نام پژوهشگر: بتول تقوی
بتول تقوی حمید کردبچه
هدف اصلی این پژوهش آزمون روش های پارامتری و ناپارامتری در تعیین میزان کارایی فنی شعب بانک اقتصاد نوین و عوامل موثر بر آن به منظور فراهم آوردن شواهد تجربی جدید در ادبیات موضوع می باشد. برای این منظور داده های مربوط به 41 شعبه بانک را در سطح شهر تهران طی سال های 1387-1385 مورد استفاده قرار داده ایم. از نقاط برجسته پژوهش حاضر این است که پس از آزمون نتایج به دست آمده از مدل های مختلف، اطمینان و قوت روش های پارامتری در مقایسه با روش های ناپارامتری، عملا مورد تایید قرار گرفت. از دیگر نکات مهم، بررسی متغیرهای توضیحی مربوط به نیروی انسانی و تحلیل تاثیر ویژگی های مربوط به مدیران شعب است که تا به حال در هیچ یک از پژوهش های صورت پذیرفته در کشور مورد استفاده واقع نشده اند. برای بررسی عوامل موثر بر کارایی شعب، ویژگی های مختص شعب مانند درجه و رتبه شعب، نسبت تعداد کانتر فعال به مساحت، موقعیت مکانی و ویژگی های مربوط به نیروی انسانی مانند جنسیت، سن، تحصیلات و سابقه فعالیت در بانک اقتصاد نوین مورد توجه قرار گرفته اند. بدین منظور از مدل یک مرحله ای بتیس و کوئلی (1995)، مدل دومرحله ای توبیت و مدل دومرحله ای کارایی برتر استفاده شده است. با وجود اینکه نمرات کارایی محاسبه شده به روش dea و sfa با یکدیگر متفاوتند، لکن نهایتا شعبه سعادت آباد به عنوان کاراترین و شعب هنگام و سعدی جزء ناکارترین شعب طی دوره مورد بررسی، با هر دو روش معرفی می شوند. با توجه به اینکه در نتایج مدل های مختلف، اطمینان وقوت ضرایب مدل کوئلی 1995 ، از لحاظ آماری و اقتصادی، در مقایسه با دو مدل توبیت و کارایی برتر کاملا مشهود است، طبق نتایج مدل مزبور کارایی شعب با نسبت تعداد کانتر فعال به مساحت، استقرار در مناطق تجاری و اداری، درجه شعبه، سن و سابقه مدیران شعب رابطه مستقیم دارد و همچنین استخدام مدیران مرد که سابقه فعالیت در بانک های دولتی را دارا باشند تاثیر مثبتی بر کارایی شعب خواهد داشت. ضمنا نتایج این مدل بیانگر این موضوع است که کارایی شعب با تحصیلات مدیران آنها رابطه غیرمستقیم دارد.