نام پژوهشگر: سمیرا باقری

تأثیر اعمال میدان مغناطیسی بر تولید نانو ذرات نیکل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم پایه دامغان - دانشکده شیمی 1390
  سمیرا باقری   احمد نبوی امری

خواص مغناطیسی رسوبات نیکل به مقدار فسفر آن ها بستگی دارد. شرایط خارجی نظیر ph می توانند بر محتوای فسفر تأثیر بگذارند. هدف از این تحقیق آن است که اثر میدان مغناطیسی خارجی اعمالی بر ایجاد نانو ذره های نیکل-فسفر را بررسی کنیم. در این صورت اعمال میدان به عنوان یکی از درجات آزادی در اختیار قرار خواهد گرفت. ایجاد نانو ذره ها از طریق هسته زایی و رشد توسط احیا در محیط قلیایی انجام گرفت. آزمایشات در ph تثبیت شده ی 8 تا 12 و دمای 95 درجه سانتیگراد انجام شدند. هر مرحله از آزمایشات، در میدان مغناطیسی ناشی از اعمال ولتاژهای مستقیم 30، 25، 20، 15، 10، 5 و صفر ولت با یک آهنربای الکتریکی دست ساز با هسته ی e شکل انجام گرفت. کاهش یون های نیکل با افزایش تدریجی یون هیپوفسفیت صورت گرفت. مطالعات ما نشان دادند که مغناطیس پذیری رسوبات در حوالی ولتاژهای 10 و 15 افزایش وپس از آن با افزایش میدان مغناطیسی اعمالی کاهش یافت. مقادیر مختلف فسفر اندازه گیری شده با icp شبکه های متفاوتی را نتیجه دادند. میدان مغناطیسی به کار رفته می تواند بر شبکه ی بلوری اثر بگذارد. ارزیابی تصاویر میکروسکوپی و طیف های xrd و مقایسه آن ها با مقدار p نمونه ها نشان دادند که مقدار فسفر نمی تواند بر مورفولوژی رشد اثر بگذارد اما بلورینگی رسوبات را تحت تأثیر قرا می دهد. در حقیقت رسوبات کلاستری با اندازه ذره ی متوسط 10 نانومتر به دست آمد. در میدان مغناطیسی پایین، بلورهای nip رشد کرده و در میدان های بالاتر شبکه ی nip تخریب گشته و با افزایش نسبی مقدار رسوبات غیر بلوری فسفر در نمونه، با کاهش بلورینگی سبب افزایش آنتروپی می شود.

طراحی تولید هماهنگ چهارم لیزر nd:yag و امکان سنجی برپایی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1390
  سمیرا باقری   محمود سلطان الکتابی

در این پژوهش ابتدا شرح مختصری از بازآواگرهای لیزری را بیان کرده ایم. پس از آن به طراحی و برپایی پیکربندی های خطی و l-شکل لیزر nd:yag پرداخته ایم. به این منظور ابتدا شرایط جورشدگی فازی در بلورهای تک محوری و دومحوری را بررسی کرده ایم و برای تعیین بلور مناسب، بلورهای غیرخطی ktp، bbo و lbo را جهت تولید هماهنگ دوم و bbo، clbo و dkdp را جهت تولید هماهنگ چهارم شبیه سازی کرده ایم. پس از انتخاب بلور غیرخطی مناسب، زاویه ی جورشدگی فازی، ضریب موثر غیرخطی و زاویه ی walk-off را برای بلورهای انتخابی تعیین کرده ایم. سپس لیزر پیوسته ی nd:yagرا بر پا کرده ایم که با استفاده از لیزرهای نیم رسانا از پهلو دمش می شود. پارامترهای اتلاف، بهره ی سیگنال کوچک، واگرایی و فاکتور انتشار پرتو را برای این لیزر اندازه گیری کرده ایم. برای تولید نور سبز از بلور ktp در دو پیکربندی خطی و تاشده ی بازآواگر استفاده کرده ایم. در پیکربندی اول بلور را درون و بیرون بازآواگر قرار داده و هماهنگ دوم تولید کردیم. برای این کار ابتدا کاواک لیزری را طراحی کرده و سپس چیدمان آن را برپا کرده ایم.

بررسی مشخصات هیدرولیکی و ضریب تخلیه سرریزهای جانبی لبه تیز ترکیبی در جریان زیر بحرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیرا باقری   رسول قبادیان

سرریز جانبی یکی از سازه های مهم هیدرولیکی است که با اهداف متفاوتی در سیستم های انتقال آب به کار گرفته می شود. این نوع سرریز به طور وسیعی برای کنترل سطح آب در سیستم کانال های آبیاری و زهکشی و در پروژه های حفاظت سیلاب برای خارج نمودن آب اضافی به درون کانال تخلیه و هم چنین در سیستم های زهکشی شهری مورد استفاده قرار می گیرد. این سازه هم-چنین به عنوان سازه حفاظتی در بالادست سیفون های معکوس، زیرگذر جاده، محل های خطرناک و سیل خیز رودخانه ها و سرریز انتهایی برای تخلیه آب مازاد ناشی از بهره برداری نادرست آبگیرهای بالادست، در انتهای کانال های اصلی قرار می گیرد. با توجه به کاربرد وسیع سرریزهای جانبی، این نوع سرریز باید دارای خصوصیاتی باشد تا بتوان از آن به خوبی در شبکه های انتقال آب و یا رودخانه ها استفاده کرد. از جمله این خصوصیات می توان به اندازه گیری دقیق دبی عبوری و توانایی آن در خروج میزان قابل توجهی آب در زمان رخ دادن دبی های سیلابی در مکان هایی که این سازه به عنوان سازه ای حفاظتی به کار می رود، اشاره کرد. سرریزهای جانبی ساده که معمولا به صورت مستطیلی طراحی و اجرا می شوند، این دو قابلیت را به صورت توام دارا نمی باشند بطوریکه اگر عرض سرریز کوچک باشد، فقط برای اندازه گیری جریان مناسب است و اگر عرض سرریز بزرگ درنظر گرفته شود، فقط برای تخلیه سریع سیلاب مناسب بوده و دقت اندازه گیری دبی جریان کاهش می یابد. به همین دلیل برای نخستین بار در این تحقیق، سرریزهای جانبی لبه تیز با مقطع ترکیبی پیشنهاد شده است. مزیت مهم اینگونه سرریزها، دقت مناسب اندازه گیری دبی در محدوده وسیعی از شرایط جریان (کم آبی تا سیلاب) و نیز تخلیه موثر سیل است. بر اساس بررسی های انجام شده، در زمینه اینگونه سرریزها تاکنون مطالعه ای صورت نگرفته و فقط مطالعات آزمایشگاهی اندکی در خصوص سرریزهای لبه تیز نرمال مرکب انجام شده است. این در حالی است که سرریزهای جانبی ساده، مطالعات فراوانی را به خود اختصاص داده اند که اغلب برای برآورد ضریب تخلیه سرریز جانبی بوده است. بنابراین تعیین ضریب تخلیه سرریز جانبی لبه تیز ترکیبی به منظور بهره گیری از این نوع سرریز ضروری است، لذا در این تحقیق برای برآورد ضریب تخلیه، آزمایش هایی در یک سرریز جانبی ترکیبی مستطیلی- مستطیلی و با عرض و ارتفاع متغیر انجام شده است. تحلیل ابعادی پارامترهای موثر بر دبی جریان عبوری از سرریز ترکیبی نشان داد که ضریب تخلیه این سرریز تابعی از عدد فرود در بالادست جریان ( )، نسبت ارتفاع وزنی تاج سرریز به عمق جریان در بالادست سرریز ( ) و عرض کانال به عمق جریان در بالادست سرریز ( ) است. بر اساس نتایج آزمایشگاهی و نیز اصول بهینه سازی، رابطه ای بدون بعد برای محاسبه ضریب تخلیه سرریز استخراج گردید. در نهایت معادله جدیدی برای محاسبه دبی جریان عبوری از سرریزهای جانبی ترکیبی مستطیلی- مستطیلی پیشنهاد شد. این معادله با استفاده از داده های آزمایشگاهی، واسنجی و صحت سنجی شد. شاخص های آماری خطای متوسط ( )، جذر میانگین مربعات خطا ( )، میانگین درصد میانگین مطلق خطا ( )، شیب خط رگرسیون ( ) و مجذور ضریب همبستگی ( ) برای مقایسه داده های دبی آزمایشگاهی و محاسباتی برای بخش واسنجی به ترتیب 592/0، 00027/0، 01/8، 94/0 و 96/0 و برای بخش صحت سنجی به ترتیب 133/0، 00038/0، 88/9، 90/0 و 98/0 بدست آمد که حاکی از قابلیت مناسب معادله پیشنهادی است. از طرف دیگر با توجه به کاربرد وسیع شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک در علوم مختلف از جمله علوم آب و خاک، مدل سازی ضریب تخلیه سرریز جانبی لبه تیز ترکیبی با استفاده از این دو روش نیز انجام شد. با مقایسه آماری ضریب تخلیه بدست آمده از مدل شبکه عصبی با داده های آزمایشگاهی (با 9019/0 و 0111/0 ) نشان داده شد که شبکه عصبی به خوبی قادر به تعیین ضریب تخلیه سرریز جانبی لبه تیز ترکیبی با مقطع مستطیلی – مستطیلی می باشد. همچنین پارامترهای آماری نتایج بدست آمده از الگوریتم ژنتیک (me، ، و به ترتیب برابر با 0003/0، 0178/0، %2/3 و 998/0) بیانگر کارایی مناسب این روش می باشد.

بررسی اثر تغییرات پروفیل های دما، فشار و شدت توربولانس بر عملکرد یک نمونه توربین محوری به روش تحلیل سه بعدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده مهندسی مکانیک 1393
  سمیرا باقری   محمدرضا علیگودرز

مهربشنک نادیم رجنای بنی بروتنی حم وغت .تسا قارتحا هظفتاریی امدیی رجنای دوروی بروت هب،نی ترارح رابی غیتخاونکیری هرپ هب اریاه بروتنی اپنییتسد قارتحا هظفحممحتلی میدنکغ راشف .نکیریدورو رد تخاوی بروت،نی زوتعی اهرابی آیکیمانیدوری غتخاونکیری ازفا هرپ حطس رد ارشی میدهدد فرط زا .رگی گتفشآی زدای غ وتخاونکیری هرپ حطس رد لااب ترارح لاقتنا هب رجنماه یمدوشا .نی غیتخاونکیریاه میدناوت ثعابعضوم بوذی کرت ،هرپ گدروخی ضعب رد و هرپی ب دراوم زاثعا رد .دوش هرپ لک رد تسکشانی شهوژپ به منظور بررسی اثرات غیریکنواختیهای جریان خروجی از محفظه احتراق بر عملکرد توربین فشار بالای پایین دست، یک توربین دوطبقه بدون خنک کاری به صورت سه بعدی شبیه سازی و اعتبارسنجی شده است. تحلیلهای عددی جریان سیال کاری توربین با اعمال دو گروه از پروفیلهای دما، فشار و شدت آشفتگی در ورودی توربین به کمک حلگر سیافایکس انجام شد: گروه اول شامل پروفیلهایی است که از شبیه سازی محفظه احتراق واقعی در آزمایشگاه به دست آمده اند؛ و گروه دوم شامل پروفیلهای سهموی درجه دو است. نتایج نشان میدهد که در انتخاب مناسبترین پروفیل دمایی جریان ورودی یک تعامل میان دور کردن دمای بیشینه از ریشه و نوک پره با راندمان بیشتر وجود دارد. به طور کلی هرچه پروفیلهای دما، فشار و شدت آشفتگی به حالت یکنواخت نزدیکتر باشند راندمان بیشتر است و با افزایش گرادیان در پروفیل جریان