نام پژوهشگر: نرگس گودرزی

اثرات برهم کنش اسپین مدار در حلقه های مزوسکوپی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم 1387
  نرگس گودرزی   ابراهیم حیدری سمیرمی

چکیده از زمان پیشنهاد طرح ترانزیستور اثر میدانی اسپینی مبتنی بر برهمکنش اسپین- مدار راشبا در سال 1990 تا کنون تلاش های زیادی برای تزریق و آَشکارسازی جریان های اسپین قطبیده در یک ماده ی نیم رسانا منجر به گسترش حوزه های مگنتوالکترونیک و اسپینترونیک گردیده است. لذا مطالعه ی خواص ترابرد بار و اسپین حلقه های مزوسکوپی بالیستیک نظیر مقاومت مغناطیسی تونل زنی، تشدیدهای رسانندگی، جریان های پایدار بار و اسپین در حضور برهمکنش اسپین- مدار از اهمیت بنیادی و تکنولوژیکی زیادی برخوردار است. در این پایان نامه با معرفی یک هامیلتونی برای حلقه یک بعدی و با استفاده از نظریه ی موجبر کوانتومی اثرات جفت شدگی اسپین- مدار و سد تونل زنی بر روی خواص ترابرد بار و اسپین در حلقه های مزوسکوپی بررسی می شود. در ابتدا در چارچوب یک نظریه ی تک الکترون موثر با به کار بردن شرایط مرزی گریفیت بر روی توابع موج ورودی و پراکنده شده به محاسبه ی ضرایب عبور و بازگشت الکترون می پردازیم و خواص ترابرد نظیر رسانندگی و مقاومت مغناطیسی را در حضور برهم کنش اسپین- مدار محاسبه می کنیم و سپس به بررسی صفرهای رسانندگی می پردازیم. در سیستم های شبه یک بعدی صفرهای حقیقی رسانندگی تحت شرط پایستگی تقارن وارون زمانی ظاهر می شوند. از این رو بر طرف کردن صفرهای رسانندگی مرتبط با شکست تقارن وارون زمانی است. (پاد) تشدیدها در عبور در نتیجه حالت های شبه مقید جایگزیده اند که مربوط به یک ساختار صفر- قطب خاص در نمودار انرژی مختلط است. نتایج عددی و تحلیلی به نقش شکست تقارن های هندسی و ذاتی در ترابرد کوانتومی اشاره دارند. در انتها به طور مختصر به تحلیل های کاربردی می پردازیم. ویژگی های ساختاری حلقه های مزوسکوپی و همچنین اثرات تداخل کوانتومی، جفت شدگی اسپین- مدار، سد تونل زنی و...، حلقه های مزوسکوپی را برای کاربرد در ادوات کوانتومی تداخلی،کاندیدهای مناسبی می گرداند. کلمات کلیدی : اسپینترونیک، حلقه ی مزوسکوپیی، موجبر کوانتومی، برهم کنش اسپین – مدار راشبا، فاز آهارانوف بوهم، فاز آهارانوف کاشر و صفرهای رسانندگی

بنیان های رفتاری سیاست تقسیم سود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1391
  نرگس گودرزی   غلامرضا سلیمانی امیری

با توجه به اینکه میزان سود تقسیمی یکی از عوامل اثرگذار و نهایی در تصمیم گیری افراد می باشد، سیاست تقسیم سود شرکت ها به عنوان تعیین کننده میزان تقسیم سود، در میان عوامل موثر بر تصمیم گیری نقش پررنگی خواهد داشت. ویژگی های رفتاری افراد به دلیل اثری که بر تصمیم آنها می گذارد، بر سیاست تقسیم سود شرکت ها نیز اثرگذار است. این ویژگی های رفتاری دامنه گسترده ای را شامل می شود که در این پژوهش تعدادی از آنها بررسی می گردد. در این پژوهش سعی بر آن است که با اندازه گیری میزان صبور بودن و زیان گریز بودن سهامداران، رابطه آن با سیاست تقسیم سود شرکت بررسی و ارزیابی شود. داده های موردنیاز جهت آزمون فرضیه ها، از بانک های اطلاعاتی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران برای 77 شرکت، در یک دوره 5 ساله از 1386 تا 1390 جمع آوری شد و رابطه بین متغیرها از طریق آزمون های ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه بررسی شد. نتایج حاکی از عدم ارتباط معنادار میان صبور بودن و سیاست تقسیم سود بر اساس شاخص تاریخ شروع پرداخت سود و شاخص میزان تعدیل سود می باشد. از سوی دیگر رابطه بین نسبت تقسیم سود و شاخص رشد سود شرکت، معنادار اما معکوس می باشد. در نتیجه بر اساس معیار شاخص رشد سود شرکت، رابطه معناداری بین سیاست تقسیم سود و زیان گریزی سهامداران وجود دارد. اما بر اساس شاخص ریسک بازار رابطه معناداری میان زیان گریزی و سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران یافت نشد. شاخص تفاوت درصد سود تقسیمی نسبت به میانگین بازار با شاخص تعدیل سود و نیز شاخص شروع دوره پرداخت سود با شاخص درصد سهامداران عمده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری ندارند.

بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نشانگان سوگ تجربه شده در دختران دارای تجربه شکست عاطفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  نرگس گودرزی   بهرامعلی قنبری هاشم آبادی

کیده هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (mbct) بر کاهش نشانگان سوگ تجربه شده دختران دارای تجربه شکست عاطفی بود. طرح پزوهش ازنوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون ، و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش عبارت بود از 30 دختر مجرد ساکن مشهد درسال 1393 که دارای نشانگان سوگ حل نشده ناشی از شکست عاطفی بودند . که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده وداوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش ، درمان شناختی مبتنی برذهن آگاهی دریافت کرد وگروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه ، در سه مرحله زمانی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه سوگ تجربه شده ( (geq. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری کاهش بیشتری در نشانگان سوگ تجربه شده نشان میدهد.این یافته ها از لحاظ نظری و اهمیت آنها در مداخلات بالینی به بحث گذاشته شده اند.