نام پژوهشگر: فاطمه عبادی

تصریح در ترجمه های انگلیسی مثنوی مولانا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  فاطمه عبادی   سالار منافی

اگرچه تحقیقات فراوانی در خصوص پدید? تصریح صورت گرفته است، اما دربار? تصریح در حوز? شعر مطالعات چندانی صورت نگرفته، در نتیجه تحقیق حاضر می کوشد پدید? تصریح را در ترجم? اشعار فارسی به انگلیسی مثنوی معنوی و از منظر سبک شناختی و تأثیر آن بر این پدیده بررسی نماید. همچنین بررسی تأثیر گذشت زمان بر میزان و کیفیت بکارگیری استراتژی تصریح از دیگر مواردی است که بر اهمیت این تحقیق می افزاید. تصریح برای نخستین بار توسط وینی و داربلنه (1958) به عنوان یکی از استراتژی های ترجمه معرفی شد. پس از آن، محققان برجست? دیگری نظیر بلوم کولکا (1986)، سگوئینو (1988)، کلادی و کارولی (2005) تحقیقات گسترد? دیگری را دربار? پدید? تصریح انجام داده اند و فرضیه ها و چهارچوب هایی را از منظرهای مختلف ارائه کرده اند. در این تحقیق سعی بر آن بوده که به سه پرسش پاسخ داده شود: 1) آیا ترجمه های به سبک سپید مثنوی صریح تر از ترجمه های قافیه دار آن هستند؟ 2) دلایل بکارگیری این استراتژی های تصریحی توسط مترجمان چه بوده است؟ 3) آیا گذشت زمان به لحاظ کیفی و کمی بر پدید? تصریح در چهار ترجم? بررسی شده از مثنوی تأثیری داشته است؟ تصریح بنا به تعریف کلادی (2001، ص. 8) تکنیک صریح بیان کردن اطلاعات در متن مقصد است که در متن مبدأ به طور ضمنی بیان شده اند. این تحقیق بر آن بود تا با استفاده از چهارچوب کلادی (1998) که در آن تصریح به چهار نوع اجباری، اختیاری، کاربردی و ذاتی ترجمه طبقه بندی شده است، عناصر تصریحی موجود در ترجمه های مورد مطالعه را بیابد. پیکر? این تحقیق را 56 بیت ابتدایی دفتر اول مثنوی و چهار ترجم? آن تشکیل می داد که دو ترجمه به صورت سپید ـ یکی در سال 1926 توسط نیکلسون و دیگری در سال 2006 توسط ویلیامز ترجمه شده اند ـ و دو ترجم? دیگر قافیه دار هستند ـ یکی در سال 1881 توسط رِدهاوس و دیگری در سال 2004 توسط مجددی ترجمه شده اند. هر بیت و چهار ترجم? آن در جدولی قرار گرفته اند و به صورت مقابله ای بررسی شدند تا عناصر تصریحی در هر ترجمه یافته شود. سپس شمار استفاده از هر یک از انواع تصریح به کاربرده شده توسط دو مترجم محاسبه شد و تمام این یافته ها نیز در جدول دیگری ارائه شد تا بر اساس آن به نتیجه گیری هایی دست یافته شود. دلایل بکارگیری هر یک از این استراتژی ها نیز با کمک گرفتن از نظریات و مباحث ارائه شده توسط بلوم کولکا (1986)، کلادی (2001/1998) و پیم (2005) تحلیل شد. هر چهار نوع تصریح در ترجمه ها یافت شد. نوع تصریح اجباری بیشتر در ترجمه های سپید دیده می شود. از طرف دیگر نوع تصریح ذاتی ترجمه در ترجمه های قافیه دار بسامد بیشتری دارد. میزان استفاده از تصریح اختیاری و کاربردی در هر چهار ترجمه کمابیش در یک سطح بود. به جز تفاوت های دستوری، معنایی، سبکی و فرهنگی، ترس مترجم از اینکه مطلبی از متن مبدأ در زبان مقصد ناگفته بماند، باعث می شود که دست به استراتژی های تصریحی بزند. ترجمه های سپید مثنوی از ترجمه های قافیه دار آن صریح تر هستند. پس هرچه زبان شعری به زبان نثر نزدیک تر باشد، به خاطر حضور بیشتر عناصر دستوری و زبانی، استفاده از استراتژی های تصریحی نیز بیشتر می شود. در کل، تفاوت چشمگیری در میزان استفاده از استراتژی های تصریحی بین ترجمه های قدیم و جدید مشاهده نشد. اما، در نگاهی دقیق تر، ترجمه های جدید در میزان استفاده از تصریح اختیاری قوی تر بودند و این نشان می دهد که ترجیحات و علایق سبکی و استراتژی ساختاری متن در طی یک سد? گذشته در زبان انگلیسی تا میزانی تغییر کرده است. خواننده و به طبع مترجم امروزی، متنی را که ساختاری منسجم تر، روان تر و نزدیک تر به زبان امروزی اش داشته باشد و و حال وهوای قدیمی و بیگانه نداشته باشد، بیشتر ترجیح می دهد.