نام پژوهشگر: سمانه افتخاری

ارزیابی مکانی پتانسیل جمع آوری آب باران در سیستم حوزه آبخیز در مناطق خشک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز گلبهار استان خراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1390
  سمانه افتخاری   واحد بردی شیخ

کمبود آب در مناطق خشک، بحرانی جدی و مداوم است. لذا لازم است ساکنین این مناطق اطلاعاتی در خصوص ذخیره و مصرف بهینه آب داشته باشند. بنابر این استحصال آب به عنوان هدفی اقتصادی و موثر مطرح می شود. کسب اطلاعات دقیق درباره سیستم های گوناگون جمع آوری آب از نیازهای عمده است. مهم ترین مرحله در بکارگیری سیستم های جمع آوری آب باران، مکان یابی عرصه های مناسب است. با شناسایی محل های مناسب برای این منظور صرفه جویی قابل ملاحظه ای در زمان و هزینه صورت می گیرد. در این تحقیق جمع آوری آب باران از پشت بام در شهرستان گلبهار نیز مورد ارزیابی اقتصادی قرار گرفته است. تکنیک استحصال آب باران از پشت بام علاوه بر کاهش حجم رواناب موجود در حوزه آبخیز شهرستان گلبهار، سبب بهره برداری بهینه از منابع آبی موجود در حوزه آبخیز مورد نظر می گردد. هدف از انجام این تحقیق، ایجاد چهار چوبی جهت مکان یابی عرصه های دارای توان استحصال آب است. به منظور مکان یابی مناطق مناسب برای جمع آوری آب باران ابتدا منطقه مورد مطالعه به دو منطقه توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم شده است. به منظور ارزیابی مکانی پتانسیل تولید رواناب و تغذیه آب زیرزمینی، در ابتدا از یک مدل مفهومی ارتباط بین بارندگی و پتانسیل رواناب استفاده شده است. بااستفاده ازاین مدل، مقادیر پتانسیل رواناب و تغذیه آب زیرزمینی به دست آمد سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل رستری در محیط نرم افزار arc gis نقشه های پتانسیل رواناب و تغذیه آب زیرزمینی به دست آمد. درمرحله بعد اولویت بندی مناطق دارای پتانسیل جمع آوری آب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی و سپس اولویت بندی بر اساس شاخص اقتصادی مناطق دارای پتانسیل جمع آوری آب سطحی و تغذیه آب زیرزمینی در هر زیرحوزه انجام شد. جهت ارزیابی اقتصادی از روش سود به هزینه استفاده شده است. نتایج نشان داد زیرحوزه هایی از نظر اقتصادی دارای شرایط مناسبتری برای استحصال آب هستند، که از نظر مجموع آب قابل جمع آوری دارای مقادیر بیشتری بوده و هزینه استقرار کمتر دارند. برآورد اقتصادی وشرایط فیزیکی نشانگر اولویت زیرحوزه ها از نظر جمع آوری آب است. می توان گفت ارزیابی مکانی انجام شده در این تحقیق با استفاده از بانک اطلاعاتی وسیعی انجام شده است. این روش توانایی بهبود مدیریت منابع آبی در حوزه آبخیز گلبهار و حوزه های مشابه را دارد. روش ارائه شده در این مطالعه، سیستم اطلاعات جغرافیایی را به عنوان یک ابزار قدرتمند و مفید جهت تهیه، پردازش، تلفیق لایه ها و استخراج داده ها از لایه های تهیه شده و آنالیز و مدیریت داده های مکانی معرفی می نماید. بدین ترتیب با هدایت سیستم های جمع آوری آب به محل های مناسب، علاوه بر افزایش کارآیی این سیستم ها در وقت و هزینه نیز صرفه جویی می گردد.

تحلیل داده های طولی با گم شدگی غیریکنوا در متغیر پاسخ رسته ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده ریاضی و کامپیوتر 1392
  پریسا صابونی اقدم   اکبر بیگلریان

وقوع مقادیر گم شده در مطالعات مختلف از جمله مطالعات طولی یک پدیده ی شایع است. با توجه به این که گم شدگی یک تهدید جدی برای درستی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به شمار می آید، بررسی روش های برخورد با آن اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف تحلیل داده های بیماران مبتلا به اپیزود سایکوز اول، با گم شدگی در متغیر پاسخ، انجام شد. در این مطالعه، با فرض غیرتصادفی بودن مکانیسم گم شدگی، دو مدل مجزا برای تحلیل متغیر پاسخ و الگوی گم شدگی به کار گرفته شد. یک مدل انتقالی برای متغیر پاسخ رتبه ای و یک مدل لوجیت چندجمله ای برای گم شدگی. در عین حال، مبتنی بر فرض تصادفی بودن مکانیسم گم شدگی از مدل-بندی گم شدگی صرف نظر و مدل انتقالی مرسوم استفاده شد. برای کلیه ی مدل های انتقالی تابع درست نمایی محاسبه و برآورد پارامترها با دو روش کلاسیک و بیزی انجام شد. این روش ها با نرم افزار-های r نسخه 2.15.1 و winbugs نسخه 1.4.3 در داده های روان پزشکی مربوط به بیمارستان روزبه انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده با فرض تصادفی بودن مکانیسم گم شدگی و استفاده از روش کلاسیک برای برآورد پارامترهای مدل، نشان داد که نوع درمان، شغل و تشخیص بالینی اصلی دارای اثر معنی دار بر شدت علائم بیمار می باشد. با فرض غیرتصادفی بودن مکانیسم گم شدگی نتایج مشابهی به دست آمد که در آن اثر تشخیص بالینی اصلی معنادار نشد. در روش بیزی، با فرض تصادفی بودن مکانیسم گم شدگی، اثر متغیرهای شغل و شدت علائم بیمار در یک زمان قبل بر شدت علائم بیمار در زمان حال معنی دار گردید. این متغیرها در حالت غیرتصادفی فرض نمودن مکانیسم گم شدگی نیز معنی دار به دست آمدند. هر دو روش کلاسیک و بیزی ضرورت غیر تصادفی فرض کردن مکانیسم گم شدگی را نشان دادند. بر این اساس و نتایج حاصل از دو روش، تأکید بر متغیرهای معنادار بر پاسخ بیماران در طول درمان، می تواند در شناخت بهتر وضعیت درمانی این بیماران و ارائه ی برنامه های مداخله ای مناسب تر راه گشا باشد.

گرانش f(t) و شتاب کیهانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم پایه 1392
  سمانه افتخاری   مجید محسن زاده گنجی

یکی از عجیب ترین مشاهدات اخیر در کیهان شناسی نوین که تاثیر شگرفی در دیدگاه کیهان شناسان در مورد سرنوشت عالم گذاشته است این است که عالم فعلی در مقیاس بزرگ شاهد انبساطی با شتاب مثبت می باشد. اما مساله مهم در اینجا این است که هنوز برای این شتاب کیهانی یک مکانیزم نظری خوب و دقیقی پیشنهاد نشده است. همانطور که می دانیم در نسبیت عام، انحنای فضازمان نقشی اساسی بازی می کند، اما این را نیز باید متذکر شد که در کنار انحنای فضا زمان بعنوان کمیت اساسی، نظریه هایی نیز می توانند مطرح شوند که در آنها، پیچش به عنوان کمیتی اصلی به حساب می آید. همان گونه که با استفاده از بسط کنش انیشتین- هیلبرت روی اسکالر انحنای ریچی می توان به نظریه های تعمیم یافته گرانش f(r) پرداخت، با بسط اسکالر پیچش در کنش نظریه گرانشی تله پارالل نیز می توانیم به نظریه های تعمیم یافته f(t) برسیم. در این پایان نامه قصد داریم با کار کردن روی نظریه های تعمیم یافته f(t) و ارائه دو مدل خاص از این نظریات، مکانیزم تقریبا دقیقی برای توضیح شتاب عالم پیشنهاد دهیم. مهمترین انگیزه برای انتخاب چنین مدل هایی در این پایان نامه این است که در نظریه های تعمیم یافته f(t)، معادلات میدان از مرتبه دو هستند و طبیعتا تحلیل آن ها با داده های کیهانی نسبت به مدل هایی با معادله میدان درجه چهارم بسیار ساده تر خواهد بود.

بررسی رابطه ی بین ویژگی های بصری یک فونت فارسی و بازخوانش پذیری آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1394
  نرگس توکلی   سودابه صالحی

هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاثیر ویژگی های بصری فونت های متن فارسی روی بازخوانش پذیری آن ها می باشد. این ویژگی ها، خصوصیاتی هستند که یک طراح گرافیک با توجه به آن ها به طراحی یک فونت یا تایپ فیس می پردازد. می توان گفت در این زمینه به طور خاص، تحقیقات بسیار محدودی صورت گرفته است. روش این تحقیق از منظر داده های پژوهش شبه کمی است. روند کار بدین صورت بوده است که ابتدا، تایپ فیس های پرکاربرد مورد استفاده در متون مختلف شناسایی شده و میزان بازخوانش پذیری آن ها با استفاده از سیستم های اوسی آر؛ که ماشین های خوانش هستند، اندازه گیری شده است. سپس از ویژگی های مختلف بصری فونت ها که در طراحی آن ها اهمیت دارند، اندازه ی ارتفاع های خطوط کرسی از هم و اندازه حفره های متفاوت در حروف، برای تایپ فیس های مورد نظر تحقیق، اندازه گیری شده اند. بنابراین می توان گفت، متغیرهای مستقل در این تحقیق ارتفاع ها و حفره های متفاوت در یک فونت بوده و متغیر وابسته، نرخ بازخوانش پذیری آن فونت می باشد. پس از توصیف و بررسی متغیرها با کمک نمودار و جداول آماری، برای تشخیص و توضیح رابطه ی بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل از برازش مدل آماری مناسب استفاده شده است. نتیجه ی این بررسی ها نشان می دهد که متغیرهای ارتفاع و مقدار حفره ها هر دو روی بازخوانش پذیری فونت ها تاثیرگذار بوده اند؛ اما بازخوانش پذیری فونت ها بیش تر تحت تاثیر ارتفاع های خطوط کرسی گوناگون از هم بوده است و مقادیر حفره ها تاثیر کم تری روی بازخوانش پذیری حروف گذاشته اند. نتایج این تحقیق میزان و چه گونگی تاثیر دو متغیر مورد نظر را روی بازخوانش پذیری فونت های بررسی شده نشان می دهد؛ در واقع با استفاده از این نتایج می توان فونت های موجود را اصلاح کرد و یا در طراحی فونتی جدید برای متن، میزان بازخوانش پذیری آن را با داشتن اندازه ی متغیرهای مورد نظر، پیش بینی کرد و فونتی طراحی نمود که علاوه بر زیبایی بصری، حداکثر بازخوانش پذیری را نیز داشته باشد.