهش است؛ در فصل دوم، به تعاریف و کلیات پژوهش پرداخته شده است؛ فصل سوم به مسأله ی صورخیال – مهم ترین مسأله ی مطرح در این پژوهش - و تحلیل وبررسی نمونه های موجود در هر یک از آثار اختصاص یافته است؛ فصل چهارم نیز ادامه ی مباحث قبلی است؛ با این تفاوت که مباحث مطرح در فصل سوم، بیشتر مربوط به حوزه ی بیان هستند اما فصل چهارم به برخی مباحث علم بدیع-که در زمینه ی صورخیال نیز موثر هستند- پرداخته شده است. در انتها نیز نتیجه گیری کلی از تمامی تحلیل ها ذکر شده است. از آن جا که تمامی ابیات مثنوی خلدبرین و مثنوی مجمع الابکار، مورد تحلیل قرار گرفته است، نتایج به قطعیت نزدیک تر است. در این مقوله به منظور پرهیز از تکرار مکررات، از توضیح مفصل پیرامون هر آرایه خودداری کرده و به توضیحی مختصر اکتفا شده است. پس از پایان فیش برداری، با توجه به طرح از پیش تعیین شده و با راهنمایی های ارزشمند استادان فاضل و عالم، سرکار خانم دکتر نسرین فقیه ملک مرزبان و جناب آقای دکتر حسین فقیهی، این پژوهش نگارش یافت.
فاطمه سوریان حسین فقیهی
چکیده جنگ تحمیلی به عنوان واقعه ای بزرگ ، تحوّلات عظیم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را به همراه داشت. تاثیر این تحوّلات را به وضوح می توان در ادبیات جنگ و پس از آن، به ویژه در شعر شاعران مشاهده کرد. تا آن جا که شعر پس از جنگ و دوران دفاع مقدّس با سروده های پیش از انقلاب بسیار متفاوت است. ادبیاتی که از دردها و سختی ها ی مردم سخن می گوید. یکی از بارزترین ویژگی های این گونه ی ادبی، تحوّل و دگرگونی در عرصه ی محتواست . در این دوره مضامینی چون آرمان و آرزو ی شهادت، غبطه بر مقام والای شهیدان، حسرت جاماندن از قافله ی شهدا و .... وارد شعر شد، و همین مضامین و محتوا این نوع ادبیات را از سایر مقوله های ادبی متمایز ساخت. این پژوهش می کوشد تا به چگونگی بازتاب اندوه و حسرت در اشعار دفاع مقدّس پاسخ دهد. روند کاری این پایان نامه در چند در مرحله، گردآوری، مطالعه ی منابع یادداشت نکته ها، تنظیم برگه ها، تحلیل یافته ها و سرانجام نگارش صورت گرفته است. این پژوهش در هفت فصل تدوین یافته است. فصل اول به (کلیات) اختصاص یافته است، تا برآگاهی خواننده از چگونگی این پژوهش بیفزاید. فصل دوم به (تعاریف) پرداخته است، تا مفاهیم کلّی برای خواننده روشن شود .در فصل سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم نیز درون- مایه ی شعر دوره ی پس از جنگ باز شناخته شده است که حسرت، اعتراض، شرمندگی ، پشیمانی، دریغ و..... از عمده ترین این درون مایه هاست.
آرزو جوادی گلین قشلاقی حسین فقیهی
بررسی اتّحاد و همدلی جهانی در اشعار صائب تبریزی با نگاهی توصیفی و تحلیلی، هدف پژوهش حاضر است. اتّحاد و همدلی جهانی به معنای بشر دوستی و گسترش پیوند های عمیق انسانی، از جمله مباحثی است که پهنه و گستره ی زبان و ادب فارسی را به خود اختصاص داده و در اشعار بسیاری از شعرای نامدار، در نهایت انسجام و شیوایی، بیان گردیده است. در این میان، صائب از جمله شاعرانی است که با توجّه به اهمّیّت انسان، ارزش و کرامت او، به بررسی یکی از بزرگترین نیازهای وی، یعنی اتّحاد و هم بستگی جهانی می پردازد و او را به این امر واقف می کند که آرامش حقیقی از آن کسی است که نوای احسان و یاری به همنوع را سر دهد و به مهر و دوستی بیندیشد. شاعر برای دست یابی به این هدف، همگان را به پاسداشت ارزش ها و رفتارهای اخلاقی همچون: عشق و نوع دوستی، صبرو بردباری، گرایش به فطرت انسانی، تعقّل و دوراندیشی، خوش خلقی، همدلی و همزبانی، احسان و بخشندگی، خدمت به همنوع و گفت و گو ی منطقی و همین طور پرهیز از صفات ناپسند انسانی چون: حرص و خودخواهی، کبر و نخوت، ستم و بی عدالتی، تنـگ خلقی، عیـب جویی، تجمّـل گـرایی و سخنان زشـت و ناروا فـرا می خواند. وی تحت تأثیر مکتب انسـان سـاز اسلام، به همـه ی ادیان و مذاهـب با دیده ی احتـرام می نگرد و معتقد است؛ هدف و غایت همه ی آن ها یکی است و ناسازگاری برخی از پیروان آنان با یکدیگر، به دلیل اختلافات های صوری و ظاهری و حاصل برداشت ها و نگرش های گوناگونشان نسبت به حقیقت واحد است که موجب می شود هر یک به دین خود متعصّب شده و سایر ادیان را محکوم به بطلان و موهوم پرستی نمایند. از همین روست که همگان را جستجوی حقیقت ناب نخستین دین، روشن نظری، تساهل، احترام به ادیان و مذاهب و پرهیز از هرگونه خودخواهی، ظاهربینی، دو بینی و کج اندیشی دعوت می کند و آن را عاملی در جهت اتحاد و هم بستگی جهانی بر می شمارد؛ چراکه احترام به ادیان و مذاهب، از یک سو، به بسیاری از کشتارها و جنگ- های دینی و مذهبی پایان می دهد و از سوی دیگر، زمینه ساز دوستی و همیاری آنان در پیشبرد بسیاری از هدف های انسان دوستانه خواهد بود.
فاطمه اکبری راد حسین فقیهی
چکیده بررسی ساختاری به بررسی قالب بیرونی ودرونی اثر ادبی می پردازد،در بررسی قالب بیرونی متن متغیرهایی مانند قالب های ادبی،ساختار آوایی،شگردهای بلاغی متن شامل معانی وبیان،آرایش های لفظی ومعنوی،ساختارهای تقلیدی وابتکاری،ساختار نحوی،موسیقی شعر،ویژگی های سبکی وسایر اجزای کوچکتر متن مورد توجه قرار می گیرد ودر بررسی قالب درونی به محتوا ومضامین شعری توجه می شود. محمدعلی بن ابی طالب (1181-1103)متخلص به حزین ومعروف به شیخ علی حزین،از آخرین شاعران موفق سبک هندی است،در اصفهان متولد شد ودست روزگار او را به هند کشاند ودر همانجا در گذشت وبه خاک سپرده شد. دیوان اشعار حزین شامل:قصاید،قطعات،غزلیات،غزل های ناتمام،رباعیات ومثنوی ها است؛حزین شاعری غزلسراست وبیشتر اشعارش را در این قالب سدوده است،به همین دلیل در این پژوهش بیشتر به غزلیات او پرداخته شده است،به دلیل حجم بالای غزلیات وگستردگی کار،300 غزل او به همراه 15 قصیده و3 مثنوی ازمجموع اشعار او انتخاب شده است؛صنایع بدیعی،صور خیال،ساختار معنایی،ویژگی های زبانی،ساختارتقلیدی ،موسیقی شعر ونقش این عناصر در انتقال مفاهیم مورد نظر شاعر در قسمتهای برگزیده دیوان بررسی شده است،همچنین به محتوا ومضامین شعری حزین نیز پرداخته شده است،تا دیدی کلی از ساختار اشعار حزین به خصوص غزلیات او ارایه دهد.حزین به مراتب از شگردهای گوناگون بلاغی وزیبایی آفرین برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود سودجسته است،البته میزان به کارگیری این صنایع به یک میزان نیست.
پوران رضایی ذوالفقار علامی مهماندوستی
یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیین کننده در داستان و داستان نویسی؛ شخصیت و شخصیت پردازی است. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع در سه رمان دفاع مقدس؛" پل معلق "ازبایرامی ؛"هلال پنهان " ازشیرزادی و" زمستان 62 "ازفصیح می پر دازد تا چگونگی پردازش شخصیت ها را در این سه رمان نشان دهد. و خوانندگان را با تکنیک ها و شگرد های شخصیت پردازی و نویسندگان ان ها آ شنا کند. شخصیت در این سه رمان از جایگاه و اهمیت ویژه ای بر خوردار است و بیانگر افکار و عقاید مردم و جامعه ی زمان نویسنده است و اعمال و رفتار شخصیت ها نشانگر نگاه متفاوت نویسنده به مساله ی جنگ و دفاع مقدس است. نتایج به دست امده نشان می دهد که در این رمان هااغلب شخصیت ها مردان وجوانان هستند و زنان حضور کمتری دارند وجز در مقام معشوقه ایفای نقش نمی کنند. شاید علت حضورچشمگیر مردان به خاطر فضای جبهه و جنگ است . در مورد زمستان 62 به لحاظ فضای داستان ،با شخصیت های نسبتا مسن مواجه ایم. نویسندگان عموما از شخصیت های نوعی وتیپ استفاده کرده اند. و تلاش کرده اند که شخصیت ها را به صورت غیر مستقیم پردازش کنند. همچنین شخصیت ها تحت تاثیر سبک واقع گرایی قرار دارند و نویسندگان از انواع پروتو تیپ های اجتماعی؛ طبقاتی؛ مذهبی، تاریخی و... بهره برده اند. در کنار نقاط قوت ؛ ضعفهایی هم در این رمان ها دیده می شود که بارزترین و مهم ترین انها ضعف نویسنده در شخصیت پردازی و تحول ناگهانی شخصیت هاست بدون زمینه و زمان لازم.
فرحناز کردی گودرزی حسین فقیهی
چکیده یکی از زمینه های بسیار مهم و مناسب برای انجام تحقیقات و پژوهش های علمی در حوزه ی علوم انسانی، مطالعه و بررسی تأثیر متون اسلامی بر ادبیات فارسی است. نهج البلاغه ی امام علی (ع) پس از قرآن کریم، بر شعر و ادبیات فارسی بیشترین تأثیر را داشته است. علاوه بر محتوای عمیق و غنای موضوعات این کتاب، جنبه های بلاغی و ادبی آن نیز، عامل مهمی بوده تا ادبا، شعرا و نویسندگان بزرگ فارسی در طول تاریخ آن را مورد استفاده و استناد قرار دهند. به رغم انجام تحقیقات و پژوهشهای ارزنده و گسترده در حوزه ی ادب فارسی، هنوز هم مطالعه و پژوهش در زمینه ی تأثیر متون اسلامی از جمله نهج البلاغه، جای کار و تلاش فراوان دارد. پیوند ناگسستنی ادبیات فارسی با معارف اسلامی و آموزه های دینی رسول گرامی اسلام و امامان معصوم (ع) از نکات مهمّی است که این نوع پژوهش ها را بیش از پیش مورد توجّه نویسندگان و اندیشمندان قرار می دهد. از سوی دیگر، «قرن چهارم، از نظر ترقی و نضج شعر فارسی، یکی از مهمترین و شکوهمندترین ادوار ادبی ما محسوب می شود. شعر در این عهد از جهت اشتمال بر خصایص عمده صوری و محتوایی از قبیل فصاحت و جزالت و روانی و سادگی کلام و تحّول اوزان و قوافی و از حیث محتوا به تازگی و بدیع بودن مضامین و موضوعات و معانی دقیق و افکار بکر .... و همچنین وفور و فزونی شعر و فراوانی شاعران .... و به ویژه نظم با لغات و اصطلاحات زبان عربی ... و اصطلاحات علمی و ادبی و سیاسی و دینی در بیان مفاهیم و مضامین شعری ... بر اعتبار و شکوه و غنای شعر در این دوره افزوده است ... و نیز در این دوره است که کمتر دیوان و یا کتابی را می بینیم که شاعر یا نویسنده ی آن، گفتار خود را به فقره ای یا فقره هایی از سخنان امام علی (ع) زینت نداده و جمله های کوتاه علی (ع) را چون گوهر، در سلک نظم و نثر خود نکشیده باشد. (راثی، 1383: 16). حکیم ناصرخسرو قبادیانی، از شاعران معروف و نامدار قرن (5 و 4 ه . ق) یکی از الگوهای موفّق در گسترش م شعر و ادب فارسی است. او به دلیل داشتن مذهب شیعه و گرایشات عدالت خواهانه، بیشترین تأثیر را از معارف دینی و آموزه های اهل بیت (ع) و به خصوص کتاب شریف «نهج البلاغه» داشته است، به گونه ای که به تأسیس و پایه گذاری سبکی نو از شعر که به «شعر تعلیمی» معروف است، شهرت دارد. «ادبیات تعلیمی» مهم ترین و قدیمی ترین شاخه ی ادبیات است که هدف آن «آموزش» می باشد و به آثاری گفته می شود که موضوع آن مسائل اخلاقی، اجتماعی، مذهبی، عرفانی، پند و اندرز و حکمت و ... است. آفرین نامه ی ابوشکور بلخی و کلیله و دمنه ی رودکی، از قدیمی ترین منظومه های تعلیمی هستند. در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، ناصرخسرو با سرودن قصاید طولانی در وعظ و حکمت و بیان اعتقادات دینی و انتقادهای سخت اجتماعی، احیا کننده و مجدّد شعر تعلیمی است. حدیقه الحقیقه ی سنایی، مثنوی مولوی و بوستان سعدی، از پرمعناترین اشعار تعلیمی هستند که در آن ها از داستان و حکایت و تمثیل برای بیان مفهوم، به شیوه ی پند و اندرز غیرمستقیم استفاده شده است. شعر تعلیمی در قدیم، شامل سروده های اخلاقی و مذهبی و عرفانی بوده، ولی از انقلاب مشروطه به بعد، مسائل سیاسی و اجتماعی وارد آن شده و آن را غنی تر ساخته است. از قرن هفتم، عرفان و تصوّف در ایران موجب رونق و دوام ادبیات تعلیمی گردید و این دو مقوله مهم ترین سهم را در این نوع ادبیات در ایران دارند. در شعر معاصر نیز پروین اعتصامی با حکایات آموزنده و تمثیل های اخلاقی خود، بیشترین سهم در ارائه و اشاعه ی ادبیات به شیوه ی تعلیمی را به خود اختصاص داده است. آموزش مفاهیمی چون زُهد و پارسایی، عدالت و ستیز با ظلم، قناعت و اخلاق نیکو و ... از وظایف شعر تعلیمی است. بهره گیری از کلام خدا، سخنان و احادیث پیامبر اسلام (ص)، امام علی (ع) و سایر امامان و پیشوایان دین، در اشعار بسیاری از شاعران ادبیات تعلیمی به وضوح دیده می شود که بر غنای معنا و استواری شعر آن ها افزوده است. ن این پژوهش نیز، به منظور بررسی «بازتاب مضامین حکمت ها و کلمات قصار نهج البلاغه، در اشعار ناصرخسرو» تدوین گردیده و شامل پنج فصل با عناوین زیر می باشد: فصل اوّل که در آن کلّیات و مفاهیم پژوهش توضیح داده می شود. شامل: مسئله ی پژوهش، پیشینه پژوهی، ابزار و روش تحقیق و نیز مروری بر گردآوری نهج البلاغه، زندگی ناصرخسرو، شرح عقاید و مبانی فکری وی و نیز سبک شعری این شاعر اندیشمند است. فصل دوّم، به جهان بینی و تأکید بر دیدگاه های مشترک امام علی (ع) در نهج البلاغه و اشعار ناصرخسرو در زمینه ی دنیا و آخرت (مبدأ و معاد) اشاره دارد. فصل سوّم، انسان مداری و تطبیق نظرات امام علی (ع) و ناصرخسرو در مورد فضایل و رذایل اخلاقی و شامل مباحثی چون، زُهد، دادگری، اخلاص، اطاعت خدا، پرهیزگاری، فروتنی، بیم و امید، حقگویی، بخشندگی و ... و نیز نفاق، حسد، مردم آزاری، لجاجت، تنبلی، بدنامی، آزمندی و ... است. فصل چهارم، دین گرایی و تکیه به اصول و فروع دین و جُستاری موشکافانه در اندیشه های همگون امام علی (ع) و ناصرخسرو با تأکید ویژه بر دو مقوله ی عبادات و امامت می باشد. فصل پنجم، معرفت گزینی و توجّه به ابزار کسب شناخت یعنی، علم و فلسفه و سخن (زبان)، و یافتن مشترکات فکری امام علی (ع) و ناصرخسرو در زمینه های یاد شده است. امید آن می رود که این پژوهش بتواند در سایر زمینه های تحقیقاتی مربوط به تأثیر ادب اسلامی و شیعی خصوصاً نهج البلاغه بر ادبیات فارسی، مورد استفاده ی سایر دانش پژوهان قرار گیرد.
مهرناز عسگری حسین فقیهی
طنز یکی از انواع فرعی و روبنایی ادبیات است که اساس آن بر ناسازگاری و ناهماهنگی با نظام و قراردادهای ذهنی مخاطب بنا شده است و در آن با شیوه ای مضحک و مبالغه آمیز، زشتی ها و نابسامانی های جنبه های مختلف زندگی به نمایش در می آید. از پیشگامان طنزپردازی در ادبیات مشروطه، می توان به علی اکبر دهخدا و سید اشرف الدین گیلانی اشاره نمود که با بهره گیری از سرچشمه های مشترک سیاسی، اجتماعی و ادبی و گزینش عرصه ی مطبوعاتی، به خلق آثار طنزآمیزخود پرداخته اند. موضوع این پایان نامه، بررسی مقایسه ای طنزهای سیاسی- ادبی دهخدا و سید اشرف می باشد. بدین ترتیب، این پژوهش در سه محور ترفندهای طنزآفرینی، ویژگی های ادبی و درون مایه ی سیاسی، به مقایسه ی آثار طنزآمیز آنان پرداخته است. البته ضرورت ایجاب نمود که مضامین اجتماعی و مذهبی طنزهایشان نیز، جهت تبیین هرچه بهتر موضوع، درحد ضرورت، مورد بررسی مقایسه ای قرارگیرد. در زمینه ی شگردهای طنزآفرینی، با وجود تکنیک های طنزنویسی مشترک در میان آثارشان، تفاوت هایی نیز میان شیوه ی بهره گیری آنان، از این روش ها وجود دارد که برخی از این تفاوت ها، حاصل نوگرایی آنان در خلق شگردهای جدید طنز نویسی می باشد. در زمینه ی ویژگی های ادبی نیز، هر دو از قالب های نوین ادبی و آبشخور زبان عامه، جهت خلق آثار طنز آمیز خود، بهره برده اند، با این تفاوت که انسجام و پختگی زبان و همچنین نوجویی های ادبی، در آثار دهخدا نمود بیشتری یافته است. از دیدگاه درون مایه نیز، نیش طنز دهخدا، گزنده تر می باشد و وی با درک گسترده تر و صراحت بیان بیشتر، معایب و مفاسد روزگارخویش را مورد انتقاد قرارداده است.
حسین فقیهی
چکیده هر موجودی دارای ویژگی خاص درونی است که هویت آن موجود را تشکیل می دهد. از میان موجودات، انسان بالاترین هویت یعنی هویت فطری و الهی را دارا است که باید بر پایه این فطرت عمل کند در غیر این صورت دچار بحران یا فقدان هویت می شود. هویت انسان یکی از مباحث بسیار مهمی است که پیروان مکاتب مختلف آن را دنبال کرده اند ونظریه های گوناگونی در باب هویت انسان و بحران هویت وی وجود دارد. در دین مبین اسلام ـ به عنوان یکی از مکاتب الهی ـ که در اختیار بشر قرار دارد، این موضوع به تمام و کمال بررسی شده و انسان نمونه ی این مکتب از طریق قرآن کریم و همینطور سیره ی معصومین، معرفی شده است. در آثار شاعران و ادیبان ایران اسلامی به تبعیت از دین اسلام، انسان ارزش خاص خود را دارد. جلال الدین محمد مولوی از جمله ی این شاعران است. در مثنوی او روح دینی و اسلامی به شیوه ی زیبایی با مفهوم هویت و بحران هویت انسان، گره خورده است. نگارنده در این پژوهش با دقّت در کتاب مثنوی مولوی، مبحث هویت انسانی و فقدان آن را مورد تحلیل و تبیین قرار داده است. مفاهیم اشعار مولانا در مثنوی شریف نشان می دهد که او شاعری عارف و مردمی است که سعی دارد با بیان اهمیت رابطه ی انسان با خدا و همین طور بیان نکته های انسان گرایانه و اخلاقی، انسان ها را به شهر آرمانی که در ذهن خود ساخته است، وارد کند. در اشعار او صفات مذموم و ناپسند مانعی است بر سر راه هویت انسانی و انسان هایی که به این صفات مذموم متصّف شوند نمی توانند به این شهر آرمانی راه یابند.
مژده کوهکن حسین فقیهی
انسان موجودی است اجتماعی که همواره موضوع علم بوده و کوشیده است که رفتار خود را نسبت به دیگران درک کند، حاصل این چالشهای ذهنی، پیدایش علوم اجتماعی است که جنبه های گوناگون رفتار انسانی را مطالعه می کند. جامعه شناسی شاخه ای از علوم اجتماعی است که به مطالعه علمی رفتار اجتماعی انسان می پردازد، اما بشر امروز با پیشرفت علم دچار بحران معنوی شد و هرچه به ظاهر متمد ن تر گشت از اخلاقیات بیشتر فاصله گرفت تا آنجا که اندیشمندان جامعه شناس چاره ای ندیدند جز اینکه به منبعی فراتر و کامل تر برای تربیت انسان روی آورند. آنان بر آن شدند تا جایگاه مسائل دینی را در زندگی اجتماعی بشر تبیین کنند و اهمیت تعلیم و تربیت دینی را به جوامع بفهمانند. به این ترتیب جامعه شناسی دین شکل گرفت. در این راستا ادبیات به کمک انسان می آید و پند و اندرزهای تربیتی را که گاه به مزاج گروهی ناخوشایند است در لفافه ای از الفاظ شیرین به او می چشاند که کام وی را تا ابد گوارا می سازد. در این میان صائب تبریزی، که در تعلیم و تربیت، دستی توانا دارد به شایستگی توانسته فضائل اخلاقی را که مهمترین شاخه علوم تربیتی، خصوصاً تربیت دینی است به انسان تعلیم دهد و در مسیر تربیت او گام هایی مهم بردارد. هدف تربیتی صائب پرورش انسان کامل و به طبع آن پرورش جامعه ای سالم است.
آرزو لطفی توتشامی حسین فقیهی
چکیده شخصیت به عنوان یکی از عناصر مهم در داستان در کنار شیوه های شخصیت پردازی و عناصر داستانی دیگر، خواننده را مجذوب خود می کند. از آن جا که انسان موجود اجتماعی است، داستان را به عنوان جامعه مجازی در نظر گرفته و با اشخاص داستانی ارتباط برقرار می کند و هر لحظه بر آن است که خصوصیات اخلاقی و روانی آن ها را درک کند. این پژوهش شخصیت و شخصیت پردازی در رمان"خانه ی ابر و باد"و "حالا کی بنفشه می کاری؟" و مجموعه داستان"پری آفتابی و داستان های دیگر "را مورد بررسی و تحلیل قرار می-دهد. در این پژوهش ابتدا شخصیت های اصلی و فرعی، جامعیت، تحول و نوع آن ها مشخص شد. سپس با توجه به شیوه های شخصیت پردازی مستقیم و غیر مستقیم، شواهد متعددی برای شناساندن شخصیت ها از رمان ها و مجموعه داستان استخراج و طبق آن ها به بررسی شخصیت ها پرداخته شد. طبق شواهد و حساسیت نویسنده در رمان معلوم شد که در دو رمان و اغلب داستان های کوتاه زنان شخصیت های اصلی هستند. زنان رمان ها و مجموعه داستان، از جمله زنانی هستند که در پی اثبات خود، سعی و تلاش می کنند تا بتوانند بدون مرد (پدر، شوهر، معشوق، پسر) به زندگی خود ادامه دهند.همچنین زنان مجموعه داستان از عشقی گم شده حکایت می کنند. از لحاظ کمی?، تعداد شخصیت های زن بیشتر از تعداد مردان است.کودکان نیز نقش پررنگی در داستان ندارند. در میان انواع شخصیت ها، نویسنده بیشتر به شخصیت های نوعی نظر داشته و شخصیت های اصلی را چند بعدی و شخصیت های فرعی را ساده به نمایش گذارده است. نویسنده از همه ی شیوه های شخصیت-پردازی استفاده نموده است؛ البته کنش جایگاه ویژه ای دارد. وی در نام گذاری شخصیت ها در رمان"حالا کی بنفشه می کاری؟" که از کارهای اخیر اوست؛ بهتر عمل نموده است. کلید واژه: شخصیت، شخصیت پردازی، فرشته مولوی، خانه ی ابر و باد، حالا کی بنفشه می کاری؟، پری آفتابی و داستان های دیگر.
مریم ارسلان محبوبه مباشری
موضوع پژوهش در این پایان نامه نقد و بررسی ساختاری ترکیب بندهای عاشورایی 10 شاعر (محتشم کاشانی، فدایی مازندرانی، وحشی بافقی، ملا عبدالرزاق لاهیجی، سروش اصفهانی، وصال شیرازی، وقار شیرازی، صباحی بیدگلی، حزین لاهیجی و عاشق اصفهانی) است. در این پایان نامه ساختار ظاهر، زبان شناسی، لغوی، بلاغی، دستوری و محتوایی ترکیب بندهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. این ترکیب بندها به لحاظ ساختارگرایی، موضوعی مشخص و متمرکز را بازسازی و توصیف می کنند. تمام واژه های ترکیب بندها، وزن شعر، قافیه ها، استعاره ها، تشبیهات و صنایع دیگر ادبی در خدمت برجسته کردن مفهوم محوری شعر قرار می گیرند و یک مدل و الگوی بسیار خوب و مناسب از مرثیه های سنتی و اصیل را به ما نشان می دهند.با بررسی محتوایی ترکیب بندهای مورد بحث دریافتیم که قصد هر 10 شاعر از سرودن این ترکیب بندها بیان واقعه ی شورانگیز عاشورا و اثرگذاری بر جامعه بوده است.
صالحه دهقان محمد امیر شیخ نوری
دوران قاجار به لحاظ آغاز حرکت از جامعه سنتی به سمت یک جامعه صنعتی یکی از اساسی ترین مراحل تاریخی کشور ایران می باشد و بازار نیز یکی از عوامل تعیین کننده امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مملکت است. در این میان بازارهای مازندران ( شهرهای ساری، بابل و بهشهر ) با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی و همچنین ارتباط تجاری گسترده روسیه با ایران و مخصوصا نواحی شمال آن از اهمیت به سزایی برخوردارند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به عملکرد اجتماعی- اقتصادی بازارهای مازندران در دوره قاجار پرداخته شده است و داده ها از طریق روش کتابخانه ای و به صورت موضوعی گردآوری شده است. در پاسخ به سوال اول که شرایط جغرافیایی و اقلیمی شهرهای مازندران ( ساری، بابل و بهشهر ) در کارکرد اجتماعی – اقتصادی بازارهای منطقه چه تاثیری داشته است می توان فرض کرد با توجه به مقتضیات محلی و تولیدات منطقه ای، شهرهای مازندران کارکرد اجتماعی- اقتصادی پویاتری داشتند و در پاسخ به سوال دوم که روابط بازرگانی با روسیه در دوره قاجار چه تاثیری بر عملکرد اجتماعی- اقتصادی بازارهای مازندران داشته است می توان گفت با توجه به مبادلات اقتصادی ایران با سایر کشورها به ویژه روسیه و ورود برخی از کالاهای خارجی به بازارهای ایران از جمله مازندران در برخی موارد به تولید محصولات ایرانی آسیب وارد شد.
شهلا جلالوندی حسین فقیهی
این پژوهش به مقایسه اندوه و حسرت در َاشعار دو شاعر معاصر، پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد می پردازد. بنا به بررسی انجام شده، اشعار فروغ فرخزاد در دوره دوم شاعری، رنگ اجتماعی دارد. ولی به دلیل بیان آن با استفاده از نمادهای شهری و فضای شخصی زندگی خویش، از آن برداشت فردی می شود. هم چنین این پژوهش نشان می دهد، اندوه و حسرت پروین اعتصامی در برخی زمینه ها، دغدغه های شخصی اوست که در لفافه و غیرمستقیم بیان می شود و در برخی مسائل که دغدغ? زنان است، غم و حسرت بر زبان موجودات ظریف و ضعیف جاری شده است؛ تا محمل مناسبی برای القای حس زنانه وی باشد. این پژوهش به روش تحلیلی – توصیفی، بر روی دیوان پروین اعتصامی و مجموعه های شعری فروغ فرخزاد انجام شده است.
صدف گلمرادی حسین فقیهی
نقد جامعه شناسانه ی ادبیات ناظر بر نگاهی محتوا محور به متون ادبی است که ،ضمن آن که دریافت های زیبایی شناسانه را در حاشیه می گذارد، شنیدن صداهای پنهان و کشف مضمون های نهانی آفرینش های ادبی را در کانون توجه خود قرار می دهد. رمان به منزله ی نوعی از ادبیات که زاده ی دوران مدرن است محمل مناسبی برای بازنمایی فضای جامعه است و زنان به مثابه ی نیمی از کنشگران جهان اجتماعی در مقام ابژه و سوژه در شکل گیری رمان ،به ویژه پس از انقلاب اسلامی، نقش چشمگیری داشته اند. تحلیل کمی و کیفی این حضور نوعی نگاه جامعه شناسانه است که در پرتو نظریه ی اجتماعی و نقد ادبی میسر می شود. نظریه ی انواع سرمایه ی پیر بوردیو ،جامعه شناس فرانسوی، نگاهی شامل به اشکال سود و سرمایه دارد. از نظر او اقتدار یافتن یک شخص در میدان های مختلف و میزان سهیم شدن او در مدیریت میدان قدرت به یک سرمایه ی خاص بستگی ندارد، بلکه به حجم و ترکیبی از «انواع سرمایه» وابسته است. افزون براین، توجه هم زمان جامعه شناسی انتقادی بوردیو به دنیای ذهن و عین و نیز میدانی دیدن روابط حاکم بر فضای اجتماعی، ظرفیت بایسته را برای بازشناسی انواع سرمایه ی شخصیت های زن رمان در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. بنابراین، در این رساله با تکیه بر تحلیل محتوای کیفی و تحلیل روایت به نقد جامعه شناسانه ی سرمایه های شخصیت های زن در چهار رمان دل فولاد، قصه تهمینه، انگار گفته بودی لیلی و نیمه ی غایب بر اساس نظریه ی انواع سرمایه ی بوردیو پرداخته شده است. بر اساس این پژوهش هیچ سرمایه ی متقارنی برای شخصیت های زن رمان دیده نمی شود، از این رو حقیقت فرودستی آنان در میدان های مختلف افشا می گردد.سرمایه ی فرهنگی آنان بیشترین سهم را در تشکیل حجم و ترکیب سرمایه ها دارد اما موقعیت های معدودی که در تبدیل انواع سرمایه برای زنان به چشم می خورد به واسطه ی سرمایه ی اجتماعی آنان است که نه حاصل اجتماعات مدرن بلکه نتیجه ی روابط بین فردی زنان با مردان صاحب اقتدار رمان (کارگردان، شاعر، استاد و جز آن) می باشد. در حیطه ی سرمایه ی اقتصادی سوژه ی منفعل بودن زنان بازتولید می شود و از بُعد نمادین نیز شاهد فقری کاهنده در زندگی آنان هستیم.
راضیه اقایی حسین فقیهی
شخصیت وشخصیت پردازی از عناصر بسیار پر اهمیت هر اثر نمایشی است ؛چرا که نویسنده با قدرت وتوانایی خود ،شخصیت های اثرش را در نظر خواننده کاملا واقعی جلوه می دهد .پژوهش حاضر برآن است شخصیت ها وشیوه های شخصیت پردازی در نمایشنامه های زائر ،مهروآینه ها وگردش تابستانی از حمید امجد را بررسی وتحلیل نماید . در این پژوهش ابتدا شخصیت ها از لحاظ اهمیت دراماتیک ،چالشگری،بافت فردی،تحول پذیری ،ساخت ونوع حضور در نمایشنامه تقسیم بندی شدند .سپس تمامی شخصیت ها باتوجه به شیوه ی شخصیت پردازی غیرمستقیم یا نمایشی یعنی کنش ،گفتار ،نام وکشمکش و...معرفی گشتند وشواهد متعددی برای تبیین شخصیت آنها ارائه شد .در گام بعدی به تحلیل شخصیت ها ونمایشنامه از دیدگاه مکتب رئالیسم وسمبولیسم با ذکر دلیل مستند از متن کتاب پرداخته شد و در مرحله ی آخر پروتوتیپ ها وابعاد شخصیت ها مورد بررسی قرار گرفت .نتایج به دست آمده ،نشان می دهد که غالب شخصیت های نمایشی را مردان تشکیل می دهند وزنان حضور کمتری دارند .در میان انواع شخصیت ها ،بیشترین درصد متعلق به شخصیت های نوعی است .اکثر شخصیت های اصلی ،چند بعدی وپیچیده وشخصیت های فرعی او غالبا ساده وایستا هستند . او در شیوه ی شخصیت پردازی نمایشی ،بیشتر به شیوه ی گفتگو ونام گذاری توجه نموده است.شخصیت پردازی نمایشنامه ها متاثر از مکتب های واقع گرایی ونماد گرایی است ونویسنده از انواع پروتوتیپ های اساطیری ،طبقاتی ،تاریخی ،مذهبی وذهنی بهره برده است .کلید واژه ها:حمید امجد ،نمایشنامه ،زائر ،مهر وآینه ها ،گردش تابستانی ،شخصیت ،شخصیت پردازی نمایشی
حسین فقیهی منصور مهرنگار
چندیست که موجودات عجیبالخلقه در مدیومهای مختلف رسانه و در سینمای غرب که بار اصلی و جریانسازش را هالیوود به دوش میکشد، حضوری چشمگیر و غیر قابل انکار دارند. در راستای رویکرد مطروحه، وامداری هالیوود به اساطیر یونان باستان بسیار واضح و پررنگ است. با بررسی و غور در آثار هنری، آن جا که انسان در تاریخ، موجودات دخانی را به تصویر کشیدهاست، پیوستگی و اشتراکی غیر قابل تردید، به وضوح خودنمایی میکند؛ در حالی که با وجود متون مختلف تاریخی مذهبی از اوستا و دیگر اسناد مذهبی و رواییِ آن دوران گرفته تا احادیث اهلبیت(ع) و کلام الله مجید و دیگر کُتب و نُسخ خطّی به جای مانده در دوران اسلامی در کنار شواهد تصویری دیگری همچون کتابها، نقشبرجسته و دیگر آثار هنری، به طور جد، خط و ربط شان را درنیافتهایم و هیچ قفسه بندی فکری نسبت به جایگاه طوائف مختلف موجودات دُخانی و جهانشان نداشته و نگاه جدی و واقعیگونه نسبت به آنها نداریم و یا با قوانین صرفا مادی، سعی در توجیه به ظاهر علمی داریم و اینچنین ناخواسته بر واقعیتی سرپوش گذاشتهایم و به تبع، فهم و نگاه صحیح را محروم ماندهایم درحالی که هالیوود به عنوان یکی از ابزارهای مهم اثرگذاری بر اذهان انسانها در کنار دیگر قالبهای رسانه همچون عضوی از یک ارکستر سمفونیک، هماهنگ با دیگر اعضا و با یک رهبری و برنامه جدی، سعی در القای پیامی مشخص و دستیابی به محصول معینی دارند که با مرور تاریخ و سیر در تمدنهای باستان، همان محصول را شاهد میشویم؛ زمانی را که در برهههایی از تاریخ و تقریبا در اقصی نقاط این کر? خاکی، شاهد پرستش موجوداتی در قالب ربالنوعها، الههها و دیگر موجودات توسط بشر بودهایم که جمل? «یعبدون الجن» در قرآن دلالت بر این موضوع دارد. لذا بهجاست، نخست در این عرصه صاحب منظر صحیح نسبت به موضوع، گردیم و سرخوشه اهداف کنترلکنندگان و جریانسازان عرصه سینما و رسانه را در یابیم و پس از تبیین، سعی خود را برای گامهای بعدی بهکار بندیم.
پریسا مولاخواه حسین فقیهی
چکیده: فمینیسم ، واژه ای فرانسوی به معنی «طرفداری از حقوق زن» و«جنبش آزادی زنان» است که با معنای کنونی ، واژه ای نوین است اما قدمتی به اندازه ی تاریخ دارد. «نقد فمینیستی » برآن است تا نقش زنان را دردومحورخالق اثر (زن درمقام نویسنده) وشخصیت خلق شده (چهره ارائه شده از زن درآثارنویسندگان) بررسی کند.زنان ومردان از حیث خلقت ،دارای ویژگی های نسبتاً متفاوتی هستند. بدین ترتیب طرز فکر وزاویه ی دید هر دو جنس نسبت به محیط اطراف خود نیز متفاوت است.در این میان جنسیت نویسنده می تواند در هر دومحور یادشده تأثیرگذار باشد وباعث ایجاد تفاوت هایی در زمینه ی خلق آثار وپرداخت شخصیت ها در داستان ها شود.در این پژوهش به بررسی تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان داستان وشخصیت های زنانه با رویکرد نقد فمینیستی پرداخته شده است.در همین راستا از میان نویسندگان مرد و زن ، به عنوان نمونه پنج داستان کوتاه از مصطفی مستور و یک رمان از زویا پیرزاد با رویکرد نقد فمینیستی مورد تحلیل قرارگرفته است.ابتدا خلاصه ای ازداستان ها ذکر وسپس به نقد داستان ها پرداخته شده است.ضمن نقد داستان های دو نویسنده با جنسیت های متفاوت و مقایسه بین آنها در می یابیم نقش زنان در داستان های نوشته شده توسط مردان وزنان تفاوت چندانی ندارد اما جنسیت بر زبان نویسنده درخلق شخصیت های زن ودغدغه های زنانه تاثیر گذار است. واژه های کلیدی: نقد فمینیستی، جنسیت،ادبیات داستانی، مصطفی مستور،زویا پیرزاد
سعیده ثابتی رضویان حسین فقیهی
چکیده ندارد.
گلناز زارع محبوبه مباشری
چکیده ندارد.
رویا جدی حسین فقیهی
چکیده ندارد.
مریم کاظمی حسین فقیهی
موضوع مورد پژوهش در این رساله نقد و بررسی دیوان فدایی مازندرانی است که براساس مبانی نظریه نقد نوین ساختارگرایی می باشد. این منظومه مقتل و درحدود 4029 بیت است به دلیل ویژگی نوع اثر (مذهبی – دینی ) دورویکرد، موسیقیایی و محتوایی در این مجموعه مورد بررسی قرارگرفته است. - بحث موسیقیایی (اعم از موسیقی بیرونی – کناره – درونی ) وانواع دیگر از توازنهای (آوایی– واژگانی) ، موسیقی معنوی (صنایع حاصل از تناظر یا تقابل معنایی )وبررسی زبان شناختی واژگانی ودستوری از مسایلی است که در این اثر به آن پرداخته شده است . 2- در این فصل به ویژگی محتوایی آن توجه شده است .
حسین فقیهی
چکیده ندارد.