نام پژوهشگر: خدیجه مسلمی
خدیجه مسلمی صمد امامقلی زاده
دشت بسطام با مساحتی در حدود 406 کیلومتر مربع در 8 کیلومتری شمال شرق شهرستان شاهرود قرار گرفته است. این دشت یکی از مهمترین دشتها از نقطه نظر کشاورزی بوده که برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی باعث افت زیادی در سطح آب این دشت گردیده است. هدف از این تحقیق مدلسازی سطح آب زیرزمینی با استفاده از مدلهای غیرخطی شبکه عصبی مصنوعی و شبکه استنتاج تطبیقی عصبی فازی میباشد. برای انجام مدلسازی با شبکه عصبی مصنوعی از شبکه پروسپترون چندلایه پیشرو با توابع محرک سیگموئید، گوس، تانژانت هیپربولیک و سکانت هیپربولیک و قانون آموزش پسانتشار خطا (back propagation with momentum, bp) استفاده گردید. دادههای ورودی به هر دو شبکه شامل برداشت از آب زیرزمینی، آب برگشتی کشاورزی و بارش موثر میباشد. نتایج بدست آمده نشان میدهد هر دو روش توانستند با دقت بالایی سطح آب زیرزمینی را پیشبینی نمایند. در مدلسازی با شبکه استنتاج تطبیقی عصبی فازی روش سوگنو از بین ساختارها و توابع عضویت مختلف، تابع عضویت ذوزنقهای شکل و روش انبوهش مینیمم با ضریب همبستگی 99/0 و 91/0 به ترتیب در مراحل آموزش و صحتسنجی؛ و در مدلسازی با شبکه عصبی مصنوعی تابع محرک تانژانت هیپربولیک با ضریب همبستگی 99/0 و ریشه میانگین مجذور خطا 36/0 در مرحله آموزش و ضریب همبستگی 83/0 و ریشه میانگین مجذور خطا 06/1 مرحله صحتسنجی، بهترین جوابها با کمترین خطاها را ایجاد کردند. با مقایسه نتایج مشخص شد، از میان این دو شبکه، شبکه استنتاج تطبیقی عصبی فازی پیشبینی دقیقتری را از سطح آب زیرزمینی ارائه نمود. پس از تعیین بهترین شبکه برای انجام مدلسازی، پیشبینی سطح آب زیرزمینی در 2 سال آینده با سناریوهای مختلفی چون الف) مقدار برداشت و بارش در 2 سال آینده ثابت و برابر زمان حال باشد. ب) مقدار برداشت را به اندازه کاهش حجم سالانه آب در آبخوان تقلیل یابد و مقدار بارش ثابت باشد. ج) مقدار برداشت ثابت و بارش 30% کاهش یابد (دوره خشکسالی)، انجام گرفت و با هم مقایسه گردید. بر اساس نتایج بدست آمده زمانی که مقدار برداشت به اندازه کاهش حجم سالانه آب در آبخوان تقلیل یابد، مقدار افت در کل دشت از 8/1 متر به 7/0 متر کاهش یافته و در سناریو خشکسالی مقدار افت از 8/1 متر به 2 متر افزایش پیدا میکند.