نام پژوهشگر: مهران نبی پور

زیبایی شناسی نازیسم و گذار آن بر هنر دور? پهلوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1390
  مهران نبی پور   علیرضا طاهری

نیمه دوّم سلطنت رضاشاه مصادف بود با حاکمیت نازیسم در آلمان که رویای امپراطوری "آریایی"و تسلّط "نژاد برتر" را بر کل جهان در سر می پروراند. ایشان با ارائه یک چهره برتر از نژاد آلمانی و با تکیّه بر عامل اسطوره ای"خون آریایی" آنچنان ملّت آلمان را برانگیخت که پرچم غرور و نخوت را در جهان اروپایی برافراشتند. این گمان که خون پاک در رگان "نژاد آریایی" جریان داشت و "ابرمرد" همواره در شکوه و عظمت بود؛ پیشوا را بر آن داشت، هنری را به خدمت گیرد که به نفی "نژاد پست" و بیمارگون و به سوی تهییج و تثبیت "ابرانسان" درآید. با اوج گرفتن دولت بنیادگرای نازیسم این اندیشه ها به منصه ظهور رسید. آنان دست به اقداماتی زدند: از جمله آن می توان به «شب کتاب سوزان»، «نمایشگاه هنر مونیخ» و...اشاره کرد. و دیگر از آن رو گوبلز که ریاست تبلیغات آلمان نازی را بر عهده داشت، همسو با طبیعت هنرمندانه ای که آدولف هیتلر به آن علاقه داشت، دست به تغییراتی در زمینه های هنر زد؛ سینمای نازی، نقاشی، معماری ، موسیقی و ...همه و همه در خدمت آنچه که ایشان هنر برتر می دانستند، قرار گرفت. این طرز هنری با "ملّی گرایی" و "اساطیر کهن" به نفع ساختار نازیسم آنچنان پیش تاخت که آثار آن در دیگر سرزمین ها نیز رسوخ کرد. همزمانِ آن در قلب خاورمیانه، با جلوس رضاشاه بر تخت سلطنت و انعکاس کشفیات باستانشناسی و زنده شدن تاریخ پرافتخار ایران باستان و اشاعه فرهنگ ملی و هژمونی غیراسلامی، شاه بر آن گشت تا با ایجاد تحولات بنیادین، به مقصود خویش که "تجدید دوباره حیات ایرانیان" است، دست یازد. این چنین در صدد ایجاد ایرانی پر افتخار همچون گذشته برآمد. برای نیل بدین هدف، تحولات دول غربی در منظر نظر شاه، وی را بر آن داشت تا با تقلید از عناصر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی آلمان راهش را هموار سازد. این گونه، با اوج گرفتن حکومت ملی گرایانه و نژادپرستانه نازیسم و اشاعه فرهنگ آریایی، با اخباری که از سرزمین های غرب و پیشرفت های سیاسی- نظامی دولت آلمان به گوش می رسید، اذهان محصلین و جامعه ی نواندیش ایرانی را معطوف به خویشتن می کرد. آنگونه در پس زمینه آن، هنری به خدمت حکومت پهلوی درآمد که با "ملّی گراییِ ایرانی" و "نژاد آریایی" متناسب باشد و جلال و شکوه گذشته را متجلّی سازد. این تا بدان جا پیش رفت که تنی چند از هنرمندان مشهور چون: ابوالحسن خان صدیقی(مجسمه ساز)، مهدی سجادی(نقاش دربار) و کثیری از معماران در این راستا دست به آفرینش آثار همگون زدند. گویی هنر سرچشمه های جدیدش را یافته بود.