نام پژوهشگر: زهرا شکری
زهرا شکری فاطمه تهرانی
la notion d’équivalence est un concept clé de la pratique et de la théorie de la traduction. cependant, l’équivalence reste toujours une notion confuse. en effet, peu de chercheurs en théorie de la traduction continuent de nos jours à rechercher les principes de l’équivalence au niveau des signes de deux langues comme le faisait déjà sain augustin au quatrième siècle et comme le faisait encore, dans les années soixante, george mounin. il faut noter que la traduction n’est pas la recherche d’équivalences statiques au niveau des signes et de leurs signifiés, mais qu’il s’agit d’un phénomène pragmatique qui met en jeu des facteurs extralinguistique dynamiques. la traduction vise à fournir des équivalences à des signes insérés dans des situations spécifiques. le premier chapitre, en s’appuyant sur les travaux des différents théoriciens, sera consacré aux diverses perceptions de la notion de traduction et d’équivalence. nous allons définir ce qu’est la traduction. nous aborderons plus particulièrement les problèmes posés par l’équivalence lexicale et la place qu’elle occupe au sein de l’activité traduisante. parmi les catégories du lexique, on va se focaliser sur les adjectifs et leurs traductions en persan. le deuxième chapitre porte sur les particularités des adjectifs en français et en persans. dans les textes littéraires, les adjectifs semblent constituer une part non négligeable du vocabulaire mis en jeu. dans le troisième chapitre, on a choisi comme corpus une œuvre littéraire, l’argent d’emile zola, puisque c’est une œuvre descriptive qui emploie de nombreux adjectifs. en analysant les trois premiers chapitres de ce roman et sa traduction en persan (le corpus étant volumineux, on s’est limité aux 200 premières pages du roman), on cherchera à identifier les stratégies que le traducteur a employées pour traduire en persan les adjectifs français.
زهرا شکری امین رستمی
در این پایان نامه، یک روش ساده، مناسب، بی خطر و سازگار با محیط زیست برای سنتز آلفا-آمینونیتریل ها از تراکم آلدهید، آمین و تری متیل سایلیل سیانید در دمای اتاق و در آب به عنوان حلال و پیش برنده، گزارش شده است. در این روش انواع آلدهیدهای آروماتیک دارای استخلاف های الکترون-دهنده و الکترون-کشنده و آمین های نوع اول و نوع دوم، برای سنتز ساختارهای متنوع آلفا-آمینونیتریل ها بکار برده شده است. نتایج بدست آمده از این روش، از نظر بازده و سرعت واکنش با روش های دیگر که از کاتالیزگر استفاده کرده اند قابل مقایسه می باشد.
زهرا شکری میرخالق ضیاتباراحمدی
مشارکت بهره برداران در قالب تشکل های آب بران، در برنامه ریزی، طراحی، احداث و بهره برداری و نگهداری مناسب از شبکه های آبیاری و زهکشی، نقش بسزایی در رفع مشکلات طرح های آبیاری و زهکشی، بهبود وضعیت شبکه ها و بهبود کارایی و اثر بخشی آبیاری داشته و از موضوعات مهم در توسعه و تحول جوامع رو به رشد می باشد؛ در پروژه مدیریت جامع آب و خاک البرز، با توجه به سیاست های راهبردی و حمایت بانک جهانی، تشکیل تشکل های آب بران از اهداف کلیدی پروژه است. جمعیت مورد تحقیق، اعضای هیات مدیره ی 19 تشکل آب بر محدوده پروژه البرز در استان مازندران بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه ای بود که اعتبار آن با استفاده از کرونباخ-الفا، 73/0 محاسبه شد. برای طراحی این پرسشنامه، با استفاده از روش دلفی و نظر متخصصین باتجربه کشور، مولفه های موثر در ارزیابی تعیین و در قالب ده شاخص دسته بندی و وزن دهی شد. شاخص "پایداری" که هدف اصلی تشکیل تشکل ها بر اساس سند پروژه می باشد، اولویت اول، دو شاخص "ضرورت ایجاد تشکل" و "اطلاع رسانی و آموزش"، اولویت دوم و شاخص های "تعریف وظایف" و "رضایتمندی" اولویت سوم تعیین شدند. تعداد 103 پرسشنامه توسط اعضای هیات مدیره تشکل ها تکمیل شد. برای اطمینان از صحت پاسخ ها، تکمیل پرسشنامه به شیوه پرسشگر فعال انجام شد. تشکل ها براساس شاخص های ده گانه رتبه بندی شدند. دستاوردهای پژوهش نشان داد که از نظر آب بران عضو تعاونی های مورد تحقیق، تا این مرحله تشکیل تشکل ها موفق بوده و اطلاع رسانی و آموزش، ضرورت ایجاد تشکل، تعریف وظایف و پایداری به ترتیب با اوزان 326/0، 292/0 و266/0 و 239/0 به عنوان اثرگذارترین شاخص ها بر موفقیت تشکل ها شناخته شدند. لذا در طرح های آینده، برای رسیدن به یک تشکل موفق این مولفه ها باید با دقت بیشتری اجرا شوند.
زهرا شکری علی حقی
واژه¬ی مُثُل، جمع «مثال» و برگرفته از کلمه¬ی ایده (idea) است. ایده به معنای اندیشه، تصور، عقیده و گمان است. این لغت از مصدر ideinبه معنی دیدن و فهمیدن مشتق است. خود لغت یونانی idea را افلاطون با مفهوم خاص نمونه¬ی آرمانی یا نمونه¬ی اول چیزی به کار برد که این مفهوم در صفت مشتق ideal باقی¬است. در رساله¬ی جمهوری، افلاطون فرض کرد که هرگاه شماری از افراد نام مشترکی داشته باشند، دارای مثال یا صورتی مطابق نیز خواهند بود. کلی، طبیعتی مشترک یا کیفیتی است که در مفهوم کلی مثلاً زیبایی، دریافت می¬شود. افلاطون درباره¬ی این کلیات، اصطلاح «مُثُل» را به کار برد. افلاطون اعتقاد داشت که مُثُل یا صور هستنده¬های اصیل و دگرگون¬¬ناشدنی هستند که بیرون از این جهان محسوس می¬باشند. موجودات جهان ¬محسوس انعکاس¬ها و تصویرهایی از آن هستنده¬های واقعی هستند؛ که آن¬ها را تنها از راه عقل می¬توان شناخت. وی برای بیان نسبت میان عالم مُثُل و عالم محسوس واژه¬های بهره¬مندی و تقلید یا شباهت را به کار برد. بهره¬مندی از مثال¬ها چهار¬گونه است؛ الف) شیء گاهی از مثالی بهره¬¬¬مند است و گاهی نه: اعراض جدایی¬پذیر. ب) شیء همیشه از مثالی معین بهره¬مندی است بدون¬ آنکه این بهره¬مندی ارتباطی با ماهیت آن داشته باشد: اعراض جدایی¬ناپذیر. پ) شیء همیشه از مثالی معین بهره¬مند است امّا این بهره¬مندی جزء ماهیت شیء نیست بلکه از ماهیت آن ناشی می¬شود. ت) شیء همیشه از مثالی معین بهره¬مند است و این بهره¬مندی جزء ماهیت آن است. در رساله¬ی پارمنیدس، افلاطون، مفصل¬تر از رساله¬های دیگر بحث مربوط به نسبت میان مُثُل و محسوسات را بیان نمود و انتقادات خود را در زبان شخصی به نام پارمنیدس قرار داد. این انتقادات به این صورت بیان شد که آیا اشیاء جزیی از تمام مثال یا فقط از قسمتی از مثال بهره¬مند هستند؟ اگر شق اول اختیار شود، آنگاه صورت مثال، که واحد است، تماماً در هر¬یک از افراد کثیر موجود خواهد ¬بود. اگر شق ¬دوم اختیار شود، آنگاه مثال در عین حال واحد و قابل کثیر است. در هر صورت تناقض پیش می¬آید. به علاوه، اگر اشیاء مساوی به سبب وجود مقدار تساوی مساوی¬اند، پس به واسطه¬ی چیزی که کمتر از تساوی است مساوی¬اند. همچنین اگر چیزی به سبب بهره¬مندی از بزرگی، بزرگ است به واسطه¬ی داشتن چیزی که کوچک¬تر از بزرگتی است که به نظر می¬رسد تناقض باشد. سقراط نظریه¬ی تقلید را که اشیاء جزیی روگرفت¬های مُثُل، که خود الگوها یا نمونه¬هایی هستند، پیشنهاد کرد؛ شباهت اشیاء جزیی به مثال، بهره¬مندی آن¬ها را از¬آن نشان می¬دهد. در مخالفت با این نظریه پارمنیدس استدلال کرد که اگر اشیاء سفیدی شبیه سفید هستند، سفیدی نیز شبیه اشیاء سفید است. از این¬¬رو، اگر شباهت میان اشیاء سفید باید به¬وسیله¬ی وضع یک مثال سفیدی تبیین شود، شباهت میان سفیدی و اشیاء سفید نیز باید به¬وسیله¬ی وضع یک صورت علیا تبیین شود، و همین¬طور تا بی¬نهایت. بنابراین، افلاطون از تبیین چگونگی نسبت میان عالم مُثُل و عالم طبیعت بر¬نیامد.
زهرا شکری شاکر لوایی
فیلسوفان پیش از ملاصدرا مانند حکمای مشاء غالباً به وحدت تشکیکی وجود اعتقادی نداشتند؛ لذا در حل بسیاری از مسائل فلسفی از جمله حوزه علم النفس ناتوان بودند، اما ملاصدرا با ارائه¬ی اصول و قواعدی مانند وحدت تشکیکی وجود، به بسیاری از مسائل و معضلات فلسفی از جمله در نفس شناسی پاسخ داده است. از دیدگاه ملاصدرا نفس محصول حرکت جوهری بدن است که در تحولات جوهری خود به تدریج با اشتداد وجودی مداوم به مقام عقل مستفاد نایل می¬آید و با عقل فعال متحد می¬گردد. در این سیر، نفس حقیقت واحد و ذو مراتب است، و مابه¬الاشتراک عین مابه¬الامتیاز می¬باشد. او هر گونه دو گانگی میان نفس و بدن را نفی می¬کند و معتقد است که این دو با هم ترکیب اتحادی دارند و موجود به وجود واحدند، که بدن مرتبه نازل این وجود واحد و نفس مرتبه عالی و کامل آن است؛ لذا تفاوت این دو در مرتبه وجودی می¬باشد. وی دربار¬ه¬ی نسبت نفس با قوایش قائل است که نفس در عین بساطت، کل قواست. درباره¬ی وحدت یا کثرت نوعی نفوس معتقد است که نفس در عالم طبیعت خالی از هر نوع کمالی است و صرفاً استعداد تصور کمالات را دارد اما با حرکت جوهری در نشأت مثالی و عقلی و فعلیت یافتن استعدادها، انسان¬ها به حسب کسب کمالات یا سیئات متخالف¬الحقیقه می¬گردند. درباره¬ی فروعات حوزه نفس مانند اتحاد عاقل و معقول می¬گوید علم و ادراک دارای مراتب حسی، خیالی، عقلی است و چون نفس نیز کل¬القواست دارای سه مرتبه حسی، خیالی و عقلی می¬باشد؛ لذا هنگام علم وادراک متناظر با هر مرتبه از مراتب نفس، مرتبه خاصی از علم و ادراک متحد می¬شود. در استناد فعل واحد به خداوند و انسان نیز معتقد است که براساس وحدت تشکیکی وجود هر فعل اختیاری دارای مراتب است که حقیقه و اشرف آن از خداوند، و رقیقه و نازل آن از انسان صادر می¬شود. در اثبات ضرورت معاد می¬گوید کل عالم طبیعت با حرکت جوهری روی به سوی غایتی دارد که در آن به ثبات برسد و این غایت، قیامت کبراست. در تبیین معاد جسمانی نیز به اثبات می¬رساند که بدن اخروی، عین بدن دنیوی است که این بدن، آفریده خود نفس در اوج تجرد با نیروی خیال می¬باشد. وی همچنین با وحدت تشکیکی وجود، به ابطال و پاسخ¬گویی به برخی معارف و شبهات حوزه¬ی معادمانند اصل تناسخ، شبهه تناسخ، شبهه بهشت وجهنم می¬پردازد.
زهرا شکری نفیسه فیاض بخش
مباحث اخلاقی از نگاه فلسفی از دیرباز در تفکرات اندیشمندان اسلامی خصوصاً ابن مسکویه مطرح بوده است. که تحت تاثیر تفکرات ارسطو بوده است. و همچنین مکتب اخلاقی ابن مسکویه مبتنی بر نظریه اعتدال است و کمال اخلاقی را در اعتدال قوا می داند. این تحقیق برآن است تا زمینه های اخلاقی ابن مسکویه و مرحوم نراقی را در رابطه با فضیلت شجاعت بررسی نماید. آراء ابن مسکویه جنبه عقلی محض دارد و عقل را تنها داور برای تعیین فضیلت شجاعت می داند و نیز آراء مرحوم نراقی بیشتر جنبه روایی – دینی داشته که عقل و شرع را در تعیین فضایل و رذائل اخلاقی مکمل یکدیگر می داند. رویکرد مرحوم نراقی نیز در علم اخلاق بر پایه تهذیب و تزکیه نفس است، و سعادت تامه انسانها را در رعایت اعتدال می داند. و هر دو حیکم شجاعت را به عنوان حد وسط و کمال این قوه را در اعتدال قوا می داند. و در نهایت به وجه اختلاف و اشتراک این دو حکیم پرداختیم. کلید واژه: اعتدال، اخلاق، شجاعت، قوه، نفس
زهرا شکری مهدی سرچشمه پور
گیاه پالایی یک بیوتکنولوژی است که برای از بین بردن آلودگی محیطی ناشی از تجمع عناصر سمی مانند کادمیم، مس، سرب، کروم و غیره در خاک مورد استفاده قرار می گیرد. همزیستی قارچ های میکوریزی به افزایش جذب و انتقال عناصر با تحرک کم و همچنین عناصر میکرو کمک می کند، زیرا باعث افزایش حلالیت این عناصر می شود. در این تحقیق مایه تلقیح میکوریز آربسکولار از طریق جداسازی قارچ از ریشه گل جعفری و تکثیر آن با گیاهان شبدر و سورگوم در شرایط گلخانه ای در طی 45 روز تهیه شد و تأثیر آن بر جذب و انتقال کادمیم و مس در گل جعفری در شرایط گلخانه ای بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج سطح کادمیم (0، 100، 200، 400، 800 میلی گرم کادمیم برکیلوگرم خاک) با استفاده از نمک کلرید کادمیم (cdcl2.h2o)، پنج سطح مس (0، 75، 150، 300، 600) با استفاده از نمک سولفات مس (cuso4.5 h2o) و دو سطح میکوریز (با و بدون میکوریز) با چهار تکرار به طور جداگانه انجام شد و گیاهان پس از یک دوره کشت 100 روزه برداشت شدند. نتایج آزمایش نشان داد با افزایش غلظت کادمیم و مس در خاک میزان تجمع کادمیم و مس در اندام های هوایی، ریشه ها و همچنین قابلیت دسترسی آن ها در خاک افزایش یافت. در مجموع یافته های این پژوهش نشان می دهد که استفاده از مایه تلقیح میکوریز برای گل جعفری سبب انتقال بیشتر عناصری مانند فسفر به اندام هوایی و تثبیت بیشتر عناصر کادمیم و مس در بخش ریشه ای گیاه گردید. در ادامه کاربرد جاذب بنتونیت مگنتیتی اصلاح شده بوسیله 2- (3، 4- دی هیدروکسی فنیل)-1، 3- دی تیولان برای حذف دو فلز کادمیم و مس از نمونه های آبی و خاکی نیز مورد مطالعه قرار گرفت. ترکیب جاذب مگنتیتی بوسیله ft-ir ، sem، و xrd مشخص شد و خصوصیات خود مگنتیت به روشvsm تعیین گردید. میزان مغناطیس پذیری این جاذب emu g-1 3/19 نشان داده شد. تأثیر چهار پارامتر ph، دما، زمان و مقدار جاذب در فرآیند جذب بررسی شد. شرایط بهینه 6، c? 25، 30دقیقه و mg5 برای ph، دما ، زمان و مقدار جاذب به ترتیب نیاز بودند. بالاترین درصد جذب هم برای هر دو فلز 98 درصد بدست آمد. هم دماهای جذب لانگمیر و فروندلیچ هم به خوبی با اطلاعات جذب کادمیم و مس تطابق داشتند. ظرفیت جذب 43/175 و 57/178 میلی گرم بر گرم به ترتیب برای کادمیم و مس از هم دماهای جذب بدست آمد که ظرفیت جذب بالای بنتونیت مگنتیتی اصلاح شده آلی نسبت به بنتونیت طبیعی را نشان داد.