نام پژوهشگر: مهرناز روشندل

برآورد تابع تقاضای عامل های انرژی در بخش خانگی مناطق شهری ایران: مقایسه الگوی رتردام و سیستم تقاضای ایده آل (1363-1387)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  مهرناز روشندل   زهرا نصراللهی

بررسی و تحلیل رفتار مصرفی خانوارها از جهت چگونگی تخصیص درآمد محدود به کالاها و خدمات مختلف، یکی از مباحث مهم علم اقتصاد به شمار می رود که در اتخاذ تصمیمات اقتصادی در جهت رعایت اصل اقتصاد از آن استفاده می شود. یکی از مهمترین مطالعات در همه کشورها بررسی بودجه خانوار است. برآورد توابع تقاضا و شناخت جایگاه عوامل مهمی چون درآمد و قیمت ها در چهارچوب کشش های درآمدی و قیمتی کالاهای مختلف، در شناخت ترجیحات مصرفی و پیش بینی نیازهای آینده مصرف کنندگان جهت سیاست گذاری و برنامه ریزی از اهمیت بالایی برخوردار است. از آنجا که انرژی یکی از منابع حیات بشر و عامل تداوم آن است. تحلیل بازار انرژی به طور عام و تقاضای انرژی بطور خاص در شناخت نقش انرژی و کاربرد آن در بخش های مختلف کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. برآورد تقاضای حامل های انرژی در بخش خانگی به عنوان مهمترین بخش مصرف، دارای اهمیت اساسی می باشد. با توجه به اینکه در بخش تقاضای کالا و خدمات، تغییر ساختار مصرف بر تقاضای سایر کالاهای مکمل و جانشین تاثیر گذار می باشد، باید از سیستم معادلات تقاضا به شکل همزمان جهت لحاظ کلیه تاثیرات در برآورد تابع تقاضا استفاده نمود. به همین منظور هدف رساله حاضر برآورد تابع تقاضای حامل های انرژی مصرفی خانوار به وسیله سیستم تقاضای تقریباً ایده آل خطی با استفاده ازداده های سال 1363 تا 1387 است. برآوردها با استفاده از روش تکراری دیتون و موئلبایر (dmi) انجام شده اند. نتایج نشان می دهد که پیشرفت تکنولوژی و عادات مصرفی خانوار از عوامل موثر بر تقاضای انرژی خانوار شهری می باشد. برق کالای بی کشش و ضروری و گاز کالایی نرمال در سبد مصرفی انرژی خانوار است. انواع انرژی مصرفی خانوار شهری جانشین هیکس آلن یکدیگر می باشند. همچنین استفاده از آزمون نامتداخل نشان داده که سیستم تقاضای تقریباً ایده آل خطی پویا الگوی مناسب برای برآورد تقاضای انواع حامل های انرژی بخش خانگی مناطق شهری، کشور با توجه به دوره مورد بررسی است.