نام پژوهشگر: محمدعلی تربتی

تولید دوغ فراسودمند حاوی عرقیجات نعناع،رازیانه و آویشن برای کنترل علائم سندروم روده تحریک پذیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  مهرداد فتاحی   سید هادی پیغمبردوست

دوغ یکی ازفراورده های لبنی تخمیری است که ازخواص تغذیه ای دوغ میتوان به افزایش ویتامینهاومتابولیتهای مغذی، بهبودجذب کلسیم و قابلیت هضم بیشترنسبت به شیراولیه اشاره کرد که با افزودن عرق برخی از گیاهان معطر در روند تولید دوغ می توان برارزش سلامت بخش و تغذیه ای دوغ افزود . در این پژوهش، اثر افزودن عرقیجات نعناع،رازیانه و آویشن بر ویژگیهای حسی، فیزیکی، شیمیایی و میکروبی دوغ و تغییرات آن در طی نگهداری بررسی شده و سپس تاثیر بهترین دوغ از لحاظ طعم و خصوصیات شیمیائی و میکروبیولوژی را بر کنترل علائم 20 بیمار مبتلا به سندروم روده تحریک بررسی کرده و نتایج با اثر دوغ معمولی برعلائم 20 بیمار مبتلا به سندروم روده تحریک مقایسه شد . برای این منظور عرقیجات نعناع، آویشن ورازیانه را با درصدهای به ترتیب (30،35،35) % مخلوط و استریل نموده و در چهار سطح (4، 5، 6 و 7 درصد) به دوغ اضافه گردید و تغییرات فیزیکوشیمیایی، و میکروبی و همچنین زنده مانی باکتریهای آغازگر طی فواصل زمانی مشخص (1، 7، 14 و 21 روز) مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای ph نشان داد که درصد عرقیجات تاثیر معنیداری (01/0>p) بر ph دارد و در نمونه های هلو بیشتر از توت فرنگی بود. اثرات غلظت نیز تاثیر معنی داری (05/0>p) برصفت مزبور داشت و غلظت 300 میکرولیتر در لیتر دارای بیشترین مقدار برابر 24/4=ph بود و تغییرات در غلظتهای دیگر معنیدار نبود. زمان نگهداری اثر معنیداری (01/0>p) بر ph داشت و به طور کلی ph در روز 21 کمتر از روز 1 بود. در بررسیهای اسیدیته، نوع میوه، غلظت اسانس و زمان نگهداری تاثیر معنیداری (01/0>p) بر اسیدیته داشتند و اسیدیته توت فرنگی بیشتر از هلو بود. شاهد بیشترین مقدار اسیدیته را داشت و در طول نگهداری اسیدیته روند صعودی داشت. نتایج بررسیهای ویسکوزیته نشان داد که نوع میوه، غلظت اسانس و زمان نگهداری تاثیر معنیداری (01/0>p) بر ویسکوزیته داشتند و در نمونه های توت فرنگی بیشتر از هلو بود و نمونه شاهد دارای بیشترین مقدار نسبت به غلظت های دیگر بود و تغییرات غلظت در سطوح 100، 300 و 500 میکرولیتر در لیتر معنی دار نبود. ویسکوزیته در روز 21 کمتر از روز 1 بود. بررسیهای سینرزیس نشان داد که نوع میوه اثر معنیداری (01/0>p) بر سینرزیس دارد و در نمونه های هلو بیشتر از توت فرنگی بود. نوع اسانس اثر معنیداری (05/0>p) بر سینرزیس داشت و در پونه کوهی بیشتر از گلپر بود. غلظت اسانس و زمان نگهداری اثرات معنیداری (01/0>p) داشتند و در شاهد بیشترین مقدار بود و در طول نگهداری سینرزیس افزایش یافته بود. در بررسیهای میکروبی، کلیفرم در هیچ یک از نمونهها یافت نشد. نتایج بررسیهای کپک در روز 21 نشان داد که نوع میوه و غلظت اسانس تاثیر معنیداری (01/0>p) بر رشد کپک داشتند و رشد کپک در نمونههای هلو بیشتر از توت فرنگی بود. افزایش غلظت اسانس باعث کاهش رشد کپک شد و نمونه شاهد دارای بیشترین مقدار بود. نوع میوه، نوع و غلظت اسانس و زمان نگهداری اثر معنیداری (01/0>p) بر رشد مخمر داشتند. رشد مخمر در نمونهای هلو بیشتر از توت فرنگی بود. نمونههای حاوی گلپر مخمر بیشتری نسبت به پونه کوهی داشتند. افزایش غلظت اسانس باعث کاهش رشد مخمر شد و نمونه شاهد بیشترین مقدار مخمر را داشت. رشد مخمر در طی زمان نگهداری روند صعودی داشت. نوع میوه، نوع و غلظت اسانس و زمان نگهداری تاثیر معنیداری (01/0>p) بر رشد باکتریهای آغازگر داشتند. در نمونههای توت فرنگی رشد استرپتوکوکوس ترموفیلوس و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس بیشتر از هلو بود. در حضور گلپر استرپتوکوکوس ترموفیلوس بیشترین رشد و در حضور پونه کوهی لاکتوباسیلوس بولگاریکوس بیشترین رشد را داشتند. حضور اسانس باعث تقویت رشد باکتریهای آغازگر شده بود و در غلظت 500 میکرولیتر در لیتر استرپتوکوکوس ترموفیلوس بیشترین رشد و در غلظت 100 میکرولیتر در لیتر لاکتوباسیلوس بولگاریکوس بیشترین رشد را داشتند. در طول نگهداری مقدار باکتریهای آغازگر روند نزولی داشت. در بررسی ویژگیهای حسی، نوع اسانس تاثیر معنیداری (01/0>p) بر امتیاز بافت غیر دهانی داشت و نمونههای گلپر امتیاز بیشتری از پونه کوهی داشتند. غلظت اسانس اثر معنیداری (05/0>p) و زمان نگهداری اثر معنیداری (01/0>p) بر امتیاز بافت غیر دهانی و ظاهر نمونهها داشتند و نمونه شاهد در روز 7 دارای بیشترین امتیاز بود و سپس در طی نگهداری روند نزولی داشتند. غلظت اسانس و زمان نگهداری اثرات معنیداری (01/0>p) بر امتیاز ویژگی دهانی داشتند و نمونه شاهد دارای بیشترین امتیاز در روز7 بود و سپس در طی نگهداری روند نزولی داشتند. نوع میوه، نوع و غلظت اسانس و زمان نگهداری اثرات معنیداری (01/0>p) بر امتیاز عطر و طعم داشتند. امتیاز نمونههای توت فرنگی بیشتر از هلو بود و گلپر امتیاز بالاتری نسبت به پونه کوهی داشت. افزایش غلظت اسانس و افزایش زمان نگهداری باعث کاهش امتیاز عطر و طعم شده بود و بهترین امتیاز پس از شاهد متعلق به غلظت 100 میکرولیتر در لیتر در هر دو اسانس بود.

تولید بامیه با پوشش کتیرا و بررسی برخی ویژگی های کیفی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  ژیلا اصلانی سرای   صدیف آزاد مرد دمیرچی

روز به روز نیاز به تولید مواد غذایی با چربی کم رو به افزایش است. بنابراین فشارها جهت محدود کردن و انتخاب منابع غذایی با چربی پایین افزایش یافته. پوشش خوراکی میتواند جایگزین مناسبی برای حل این مشکل باشد. بامیه یکی از شیرینی هایی می باشد که استفاده از آن متداول بوده و به روش سرخ کردن تولید می گردد و طی این فرایند روغن زیادی را جذب می کند. در این پژوهش اثر پوشش خوراکی کتیرا به همراه پلاستی سایزر سوربیتول (5/0%) از مقدار صفر (نمونه کنترل) ، 25/0% ، 5/0 % 75/0 % و 1% اضافه شده و ویژگی های کیفی شامل رطوبت، پراکسید، اسیدیته ، جذب روغن و خواص حسی نمونه های تولید شده بررسی گردید. نمونه ها به مدت یک ماه نگهداری و روز یک و هر 10 روز یکبار آزمایشات انجام شد. نتایج حاکی از این است که با پوشش دهی توسط پوشش های خوراکی، کاهش میزان جذب روغن را حدود 18 درصد برای مقدار 25/0% پوشش، 38 درصد برای 5/0% پوشش و حدود 68 درصد برای 75/0% پوشش نشان داده است. همچنین نتایج مربوط به ویژگی شکل و فرم ظاهری نشان داده است که نمونه های پوشش داده شده با کتیرا ظاهر بهتری به محصول بخشیده است که در این میان امتیاز مربوط به نمونه تولید شده با 50/0% پوشش خوراکی بیشتر از بقیه بوده است و به کارگیری پوشش قبل از سرخ کردن باعث افزایش کیفیت نمونه های تولیدی از نظر بافت، مزه و رنگ شده است. از لحاظ اسیدیته نمونه ها در دامنه استاندارد می باشند و در مورد پراکسید مقدار آن بسیار پایین تر از مقدار استاندارد می باشند.