نام پژوهشگر: حجت موسوی

تحلیل فرایند فورجینگ با استفاده از توابع دوتایی جریان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  حجت موسوی   محمود سلیمی

فرایند فورجینگ به علت قابلیت های مطلوب از جمله دور ریز کم مواد اولیه و افزایش مشخصات مکانیکی قطعه به عنوان یکی از پرکاربرد ترین روش های شکل دهی فلزات است و به همین علت روش های مختلفی در راستای تحلیل فرایندهای شکل دهی از جمله فورجینگ ارائه شده است. در این پایان نامه با استفاده از توابع دوتایی جریان از مکانیک سیالات و قضیه کران بالایی از تئوری های شکل دهی فلزات روشی در تحلیل فرایند فورجینگ قالب باز بلوک های چندضلعی ارائه شده است. از جمله مزایای این روش می توان به فرمول بندی ساده تر و سرعت محاسباتی بسیار بالا در مقایسه با دیگر روش های تحلیلی از جمله روش المان محدود نام برد. در این روش ابتدا برای ناحیه مورد نظر در تحلیل کران بالایی، با توجه به شرایط مرزی ناحیه دو تابع جریان پیشنهاد می شود. میدان سرعت سینماتیکی و میدان نرخ کرنش در هر نقطه از جسم با استفاده از توابع جریان پیشنهادی معین می شود که شامل ثابت های مجهولی خواهد بود و می توان این مجهولات را با روش مینیمم سازی تابع نرخ انرژی مصرفی تعیین نمود. در نتیجه میدان سرعت و میدان نرخ کرنش به صورت کامل در هر مرحله از فرایند در دسترس خواهد بود.از قابلیت های توابع جریان پیشنهادی در این پایان نامه پیش بینی میزان پدیده بشکه ای شدن سطوح آزاد بلوک در راستای ضخامت می باشد. هم چنین اثر پارامترهایی مانند ثابت اصطکاک و درصد کاهش ارتفاع بلوک بر فشار نسبی و نیروی فورج و میزان تحدب اضلاع بلوک بررسی شده است. در پایان نتایج تحلیل فورجینگ بلوک های مثلثی، مربعی و شش ضلعی حاصل از این روش با نتایج شبیه سازی در نرم افزار المان محدود آباکوس6.10 و نتایج تجربی دیگران مقایسه شده اند که یکدیگر را به خوبی تایید می نمایند.

بررسی روند بیابان زایی در منطقه ابوزیدآباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  مجتبی قرائتی جهرمی   فاطمه پناهی

دشت کاشان با اقلیم خشک و نیمه¬خشک یکی از دشت¬هایی است که با افزایش برداشت چشمگیر آب زیرزمینی در سال های اخیر روبرو بوده است. به¬طور میانگین افت سطح سفره-های آب زیرزمینی در بیست سال گذشته، سالانه 1/75متر بوده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و کلاس¬بندی تغییرات مکانی پارامترهای اقلیمی منطقه با استفاده از شاخص-های خشکی ترانسو، تداوم خشکسالی، دهک دوم (استمرار خشکسالی) و بارش استاندارد (spi)، طبقه¬بندی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی نظیر افت سالانه آب، ec و sar، شبیه سازی و پیش بینی پارامترهای مورد مطالعه با استفاده از نرم¬افزارهای arc gis، spss و surfer، و تهیه نقشه بیابان¬زایی بر اساس مدل imdpa می¬باشد. در این پژوهش از آمار اقلیمی سال¬های 1975 تا 2010 به صورت سه دوره16 ساله و 2 دوره10 ساله استفاده شده است. به طوری ¬که بتوان با استفاده از این نتایج برنامه¬ریزی صحیحی نسبت به بهره¬برداری از منابع آب زیرزمینی منطقه و تعیین نقاط با کیفیت و کمیت جهت استحصال آب و نیز مناطق بحرانی و غیر قابل شرب تدوین نمود. در نهایت برای نمایش روند بیابان¬زدایی، نقشه¬هایی از هر پارامتر و شاخص¬ در هر دوره تهیه شد. نتایج حاکی از آن است که منطقه مطالعاتی از نظر شدت رخداد بیابانزایی براساس شاخص اقلیم به پنج گروه: غیر قابل ملاحظه، کم، متوسط، شدید، بسیار شدید، و از نظر کمیت و کیفیت آب زیرزمینی به چهار گروه: کم، متوسط، شدید، بسیار شدید تقسیم شد.

بررسی تأثیر تغییرات عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی بر طوفان های گرد و غبار با استفاده از سنجش از دور (مطالعه موردی: مرکز و جنوب ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  سجاد خاموشی   فاطمه پناهی

با توجه به قرار گرفتن ایران در کمربند بیابانی جهان، بی نظمی های بارش، خشکسالی های متعدد و ضعف و زوال پوشش گیاهی یکی از مهمترین مخاطرات محیطی که هر ساله سبب بروز خسارت های فراوانی در بخش های مختلف می گردد، بروز پدیده طوفان های گرد و غبار است. پژوهش حاضر به بررسی طوفان های گرد و غبار به صورت سالانه و ماهانه در نواحی جنوبی و مرکز ایران در بازه زمانی 2002 تا 2009 پرداخته است. در این مطالعه که با استفاده از آمارهای سازمان هواشناسی ایران در 24 ایستگاه سینوپتیکی مرکز و جنوب ایران انجام شد، روزهای گرد و غباری با دو منشأ نزدیک و خارج از ایستگاه های سینوپتیکی استخراج گردید و پس از پایش سالانه و ماهانه طوفان ها، با استفاده از عناصر اقلیمی و شاخص گیاهی بارز شده (evi)، اقدام به پیش بینی طوفان های گرد و غبار با استفاده از رگرسیون چند متغیره گردید. سپس جهت بررسی الگوهای جوی منجر به وقوع یکی از شدیدترین موارد گرد و غبار، از داده های سینوپتیکی جو میانه و بالا، مدل رهگیری جریان باد جهت شناسایی مناطق منشأ و ردیابی طوفان های گرد و غبار و شاخص nddi جهت رهگیری طوفان های گرد و غبار با استفاده از تصاویر ماهواره ای در ایستگاه های لار، فسا و بوشهر که بیشترین تعداد روز گرد و غبار را در بین ایستگاه های مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند استفاده شده است. نتایج رهگیری جریان باد که با استفاده از مدل hysplit در شدیدترین روز گرد و غباری انجام شد، نشان می دهد که این تود? گرد و غباری نشأت گرفته از مناطق شمال غرب عراق و شرق سوریه بوده و با جهتی شمال غربی - جنوب شرقی وارد ایران شده است. نتایج پایگاه گردش جو میانه و بالا نشان می دهد که یک مرکز کم فشار قوی در شرق ایران و پرفشار در شمال آفریقا، باعث ورود گرد و غبار حداکثری به منطقه شده اند. در مجموع نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که؛ استفاده همزمان از اندازه گیری های زمینی، الگو های جوی، مدل رهگیری جریان باد و شاخص nddi قابلیت مناسبی جهت تشخیص مسیر حرکت و مدل سازی طوفان های گرد و غبار را دارا می باشد.

ارزیابی فرآیند بیابان زایی با تأکید بر پوشش گیاهی و شوری خاک با استفاده از سنجش از دور (مطالعه موردی: دریاچه نمک قم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  میثم فریدونی قره قانی   فاطمه پناهی

یکی از بحران¬های اکولوژیکی که جهان امروزه با آن درگیر است پدیده بیابان¬زایی است اما برای مهار این بحران نیاز به درک صحیح فرآیندهای آن است. امروزه پدیده بیابان¬زایی به عنوان یکی از بارزترین وجوه انهدام منابع طبیعی در جهان مطرح گردیده و طی چند دهه گذشته کوشش¬های فراوانی جهت مقابله با گسترش این پدیده صورت گرفته است. بنابراین مهم ترین هدف پژوهش حاضر، بررسی روند بیابان¬زایی با تأکید بر شاخص شوری خاک و پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر ماهواره¬ای و مطالعات صحرایی است. منطقه مطالعاتی بخشی از حوزه آبخیز دریاچه نمک است که از نظر سیاسی حد¬فاصل بین استان¬های اصفهان و قم است. این حوضه در قسمت مرکزی ایران واقع شده است و به دلیل شرایط اقلیمی خاص از لحاظ پوشش گیاهی فقیر و از پتانسیل فرسایش¬پذیری بالایی برخوردار است. جهت بررسی وضعیت شوری خاک، از کاربری¬های اراضی مختلف بسته به مساحت کاربری حداقل چهار نمون? خاک به عنوان چهار تکرار از دو عمق سطحی و زیرین برداشت شد و شاخص¬های ec و ph اندازه¬گیری شدند. سپس با استفاده از میان¬یابی (idw)، منطقه مورد مطالعه از نظر ec و ph خاک پهنه¬بندی شد. به¬منظور پایش کاربری اراضی تصاویر ماهواره¬ای لندست در سه دوره زمانی (1990-1975)، (2001-1990) و (2010-2001) به¬کار گرفته شد. فرمول¬های شاخص پوشش گیاهی (ndvi) و شاخص شوری بر روی تصاویر ماهواره¬ای اعمال شده و نتایج آنها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده¬های به¬دست آمده از مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه در نرم افزارspss (0/16) انجام گرفت. نتایج نشان داد که مقدار شوری خاک از دورترین نقطه به دریاچه به سمت مرکز دریاچه به¬صورت صعودی افزایش یافته و در مرکز دریاچه به اوج می¬رسد. نتایج مساحی سنجی نشان داد که سطح کویر نمک در طول دوره آماری افزایش یافته، سطح اراضی شوره¬زار افزایش محسوسی داشته، سطح اراضی مرتعی کاهش به¬سزایی داشته، سطح اراضی تحت تسلط ماسه بادی کاهش یافته و سطح اراضی کشاورزی افزایش قابل توجهی داشته است. مساحت پوشش گیاهی در سومین دوره آماری افزایش چشم¬گیری داشته است. همچنین سال 2001، اوج شوری خاک منطقه بوده و از آن به بعد مساحت پوشش گیاهی افزایش چشم-گیری داشته است. در نهایت مشخص شد از سال 1975 تا سال 2010 حدود 400 کیلومترمربع از مساحت منطقه به بیابان تبدیل شده است. در مجموع می¬توان نتیجه گرفت که در منطق? مورد مطالعه، سطح اراضی بیابانی رو به افزایش است و دو عامل شوری خاک و پوشش گیاهی عوامل تعیین کننده در ارزیابی بیایان¬زایی به¬شمار می¬روند، تصاویر ماهواره¬ای در بررسی مقدماتی و تشخیص روند بیابان¬زایی از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است.

بررسی تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر میزان شوری خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  نوید مرزبانی   ابوالفضل عباسعلی ولی

بیابان¬زایی یکی از مهم¬ترین بحران¬های امروز جهان است و به عنوان یک معضل گریبان¬گیر بسیاری از کشورهای جهان است، حفر چاه¬های عمیق و نیمه¬عمیق و رواج یافتن آنها و برداشت بی¬رویه از منابع آب زیرزمینی، موجب افت سطح آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق شده است. بررسی تغییرات شوری خاک به-ویژه در مناطقی با وسعت زیاد، گران و زمان¬بر است. استفاده از فناوری¬های جدید مانند دریافت و پردازش داده¬ها از طریق ماهواره و به¬کارگیری نرم افزارها می¬تواند در بررسی تغییرات کاربری اراضی مفید باشد. بررسی تغییرات شوری خاک تحت تأثیر تغییرات کاربری اراضی به ما کمک می کند که ببینیم این منطقه چه مقدار به سمت بیابان¬زایی پیش رفته و از حالت بهینه برای کشاورزی، مرتع، جنگل و ... فاصله گرفته است تا بدین ترتیب شاید بتوانیم با انتخاب روش صحیح قدمی در بهسازی منطقه برداریم. به¬منظور انجام این تحقیق، ابتدا سه دوره تصویر ماهواره¬ای مربوط به 30 سال اخیر را تهیه و میزان تغییرات شوری خاک و کاربری اراضی را با استفاده از نرم¬افزار erdas بررسی شد. سپس برای نمونه¬برداری خاک در هر کاربری حداقل چهار پروفیل به¬عنوان پنج تکرار از دو عمق سطحی و زیرسطحی برداشت شد. نمونه¬ها را به آزمایشگاه منتقل کرده و ec و ph خاک را با استفاده از عصاره یک به یک اندازه¬گیری می¬کنیم. نتایج نشان داد که مقادیر ec و ph در کاربری¬های اراضی مختلف در منطقه متفاوت است و آزمون های آماری این ادعا را ثابت می¬کند. در دوره 32 ساله پایش تصاویر ماهواره¬ای تغییرات کاربری اراضی نشان می¬دهد که مساحت هر کاربری نسبت به دوره قبل و بعد متغیر بوده است. به طوری که مساحت کاربری کشاورزی افزایش یافته و سپس ثابت شده است و کاربری صخره¬ای کاهش یافته و سپس ثابت مانده است و کاربری شهری تقریباً ثابت مانده است و اراضی تخریبی نیز افزایش چشم گیری داشته است و این امر گسترش شهر و تبدیل مراتع به کشاورزی را نشان می¬دهد. نتیجه تغییرات کاربری اراضی و نیز تغییرات ec و ph خاک، کاهش قابلیت اراضی و کاهش پتانسیل منطقه است. کاهش پتانسیل در منطقه موردمطالعه افزایش بیابانی شدن را در پی خواهد داشت، همچنین کاهش سطح سفره های زیرزمینی به دلیل افزایش تعداد حلقه های چاه بر روند بیابانی شدن می افزاید. بنابراین با جلوگیری از فعالیت هایی نظیر تبدیل مراتع و اراضی صخره ای به باغات و زمین¬های کشاورزی، تخریب پوشش گیاهی، چرای مفرط و ... از سرعت روند بیابان¬زایی در منطقه کاست.

بررسی اندرکنش خاک و سازه در گروه شمع ها (مطالعه موردی پایه های پل کابلی سد کارون 4)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده فنی 1393
  حجت موسوی   حسین غفارزاده

در صورت پاسخگو نبودن ظرفیت باربری زمین برای استفاده از شالوده¬های سطحی، استفاده از شمع¬ها بمنظور افزایش ظرفیت باربری و همچنین کاهش نشست بسیار موثر می باشد. بارهای وارده به شمع¬ها از نوع محوری، جانبی و لنگرهای خمشی می¬باشند. اندرکنش شمع-خاک تحت بارهای مختلف، بر ظرفیت باربری شمع ها موثر بوده و سه بعدی بودن ذاتی مسئله تعیین اندرکنش از طرفی و متفاوت بودن مشخصات سختی مصالح از طرف دیگر، بر پیچیدگی آن افزوده است. در دهه¬های اخیر با گسترش روش¬های عددی امکان تحلیل دقیق بسیاری از مسائل و مدل¬های پیچیده مثل گروه شمع فراهم گردیده است که می¬توان به روش تفاضل محدود، المان محدود و المان مرزی را نام برد. یافته های محققان در نتیجه ی کارهای عددی و تجربی حاکی از این می باشد که به هنگام استفاده ی شمع در گروه شمع ها، فشار نهایی جانبی خاک و شمع، متفاوت از فشار نهایی در حالت کاربرد شمع به صورت منفرد خواهد بود. الگوی رفتاری خاک برای خاک اطراف شمع¬ها، الگوی موهرکولمب خواهد بود. برای بررسی تأثیر شمع¬ها مجاور هم در رفتار یکدیگر، تغییرمکان¬های قائم و جانبی سرشمع ها در نظر گرفته خواهد شد. مدل موهر-کولمب در حالت کلی برای تخمین تقریب اولیه ای از رفتار خاک مناسب می باشد. در واقع این مدل بسط قانون اصطکاک کولمب، برای حالات عمومی تنش است. هدف از این تحقیق ، یافتن فاصله بهینه بین شمع¬ها در گروه شمع با حداقل نمودن نشست و تنش¬های وارده در ترازهای مختلف آب دریاچه¬ای که پل در بستر آن احداث می¬گردد، می¬باشد. در این راستا از اطلاعات ژئوتکنیکی منطقه مورد مطالعه استفاده شده و از نرم افزار flac3d جهت تحلیل داده¬ها استفاده گردیده است.

ارزیابی تاثیرات مورفومتری برخان ها بر پایداری آنها (مطالعه موردی : ریگ چاه جام)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  حجت موسوی   مسعود معیری

چکیده ندارد.