نام پژوهشگر: محمد هادی مظاهری تهرانی

حقوق بشر به عنوان چالشی در روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی 1390
  محمد هادی مظاهری تهرانی   کابک خبیری

همواره بر این نکته تأکید شده است که حقوق بشر دارای ماهیتی مبتنی بر حقوق طبیعی، اما کارکرد و مصادیق سیاسی است. به هیچ وجه نمی توان هنگامیکه حقوق بشر از حالت آکادمیک خود خارج شده و وارد دستور کار کشوری می گردد، برای آن ماهیتی غیر سیاسی فرض کرد. بنابراین باید توجه داشت آن چه می تواند معیار و میزان در بحث حقوق بشر باشد، میزان توافقات و تعهداتی است که میان دولت ها رد و بدل می شود. به همین جهت، علی رغم آن که آمریکا در جریان مبارزه با تروریسم دست به اقدامات مغایر با حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه می زند (به عنوان مثال نوع رفتار با زندانیان در گوانتانامو، ابوغریب، و عملیات مخفی سیا در اروپا و زندانهای مخفی این کشور در کشورهای اروپایی که با دزدیده شدن یکی از شهروندان آلمانی همراه می گردد)، اما میزان تنش های حاصله از این مباحث در روابط آمریکا و اروپا تداعی گر بحران نمی باشد. بحث تعهد کشورها به رعایت حقوق بشر از جمله مواردی است که برای سالیان متمادی در دستور کار گفتگوهای ایران و اروپا قرار داشته و از زمان تنش بر سر مسئله هسته ای کند شده است. این شرایط با تشدید سیاست های حقوق بشری اروپا و حمایت این اتحادیه از تشکیل شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد (بر اساس تصمیمات اتخاذ شده در اجلاس سپتامبر شورا)، ابعاد جدیدی به خود خواهد گرفت، به گونه ای که پیش بینی می شود یکی از چالش های ج.ا.ا پس از پرونده هسته ای، و یا همزمان با آن، حقوق بشر باشد. آن چه بنیتا فررو والدنر، کمیسیونر اروپا در خصوص روابط خارجی و همسایگان در روز جهانی حقوق بشر (10 دسامبر) به آن اشاره کرده است، توجه اتحادیه به مسایلی نظیر حقوق زنان، کمک به دولت ها برای انجام تعهدات خود، کمک به حامیان و فعالان حقوق بشر، حقوق کودکان و وضعیت کودکان در مخاصمات مسلحانه، و موضع گیری در خصوص خشونت های رخ داده است. اتحادیه اروپا متشکل از 27 کشور که چندین واحد سیاسی موثر نظام بین الملل نظیر: آلمان، انگلستان و فرانسه را در درون خود جای داده بعد از ایالات متحده آمریکا و پس از فروپاشی بلوک شرق موثرترین بازیگر سیاسی در عرصه محیط بین الملل و منطقه خاورمیانه است. با عنایت به وضعیت روابط ایران و ایالات متحده آمریکا در طی سه دهه گذشته و پس از انقلاب اسلامی، ج.ا.ا کوشیده است تا در روابط خارجی خود با اروپا از کشورهای این حوزه به عنوان عامل تعادل در برابر فشارهای آمریکا و عامل جایگزینی در قبال کنار گذاردن سیاستهای اتکایی به آمریکا بهره مند گردد. این تمایل و علاقمندی با نگاه به تجربه تاریخی نیز مورد تائید قرار می گیرد که ایران حتی نمی تواند به خواست و تمایل خویش به دلیل موقعیتی که دارد، سیاست انزوا و گوشه گیری را در سیاست بین الملل و صحنه جهانی دنبال کند. از سال 1992 با رسمیت یافتن اتحادیه اروپا و اتخاذ سیاست خارجی مشترک توسط کشورهای عضو اتحادیه در قبال مسائل جهانی و منطقه ای، دوره ی جدیدی در روابط ج.ا.ا با این اتحادیه آْغاز شد که همواره تحت تاثیر عوامل و متغیرهای گوناگون دچار نوسانات و فراز و نشیبهایی بوده است. عوامل و متغیرهایی که به دلیل تغییرات جهانی و نظام بین المللی و در پرتو وابستگی های مادی و معنوی و منافع متقابل بشری و احساس مشترک در مقابل مشکلات و معضلات بشر، وارد روابط بین کشورها گردیده و هر روز بر دامنه تاثیرگذاریهای آنان افزوده می شود. چهار موضوع تروریسم، حقوق بشر، سلاحهای کشتارجمعی و گفت وگوهای صلح خاورمیانه مهم ترین متغیرها و عوامل موثر در روابط ایران و اتحادیه اروپا در نزدیک به دو دهه گذشته است که سبب شده اند علی رغم نیازمندیهای استراتژیک دو طرف به یکدیگر، روابط آنها همواره در سایه و حاشیه این عوامل قرار داشته باشد و از سطح گفت وگو فراتر نرود بگونه ای که اگر از روابط شکننده و محدود دو طرف در زمان دولت آقای هاشمی عبور کنیم، علی رغم این که ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی در سال 1997 نقطه عطفی در این روابط به شمار می آید، تاکنون هیچ یک از مذاکرات و گفت وگوهای ایران و اتحادیه اروپا به نتیجه مطلوب نرسیده است و دو طرف هنوز نتوانسته اند در ارتباط با یکدیگر به یک توافق تجاری و یا تفاهم نامه گسترده و همه جانبه دست یابند. در میان عوامل چهارگانه فوق بحث حقوق بشر به دلیل سابقه، قدمت و عمیق تاثیرگذاری در سیاست داخلی و خارجی، مهم ترین چالش دائمی ایران و اتحادیه اروپا بوده است. امری که برخاسته از ارزشها و هویت دوگانه ایران و اروپا می باشد. برخی دیدگاه ها قائل به استفاده ابزاری اتحادیه اروپا و غرب از این متغیر مهم در روابط بین الملل است و برخی دیگر تاثیر این عوامل را فراتر از دیدگاه ابزاری می دانند و معتقدند که اتحادیه اروپایی بر پایه ارزش های؛ احترام به کرامت انسان، حقوق بشر و حکومت قانون بنا شده است و این عامل به عنوان سنگ زیربنای سیاست خارجی اتحادیه اروپا ریشه در ارزشها و باورهای جوامع تشکیل دهنده این اتحادیه دارد و میان منافع و ارزش های مورد تاکید در حقوق بشر هم سویی ایجاد شده است. از آنجا که این متغیر در نظام بین الملل شکل گرفته پس از فروپاشی کمونیسم جایگاه برجسته ای پیدا کرده و هر زمان بر نفوذ و تاثیرگذاری آن در روابط میان کشورها افزوده می شود و از سوی دیگر طی 25 سال گذشته نیز ج.ا.ا بیش از 50 بار از سوی مجامع جهانی بین المللی در خصوص رعایت حقوق بشر مورد انتقاد و محکومیت واقع شده است و روابط بین الملل ج.ا.ا را تحت تاثیر قرار داده است. بنظر می رسد کشور ما برای ایفای نقش خویش به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای و بین المللی و جلب حمایت و همکاری دیگر بازیگران موثر نظام بین الملل در این خصوص، نیازمند توجه و شناخت بیشتر نسبت به جایگاه این عامل در نظام بین الملل نوین باشد. بررسی و مطالعه نقش این متغیر در روابط بین الملل با نگاه به تاثیر آن بر روابط ایران و اتحادیه اروپا موضوع اصلی تحقیق حاضر است.