نام پژوهشگر: مهدی عابدینی نایینی
مهدی عابدینی نایینی عادل آذر
فلسفه زنجیره تامین در چند دهه اخیر به علت افزایش رقابت محیط پرتلاطم صنایع مختلف توجهات زیادی را به خود جلب کرده. صنعتگران مختلف می دانند که برای بقای در این محیط جلب رضایت مشتری مهمترین فاکتور است. جلب رضایت برآورده سازی خواسته های آنهاست که در کیفیت و قیمت مناسب خلاصه می شود. یکی از ابزارهای برآورده سازی خواسته ها منبع یابی مناسب برای تولید با کیفیت است. در این راستا تنها راه بر حرکت، یکپارچه سازی اعضای زنجیره تامین است. با این اوصاف امروزه بسیاری از شرکت ها به این نکته توجه کرده اند که یکپارچگی و مدیریت موثر زنجیره تامین می تواند به عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم در افزایش کسب مزیت رقابتی مطرح باشد. بنابراین ایجاد روابط مناسب و پایدار میان تامین کنندگان و خریدار می تواند عامل موفقیت در مدیریت زنجیره باشد. منبع یابی که در چند سوال قابل بررسی است، بدنبال ارزیابی و انتخاب تامین کننده و سفارش دهی مناسب به اوست. خرید مناسب یکی از چالش های مدیران سازمان ها می باشد، چرا که تصمیمات نادرست نه فقط خریدار بلکه کل زنجیره تامین را متاثر می سازد. انتخاب تامین کننده همواره وظیفه ای مشکل برای تصمیم گیرندگان می باشد، چرا که موقعیت های انتخاب تامین کننده در محیط نامطمئن و مبهم با معیارهای چندگانه(گاهی متضاد) صورت می گیرد. لذا در این امر دقت اساسی ترین نکته است. این پژوهش نیز از آنجا برآمده است تا مدلی نسبتا دقیق، عینی و قاعده مند برای انتخاب در این محیط ارائه دهد. پژوهش پیش رو، با هدف اولویت بندی تامین کنندگان و تعیین میزان سفارش در میان آنها در شرکت کابل البرز، رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی مبتنی بر دو روش anp و vikor به منظور رتبه بندی و وزن دهی تامین کنندگان و همچنین برنامه ریزی چند هدفه فازی برای تعیین میزان سفارش از هر یک از اولویت های خرید مورد استفاده قرار داده است. هدفهای پیش رو در دو تایع مطلوبیت خرید و هزینه های لجستیکی قرار گرفته تا بهترین پیشنهاد را برای برنامه ریزی بهتر در عرضه مواد بدست آورد.