نام پژوهشگر: محدثه رضایی
محدثه رضایی مهدی لسانی
با توجه به اینکه مدارس به عنوان سازمان های زیربنایی جامعه محسوب می شوند و از آنجا که مهمترین عنصر این سازمان ها دبیران می باشند در این راستا توانمندسازی آنها امری مهم به نظر می رسد، لذا مدیران که صاحبان قدرت هستند می توانند از طریق بکارگیری صحیح پایگاههای قدرت خود، بر رفتار دیگران(دبیران) تأثیر بگذارند. این پژوهش نیز به منظور «بررسی رابطه پایگاههای قدرت مدیران و توانمندسازی دبیران مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی دخترانه شهرکرمان در سال تحصیلی 90- 89 » اجرا شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی شهر کرمان می باشد که از بین آنها 272 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده های منابع قدرت، پرسشنامه محقق ساخته امجدی(1379) می باشد که براساس راهنمایی های گری یوکل در استفاده مدیران از منابع پنجگانه قدرت ساخته شده است. همچنین برای سنجش توانمندسازی دبیران از پرسشنامه ذکر شده در کتاب وتن و کمرون استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مستقیم بین ابعاد مختلف پایگاههای قدرت مدیران(قدرت اجبار، قانونی، تخصص، مرجعیت و پاداش) و توانمندسازی دبیران(موثربودن، شایستگی، معنی داری شغل، خودمختاری و اعتماد) می باشد. ضمناً هیچ کدام از متغیرهای میانجی این تحقیق نمی تواند به رابطه بین پایگاههای قدرت مدیران و توانمندسازی دبیران مدارس تأثیری وارد کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت مدیران می توانند از طریق به کار گیری صحیح پایگاههای قدرت خود زمینه توانمندسازی دبیران را فراهم سازند.
محدثه رضایی سیامک خادمی
بررسی منفی های تابع توزیع ویگنر گسسته بسیار مورد توجه محققین بوده است. در این مقاله منفی های تابع توزیع ویگنرگسسته برای حالت کوانتومی عام یک سامانه تک کیوبیتی (یک سامانه دو ترازه) و دوکیوبیتی درهم تنیده و جدایی پذیر مورد بررسی قرار گرفته است. شاخص کوانتومی کنفک دلتا و شاخص کوانتومی اتا و همچنین آنتروپی های منفردی و وهرل به فضای فاز گسسته برای سامانه های فوق ارتقا داده شدند. نشان داده می شود که شاخص منفی های کنفک در فضای فاز گسسته نیز به کمیات فیزیکی مانند آنتروپی کوانتمی وهرل ارتباط دارد. مطابقت رفتار آنتروپی کوانتومی وهرل با شاخص منفی های کنفک نشان داده می شود. همچنین دیده می شود که آنتروپی منفردی در فضای فاز کوانتومی گسسته حداقل برای تحلیل سامانه مورد بررسی، آنتروپی مناسبی نیست.
محدثه رضایی حمید ابهری
ابعاد مسأله از نظر فقهی و حقوقی و تأثیرات اجتماعی و حتی علمی هنوز به طور صحیح و کامل تشریح نشده است. متخصصان روش های نوین ناباروری باید روش های مختلف قابل عمل را کاملاً باز و تبیین نمایند. اثرات ژنتیکی روش های گوناگون تلقیح اسپرم و تخمک نیز باید بررسی شود و احیاناً آثار اجتماعی این نوع زاد و ولدها و رواج آن نیز مورد بررسی قرار گیرد تا آنگاه فقها با تکیه بر این دانسته ها و تشخیص های موضوعی و با توجه به مبانی فقهی در مورد نسب و آثار و احکام آن، حکم فقهی را بیان نموده و قانونگذار بر اساس احکام روشن فقهی حدود و ضوابط آن را دقیقاً مشخص نماید. در حقوق ایران، درباره جواز یا حرمت این امر و آثار حقوقی مترتب بر آن، میان حقوقدانان و فقهای متأخر اختلاف نظرهای عمیقی وجود دارد و قانونی نیز در این خصوص تاکنون تصویب نشده است. در این صورت خلأ حقوقی موجود با لحاظ تقاضای روزافزون زوجین نابارور برای استفاده از تکنیک تلقیح مصنوعی، وضعیت کودکان متولد شده به روش مذکور را در ابهام فرو می برد. بنابراین به نظر می رسد تصویب قانونی جامع در این خصوص برای تعیین وضعیت حقوقی کودکان متولد شده امری ضروری می باشد. در مورد مسائل حقوقی ناشی از باروری پس از مرگ قوانین ایران، راهکار خاصی ارائه نداده اند و لازم است که در این زمینه، قوانین لازم تصویب و تدوین شوند. در این راستا لازم است مقرر گردد: الف) باروری پس از مرگ از محل اسپرم منجمد زوج، از لحاظ قانونی امکان پذیر است. ب) از لحاظ نسب، طفل متولد از باروری پس از مرگ ملحق به صاحب اسپرم و زوجه خواهد بود. ج) به نظر می رسد با توجه به پیشرفت روش های تولید مثل و به دنیا آمدن کودکان پس از مرگ یکی از والدین می بایست تغییر در قانون مدنی بخصوص در باب ارث ماده 875 ایجاد شود. زیرا این غیر عادلانه است که این کودکان را تنها به علت اینکه به روش غیر طبیعی و مصنوعی بدنیا می آیند از ارث پدر محروم شوند. در حالی که در باروری پس از مرگ تمام شرایط ارث بردن را دارا می باشد از جمله اینکه نسب او نسبی است مشروع و قانونی و با پدر خود رابطه خونی دارد. نطفه منعقد شده بین زن و شوهر ناشی از رابطه قانونی بوده است. قانون نیز باید پا به پای این تغییرات و پیشرفت ها اصلاح شود تا بتواند پاسخگوی مشکلات و مسائل ناشی از این پیشرفت علم در دنیای کنونی باشد. با توجه به مطالب گفته شده در این پایان نامه ماده 875 ق.م باید اصلاح شود یا در ارتباط با نطفه منعقد شده بعد از فوت مورث، در موارد خاصی مانند باروری پس از مرگ، تبصره ای الحاق شود. بدین منظور پیشنهاد می شود که به ماده 875 قانون مدنی تبصره ای با این مضمون اضافه شود «طفل متولد از باروری پس از مرگ از صاحبان گامت ارث می برد»
محدثه رضایی محمود معین الدین
مدیران واحدهای تجاری در عصر حاضر به دلایل مختلف شامل پاداش های مبتنی بر سود و جذب سرمایه گذاران می کوشند تا از طریق کاربرد روشهای گوناگون حسابداری سود دوره مالی را در راستای تامین سیاستها و اهداف خود ، تغییر دهند . مدیریت سود یکی از انواع اینگونه اعمال تغییرات می باشد که تا حد زیادی وجود یا عدم وجود وحتی شدت آن بستگی به اخلاقیات مدیران مالی شرکتها دارد. مدیریت سود یکی از موضوعاتی است که ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مدیر شرکت تاثیر قابل ملاحظه ای در رخداد آن دارد. بررسی هوش هیجانی مدیران و ارتباط آن با اخلاق مدیران در مورد اعمال مدیریت سود به درک دلیل اعمال مدیریت سود بسیار کمک کننده است .مدیریت سود هم میتواند بسیار مفید وهم بسیار مضر باشد. مدیرمیتواند در تهیه خلاصه ای از عملکرد شرکت اعمال نفوذ کند و نتایج مورد نظر خود را منعکس کند. یکی از دلایل اعمال مدیریت سود مدیران ویژگی های اخلاقی آنها است که تحت تاثیر هوش هیجانی مدیران مالی واحدهای تجاری است. هدف اصلی این پژوهش بررسی هوش هیجانی مدیران و ارتباط آن با اخلاق مدیران در مورد اعمال مدیریت سود می باشد .مدیریت سود هم میتواند بسیار مفید وهم بسیار مضر باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که هوش هیجانی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد و نسبت این تاثیر مثبت (مستقیم) است و مولفه های هوش هیجانی شامل : 1-خود آگاهی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری ندارد. 2-خود مدیریتی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد ونسبت این تاثیر مثبت(مستقیم) است. 3-آگاهی اجتماعی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی دار دارد ونسبت تاثیرآن مثبت(مستقیم)است. 4-مدیریت رابطه بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد واین تاثیر مثبت (مستقیم) است.
محدثه رضایی حسین نظام آبادی پور
در سالهای اخیر تلاش¬های زیادی در زمینه¬ی استفاده از الگوریتم¬های ابتکاری در حل مسائل طبقه¬بندی و خوشه¬بندی صورت گرفته است. در این پایان¬نامه برای نخستین بار از الگوریتم جستجوی گرانشی که یکی از جدیدترین الگوریتمهای ابتکاری مبتنی بر جمعیت است، در حل مسأله تولید نماینده برای طبقهبند k-نزدیک¬ترین همسایه استفاده شده است. به منظور بهبود عملکرد، راهکارهایی چون استفاده از «قانون رأی¬گیری اکثریت» و اصلاح جمعیت اولیه¬ی الگوریتم ارائه شده است. همچنین دو روش ترکیبی که مسائل تولید و انتخاب نماینده را با هم ترکیب می¬کنند، پیشنهاد شده¬اند. روش¬های پیشنهادی روی پانزده مجموعه داده ارزیابی شده و نتایج آنها با 9 روش روزآمد مقایسه شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهند که روش¬های پیشنهادی دقت طبقهبندی بالاتری نسبت به روش¬های مورد مقایسه داشته و عملکرد مناسبی در زمینه تولید نماینده دارند. بالاترین میانگین دقت طبقه¬بندی بدست آمده در میان روش¬های پیشنهادی روی مجموعه آزمون، تقریباً 5/1% بیشتر از بهترین روش ¬مورد مقایسه است.