نام پژوهشگر: امیر خدادادی

بررسی جایگاه تفکر انتقادی در محتوای کتاب های دینی دوره ی راهنمایی تحصیلی،چاپ 1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1390
  امیر خدادادی   طیبه توسلی

بیان مسأله: یکی از ویژگی های اساسی انسان قدرت تفکر است . بسیاری از دانشمندان انسان را به عنوان موجودی متفکر می دانند و تفکر را فصل ممیز انسان از حیوان قرار می دهند . بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوب کتاب های درسی صورت می گیرد به ویژه که یکی از اهداف کتاب های درس پرورش تفکر انتقادی است . بنابراین موضوع پژوهش حاضر بررسی کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی تحصیلی از منظر توجهشان به مهارت های تفکر انتقادی است. اهمیت تحقیق: در این پژوهش میزان بهره گیری فرد از مهارت تفکر انتقادی در پاسخ گویی به سوال هایی که در محتوای کتاب تعلیمات دینی برای فرد در حوزه ی مسائل اعتقادی پیش می آید را مورد بررسی قرار گرفته است. 1اهداف جزئی: 1- بررسی محتوای کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی در مورد سوال کردن. 2- بررسی محتوای کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی در مورد تحلیل و ارزیابی. 3- بررسی محتوای کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی در مورد استدلال کردن. 4- بررسی محتوای کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی در مورد ارزیابی شواهد. 5- بررسی محتوای کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی در مورد تفسیر داده ها. 6- بررسی محتوای کتاب های تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی در مورد قضاوت صحیح . 1سوالهای تحقیق 1- آیا محتوای کتب تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی به سوال کردن تاکید دارد؟ 2- آیا محتوای کتب تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی به تحلیل و ارزیابی تاکید دارد؟ 3- آیا محتوای کتب تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی به استدلال تاکید دارد؟ 4- آیا محتوای کتب تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی به ارزیابی شواهد تاکید دارد؟ 5- آیا محتوای کتب تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی به قضاوت صحیح تاکید دارد؟ 7- آیا محتوای کتب تعلیمات دینی دوره ی راهنمایی به تفسیر داده ها تاکید دارد. بحث و نتیجه گیری پیرامون سوالات تحقیق سوال 1. آیا محتوای کتاب های تعلیکات دینی دوره ی راهنمایی به سوال کردن تاکید دارد؟ از روش هایی که در کتاب های دینی برای آموزش به کار گرفته شده است روش داستان پردازی است. این روش در پرورش و ایجاد پرسشگری و تقویت توانایی سوال کردن دانش آموزان موثر است. در محتوای کتاب از داستان های متعددی بهره گرفته شده است، که مطابق با مبانی تفکر انتقادی می باشد. با استفاده از مطرح کردن داستان های قرآنی و یا داستان هایی که به گونه ای با محتوای دینی ارتباط داشته باشد می توان با روش در گیر کردن فرد در موقعیت ، به سبک طرح معما و ایجاد بحران و تعارض فرد را به سوال کردن واداشت. همین شیوه یعنی داستان پردازی در بسیاری از فصول کتاب های دینی مورد پِژوهش دیده می شود. نکته ی دیگر سوالاتی است که در محتوای کتاب ، مولفین مطرح کرده اند . و ما آن ها را در دو بخش سوالات درون متنی و پایانی متن ، مورد بررسی قرار دادیم. در مورد سوالات درون متنی به این نتیجه رسیدیم که از نظر تقسیم بندی نگارشی دارای اشکال است .یعنی سوالات از نظر مکان قرار گرفتن و توالی آن ها به نحو خوبی تقسیم بندی نشده اند و در جای مناسب خود به کار نرفته اند،و این عوامل از تأکید متن کتاب به توانایی پرسشگری کاسته است.در مورد سوالات پایانی که اصولا برای ارزشیابی قرار داده می شوند ،ما این سوالات را با توجه به سطح شناختی بلوم مورد بررسی قرار دادیم و مشخص شد که حدود 95? سوالات در حیطه ی دانش قرار دارد، و در حیطه ی تحلیل و ترکیب که با تفکر انتقادی ارتباط دارد هیچ سوالی وجود ندارد . با توجه به تحقیقی که احمد هاشمی انجام داده است و هدف اصلی خود را در این پژوهش، بررسی میزان استفاده تفکر انتقادی در کتابهای درسی علوم اجتماعی از دیدگاه دبیران استان فارس به منظور ارائه الگوئی پیشنهادی برای تنظیم و تدوین این کتابها قرار داده است .و همچنین برای رسیدن به این هدف به بررسی میزان استفاده مهارتهای استدلال کردن، سوال کردن، ارزیابی شواهد و اظهارات، جمعی بودن، تفسیر کردن، قضاوت صحیح درباره مسائل، تحلیل و ارزیابی، صراحت و منطقی بودن در کتابهای درسی علوم اجتماعی پرداخته است.پژوهشگر در پژوهش حاضر نیز از این تحقیق در تجزیه و تحلیل مولفه های سوال کردن ،ارزیابی کردن، استدلال کردن، قضاوت صحیح، ارزیابی شواهد، استفاده کرده است. و همین طور با توجه به تحقیق نژاد شفیعی در خصوص تحلیل محتوای کتاب های دین وزندگی دوره ی متوسطه ،چگونگی تقسیم بندی محتوای کتاب به پارگراف ها و تصاویر و... الگو برداری شده است و در تحلیل محتوای کتاب های دینی دوره ی راهنمایی موثر بوده است. سوال 2. آیا کتاب های دینی دوره ی راهنمایی به تحلیل و ارزیابی تاکید دارد؟ فهمیدن هر عقیده و موضوع با در نظر گرفتن نتایج حاصل از مدارک و شواهد، این تعریفی است که در مورد ارزیابی ارائه داده شد. سوالاتی متعددی که برای دانش آموزان در خصوص مسائل اعتقادی پیش می آید و پاسخ هایی که برای آن ها می یابند و درنهایت عمل به آن ها هویت و شخصیت و بالاخره مرتبه ی هستی فرد را مشخص می کند . دانش آموزان برای رهایی از این چرایی ها باید به شواهدی مراجعه کنند که در تربیت دینی در مورد گروه سنی مورد نظر ، کتاب های دینی و درسی این امکان را فراهم می کند تا با مقایسه و ارزیابی محتوای کتاب ها و شواهد دیگر همچون گفته های معلمان به تصمیمی که مناسب و دقیق است نائل می شوند. در خصوص تحلیل دانش آموزان باید گفت که شواهد ارائه شده همان طوری که بیان شد در مورد آیات و احادیث و همین طور مثال ها نتیجه بخش بوده است. ولی در خصوص تحلیل و ارزیابی دانش آموزان که بر اساس تصاویر باشد محقق به این نتیجه رسید که تصاویر کمک چندانی در این زمینه نمی کنند. سوال 3. آیا محتوای کتاب های دینی دوره ی راهنمایی به استدلال کردن تاکید دارد؟ علامه طباطبایی عقل و استدلال را به عنوان نیرویی که انسان را از سایر حیوانات متمایز می کندبر می شمارد. بررسی تعلیمات دینی از مجرای تعقل و استدلال آزاد، حیات و تازگی فکری دانش آموزان را در همه ی زمان ها حفظ می کند. علامه بر این باور است که معارف دینی با غریزه ی تفکر فلسفی و تعقل استدلالی انسان قابل هضم است و نتیجه ی پیروی از این طریق ایجاد پشتوانه ای دیگر غیر از وحی مجرد است که تعلیمات اسلامی را برای همیشه زنده نگه می دارد. اما نکته ی مورد تامل این است که ما به جای این که برای اثبات مطلبی که داریم ، دلیل و تمثیل و برهان بیاوریم، باید اجازه دهیم که دانش آموزان به اقامه ی دلیل و استدلال مجهز شوند. با طرح پرسش از دانش آموزان چرخه ی استدلال و منطق را در آنها به حرکت در آوریم. این نکته ای است که در حوزه ی توانایی های معلمان قرار می گیرد . یعنی معلمان که جز محتوای تعلیمات دینی قرار می گیرند، باید به روش ها ی نوین تربیتی و مسائل روز که در جامعه در حال جریان است مسلط باشند تا کودکان و نوجوانان را برای زمان خودشان تربیت کنند، خصوصا در کشور ما که بر اساس مبانی اسلامی و دینی کودکانمان را تربیت می کنیم و احساس می شود که معلمان باید مشکلات و چالش های دینی دانش آموزان را درک کنند. با این وجود محتوای کتاب ها از لحاظ تأکید به استدلال کردن از جایگاه خوبی برخوردار است . زیرا خود محتوا با مطرح کردن دلایل برای اثبات گفته های خود می خواهد این رویه را به دانش آموزان نیز تلقین کند که هر مطلبی که بیان می کنند باید با دلایل منطقی همراه باشد . سوال4 . آیا محتوای کتاب های دینی دوره ی راهنمایی به ارزیابی شواهد تاکید دارد؟ در این تحقیق، ما شواهد ذکر شده در محتوای کتاب را به مثال ها یا داستان ها،آیه ها و احادیث و تصاویر تقسیم کردیم .بعد از بررسی مشخص شد که مثال ها و داستان های ذکر شده به خوبی توانایی تفکر دانش آموزان را به چالش می کشد . در خصوص آیات و احادیث باید گفت که فقط برای صدق مطالب آورده شده اند و به این نکته که ممکن است دانش آموزان به بررسی آن ها اقدام کنند توجهی نشده است. در مورد تصاویر هم بعد از بررسی مشخص شد که حدود 90? تصاویر به ارزیابی توجه نکرده اند. به بیان دیگر خود کتاب به توضیح آن ها پرداخته است. و مجالی برای اندیشه ورزی دانش آموزان قرار نداده است . سوال5. آیا محتوای کتای های دینی دوره ی راهنمای به تفسیر داده ها تاکید دارد؟ با توجه به این که از روش های متفاوتی برای بیان مطالب در کتاب های دینی استفاده شده است، نقد و بررسی این راه ها به گونه ای که دانش آموزان به درک بهتر و با دوام تری نائل آیند ،با آموزه های تفکر انتقادی دست یافتنی می باشد. از جمله روش های بیان مطالب در کتاب های دینی روش تمثیلی یا داستانی ، نمایشی، است. در تحلیل محتوای کتاب ها در خصوص تفسیر داده ها یعنی راه حل هایی به کاربرده شده، به این نتیجه می رسیم که در اکثر موارد از شیوه ی قصه گویی یا داستان پردازی استفاده شده است . این شیوه در تمامی سه کتاب مشاهده می شود . با توجه به پژوهش احسان قبول ، که به تبیین پنج اصل تفکر انتقادی تحت عنوان : استنباط،استنتاج،تعبیر و تفسیر، ارزشیابی شناسایی مفروضات، پرداخته است. پژوهشگر در پژوهش حاضر از مولفه های تفسیر و استنتاج در تحلیل مواردی مانند استدلال کردن و تفسیر داده ها در کتاب های دینی دوره ی راهنمایی استفاده کرده است.و طبق نتیجه گیری محقق که تفکر انتقادی را قابل آموزش دانسته است ، می توان تفکر انتقادی را در کتاب های دینی دوره ی راهنمایی با عنایت به سوالاهای پژوهش به کار بست. سوال6. آیا محتوای کتاب های دینی دوره ی راهمنایی با قضاوت صحیح تاکید دارد؟ تفکر انتقادی ما را به داوری وقضاوت درست فرا می خواند لذا آنچه در تفکر انتقادی مورد نیاز ما است و از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است، داوری و قضاوت هوشمندانه و خوب است .محتوای کتاب های دینی و تربیت دینی باید به گونه ای غنی و سنجیده باشد که دانش آموزان بعد از فارغ التحصیلی ،بتوانند درست را از نادرست و خوب را از بد تشخیص دهند. این موارد از راهکارهایی است که تفکر انتقادی به خوبی ارائه کرده و در اختیار برنامه ریزان درسی و مربیان تربیتی قرار می دهد. تفکر انتقادی در این زمینه می تواند محافظی در مقابل این جریانها فراهم سازد و این شانس را به ما بدهد که از میان آراء و عقاید مختلف بهترین آنها را انتخاب کنیم. بعد از بررسی، محقق به این نتیجه رسیده است که درست است که محتوا به گونه ای غنی و سنجیده است ولی کاستی هایی نیز دارد . از جمله در مورد قضاوت کردن . محتوا با استدلال و دلیل که بررسی آن گذشت به اثبات یا تفهیم مفاهیم مورد نظر مثل توحید ، معاد و نبوت و ... پرداخته است . ولی با بررسی متن و هم چنین درگیر بودن خود محقق با محتوای کتاب در دوران تحصیل این نکته را اثبات می کند که تاکید بر آموزش سنتی شده است . یعنی بعد از این همه تلاش که صورت می گیرد نقطه ضعف بزرگی وجود دارد که به طور کلی به نظام آموزشی بر می گردد که به قدرت حفظ کردن دانش آموزان تاکید دارد و این یعنی قضاوت و تصمیم گیری دانش آموزان کمی با غفلت مواجه شده است . محتوای کتاب های دینی اگر بر اساس تفکر انتقادی برنامه ریزی شود، به تولیداتی می انجامد که دانش آموزان را در مواجه با چالش های دینی ، خارج از مدرسه و فضای آموزشی من جمله در جامعه و در مقابل عقایدی که متناقض با آن چیزی است که در محتوای کتاب ها است ، یاری کند.تا بتوانند تشخیص دهند که آیا عقاید متناقض با آموخته های آنها درست است یا نادرست؟ پس قدرت قضاوت و تمیز را در این گونه مسائل برای دانش آموزان فراهم می آورد.