نام پژوهشگر: یونس علی علی جو
یونس علی علی جو عباسعلی ناصریان
با هدف بررسی تاثیر نوع منبع چربی بر پارامترهای تخمیری و قابلیت هضم و تاثیر روش فرآوری دانه جو و نوع منبع چربی بر عملکرد گوسفند و گاوهای شیرده آزمایشهای زیر انجام شد. در آزمایش اول، تاثیر دو نوع منبع چربی اشباع و غیر اشباع (پیه و کلزا) در جیره گله گاوهای شیری، با روش تلی و تری مورد ارزیابی قرار گرفت. از هر دو نوع چربی در سه سطح 2، 4 و 6 درصد استفاده گردید. استفاده از چربی، قابلیت هضم آزمایشگاهی ماده خشک را کاهش داد و با افزایش سطح چربی قابلیت هضم کاهش یافت (05/0>p). در بین منابع چربی استفاده شده، روغن کلزا دارای اثر منفی بیشتری بر قابلیت هضم بود. استفاده از چربی تاثیری بر ph نداشت ولی باعث کاهش غیر معنی دارغلظت نیتروژن آمونیاکی گردید. تنها روغن کلزا در سطح 6 درصد کاهش معنی داری پیدا کرد (05/0>p). در آزمایش دوم، تاثیر دو نوع روغن (پنبه دانه و کلزا) و دو روش فرآوری دانه جو (آسیاب و پلت) بر پارامترهای تخمیری و حرکت مواد در دستگاه گوارش گوسفند مورد مطالعه قرار گرفت. از 4 گوسفند بلوچی دارای کانولای شکمبه ای و شیردانی در قالب طرح چرخشی 4×4 با چهار جیره در چهار دوره استفاده گردید. جیره های آزمایشی بشرح زیر بود: 1) روغن پنبه دانه+جو آسیاب شده 2) روغن پنبه دانه+جو پلت شده 3) روغن کلزا+جو آسیاب شده 4) روغن کلزا+جوپلت شده. نتایج نشان داد که قابلیت هضم شکمبه ای و پس از شکمبه ای مواد مغذی تحت تاثیر قرار نگرفت. پارامترهای مربوط به عبور مواد از شکمبه تفاوت معنی داری بین تیمارها حاصل نکرد. فاکتورهای تخمیری شکمبه و متابولیتهای خونی تحت تاثیر فرآوری دانه جو و منبع چربی قرار نگرفت. حیوانات مورد آزمایش با اعمال تیمارها در توازن نیتروژن مثبت قرار داشتند. در آزمایش سوم، تعداد 8 راس گاو هلشتاین شیرده در اوایل شیردهی (10 ± 45 روز) در قالب طرح مربع لاتین 4×4 با 4 جیره در 4 دوره تحت آزمایش قرار گرفت. جیره های آزمایشی حاصل ترکیب دو روش از فرآوری دانه جو (آسیاب کردن و پلت نمودن) و دو منبع چربی (پنبه دانه و روغن کلزا) بود. مصرف نیتروژن تحت تأثیر روش فرآوری دانه جو قرار گرفت و در گاوهایی که با جو آسیاب شده تغذیه شده بودند بیشتر از گاوهایی بود که جو پلت شده مصرف کردند (04/0=p). نیتروژن ابقا شده تحت تاثیر اعمال تیمارها قرار نگرفت ولی فرآوری دانه جو دفع نیتروژن مدفوع را تحت تاثیر قرار داد و در گاوهایی که جو آسیاب شده مصرف کردند بطور معنی داری بالاتر از گاوهایی بود که جو پلت شده مصرف کردند (001/0 = p). منبع چربی یا روش فرآوری دانه جو اثر معنی داری بر درصد چربی و پروتئین شیر نداشت (05/0<p)؛ ولی مقدار مواد جامد بدون چربی تحت تاثیر منبع چربی و روش فرآوری دانه جو قرار گرفت و در گاوهایی که جو آسیاب شده و دانه کلزا مصرف کردند بالاتر بود(05/0>p). تولید شیر تحت تاثیر روش فرآوری دانه جو قرار گرفت و در گاوهایی که جو آسیاب شده مصرف کردند مقدار شیر 64/0 تا 9/1کیلوگرم در روز بیشتر از گاوهایی بود که جو پلت شده مصرف کردند (04/0 = p). فرآوری دانه جو مصرف خوراک را تحت تاثیر قرار داد (04/0 = p) و در گاوهایی که جو آسیاب شده مصرف کردند مقدار 15/1 تا 18/2کیلوگرم در روز بیشتر از گاوهایی بود که جو پلت شده مصرف داشتند. منبع چربی یا روش فرآوری دانه جو اثر معنی داری بر قابلیت هضم مواد مغذی و متابولیتهای خونی نداشت (05/0<p). ph مایع شکمبه تحت تاثیر فرآوری دانه جو قرار گرفت (04/0 = p)؛ بطوریکه در گاوهایی که با جو آسیاب شده تغذیه شدند، مقدار 09/0 تا 24/0 بیشتر از گاوهایی بود که با جو پلت شده تغذیه گردیدند. غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه تحت تاثیر منبع چربی جیره و فرآوری دانه جو قرار نگرفت. هرچند در گاوهای مصرف کننده جو پلت شده در مقایسه با جو آسیاب شده تمایل به کاهش داشت. سنتز پروتئین میکروبی تحت تاثیر روش فرآوری دانه جو و منبع چربی قرار نگرفت. فعالیت نشخوار و جویدن دام تفاوت معنی داری بین جیره ها نداشت. نتایج این آزمایش نشان داد استفاده از چربی با زوشهای مختلف فرآوری دانه جو می تواند فاکتورهای تخمیری و عملکردی حیوان را تحت تاثیر قرار دهد.
الهام خلیل نژاد مهینی یونس علی علی جو
هدف این آزمایش، بررسی اثرات سطوح مختلف اسانس مرزنجوش بر قابلیت هضم مواد مغذی، تخمیر شکمبه و فرآسنجه های خونی در قوچ های نر نژاد قزل با میانگین وزن (kg5±58) بود. در آزمایش از 3 تیمار (شاهد، 1و 2میلی لیتر در کیلوگرم ماده خشک جیره در روز اسانس مرزنجوش) در قالب طرح مربع لاتین در 3دوره 21روزه به صورت جیره tmr که در حد اشتها در اختیار دام ها قرار گرفت، استفاده گردید. جهت اندازه گیری قابلیت هضم مواد مغذی و ماده خشک، میزان ماده خشک مصرفی با توجه به مقدار ماده خشک ارائه شده با استفاده از روش (total collection) محاسبه گردید. تیمارها بر قابلیت هضم ظاهری cp،om ،ee ، ndf و dm اثر معنی داری نداشتند(05/0p?). اثر سطوح مختلف اسانس مرزنجوش بر تغییرات ph مایع شکمبه معنی دار نبود(05/0p?) ولی بالاترین سطح اسانس باعث بیشترین افزایش در نیتروژن آمونیاکی شکمبه گردید(05/0p?). جمعیت پروتوزوآ شکمبه تحت تأثیر سطوح مختلف اسانس قرار نگرفت (05/0p?). اثر سطوح مختلف اسانس باعث کاهش معنی دار کلسترول،ldl و افزایش hdl سرم خون گردید (05/0>p). اما بر سایر فرآسنجه های خونی(گلوکز، کراتینین، آلبومین، نیتروژن اوره ای و پروتئین کل) اثرات معنی داری اعمال نکرد(05/0p?). تیمارهای آزمایشی به طور معنی داری استات و پروپیونات به همراه بوتیرات مایع شکمبه را تحت تأثیر قرار دادند(05/0>p). به طور کلی تیمارهای آزمایشی تأثیر معنی دار قابل ملاحظه ای بر برخی اسیدهای چرب فرار شکمبه (به جز استات و پروپیونات+بوتیرات)، قابلیت هضم مواد مغذی، نیتروژن آمونیاکی،ph شکمبه، جمعیت پروتوزوآ شکمبه ای و متابولیت های خونی(به جز کلسترول، hdl و ldl) گوسفندان نر نژاد قزل نداشت.