نام پژوهشگر: محسن خلیلی
محسن خلیلی حسن درویش
امروزه با توسعه شهر ها و گسترش کالبدی آنها ، تقاضای سفر های شهری ابعاد گسترده تری به خود گرفته است . هر روز بخشی از اوقات مردم در شهرهای بزرگ و متوسط در صف اتوبوس و تاکسی و راه بندانها تلف میشود . منابع اقتصادی زیادی نیز در نتیجه استهلاک وسایل نقلیه شخصی و مصرف سوخت به هدر می رود . آسیب های روانی ، جسمی و زیست محیطی این وضعیت کمتر از جنبه های اقتصادی مسئله نیست. همچنین محدودیت منابع در بر طرف سازی این نیاز در بخش حمل و نقل عمومی ، توجه به اثر بخشی اقدامات در سازمان ها و نهاد های مرتبط با این امر ضروری به نظر میرسد. بر اساس مطالعات جامع حمل و نقل درون شهری و نظر کارشناسان مربوطه ، یکی از راه حل های غلبه بر معضل ترافیک بسط و گسترش خدمات حمل و نقل عمومی درون شهری است که در راس آن ناوگان اتوبوسرانی قرار دارد. به منظور تداوم موفقیت ها و همچنین داشتن تصویری واقع گرایانه و محقق الوقوع و جذاب در سازمان اتوبوسرانی شهرداری قزوین همچنین افزایش هر چه بیشتر رضایت شهروندان از اداره امور ، مراقبت و بهره برداری صحیح از اتوبوس ها ، مینی بوس ها و خودروهای سازمان و همچنین توسعه و تکمیل تاسیسات مربوط از قبیل تعمیر گاه ها ،ترمینال ها ، افزایش کمی و کیفی تعداد وسائل حمل و نقل مسافر به طور دسته جمعی، به ترتیبی که از هر حیث، متناسب با احتیاجات عمومی شهروندان داشتن برنامه ریزی استرتژیک امری واجب مینماید. سیستم حمل و نقل همگانی بخش مهمی از یک سیستم حمل و نقل است که بهبود آن اثرات بسیاری در عملکرد کل سیستم خواهد داشت. عمده ترین جزء سیستم حمل و نقل همگانی، بخصوص در کشور ما شبکه اتوبوسرانی است. با توجه به این که اداره امور حمل ونقل از وظایف شهرداریها می باشد، تدوین برنامه ریزی استراتژیک سازمان اتوبوسرانی قزوین بر اساس مدل فیلیپس مساله اساسی مطرح شده در رساله پیش رو می باشد. در این رساله با استفاده از روش دلفی و پیمایش ، جمع آوری نظرات کارشناسان ، مسئولین و همچنین شهروندان شهر قزوین پیرامون اهداف ، نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصت ها و تهدیدات پیرامون سازمان صورت گرفته و بر همین اساس چشم انداز و ماموریت و استراتژی ها و پروژه های پیشنهادی به منظور ارتقاء جایگاه سازمان و رسیدن به سهم 35 در صدی از جابجایی مسافرت های درون شهری با تکیه بر حفظ و افزایش سطح کیفی خدمات در محدوده شهر قزوین و شهرک های اقماری ارائه گردیده است .
قاسم حبیب زاده محمدعلی تقوی
این پژوهش در پی آن است که نشان دهد عبدالکریم سروش چگونه حکومت دموکراتیک را نه تنها موافق ارزش های اسلامی نشان می دهد بلکه آن را ملازم با دین و دینداری مومنان معرفی می نماید. لذا سعی بر آن است با بهره گری از برخی نظریات عبدالکریم سروش که زمینه ساز نظریه حکومت دموکراتیک می باشند، مشخص شود وی چگونه بین آرای دینی خود و نظریه مذکور آشتی و ارتباط برقرار می نماید. سروش تلاش دارد با نظریه حکومت دموکراتیک دینی رضایت خلق و خالق همزمان به دست آید. او ابتدا حکومت دموکراتیک را بر اساس آموزه های دینی تبیین می کند اما در نهایت ماهیت این نوع حکومت گرایش به سمت حکومت های صرفاً دموکراتیک پیدا می نماید. به نظر می رسد برداشت هایی که سروش از دین در قالب نظریه های متعدد خود ارائه می دهد و تاکیداتی که در خصوص فرا دینی بودن نظراتی چون پلورالیسم دینی و معرفتی و حکومت دموکراتیک دینی خود دارد، همگی موید این امر می باشند که میان نگرش دینی و نظریه «حکومت دمکراتیک دینی» در آرای عبدالکریم سروش ارتباط مفهومی برقرار است؛ اما این نگرش دینی کاملاً به قرائت عرفی و تاریخمند و به عقلانیت خودبنیاد بشری متکی می باشد. ترتیب پژوهش این گونه خواهد بود که بعد از بیان مقدمه و کلیات طرح که فصل مستقلی را به خود اختصاص داده اند، در فصل دوم و نظرات سروش در باب معرفت دینی، مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم متکفل توضیح حوزه عمل دین از نظر سروش می باشد و در فصل چهارم که به تبیین حکومت دموکراتیک دینی پرداخته، چگونگی ارتباط نظریه حکومت دموکراتیک دینی که نظریه ای سیاسی محسوب می شود با نظریات دین پژوهانه سروش به بحث گذاشته شده است. در پایان نیز به جمع بندی و نتیجه گیری پرداخته شده است.
آرش منشی زادگان محسن خلیلی
دو رویداد بسیار مهم و تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران، انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی می باشند. این دو انقلاب که به فاصله حدود هفتاد سال از یکدیگر رخ داده اند باعث سرنگونی نظام های پیشین خود شده و نظام سیاسی جدیدی را مستقر کرده اند. اولین قانون اساسی ایران محصول انقلاب مشروطه و دومین قانون اساسی ایران نیز زاییده انقلاب اسلامی است. این دو قانون اساسی با وجود شباهت های فراوان، منجر به استقرار نظام های سیاسی نسبتا متفاوتی شدند. در این پژوهش قصد داریم نظریه حکومتی برآمده از این دو انقلاب را بررسی و سپس مقایسه کنیم. در این راه با بهره گیری از نظریه حکومتی برنارد کریک و شاخص های آن و با تکیه بر متون مذاکرات مجلس شورای ملی اول و مجلس خبرگان قانون اساسی به تحلیل نظریه حکومتی برآمده از انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی می پردازیم.
سعید رضا حسینی محراب حسین اطهری
این رساله با هدف جستجوی ویژگی های نظام سیاسی مطلوب در اندیشه های سید حسین نصر شکل گرفته است. از آنجایی که در نزد سنت گرایان و از جمله دکتر نصر، تصریحات آشکار در مورد مباحث سیاسی و به بیان بهتر مباحث مشخصا مرتبط با فلسفه سیاسی کمتر یافت می شود، این جستجو مستلزم تبیین دقیق آرای ایشان بود تا از این طریق امکان دستیابی به دلالت ها و قابلیت های اندیشه ای، پیرامون ویژگیهای نظام سیاسی مطلوب وی فراهم گردد. از این رو در این رساله جهت بررسی مولفه ها، عناصر و اجزاء گفتمان سنت گرایی سید حسین نصر و استخراج ویژگی های نظام سیاسی مطلوب او، از مدل جستاری توماس اسپریگنز بهره برده شد. این مدل به ما کمک کرد که علاوه بر بازسازی منطق درونی اندیشه دکتر نصر، آرای او را در پرتو اوضاع زمانه تحلیل کرده و به این ترتیب نه تنها زمینه های شکل گیری و تکوین این گفتمان را دریابیم، بلکه در پروژه فکری وی ویژگی های نظام سیاسی مطلوب را استخراج نماییم. بررسی اندیشه سید حسین نصر بر مبنای چارچوب تئوریک اتخاذ شده،به نتایج ذیل منجر شد:به نظر می رسد گفتمان سنت گرایانه سید حسین نصر در پاسخ به بحران قداست زدایی از جهان(از میان رفتن پیوند میان معرفت و امر قدسی) قوام یافته است. از منظر او، دلیل بروز این بحران، گسست از سنت(قداست زدایی از معرفت و اصالت فرد) است. آرمان نصر به مثابه راه حل یا تصویرسازی برای نظام سیاسی مطلوب، عبارت از بکارگیری فلسفه جاودان و ایجاد الگویی برآمده از جاودان خرد است که از طریق احیای سنت در دوران متجدد و تلاش برای قداست بخشی دگرباره به معرفت به دست خواهد آمد.
سیدحسین سیدی محمدطاهر احمدی شادمهری
با توجه به اهمیت نقش نهادها بر رشد اقتصادی، در این تحقیق سعی شده است تا تاثیر شاخصهای بی ثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی در ایران مورد آزمون قرار گیرد. شاخص های بی ثباتی سیاسی مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: شاخص خطر بروز درگیریهای داخلی، شاخص خطر بروز درگیریهای خارجی، شاخص خطر بروز تنشهای قومی و شاخص ثبات دولت، که به عنوان متغیرهای نهادی در مدل رشد در کنار سایر متغیرهای رشد وارد شده است. ایستایی سریهای زمانی با استفاده از آزمون دیکی فولر بررسی گردیده و سپس معادله مدل با استفاده از حداقل مربعات معمولی برآورد گردیده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شاخصهای ثبات دولت و خطر بروز درگیریهای خارجی دارای اثر مثبت بر رشد اقتصادی می باشند، اما معناداری اثر شاخصهای خطر بروز درگیریهای داخلی و خطر بروز تنشهای قومی بر رشد اقتصادی تایید نمی گردد.
محمد داوود قیومی مرتضی منشادی
بحث نوسازی سیاسی از بسیاری جهات جزء جدایی ناپذیر جریان اصلی نظریه پردازی اجتماعی و سیاسی جهان بویژه کشورهای درحال توسعه مثل افغانستان است . بررسی سابقه نوسازی سیاسی در افغانستان نشان می دهد که ساختار قومیتی یکی از چالشها و موانع فراروی نوسازی سیاسی بوده است که سنت گرایی تجدد ستیزی تعارضات قومی فقدان نخبگان متعهد و حکومت متعلق به یک قوم خاص نیز متآثر از ساختار قومیتی جامعه افغانستان بوده که برفرایند نوسازی سیاسی پیامد منفی گذاشته است . همچنین با توجه به اینکه هرگونه تعبیری از ماهیت سنت گرایی ، تجدد ستیزی با فرایند نوسازی سیاسی در تاریخ معاصر افغانستان مرتبط خواهد بود در این رساله این دو موضوع را در کنار هم به بررسی و تحلیل گرفته ایم . نکته قابل ملاحظه در تاریخ سیاسی افغانستان خصوصا در تاریخ معاصر این کشور اینست که قوم مداری و فقدان انسجام و هماهنگی نخبگان حاکم مدافع نوسازی سیاسی بزرگترین چالش فراروی تحقق نوسازی سیاسی بوده است به این علت ما کمتر حکومتی را در تاریخ معاصر افغانستان داریم که از منافع ، هویت و حقوق تمامی اقوام و اقلیت های مذهبی و نژادی نمایندگی کند. کشمکش های قومی و ضعف نخبگان حاکم بالای روند نوسازی سیاسی در افغانستان تأثیر گذار بوده است که به اهم این دشواری ها و معضلات در متن رساله اشاره شده و نیاز به تذکر مجدد آنها نیست . در تاریخ اندیشه های سیاسی و اجتماعی افغانستان ، اندیشه برتری نژادی و قومی از اندیشه های رایج بوده است . این اندیشه موجب شده تا میان اقوام و سایر اقلیت های اجتماعی ومذهبی روابط ، اعتماد و تفاهم متقابل وجود نداشته و مانع نوسازی سیاسی افغانستان شده . تصور نابرابری اقوام و برتری یکی بر دیگری برای روند نوسازی سیاسی عواقب سیاسی و اجتماعی ناگواری داشته و منازعات و توطعه سازی های آشکار و پنهان بسیاری را بر علیه یکدیگر به همراه آورده است . تسلط یک قوم یا نژاد بر دستگاه دولتی سرچشمه نارضایتی ها و رنجشهای قومی و عدم شکل گیری اجماع ملی نخبگان سیاسی بوده است . نخبگان سیاسی و فرهنگی افغانستان نیز کمتر توانسته اند خودرا از تأثیرات قوم مداری و سنت گرایی ، تجدد ستیزی برکنار داشته و منشآ نوسازی سیاسی و گذار از تصور برتری قومی ووحدت ملی و جامعه مدنی شوند. اغلب نخبگان سیاسی در گذشته به دلیل اینکه از وحدت و اجماع میان گروهی برخوردار نبودند نتوانستند نقش درخوری را در روند نوسازی سیاسی و پیشرفت افغانستان ایفا کنند. ازینرو فرضیه اساسی ما در این رساله نیز این است که با توجه به مشارکتی که همه اقوام در نظام سیاسی کنونی افغانستان دارند با تضعیف قومیت و اجماع نخبگان سیاسی مهمترین زمینه های تحقق نوسازی سیاسی در افغانستان عملی می شود
حسن زرگری سنقز محسن خلیلی
در این پایان نامه بر پایه پژوهش کیفی و با بهره گیری از روش خوانش متن و و همچنین کاربست رهیافت عصبیت ابن خلدون به دلایل ظهور و سقوط دودمان قاجاریه پرداخته شده است. وی برای هر دولت عمری یکصد و بیست ساله (حدودا سه نسلی) در نظر می گیرد. هر دولت از پنج مرحله استقرار، خودکامگی، اوج قدرت، زوال و سقوط عبور می کند. و این همان نظریه ای است که به عنوان سیر تطور دورانی تاریخ از آن نام می برند. در این پایان نامه یازده متن تاریخ نگارانه شانزده سفرنامه داخلی و خارجی و چهارده متن خاطرات داخلی و خارجی مربوط به روزگار قاجار از منظر رهیافت عصبیت ابن خلدنی بازخوانی و باز تفسیر شده است.
علی سلیمانپور محسن مدیرشانه چی
تفسیر عقلانی دیانت با هدف ایجاد هماهنگی و سازگاری میان اسلام با اندیشه های نوگرایانه و دموکراتیک غربی در گفتمان مشروطه خواهی نجم آبادی و نائینی به نظر می رسد مهم ترین تلاش صورت گرفته در قالب نظم گفتمان مشروطه خواهی باشد که رساله حاضر درصدد برآمده تا ابعاد مختلف آن را بازنمایی و تحلیل کند. غیریت سازی در رابطه گفتمان های رقیب، مفصل بندی هر یک از گفتمان های مخالف و اجرای تجربی تحلیل انتقادی فرکلاف در سطوح سه گانه متن، کردار گفتمانی و کردار اجتماعی بخشی از ابتکارات به عمل آمده در این پژوهش هستند. ماحصل بررسی مزبور اجمالاً این است که؛ شیخ هادی نجم آبادی و علامه نائینی هر یک با مبانی نظری و روش شناسی مختلف و به گونه ای متفاوت از یکدیگر قادر به حل تعارضات ناشی از مدرنیته و مدنیّت غربی با شریعت اسلام بوده اند. بر این اساس، رویکرد عقل گرایانه نجم آبادی را می توان در پیوستگی و تأثیرگذاری بر گفتمان های خردگرایی مدرن ارزیابی نمود در حالی که تفسیر عقلانی دیانت در اندیشه فقهی نائینی دارای بیشترین هم پیوندی و ارتباط با گفتمان های خردگرایی سنتی (فقهی) معاصر است، مبحثی که البته می تواند موضوع رساله ای مستقل باشد
فهیمه راعی محسن خلیلی
جکیده تمام نما در دسترس نمی باشد
سعید محمدی گماری محسن خلیلی
سیاست خارجی نوعی پویش رفتار خارجی دولتهاست که براثر تعامل میان متغیرهای داخلی و بین المللی آنان به وجود می آید. براین اساس سیاست خارجی هر کشور متأثر از عوامل ثابت و متغیر آن و شرایط و مقتضیات نظام بین الملل شکل می گیرد. کاربست و قابلیت مدل، به ظرفیت و جامعیت آن در دسترسی به نتیجه بستگی دارد که به کمک آن بتوان به شناختی از موضوع یا موضوعات مورد اشاره نائل آمد و همچنین آنگاه باید ابداع، شناخت و تسلط بر مدل را جزئی جدایی ناپذیر و عنصر اساسی و شاکله شکل دهنده دانست. این درحالی است که بسیاری از پژوهشها در حیطه علوم انسانی بطور عام و رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل به صورت خاص، تبیین های توصیفی صرف صورت پذیرفته است. در این راستا پژوهش حاضر تلاش می نماید با رویکردی مدل محور تأثیرعوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی ایران را با مقایسه ناهمانندیهای دوران پهلوی (1357ـ 1332) و جمهوری اسلامی ایران (1384 ـ 1357) بررسی نماید. فرضیه نگارنده آن است که «به نظر می رسد گوناگونی در جهت گیریها و نقشهای موجود در سیاست خارجی ایران در دو دوره پهلوی دوم (1357ـ1332) و جمهوری اسلامی ایران (1384ـ1357)، برآمده از ناهمانندیها در عرصه عوامل متغیر در سیاست خارجی ایران بوده است». پژوهش حاضر در پنج فصل تنظیم گردیده است. فصل نخست، نگارنده به اصول کلی پژوهش پرداخته است. فصل دوم به تشریح چارچوب تئوریک پژوهش اختصاص داده شده است و الگوی مورد نظر نویسنده را به دست می دهد. فصل سوم و چهارم به عنوان اضلاع اصلی پژوهش به شمار رفته و نگارنده در این بحث به شرح عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی ایران در دو دوره مورد بحث می پردازد. فصل ششم حاصل کوشش نگارنده در چهار فصل گذشته بوده و به نتیجه گیری و مقایسه عوامل متغیر در دو دوره پیش رو می پردازد.
هادی صیادی محسن خلیلی
: با پایان جنگ ایران و عراق، جهت گیری های سیاست خارجی ایران نیز تغییر یافت. تغییر سیاست های اصولی ایران از اواخر جنگ نمایان بود. اما این تغییر و تحول در سیاست خارجی ایران تحولات برون گفتمانی نبود، بلکه تحولات درون گفتمانی محسوب می شد و در قالب گفتمان آرمان گرایی با رگه هایی از واقع گرایی صورت می پذیرفت. این امر در حالی انجام می گرفت که تحولات ملی، منطقه ای و بین المللی، سیاست خارجی ایران را تحت تاثیر قرار داده بود. لذا، با پایان جنگ ، جمهوری اسلامی فرصت پیدا کرد با انتخاب گزینه های سیاسی بسیار گسترده نسبت به آنچه که جنگ میسر می ساخت خط مشی واقع بینانه تری را اتخاذ نمایند. این جریان در قالب دکترین ام القرای جهان اسلام متجلی گردید. درواقع، دکترین ام القرا، سبب می شد، چنین گمان شود که باطن ایدئولوژیک سیاست خارجی ایران، تغییر چهره نداده است؛ ولی، در عمل، رویه سیاست خارجی ایران، سرگرم تغییر و باسازی خود شده بود
مهدی عباسی شاهکوه مهدی نجفزاده
پژوهش حاضر بر اساس نظریه ی میگدال به ناکارآمدی دولت در جهان سوم پرداخت که ناشی از ماهیت جامعه ای قدرتمند است که رودرروی آن قرار دارد. این رابطه در مورد دولت و جامعه ی پیشامدرن، در ایران نیز مصداق داشت که وجود رهبران و زعمای مختلف اجتماعی، بازتاب شبکه ای بودن جامعه ی ایران بود. در فقدان دولت قاهره، جامعه ایرانی عرصه تاخت و تاز قدرتمندان اجتماعی شده و با وجود دولت مستبد، عرصه سیاست، محل چانه زنی دولتمردان و سروران اجتماعی بر سر بقاء و منافع بوده است. در پی وقوع انقلاب مشروطیت، دولت بیش از پیش تضعیف شد و جامعه نیز با هرج و مرج مضاعفی روبرو گردید و با ورود جنگ جهانی به داخل کشور، حیات تنها کشور شیعی را با چالش مواجه ساخت و همین امر موجب استقبال جامعه ی شبکه ای از ظهور شخصیتی مقتدر شد. با روی کار آمدن دولت پهلوی اول، ساخت دولت مدرن و سیاست هایی مبتنی بر مدرنیزاسیون، سکولاریسم و ناسیونالیسم آغاز شد؛ سروران سنتی جامعه ی ایران در مقابل این تغییرات به اشکال گوناگون مقابله می کردند، اما ناسازگاری آنان راهکارهای مختلفی برای تداوم بقا پیش پای آنان قرار می داد. پهلوی اول در مقابل مقاومت های سنت گرایان مجبور به استفاده از قدرت سرکوب گری شد که از یک سو عدم اقتدار این دولت را حکایت می کرد و از سوی دیگر، نشان می داد که جامعه نمی خواهد توان ایستادگی اش در برابر دولت را از دست بدهد، به همین جهت از قواعد کنترل رفتاری توسط دولت سر باز می زد؛ اما شدت استفاده از زور توسط حکومت جامعه را وادار به فرو رفتن در لاک دفاعی کرد. دولت پهلوی اول که از توان لازم برای کنترل اجتماعی برخوردار نبود، پس از حمله ی متفقین به سرعت سقوط کرد و جامعه دوباره به سمت آنارشی حرکت کرد.
سمیرا وحیدی محسن خلیلی
مقدمه و هدف: با توجه به معضل وابستگی و تحمل در بیماران مصرف کننده اوپیوئیدها، همچنین با توجه به ناکار آمدی درمان های موجود و توصیه علوم جدید به درمان ترکیبی دارویی بیماری ها در فارماکولوژی مدرن، در مطالعه حاضر به بررسی اثر ترکیبی والپروات و متادون بر وابستگی و تحمل به مورفین پرداخته شده است. مواد و روش ها: نود و هشت سر موش سوری انتخاب و به گروه های: سالین، مورفین، متادون، والپروات، والپروات+متادون به ترتیب با نسبت های مساوی، 2 به 1 و 1 به 2 تقسیم شدند. به جز موش های گروه سالین بقیه گروه ها دوزهای افزایشی مورفین را به مدت 8 روز پیاپی دریافت کردند. در گروه درمانیِ اکتساب 30 دقیقه قبل از تزریق مورفین داروها تزریق می گردید. اما در گروه بیان فقط در روز هشتم نیم ساعت قبل از تزریق مورفین دارو تزریق می شد. برای اندازه گیری تحمل از آزمون غوطه وری دم استفاده شد. نهایتاً برای بررسی وابستگی به دنبال تزریق نالوکسان به مدت نیم ساعت حیوانات مشاهده رفتاری می شدند. نتایج: رفتار پرش به عنوان شاخص ترین علامت وابستگی کاهش معنی داری را در گروه درمانی والپروات2+متادون1 نسبت به گروه های دیگر در فرایند اکتساب و بیان نشان داد. همچنین در گروه های والپروات و متادون1+والپروات2 اکتساب و بیان تحمل نسب به گروه مورفین کاهش معنی داری پیدا کردند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد ترکیب دو داروی والپروات و متادون، خصوصاً با نسبت 2 به 1 در کاهش وابستگی و تحمل به مورفین دارای اثربخشیِ بیشتری می باشد.
عصمت یاقوت پور زهرا کیاسالاری رینه
مقدمه و هدف : از مهمترین معضلات مصرف مزمن اپیوئیدهایی مانند مورفین بروز دو پدیده تحمل و وابستگی می باشد. به همین دلیل در این تحقیق به بررسی اثر ترکیبی متادون و هالوپریدول بر اکتساب و بیان تحمل و وابستگی به مورفین در موش های سوری نر پرداخته شده است. مواد و روش ها : 98 سر موش سوری نر از نژاد nmri انتخاب و در 2 گروه اکتساب و بیان قرار گرفتند. هر گروه به 7 زیر گروه شامل: سالین، مورفین، متادون، هالوپریدول، متادون+هالوپریدول، نسبت -2به1متادون+هالوپریدول و نسبت 1به 2متادون+هالوپریدول تقسیم شد. همه موش ها با دریافت دوزهای افزایشی مورفین به مدت 7 روز معتاد شدند. تمامی داروها در گروه اکتساب 30دقیقه قبل از تزریق مورفین در مدت 7روز و در گروه بیان 60 دقیقه قبل از تزریق مورفین در روز هشتم (روز تست) تزریق می شدند. برای بررسی تحمل، در روز تست، 30دقیقه قبل و بعد از تزریق مورفین آزمون درد با آب داغ انجام می شد. جهت بررسی وابستگی با تزریق نالوکسان، موش ها به مدت 30دقیقه مشاهده رفتاری می-شدند. نتایج : تزریق مزمن مورفین موجب القای تحمل و وابستگی در موش ها گردید. درصد حداکثر اثر ممکن به عنوان شاخص تحمل، در 2 گروه اکتساب و بیان، در ترکیب دارویی متادون1+هالوپریدول2 نسبت به مورفین افزایش معنی داری پیدا کرد. همچنین در بررسی وابستگی، کاهش بارز رفتارهای سندرم ترک شامل تعداد دفعات پریدن، ایستادن، لیسیدن اندام های جلویی و اسهال در گروه های درمان ترکیبی مشاهده شد. نتیجه گیری : به طورکلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که احتمالا ترکیب دارویی متادون و هالوپریدول، خصوصا با نسبت 1به 2درکاهش تحمل و وابستگی به مورفین از اثربخشی تک تک داروها موثرتر می باشد.
محسن خلیلی عباس صالح اردستانی
شناسایی اولویتهای ساختاری در هر یک از حوزه های مورد مطالعه در اجرای فرآیند توانمندی سازیارائه ساختار سازمانی مناسب برای هر یک از خوزه های مورد مطالعه جهت ایجاد سازمانی توانمندبا توجه به ابزار سنجش بکار رفته در این پایان نامه از روش زمینه یابی ( نظر سنجی ) استفاده خواهد شد. عصر جدید شرایط متفاوتی را برای سازمانها رقم زده است گذر از انقلاب ابزاری به نیروی انسانی جای خود را به این نگرش و تفکر داده که کارکنان شرکت سازمان هستندو بخش اصلی گردش کار در گروههای انسانی رخ میدهد بنابراین نه تنها مدیران باید از مهارتهای رهبری برخوردار باشند بلکه کارکنان نیز باید روشهایی را بیاموزند که به سمت خود رهبری پیش بروند. مفهوم مدیریتی نوینی که تغییرات جهانی بوجود آورده «توانمند سازی کارکنان» است که در این پایان نامه تلاش شده تاثیر سه مولفه ساختار سازمانی یعنی پیچیدگی و تمرکز و رسمیت را بر روی مولفه های توانمندسازی یعنی خود اثر بخشی و خودسامانی و پذیرفتن نتایج شخصی و معنادار بودن مورد بررسی قرار گیرد.
محمد دلاوری محسن خلیلی
رسایل مشروطیت مهمترین منبع شناخت مشروطه خواهی است. نگارنده با بازخوانی 41 رساله ی موافقان مشروطیت، سعی در نشان دادن وجوه اشتراک و افتراق این رسایل داشته و بدین منظور به استفاده از چارچوب نظری وضع مطرود، وضع مطلوب و شیوه تحول پرداخته است. منظور از وضع مطرود آن چیزی است که باید کنار گذاشته شود، وضع مطلوب آن چه پذیرفتنی است و باید به آن دست یافت و شیوه تحول حکایت از چگونگیِ تحول و روشی است که از طریق آن می توان از وضع مطرود به مطلوب رسید. به منظور تفسیرِ رسایل، رساله های میرزاملکم خان به عنوان برجسته ترین روشنفکر عهد ناصری راهنمای عمل قرار گرفت و به نسبت سنجیِ رساله های موافقان مشروطیت و رسایل میرزاملکم خان خواهیم پرداخت .در مقوله وضع مطرود، بیشترین همسانی میان رساله های موافقان مشروطیت و رسایل ملکم خان، مشاهده می شود. در زمینه ی وضع مطلوب، مفاهیم طرح شده در رسایل موافقان مشروطیت چهره ی اسلامی به خود گرفته؛ در شیوه ی تحول هرچند از نظر شکلی در مفاهیم اصلی مشابهت وجود دارد، اما تغییری در درون مایه ی مباحث صورت گرفته است.
ابوالفضل فصیحی وحید سینایی
فرایند شکل گیری دولت مدرن در افغانستان علاوه بر عوامل داخلی، متأثر از عوامل فراملی بوده است. در این پژوهش نقش عوامل فراملی در فرایند دولت سازی در افغانستان در سه مقطع تاریخی 1881 تا 1973، 1973تا 1992 و دوران پس از 11 سپتامبر 2001 مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش عوامل فراملی در فرایند دولت سازی در افغانستان در مقاطعی تأثیرگذار و در مقاطعی تعیین کننده بوده اند. درواقع، در دوره ی اول (1973-1881) عوامل فراملی نقشی تأثیرگذار داشته اند. در دوره ی دوم (1992-1973) عوامل فراملی نقشی تأثیرگذار و تعیین کننده داشته اند و در دوره ی سومی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت (2009-2001)، عوامل فراملی نقشی تعیین کننده در فرایند دولت سازی در افغانستان داشته اند
حسین جعفرزاده بهابادی محسن خلیلی
سیاست خارجی خط مشی ها، یا اقدامات برنامه ریزی شده ای است، که تصمیم گیرندگان یک کشور به منظورِ نیل به اهداف خاصی که بر حسب منافع ملی تعریف شده اند، در صحنه بین المللی به اجرا می گذارند. عوامل زیادی از جمله جمعیّت، اقتصاد، ایدئولوژی و وضعیت اقتصادی در تعیین خط مشی های سیاست خارجی موثرند. علاوه بر عوامل تأثیرگذار بالا، این افراد هستند که در نهایت با تصمیم گیری های خود مسیر سیاست خارجی را مشخص می کنند. خصوصیات شخصی، ایستارها، ارزشها و برداشت های افراد در اتخاذ تصمیمات موثرند. هالستی سیاست خارجی را به چهار جزءِ سمت گیری، نقش های ملی، هدف ها و اعمال تقسیم می کند. بررسی این مولّفه ها در بیانات و مکتوبات آیت الله خامنه ای (1388-1368) نشان می دهد که ایشان در سیاست خارجی، بر دو سمت گیری عدم تعهّد در برابر قدرت های بزرگ و اتّحاد و ایجاد ائتلاف با جهان اسلام تأکید دارند. همچنین از دیدگاه آیت الله خامنه ای، جمهوری اسلامی ایران در صحنه ی بین المللی، باید ایفاگر نقش های ملی سنگرانقلاب، مبارزه با امپریالیسم، مدافع اسلام، دولت سرمشق، توسعه داخلی، دولت مستقل، ضدیّت با صهیونیسم و رهبر و حافظ منطقه، باشد. همچنین آیت الله خامنه ای در سیاست خارجی، برتحقّق اهداف کوتاه مدّتِ وحدت و یکپارچگی داخلی، امنیت ملی، استقلال میهن و رفاه اقتصادی تأکید دارند. ترویج ارزش ها، تضعیف مخالفان جزء اهداف میان مدت و ایجاد یک نظم جهانی مبتنی بر ارزش های اسلامی را می توان از جمله اهداف بلندمدت در سیاست خارجی از دیدگاه آیت الله خامنه ای دانست.
سمیرا جوانمرد مرتضی منشادی
دولت نهادی است که وظیفه اداره کشور را بر عهده دارد و از حاکمان و حکومت شوندگان تشکیل می یابد. دولت ها انواع مختلفی دارند؛ از دولت های استبدادی و مطلقه تا مردم سالار. پایه ی شکل گیری هر دولتی نیز متفاوت است. در این پژوهش هدف ذکر انواع حکومت ها و بررسی پیرامون آن ها نیست، بلکه تنها به دو نوع دولت حقوقی و منتظم پرداخته می شود. اصل و اساس و مبنای شکل گیری دولت حقوقی، قانون و نظام حقوقی مدون می باشد. در حالی که در یک حکومت خودکامه و استبدادی، این رأی و نظر سلطان است که به تصمیمات دولت و دستگاه حکومتی معنا می بخشد. یعنی تمام امور حول محور شاه یا حاکم شکل گرفته و معیار عدالت، انصاف و قانون،نظر حاکم می باشد.دولت حقوقی، همان گونه که از نام آن پیداست دولتی است که بر مبنای قانون عمل می کند و تصمیمات دولت و اعضای آن توسط حقوق محدود می شود. جامعه و دولت هر کدام از حقوق مخصوص به خود برخوردارند و هیچ یک، حق تجاوز به حقوق دیگری را ندارند؛ اما دولت منتظم، عنوانی است که بیشتر در منابع و رسایل روشنفکران قاجاریه مورد استفاده قرار گرفته است و منظور از آن، دولت اصلاح طلب و انتظام بخشی است که هدفش در درجه اول انجام اصلاحات اجتماعی و فرهنگی در کشور می باشد. لذا به منظور رسیدن به اهداف خویش به دنبال شاه مقتدر و مصلحی است که کشور را در مسیر پیشرفت و توسعه سوق دهد. بنابراین در سایه ی چنین پادشاه و دولتی است که جامعه ای پیشرفته و آرمانی شکل می گیرد. در این پژوهش هر دو نوع دولت مورد اشاره (حقوقی و منتظم)، با ذکر خصوصیات آن ها، در دو روزنامه عصر قاجار (قانون و کاوه) که هر دو با فاصله چندین دهه در خارج از ایران منتشر می شد، مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. بنابراین نتایج آماری به دست آمده نشان می دهد که روزنامه قانون بر دولت حقوقی و روزنامه کاوه بر دولت منتظم تمرکز داشته است. در نتیجه، روزنامه هایی که محصول شرایط سیاسی اجتماعی متفاوت از هم و در واقع هر یک از آن ها حاصل یک دوره حساس و تنش زا در کشور بودند، دو نوع دولت متفاوت را مد نظر داشتند.
فاطمه دانشورمحمدزادگان سیداصغر کیوان حسینی
فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی و پایان یافتن نظام دوقطبی به تغییر و بازتعریف ماهیت روابط اروپا و آمریکا (معروف به روابط فراآتلانتیکی) منجرگردید. اگرچه آمریکا به تنها ابرقدرت جهان تبدیل شد، اما پیامدهای برچیده شدن نظام دوقطبی و بحران های منطقه ای امنیت اروپا را تهدید می کرد. در این شرایط موفقیت در هم گرایی اقتصادی، اروپاییان را ترغیب به استقلال نظامی و سیاسی گرداند. روندی که با بروز برخی اقدامات توازن طلبانه با ایالات متحده آمریکا مقارن گردید. این توازن طلبی از طرق غیرنظامی و غیرمستقیم بوده و بر بسترهای اقتصادی و فرهنگی تأکید داشت، لذا به تعبیر برخی «توازن طلبی نرم» نام گرفت. در این پژوهش پس از تعریف و ارزیابی نظریه توازن طلبی نرم که ریشه در نظریه ی واقع گرای توازن قدرت دارد، به بررسی رفتارهای تقابل گرایانه اروپا در برابر آمریکا در دوران جنگ سرد و پس از آن پرداخته، سپس با تأکید بر «سیاست خارجی و دفاعی اروپا» و «پرونده ی هسته ای ایران»، انگیزه ها و سازکارهای توازن طلبی نرم اروپایی در مقابل آمریکا توصیف و تحلیل می شود. در این گذار جلوه های آمریکاستیزی اروپایی نیز مورد توجه قرار می گیرد.
زهرا سلیمانی پور اصغر کیوان حسینی
دولت شوروی به رغم داشتن داعیه رهبری سبک زندگی ممتاز و همراه با موفقیت های چشمگیر نتوانست به آرمان های خود چه در مرکز و چه در اقمار جهت توسعه اقتصادی و سیاسی دست پیدا کند. روند رو به افول این کشور مدتی پیش از فروپاشی آغاز گردیده بود. گورباچف با هدف تاخیر در زوال کشورش به ترسیم گلاسنوست و پروستریکا به عنوان راهکارهای برون رفت از بحران سیاسی و اقتصادی پرداخت، اما اوضاع شوروی وخیم تر از آن بود که این گونه اصلاحات یارای مقابله با روند اضمحلال آن را داشته باشند. از زمان فروپاشی شوروی، رهبران روسیه سعی دارند تا ضمن ایجاد دولتی قدرتمند در داخل و سروسامان دادن به مشکلات کشور، در عین حال جایگاه این کشور را در عرصه نظام بین الملل بهبود بخشند. دهه اول حیات روسیه جدید، تمرکز بر اصلاحات داخلی و همسوسازی آن با هنجارها، نهادها و چارچوب های برخاسته از نظم لیبرالی وجود داشت و پس از آن با قرار گرفتن نام این کشور در رده ِشرکایِ ملل متمدن غرب، تلاش مضاعفی برای ارتقای موقعیت با بکارگیری تمام ظرفیت های داخلی و فعال سازی ابزارهای دیپلماتیک به کار گرفته شد. برخورد منافع روسیه و غرب در حل چالش-های بین المللی با بروز جنگ های داخلی در بوسنی آغاز شد و اوج گیری آن در بحران گرجستان و سوریه در زمان کنونی قابل مشاهده است. رهبران روسیه در طول سال های پس از جنگ سرد با انتقاد از نظم تک قطبی به محوریت آمریکا و تاکید بر چندجانبه گرایی به دنبال ایجاد دنیای چندقطبی هستند که در آن روسیه به یکی از مراکز عمده قدرت تبدیل گردد. لذا در شرایط حاضر که امکان رویارویی و تقابل مستقیم با آمریکا برای روسیه و کشورهایی امثال آن وجود ندارد، این کشورها در صدد ایجاد موازنه نرم قدرت، جهت کاهش توانایی و خنثی سازی اقدامات و نیات هژمون هستند. در این مسیر آنچه که به نظر می رسد نقش به سزایی در موفقیت و پررنگ شدن سیاست های تعدیل کننده قدرت از نوع نرم آن در سیاست خارجی روسیه داشته است، ارتقای جایگاه آن کشور در نظام بین الملل بوده است. بنابراین در این پژوهش به دنبال تبیین ارتباط سیاست حداکثرسازی موقعیت در پیدایش توازن طلبی نرم روسیه در سال های پس از جنگ سرد هستیم.
فرزانه برناه محسن خلیلی
سرزمین ایران، در جنگ جهانی اول، صحنه ی منازعه ی قدرت های جهانی قرار گرفت و بی طرفیِ اعلام شده ی رسمی اش، نادیده انگاشته شد. مسآله ی کانونی پژوهش این است که وجود کدام زمینه ها و دلایل، سبب شد راهبرد بی طرفی ایران، شکسته شود و همچنین از میان دلایل نقض، کدام یک از اهمیت بیشتری برخوردارند؟ برای حل مساله ی محوری پژوهش، می بایست از سطح رخدادهای تاریخی صرف فراتر رفت و با تکیه بر یک الگوی نظری که برساخته شده از دانش روابط بین الملل و حقوق بین الملل است و نیز با بهره گیری از درون مایه ی اسناد تاریخی(بیش از 500 برگ اسناد منتشرشده و منتشرنشده) به نتایجی دست یافت که نقض بی طرفی ایران را به طرزی مستدل موجه سازند. سپس کوشش می شود درون مایه ی اسناد موجود، با بهره گیری از آن چه که در الگوی نظری ساخته شده است، بازخوانی و بازتفسیر گردد. همچنین جهت جلوگیری از تکراری بودن و داشتنِ نوآوری ، در این پایان نامه از روش ترکیبی استفاده می شود: الگوسازی، تحلیل اسنادی(کارکرد آشکار و پنهان اسناد)، کدگذاری و بسامدشماری.
محمود باهوش فاردقی محسن خلیلی
از یازده سپتامبر و فراهم شدن زمینه ی تحقّق افکار استراتژیست های نومحافظه کار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومت های چالش ساز هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راهبرد نوین امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. نومحافظه کاران، با تمرکز بر راهبرد تغییر رژیم های چالش گر (حذف حکومت های ستیزه جو/ ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه ی عملیّاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. امّا، ایجاد دولت جانشین، به عنوان «دولت سرمشق»، چالشی بود که گام بعدی آمریکاییان را در یک ْدست سازی سیاسی در منطقه ی خاورمیانه دچار مشکل نمود. آمریکا پس از حذف طالبان در افغانستان، در چارچوب تدوین قانون اساسی جدید و تلاش برای مهار قدرت، به نفع دولت مرکزی، برای مهندسی ساختار قدرت و حکومت در افغانستان طبق راهبردها و سیاست های منطقه ای آمریکا دست به اقدام زد. ماهیتِ سیاست خارجی آمریکا، گسترش و بازتولید مداومِ دکترینِ لیبرالیسم دموکراتیک است. تنظیم قانون اساسی به منزله ی نفی گذشته و ردّ نظام سیاسی قبلی است. تنظیم قانون اساسی پدیده ای است هم سو با سیر بین المللی یک سنّت سیاسی یا پدیده ای که متعلّق به تکامل و رواج یک فرهنگ سیاسی بین المللی است. در این پروسه، ارزش هایی که از تجربه های تاریخی کشورهای خاصّ سرچشمه و در همان چارچوب تاریخی شکل گرفته اند از کشوری به کشور دیگر سیر می کنند و در این نقل وانتقال تعمیم می یابند؛ یعنی، یک نظام حقوقی از آن ها متبلور می شود که کشورهای بعدی، همان نظام را وارد فرهنگ سیاسی خودشان می کنند و می کوشند نظام سیاسی جدیدی بر اساس آن برقرار سازند و آمیزه¬های لیبرالی دموکراتیک در قانون اساسی افغانستان ازجمله این عوامل می¬باشند. از این رو سوال این پژوهش این بوده است که: سرشتِ آموزه ایِ (لیبرال دموکراسی) سیاست خارجی آمریکا، درفرآیند دولت سازی نوین افغانستان، بر فرآیند و درون مایه ی قانون اساسی نوین افغانستان(1382)، چه کارسازی هایی(تأثیرات) داشته است؟ که ما در ضمن تطبیق قوانین اساسی مختلف افغانستان (از نظر روند تصویب و درون¬مایه) با اتصال سه مبحث ملت-دولت¬سازی، دولت سازی و سیاست¬های آمریکا در افغانستان بعد از 11سپتامبر و نیز قانون اساسی-نویسی نوین در این کشور به سوال این پژوهش پاسخ دهیم.
مهدی خوش رفتار مهدی نجف زاده
پژوهش حاضر بر پایه تحلیل گفتمانی و بر اساس مدل پاتر و وترل به گنجینه تفسیری محمدرضا پهلوی و دگرهای هویتی وی پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که چهار عنصر سرمنشاء بیگانه هراسی وی در طول دوره زمامداری اش بوده است. چپ گرایان، مذهبیون، کشورهای عربی و غرب چهار عنصر یاد شده هستند که در نمودهای زبانی محمدرضا پهلوی نمایان گشته است. نتایج همچنین نشان می دهد این عناصر چهارگانه از منزلت یکسانی در ذهن و زبان شاه برخوردار نیستند و در حالی که کشورهای خیالی در زمره حیث های خیالی وی قرار می گیرند، چپ ها و کشورهای غرب به ویژه کشورهای انقلابی عرب حیثی واقعی دارند. بر عکس مذهبیون به واسطه برداشت های او از رابطه مدرنیزاسیون و امر دینی عمدتاً واقعیتی فراموش شده تلقی شده اند. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهد در حالی که شاه نسبت به کشورهای عربی از دیدگاه سروریت فرهنگی ایرانیان نگاه می کند بر عکس نسبت به کشورهای غربی عمیقاً دچار ضعف بودگی است. همچنین شاه نسبت به گروه های چپ رویکردی ایدئولوژیک اما نسبت به کشورهای عربی و غربی عمدتاً رتوریک دارد. در همه چهار عنصر بیگانه هراسی محمدرضا پهلوی، نگره های شخصی، تاریخی و تمدنی نقش داشته اند به نحوی که نگره های شخصی وی به کشورهای غربی سرمنشاء سیاسی و نسبت به کشورهای عربی سرمنشاء تمدنی دارد. افزون بر این که شبیه به همه ایرانیان موضعی دوگانه نسبت پیرامون خود دارد که گرایشات رفتاری دوگانه و اسکیزوفرنیک را بازتاب می دهد. بر اساس تحلیل گنجینه رفتاری محمدرضا شاه می توان دریافت، عکس العمل های وی نسبت به عناصر چهارگانه متفاوت بوده است و در حالی که رویکرد سرکوب را در برابر چپ ها در پیش می گیرد، از به حاشیه راندن مذهبیون، افزایش قدرت نظامی در برابر کشورهای عربی و ادغام فرهنگی و تمدنی در گفتمان غرب دفاع می کند.
ایوب فرخنده محمد جواد رنجکش
چکیده وقایع یازده سپتامبر باعث اولویت بخشی به دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آمریکا گردید، بطوریکه بعد از این وقایع مرکز اطلاع رسانی ائتلاف در سال 2001 و اداره ارتباطات جهانی در سال 2003 تأسیس شدند. آمریکا برای همراهی خود در جنگ علیه تروریسم نیاز به همکاری کشوری قدرتمند همچون چین داشت و چین هم از این فرصت پیش آمده حداکثر استفاده را جهت تأمین منافع ملی خود برد. بعد از حمله آمریکا به افغانستان و عراق وجهه و تصویر آمریکا در میان جوامع بین المللی علی الخصوص متحد خود چین به شدت افول پیدا کرد. با روی کارآمدن اوباما، وی مترصد بازسازی وجهه آمریکا و همچنین تقویت دیپلماسی عمومی از طرق مختلف مانند سخنرانی و استفاده از ابزارهای نوین فن آوری جهت تصویرسازی مثبت از آمریکا در جهان بود تا بتواند رهبری قدرت نرم آمریکا بر جهان را احیا کند. دولت آمریکا در فاصله 2012-2001 بعد از وقایع یازده سپتامبر تقویت دیپلماسی عمومی خود را در قبال دولتهای دیگر بویژه قدرتهای بزرگی چون چین را در سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داد که در این راستا چند مولفه نقش مهمی در تقویت دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال چین ایفا کردند، این مولفه ها شامل دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی رسانه ای و دیپلماسی مبادله می باشد. در دیپلماسی فرهنگی دولت آمریکا از فرهنگ برندسازی، اشاعه فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی در چارچوب صنعت فیلم سازی در چین بهره برد و در دیپلماسی رسانه ای، آمریکا سعی در دور زدن فیلترینگ چین و مخابره کردن اخباری علیه منافع ملی چین و همچنین ارائه تصویری مثبت از آمریکا و اینکه این کشور قربانی تروریسم است، بود. در دیپلماسی مبادله دانشجویان چینی بیشترین دانشجویان خارجی مشغول تحصیل در آمریکا را شامل می شوند و این تعداد با توجه به آمارهای داده شده در متن، هر سال نسبت به سال قبل افزایش می یابد. در چارچوب دیپلماسی مبادله، انجمن کتابداران چین و آمریکا، مبادله استاد بین دو کشور و همچنین تأسیس بنیادهای آموزشی با همکاری دو کشور از مهمترین برنامه های آمریکا در دیپلماسی مبادله است. در کل اجرایی شدن این سه ویژگی در برنامه های دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال چین سبب بهبود تصویر و وجهه آمریکا در دوره اوباما نسبت به بوش در میان مردم و دولت چین شد.
داریوش پایسته محسن خلیلی
در پژوهش حاضر بسامد و جهت گیری بُن پارهای مقوله ی سیاست خارجی در کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره ی دبیرستان در سال های 1360-1368 و 1384-1392 بررسی گردید. بنیانِ پژوهش، توصیفی کمّیِ مقایسه ای و از نوع تحلیل محتوای تطبیقی است. جامعه ی آماری، کتاب های علوم اجتماعی و تاریخ و جغرافیا دوره ی متوسطه در سال های 1360تا1368 و 1384تا1392 را در برگرفت. مولفه های درونیِ سیاست خارجی به چهار بُعد تجربی، ایدئولوژیک، تشریفاتی و استنتاجی، تقسیم و سپس 59 شاخص برای مفهوم سیاست خارجی، ابداع گردید. سئوال اصلی پژوهش عبارت بود از چیستی جایگاهِ بن پار های سیاست خارجی از حیث اندازه و جهت در کتاب های علوم اجتماعی دوره ی متوسطه ی تحصیلی سال های 1360 تا 1368 و 1384 تا 1392 . از درون سوال بنیادین تحقیق، بیست سوال با ماهیّتِ کمّی، طرّاحی و سپس کوشش شد 19 انگاره برای پاسخ به آن سوالات مطرح شود. ابزار گردآوری داده ها، کتابخانه ای و آماری بود. فراوانی هر یک از شاخص ها، مدِّ نظر قرار گرفت و با استخراج بسامد هریک از مقولات، نتایجِ به دست آمده حاکی از آن بود که در دوره ی 1360 تا 1368 با برشماری 1659 فراوانی، بیشترین توجه به شاخص های بُعد ایدئولوژیک و کمترین توجه به شاخص های بُعد استنتاجی بوده است. در دوره ی 1384 تا 1392 با برشماری 633 فراوانی، بیشترین توجه به شاخص های بُعد تجربی و کمترین توجه، به شاخص های دو بُعد استنتاجی و تشریفاتی بوده است. در مجموعِ دو دوره نیز، بُعد ایدئولوژیک با 42%، بیشترین سهم، و کمترین بسامد از آنِ بُعد تشریفاتی با 7% از کل فراوانی ها، بوده است. در مقایسه ی دو مولفه ی دولت محور و مردم محور، تک نشینیِ مقوله ی دولت محوری در کتاب های درسی مشهود است. نتیجه ی دیگر آن بود که در کتاب های درسیِ دوره ی اول، از «دیگری» به عنوان تهدید یاد می شود. اما، در دوره ی دوم، این نگرش تعدیل می یابد. مجموع بررسی ها نشان داد که تغییر وضعِ موجود جامعه ی بین الملل و تغییرِ درون مایه ها و رفتارهای نظام بین المللی، آرمانِ مشهود و مستترِ کتاب های درسی است.
سوده خسروی محسن خلیلی
انقلاب اسلامی ایران یکی از مهمترین انقلاب های قرن بیستم است. در این زمینه پژوهشهای زیادی انجام گرفته است و صدها مقاله و کتاب در این باره نوشته شده است این پدیده از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. از مهمترین مسائل و جنبه های این انقلاب،ایدئولوژی است. در این بایان نامه برای شناخت ماهیت ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران، از کارکردهای ایدئولوژیک در مدل ژان بشلر، استفاده می کنیم. با استفاده از دو روش کمی و کیفی برای بررسی و بازنمایی کارکردهای ایدئولوژی در هر یک از متن های زمینه ساز انقلاب اسلامی استفاده می شود. به عبارتی با تحلیل هر یک از متن های به طور جداگانه، در نهایت بر اساس روش توافق و اختلاف جان استوارت میل مشخص می شود که کدام کارکرد، بیشترین و کدام کارکرد ایدئولوژیک، مدل ژان بشلر کمترین کاربرد را در متن های انقلابی داشته است.
ماجده حائری محمدعلی تقوی
یکی از مباحثی که در زمینه سیاست مطرح می¬شود، رابطه آن با اخلاق است. به طور کلی چهار نوع رابطه را میان اخلاق و سیاست می¬توان متصور شد: جدایی اخلاق و سیاست، یگانگی اخلاق و سیاست، تبعیت اخلاق از سیاست و اخلاق دو سطحی. اگر بپذیریم که میان اخلاق و سیاست رابطه وجود دارد، باید مشخص شود این رابطه در چه حوزه¬هایی از سیاست مطرح است. این حوزه¬ها را بر حسب کارگزار می¬توان به دو دسته تقسیم کرد: «اخلاق شهروندی» و «اخلاق شهریاری»، که «فضیلت سیاسی» متضمن هر دوی این مفاهیم می¬باشد. در این پژوهش مفهوم فضیلت سیاسی در نهج البلاغه بررسی می¬شود. پس از بیان مباحث نظری در زمینه رابطه اخلاق و سیاست و مفاهیم پژوهش، با بازخوانی نهج البلاغه، دیدگاه امام علی (ع) در زمینه این دو مفهوم تبیین می¬گردد. سوال اصلی پژوهش عبارت است از این که: «نهج البلاغه امام علی (ع) مبیّن چه دیدگاهی درباره اخلاق شهریاری و فضیلت سیاسی است؟» فرضیه پژوهش نیز این گونه مطرح شده است که: «از منظر نهج البلاغه، 1. چون اعمال سیاستمداران معطوف به مصلحت عمومی و متضمّن مسئولیت در قبال جمع است، ضوابط اخلاقی حاکم بر آن با ضوابط اخلاق فردی مردم عادی تا حدی متفاوت است؛ 2. از آن جا که دولت باید هدفی اخلاقی داشته باشد و سعادت جمعی را تامین کند، حضور سیاسی متعهدانه، چه در مقام سیاستمدار و چه در مقام شهروند، ضرورت دارد.» کلید واژه¬ها: اخلاق، اخلاق شهریاری، سیاست، فضیلت سیاسی، نهج البلاغه
راضیه آزادوار سیدمحمدعلی تقوی
مسلمانان در برخورد با غرب و مدرنیته سه رویکرد از خود نشان داده اند: غرب گرایی، اصلاح گرایی و سنت گرایی. سنت گرایان خود به دو دسته افراطی و اعتدالی قابل تقسیم اند که دسته اول خواستار نفی کلیت مدرنیته در قالبی یکپارچه است و دسته دوم برخی از جنبه های تمدن غرب به ویژه در زمینه تکنولوژی و سخت افزاری را می پذیرد. گروه سوم اصلاح گرایان نامیده می شوند که بر سازگاری ایده ها و نگرش های دینی با هویت مدرن باور دارند. در این پایان نامه، نگرش سیاسی سید محمد خاتمی و حسن روحانی که دارای سابقه اجرایی و همچنین آثار مکتوبی در عرصه سیاست هستند، مورد ارزیابی قرار می گیردو به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت که برداشت خاتمی و روحانی از مدرنیته و دین چه تاثیری بر دیدگاه ایشان در باب نظام سیاسی و به طور مشخص مواردی مانند مبنای مشروعیت حکومت، کارکردهای دولت، نهادهای حکومتی و نیز حقوق شهروندی نهاده است. در اندیشه سید محمد خاتمی اصلی ترین مسئله، بحران تفکر، آزادی بیان و اندیشه است.او به عنوان سیاستمداری با گرایش فکری اصلاح گرایانه به بازسازی اندیشه سیاسی اسلامی بر مبنای یافته های عقل و دستاوردهای تمدن مدرن باور دارد. در مقابل،روحانی معضل فرهنگی را در صدر بحران ها می داند و همانند سنت گرایان بر این نظر است که اسلام ناب قادر به پاسخگویی به تمامی مشکلات بوده و همه حوزه های زندگی بشری را دربرمی گیرد. ویاسلام را بی نیاز از سایر مکاتب دانسته و بهره گیری از دستاورد سایر تمدن ها را عمدتاً به حوزه های تکنیکی و نهادی به منظور افزایش کارآمدی محدود می کند.
شیده مرگدری عباس احمدی
پیوند انسان با گیاهان همواره با رمز و رازهایی ناشناخته همراه بوده است و همیشه انسان سعی نموده تا با استفاده از اطلاعات پیشینیان و تجربیات علمی و عملی خود رازهای دنیای اسرارآمیز گیاهان را کشف کند و برای رفع نیازهای خویش به طبیعت روی آورده و درمان آلام خود را با آسان ترین راه ها یعنی از گیاهان انتخاب نموده است. علم شناسایی و استفاده از گیاهان دارویی به قدمت عمر انسان است. گنده تلخه securigera securidaca (l.) degen & drofl گیاهی است از خانواده نخودیان (leguminosa) که بومی نواحی شمال شرقی ایران می باشد. این گیاه در طب عوام به عنوان پایین آورنده قند خون بکار می رود. دانه های گیاه گنده تلخه در پاییز 92 از تهران خریداری شده و در هر باریوم دانشکده داروسازی دانشگاه آزاد واحد علوم دارویی تهران مورد شناسایی قرار گرفت. سپس پودر شده و عمل عصاره گیری روی آنها انجام شد. عصاره گیری از دانه ها با حلال های اتانول، دی کلرومتان و تتراکلرید کربن صورت گرفت. و عصاره حاصل برای تزریق به موش ها به rat به دانشگاه شاهد تهران برده شد. و اثر فارماکولوژی آنها بررسی شد و عصاره حلال های اتانول، دی کلرومتان و تتراکلرید کربن از نظر اثر ضد دیابتی و قند چربی با هم مقایسه شد.
محمد رفعتی محسن خلیلی
بنیاد دولت مطلقه در ایران با کودتای 1299 شکل گرفت. پس از سقوط دولت رضاشاه وقفه ای چند ساله در این نوع از دولت پدید آمد. با وقوع کودتای 28 مرداد 1332، دولت مطلقه به شیوه ای متفاوت بازتولید شد و دستاوردهای آن را به بستری متفاوت هدایت کرد. اهمیت اصلیِ دو کودتا، در همین شکل دهی به دو نوع متفاوت از دولت بوده است. دولت مطلقه نوساز، زاده ی کودتای 1299 و دولت مطلقه ثبات ساز، مولود کودتای 1332 بوده است. در کودتای 1299 نوسازی اولویت پیدا کرد و در کودتای 1332 حفظ دستاوردهای کودتای 1299 مورد توجه قرار گرفت. دولت برآمده از کوتای 1299 بیشتر به سیاست داخلی پرداخت و حاصل آن سیطره زدایی از نیروهای خارجی بود؛ در حالی که دولت پس از کودتای 1332 با اهمیت دادن به سیاست خارجی به سمت دست نشاندگی حرکت کرد. نگارنده برای تشریح و توضیحِ وجوه ناهمانند دو کودتا از نظریه ی دولت مطلقه ی جان فرانکو پوجی که سازگاری بیشتری با شرایط ایران دارد بهره برده است.
محسن خلیلی حمیدرضا خالصی فرد
این پایان نامه مروری بر خواص و کاربردهای تکانه زاویه ای اسپینی و مداری نور، و معرفی برخی از کاربردهای آنها است. با استفاده از معادله موج پیرامحوری نشان می دهیم که اندازه حرکت زاویه ای نور به بخش های اسپینی و مداری تجزیه می شود. برخی از روش های مختلفی که تاکنون برای تولید این باریکه ها به کار گرفته شده اند معرفی شده است. همانند صفحات فازی مارپیچ (spp)، تمام نگارهای با طرح چنگالی، عدسی های استوانه ای، صفحه های با بار توپولوژی معین (q-plate) و نمونه های دارای دوشکستی عرضی دائمی. در این پایان نامه برخی از کاربرد های این پرتوها در تله اندازی ذرات میکروسکوپی و دوران آنها مرور می شود. چرخش و جهت گیری ذرات دوشکستی در میدان الکتریکی نور، چرخش ذرات دوشکستی در یک باریکه نوری با قطبش بیضوی و همچنین انتقال اندازه حرکت زاویه ای مداری نور به ذرات جاذب، بررسی انتقال اندازه حرکت زاویه ای کل (اندازه حرکت اسپینی و مداری) به این ذرات جاذب، چرخش کنترل شده ی ذرات در الگوی تداخلی مارپیچ مورد بررسی قرار گرفت. در این کاربرد ها، از انبرک نوری برای تله اندازی ذرات، و برای تولید اندازه حرکت زاویه ای مداری اغلب از تمام نگار ها و یا عدسی های استوانه ای استفاده شده است. در این پایان نامه پس از مرور روش های انتقال تکانه زاویه ای نور به ذرات میکروسکوپی، در ادامه سعی کردیم با استفاده از پرتوهای حامل اندازه حرکت زاویه ای مداری ،به عنوان هم زن نوری، مخلوط شدن دو سیال در یک کانال میکرونی را بررسی کردیم . مشاهده شده است هنگامی که پرتو پرتوان لیزر آرگون با شیشه های تبادل یون شده برهمکنش می کند ناحیه برهمکنش می تواند به یک باریکه گاوسی با قطبش دایره ای، تکانه زاویه ای مداری منتقل کند که ما از این نمونه ها برای انتقال اندازه حرکت زاویه ای مداری به پرتو استفاده کرده ایم. برای ساخت کانال های میکرونی از روش لیتوگرافی نرم بر پایه (pdms) استفاده کردیم. ساخت میکروکانال و مشاهده مرز کاملا مجزا دو سیال با موفقیت انجام شد ولی متاسفانه چرخش یا مخلوط شدن این دو سیال مشاهده نگردید. در ادامه، تصمیم گرفتیم که از این پرتوها برای دوران ذرات جاذب میکروسکوپی استفاده کنیم. که برای این منظور ابتدا از گلبول های قرمز خون به عنوان ذرات جاذب استفاده کردیم و سپس ذرات پلی استایرن با ابعاد مختلف از تا این آزمایش را تکرار کردیم، ولی چرخشی برای این ذرات مشاهده نشد. از آنجا که منبع لیزری که برای پرتو حامل اندازه حرکت زاویه ای استفاده کردیم لیزر پوینتر( ) بوده است، این احتمال می رود که توان پایین نور لیزر و همچنین جذب پایین ذرات به اندازه ای نبوده که چرخش این ذرات را ممکن سازد. تکرار این آزمایش و تکرار چرخاندن ذرات با توان های بالاتر، به سبب آسیب دیدن لیزر پرتوان آرگون و افت توان آن که عدم امکان ساخت کامل شیشه های تبادل یون شده را در پی داشت، ممکن نبوده و توقف پروژه را در مراحل پایانی در پی داشت.
محمد میرزایی ازندریانی محسن خلیلی
پارکینسون یک بیماری شایع نورودژنراتیو می باشد که با مرور زمان علائم آن بد¬تر می شود. در حال حاضر درمان بیماری پارکینسون بر اساس درمان علامتی می¬باشد وباعث توقف پیشرفت بیماری نمی¬شود. با توجه به اثرات نوروپروتکتیو و آنتی اکسیدان تریگونلین بر روی اعصاب، این مطالعه با هدف بررسی و اندازه¬گیری اثرات محافظت کنندگی تریگونلین بر روی مدل تجربی بیماری پارکینسون طراحی شده است. در این تحقیق از تزریق یک طرفه داخل استریاتال دوز پائین6- هیدروکسی دوپامینجهت القای بیماری پارکینسون در موش صحرایی استفاده شد. موش های بیمار شده بوسیله تزریق یک طرفه داخل استریاتال دوز پائین 6- هیدروکسی دوپامین، باتزریق داخل صفاقی تریگونلین به میزان 100 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن مورد درمان قرار گرفتند. حیوانات یک هفته قبل از شروع آزمایش و در پایان هفته دوم بعد از جراحی مورد آزمایش رفتاری قرار گرفتند. در پایان مطالعه مغز حیوانات جدا شده و جهت بررسی بافتی آماده شد. در موش های آسیب دیده باتزریق یک طرفه داخل استریاتال دوز پائین 6- هیدروکسی دوپامین رفتار های چرخشی بارز و کاهش بارز تعداد نورون های رنگ آمیزی شده با نیسل در قسمت متراکم جسم سیاه سمت چپ مشاهده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد درمان با تریگونلین قبل از ایجاد ضایعه می تواند اثرات نوروپروتکتیو و آنتی آپوپتوتیک در مقابل 6- هیدروکسی دوپامین داشته باشد و می تواند به عنوان درمان در مراحل اولیه بیماری پارکینسون استفاده شود.
ابوالقاسم شهریاری محسن خلیلی
حقوق اساسی دربردارنده ملاک هایی است که اعضای جامعه را توانا می سازد تا به استناد بدان در برابر دست اندازی های دولت، مقاومت کنند؛ بنابراین، سیاسی ترین حوزه حقوق عمومی است. اما آنچه ایجادکننده این توانایی در میان اعضاء جامعه است، نه وجود آن به صورت مجموعه قوانین مصوب تحت لوای قانون اساسی، بلکه آگاهی بدان ها است. آگاهی به حقوق اساسی سدی در برابر تمامیت خواهی دولت است. این آگاهی در خلاء شکل نمی گیرد و نظریه پردازان متغیرهای مختلفی را به عنوان ایجادکننده و افزایش دهنده آگاهی از حقوق معرفی کرده اند. متغیر مستقل در این تحقیق که به روش پیمایش انجام گرفته، سرمایه اجتماعی انتخاب گردید. متغیرهای تساهل سیاسی و تساهل مذهبی از نظریه عام گرایی-خاص گرایی پارسونز، حضور در حوزه عمومی از هابرماس، نظریه آموزش رسانه ای باتوجه به تأثیرگذاری رسانه های جمعی در دوران معاصر، در کنار متغیرهای زمینه ای سن، جنسیت، وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، مقطع تحصیلی و دانشکده محل تحصیل، به عنوان متغیرهای میانجی انتخاب گردیدند. دو متغیر مقطع تحصیلی و دانشکده، برای سنجش آموزش رسمی در حوزه حقوق اساسی انتخاب گردید. نتایج حاصل از معادله ساختاری نشان می دهد که بیشترین سهم را در آگاهی از حقوق اساسی به ترتیب سرمایه اجتماعی، تساهل مذهبی، تساهل سیاسی و دانشکده دارا هستند. یافته دیگر پژوهش این است که نوع سرمایه اجتماعی موجود در جامعه مورد مطالعه، درون گروهی است که نزد نظریه پردازان این حوزه، نوع نامناسب سرمایه اجتماعی محسوب می شود و سرمایه اجتماعی برون گروهی که نوع مناسب سرمایه اجتماعی معرفی گردیده و تأثیر بیشتری نیز بر آگاهی یابی دارد، وضعیت مطلوبی ندارد؛ یعنی، جامعه مورد مطالعه دارای ویژگی های گماین شافت است. پیامد چنین وضعیتی سبب خاص گرایی شده است که نمود بارز آن را در نامناسب بودن تساهل سیاسی و مذهبی می توان مشاهده نمود. دولت نیز در چنین جامعه بسته ای، تمایلی به اجرای حقوق اعضای جامعه خود نخواهد داشت
سعیده قاسمی دولت آبادی محمدحسن قوسیان مقدم
بهبود متابولیسم گلوکز و کاهش ریسک ابتلا به دیابت تایپ 2 در اثر مصرف کافئین گزارش گردیده است. امروزه گلی بن کلامید به طور شایع در درمان دیابت مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر درمانی ترکیب کافئین و گلی بن کلامید بر میزان قند و چربی های سرم در موش های دیابتی نوع 2 می باشد.
اعظم جعفری فرد محسن خلیلی
چکیده مقدمه و هدف: در مطالعات متعددی مشاهده شده است که دیازپام موجب کاهش گلوکز سرم و کاهش ابتلا به دیابت نوع 2 می شود. از سویی امروزه از گلی بن کلامید به طور شایع در درمان دیابت استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر درمانی ترکیب دیازپام و گلی بن کلامید بر میزان قند و چربی های سرم در موش های دیابتی نوع 2 می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه32 موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به چهار گروه دیابتی, دیابتی درمان شده با گلی بن کلامید, دیابتی درمان شده با دیازپام و ترکیب گلی بن کلامید و دیازپام تقسیم شدند. دیابت نوع 2 از طریق تزریق mg/kg 60 استرپتوزوسین به صورت تک دوز القا گردید. دوز دارویی گلی بن کلامید mg/kg285/0 و دیازپام mg/kg 1 و دوز ترکیب درمانی 50? دوز های قبلی بود. درمان بعد از اثبات دیابت تا روز 16 ادامه یافت. میزان گلوکز سرم و پروفایل چربی موش ها در پایان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: مطالعه حاضر نشان داد که ترکیب درمانی گلی بن کلامید و دیازپام با 50? دوز درمانی سبب کاهش معنادار گلوکز سرم نسبت به گروه کنترل در روزهای 9 و 16 شد (05/0>p) درمان ترکیبی سبب افزایش معنادار hdl و نسبت hdl به ldl سرم گردید(05/0>p) در حالی که این تغییرات در گروه های تحت درمان با گلی بن کلامید و دیازپام به تنهایی مشاهده نشد. نتیجه گیری : درمان ترکیبی گلی بن کلامید و دیازپام سبب بهبود کنترل گلوکز سرم گردیده و می تواند موجب تغییرات مفید بارزی در میزان hdl سرم موش های دیابتی شود. واژگان کلیدی: دیابت نوع 2، دیازپام، گلی بن کلامید، ترکیب درمانی، گلوکز سرم، لیپید های سرم
ساناز نظری محسن خلیلی
چکیده مقدمه و هدف : با توجه به اثرات کاهنده سرترالین بر قندخون سرم و استفاده گسترده گلیبنکلامید در درمان بیماران دیابتی، این مطالعه اثرات درمانی ترکیب سرترالین و گلیبنکلامید بر میزان قند و چربی های سرم در موش های دیابتی نوع 2 را مورد بررسی قرار داده است. مواد و روش ها : در این مطالعه تعدادی موش صحرایی نر چهار گروه دیابتی، دیابتی درمان شده با گلیبنکلامید، سرترالین، ترکیب گلیبنکلامید و سرترالین تقسیم شدند. دیابت از طریق تزریق استرپتوزوسین به صورت تک دوز القاء گردید. درمان پس از اثبات دیابت تا روز 16 ادامه یافت. میزان گلوکز سرم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: تحقیق حاضر نشان داد که ترکیب درمانی گلیبنکلامید وسرترالین و درمان با سرترالین به تنهایی، سبب کاهش معنادار گلوکز سرم گردید . همچنین در این دو گروه افزایش معنادارhdl و نسبت hdl به ldl سرم و کاهش ldlمشاهده گردید. درمان ترکیبی گلیبنکلامید وسرترالین سبب بهبود کنترل گلوکز سرم گردیده و میتواند سبب تغییرات مفید بارزی در پروفایل چربی موش های دیابتی گردد. واژگان کلیدی: دیابت نوع 2، سرترالین، گلی بن کلامید، ترکیب درمانی، گلوکز سرم، لیپیدهای سرم
محسن خلیلی
چکیده ندارد.