نام پژوهشگر: باب اله محمدی نبی کندی
باب اله محمدی نبی کندی کامران ایزدی مبارکه
چکیده اسلام به عنوان دینی که پیروان خود را به تفکر فرا خوانده است، نخستین مشوق مسلمانان در کسب علم بوده است. از آغاز پیدایش اسلام و با تأکید پیامبر (ص) که می فرماید: «در جستجوی علم بر آیید. اگر چه در چین باشد». مسمانان به تحصیل علوم مختلف پرداختند. یکی از علوم موجود، قرآن است که مسلمانان برای بهره گیری و انتقال آن به ملل مختلف، به ترجمه آن پرداختند. سبک بیانی قرآن به گونهای است که ارائه معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست و چارهای از اعمال تغییرات دیگر وجود ندارد. از این رو با همه تلاشی که نویسندگان و مترجمان نموداند، بازهم پاسخگوی خوانندگان نیست. دلیل این امر وجود آیات مجمل در قرآن کریم است. آیات مجمل آیاتی است که دلالت شان روشن نمیباشد و فهم معنای آنها نیازمند تفسیر است. اسباب اجمال را اموری همانند: وجود الفاظ مشترک، حذف برخی واژهها، نامشخص بودن مرجع ضمیر، کاربرد الفاظ غریب، تقدیم و تاخیر، و وجود چند احتمال در معنای آیه می داند. افزون بر این، فهم معنای برخی آیات تنها با دانستن شأن نزول یا فضای نزول آنها میسر است. بی شک افزودن همه این امور به ترجمه قرآن آن را از شکل رایج ترجمه خارج کرده و به تفسیر نزدیک میسازد که مترجمان در این زمینه، ناگزیر از گنجاندن افزوده هایی نمایان شده در متن ترجمه بوده اند، که اغلب با استناد به تفاسیر و یا کتابهای سبب نزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. در این جاست که نیاز به تحلیل و تطبیق عبارات و جملات افزوده در این ترجمه ها و سنجش میزان انطباق آنها با آراء مشهور، احساس گردید. در این زمینه، ابتدا آیاتی که مترجمان در ترجمه این آیات از افزوده هایی استفاده نموده اند، استخراج شده است و بعد از آن، صرفاً ترجمه مترجمانی از میان هفت ترجمه منتخب، ذکر شده است که افزوده ی کلیدی و موثر برای فهم بهتر آیه داشته اند و پس از استخراج ترجمه ها، افزوده ها از نظر مطابقت با آراء و نظریات مفسران در زمینه های مختلف احکامی یا لغوی با توجه به تفاسیر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. و سپس از طرف نگارنده این رساله، تحلیل و بررسی انجام می گیرد که آیا، افزوده ذکر شده از طرف مترجم، پشتوانه ی تفسیری دارد یا خیر؟ و تا چه حد با آراء مفسران مطابقت دارد.؟ و کدام یک از مترجمان افزوده بهتری را ارائه داده است.؟ این پژوهش، به بررسی افزوده های هفت ترجمه معاصر قرآن به زبان فارسی در ترجمه اجزاء 15-16، که از میان ترجمه های دیگرانتخاب شد، یعنی؛ ترجمه های «الهی قمشه ای، خرمشاهی، صفارزاده، فولادوند، گرمارودی، مشکینی و مکارم» پرداخته و نیاز وعدم نیاز و ضرورت و عدم ضرورت این افزوده ها و همچنین منابع و مآخذ مورد استفاده قرار گرفته شده از طرف مترجمان فوق الذکر در ترجمه این اجزاء، توسط نگارنده این رساله مورد بررسی قرار گرفته است که مراجعه به آراء مشهور از مفسران شیعه و اهل سنت ، و در برخی موارد آراء حدیثی مبنای این پژوهش بوده و با تحلیل و بررسی نگارنده در پایان بررسی هر آیه همراه می باشد.