نام پژوهشگر: سمیه خادمی

تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی شهری بر اساس شاخص های توسعهپایدار شهری، نمونه موردی شهر شوش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  سمیه خادمی   محمد مسعود

برنامه ریزی کاربری زمین همواره به دلیل تعیین نحوه استفاده از زمین و ساختار فضایی شهرها از یک طرف و تعیین ارزش اقتصادی هر قطعه از طرف دیگر، بخش اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می آمده است. به همین دلیل دیدگاه های متفاوتی در مورد نحوه استفاده از این منبع مهم ارائه شده است که عمده آنها بدون توجه به مسائل کیفی زندگی انسانی به موارد کمی، سرانه ها و دسترسی ها توجه داشته اند؛ تغییرات دیدگاهی چند دهه اخیر به برنامه ریزی شهری و به تبع آن برنامه ریزی کاربری زمین، عدم توجه به مسائل کیفی کاربری زمین را به صورت روشن تری مطرح کرده و گاه راهکارهایی نیز برای بهبود آن ارائه داده است. در این راستا، رویکرد توسعه پایدار با تأکید بر استفاده بهینه از زمین، رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری و به تبع آن در مهم ترین رکن آن یعنی برنامه ریزی کاربری اراضی ارائه کرده است. این پژوهش، با شیوه توصیفی- تحلیلی پایه-های نظری برنامه ریزی کاربری زمین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد؛ به این منظور که مدلی تحلیلی برای ارزیابی پایداری کاربری اراضی شهری تدوین گردد. پس از بررسی نظریات مربوط به کاربری زمین و توسعه پایدار ، مطالب مربوط به ارزیابی و نیز شاخص های مربوط به توسعه پایدار مورد مطالعه قرار گرفته است؛ و تلاش گردیده است مهم ترین شاخص هایی که بر کاربری زمین شهری موثر هستند و با شاخص های توسعه پایدار نیز تطابق دارند، جهت ارزیابی کاربری اراضی انتخاب گردند. به این ترتیب شاخص های پیشنهادی این مدل بر اساس ویژگی های پایداری کاربری زمین در محدوده به ارائه مجموعه جامعی از شاخص ها پرداخته است که بر الگوی توسعه پایدار کاربری زمین بیشترین تأثیر را دارند. در قالب رویکرد سنتی به زمین نیازهای فعالیتی پیش بینی شده را در شهر از طریق تفکیک کاربری های مختلف به صورت منطقه بندی شهری و کمی تعیین می شود؛ و به این ترتیب ارزیابی به عنوان مهم ترین اولویت در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری نیز تنها به شاخص های کمی توجه کرده است. عدم توجه به ابعاد فضایی توسعه زمین، مسائل و مشکلات زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و مردم شناسی از جمله محدودیت های رویکرد سنتی ارزیابی به شمار می روند. بر خلاف رویکرد سنتی، رویکردهای جدید ارزیابی کاربری زمین شهری به منظور کاهش مسائل ایجاد شده، ابعاد گوناگون موثر بر و متأثر از زمین را در نظر می گیرند و به این منظور بر شیوه های اجرایی طرح ها، راهبردها و سیاست های پیشنهادی تأکید دارند. در ادامه با توجه به شاخص های پایداری کاربری اراضی شهر شوش مورد آزمون قرار گرفته است؛ نتایج پژوهش نشان می دهد که در محدوده شهر شوش به دلایل مختلف فرهنگی و زیست محیطی برخی از این شاخص ها متضاد با هم هستند و الگوی ارزیابی به دو گروه تقسیم شده است. در الگوی حفاظت میراث فرهنگی و با تأکید بر حفاظت از آثار تاریخی تأکید بر حداقل تراکم ها می باشد و در الگوی زیست محیطی برای حفاظت از اراضی کشاورزی تأکید بر حداکثر تراکم ها می باشد. در پایان سعی شده است سیاست های اجرایی برای رسیدن به شرایط بهینه پایداری در شهر شوش ارائه شود

بررسی اندیشه های عرفانی بیدل دهلوی در غزلیاتش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1392
  سمیه خادمی   حجت اله جوانی

میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی (1054- 1133 هجری) بزرگ ترین شاعر فارسی زبان شبه قاره هند محسوب می شود. با توجه به جایگاه بیدل در ادبیات عرفانی، بررسی اندیشه های عرفانی او قابل توجه و تامل است. بیدل از همان دوران نوجوانی و جوانی با مسایل عرفانی آشنا می گردد و این مباحث تاثیر عمیقی بر روح و جان او بر جای می گذارد. او در طول حیاتش از محضر اساتید و مشایخ بزرگی درس اخلاق و عرفان و طریقت می آموزد. بیدل نه تنها شاعر است بلکه عارف و صوفی بزرگی است و شاید بتوان گفت که بیدل عارفی است که اندیشه های عرفانی خویش را در قالب نظم و نثر بیان کرده است. بیدل آثار عرفانی عرفای گذشته را مطالعه کرده و از آنها به خصوص از محی الدین ابن عربی به شدت تاثیر پذیرفته است. دیوان غزلیات بیدل یک فرهنگ اصطلاحات عرفانی به شمار می رود و مسایل عرفانی در آن به صورت بسیار هنرمندانه و در قالب غزل مطرح شده است. مباحث مربوط به عرفان عملی و عرفان نظری در اندیشه های بیدل جایگاه خاصی دارد. در دیوان غزلیات بیدل می توان برای هریک از مقامات و احوال عرفان عملی ابیات زیادی را مورد شرح و تفسیر قرار داد و همچنین بیدل در دیوان غزلیاتش و سایر آثارش به شکل زیبایی به تبیین نظریه های عرفان نظری پرداخته است. در این رساله مباحث عرفان عملی و نظری در غزلیات بیدل مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.

تاثیر عوامل حاکمیت شرکتی بر جریان نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی و تامین مالی شرکت
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد و حسابداری 1392
  سمیه خادمی   زهرا پورزمانی

نظام راهبری شرکتی چارچوبی را برای هدایت واداره موثر،کارآمد وصحیح بنگاه های اقتصادی ودر جهت حداکثر سازی منافع سهامداران ایجاد می کند، همچنین با توجه به اینکه وجهنقدیکیازمهمترینداراییهایواحدتجاریاست، سرمایهگذاران،اعتباردهندگانوسایرذینفعانبرایارزیابیواحدتجاریبهتواناییآندرایجادوافزایشوجهنقداهمیتزیادیمیدهند،این پژوهش به تاثیر عوامل حاکمیت شرکتی بر جریان نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی وتامین مالی درشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.در این پژوهش تعداد 193 شرکت پذیرفته شده در دوره زمانی 1391-1386 بررسیشدهاست. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق روش داده های پانل می باشد. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خطی چند متغیره استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشانمی دهد، که بین عوامل حاکمیت شرکتی و وجوه نقد حاصل از فعالیت های تأمین مالی رابطه معنی داری وجود نداشته و در بازار سرمایه ایران عوامل حاکمیت شرکتی بر وجوه نقد حاصل از تامین مالی اثر با اهمیتی ندارند. همچنین بین عوامل حاکمیت شرکتی و وجوه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی رابطه معنی داری وجود داشته و در بازار سرمایه ایران عوامل حاکمیت شرکتی بر وجوه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی اثر با اهمیتی دارند. واژه های کلیدی: حاکمیت شرکتی، سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران عمده، اندازه هیات مدیره، جریان وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی، جریان وجوه نقد حاصل از فعالیتهای تامین مالی