نام پژوهشگر: زری شاکریان
زری شاکریان عزیزالله میرزایی
پس از پیشنهاد مدل کنترل انتخابی فکر ((act برای توصیف ساختار شناخت در روانشناسی شناختاری، برخی از محققان زبان دوم، بحث عمیقی برای گسترش یک سیستم یادگیری دوگانه را آغاز کرده اند، سیستمی که شامل یک حافظه مجزای غیرآگاهانه و یک حافظه مجزای آگاهانه در تیوریها و پژوهشهای مربوط به زبان دوم می باشد. اما در نظر گرفتن این سیستمهای یادگیری مجزا باعث ایجاد بحثهای فراوانی شد در خصوص اینکه چگونه می توان اثر متقابل بین این دو سیستم آگاهانه و غیرآگاهانه زبان دوم را مجسم کرد. این مطالعه نقش های متفاوت دانش آگاهانه و ناآگاهانه دانشجویان زبان انگلیسی (که رشته ی تخصصی آنان است) از دستور زبان را در مهارت بسندگی آنها در این زبان و نیز نقش های متفاوت این دو دانش در اجزای تشکیل دهنده مهارت بسندگی آنان را در این زبان بررسی می کند. شرکت کنندگان در این مطالعه 160 دانشجوی زبان انگلیسی (76 مرد و 84 زن) بودند که در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه شهرکرد، ایران تحصیل می کردند. 3 آزمون سنجش صحت قواعد دستور زبان با مدت زمان محدود و همین آزمون بصورت تشریحی و بدون مدت زمان خاص و نیز آزمون تافل برای جمع آوری اطلاعات استفاده شدند. از آزمون پیرسون برای بررسی الگوهای همبستگی بین این دو دانش و ماهیت بسندگی و نیز اجزای تشکیل دهنده مهارت بسندگی استفاده شد. نتایج بدست آمده هیچگونه همبستگی آماری حائز اهمیتی بین نمرات دانش غیرآگاهانه و نمرات تست تافل نشان نداد، اما همبستگی خوبی بین نمرات دانش آگاهانه و نمرات تست تافل دیده شد. همچنین رابطه اندکی بین دانش آگاهانه و اجزای تشکیل دهنده مهارت بسندگی وجود داشت. اما هیچ رابطه ای بین دانش غیرآگاهانه و اجزای تشکیل دهنده مهارت بسندگی دیده نشد. همچنین آزمون استاندارد رگرسیون نشان داد که دانش آگاهانه دستور زبان توانست مهارت بسندگی این دانشجویان را در زبان انگلیسی بهتر پیشبینی کند. با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد یادگیری دانش آگاهانه دستور زبان انگلیسی در جاهایی که انگلیسی، زبانی خارجی محسوب می شود ضروری است و احتیاج به بررسی بیشتری دارد بویژه زمانی که هدف اولیه کسب مهارت بسندگی شناختاری آکادمیک است.