نام پژوهشگر: ابراهیم قاسمی نژاد

پالئواکولوژی، پالینوفاسیس و چینه نگاری سکانسی سازند خانگیران در برش ناودیس چهل کمان، شرق کپه داغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1391
  یاور مشیرفر   ابراهیم قاسمی نژاد

برای بررسی تأثیر رویدادهای آب و هوایی ائوسن بر جوامع داینوفلاژله های آلی، سازند خانگیران، برش ناودیس چهل کمان، انتخاب و نمونه برداری شد. پژوهش روی داینوسیست های خانگیران، با استفاده از تکنیک های آماری و با بهره گیری از داده های پالینوفاسیس و چینه نگاری سکانسی، به منظور درک و بازسازی بهتر دریای ائوسن و تأثیر رویدادهای اقلیمی انجام گرفته است. این پژوهش نشان می دهد، که محیط انبایش سازند خانگیران، در حوضه ی دریای باز تا نریتیک داخلی و خارجی متغیر بوده است که در ائوسن پیشین، با ثأثیر رویداد بیشینه آب و هوایی ائوسن پیشین (eeco) دریایی گرم، با شوری و اکسیژن کم و تولیدکنندگی زیاد، و از ائوسن میانی به بعد با تأثیر رویداد بیشینه آب و هوایی ائوسن میانی (meco) به دریایی سردتر، با کاهش تولید کنندگی، شوری کم و با اکسیژن بالا تبدیل شده است. بررسی های پالینوفاسیس محیط رسوبی سازند خانگیران برش ناودیس چهل کمان را در سه محیط حاشیه ای، پروکسیمال و دیستال می گنجاند که از این میان، بیشترین سهم نصیب محیط دیستال می شود. بررسی های چینه نگاری سکانسی سازند خانگیران، با وجود عدم قطعیت داده ها، دو بسته رسوبی پیشرونده (tr/lsw) متعلق به ائوسن پیشین و میانی، و بدون داشتن مرز مشخص با همدیگر، به نمایش می گذارد.

سنگ چینه نگاری و زیست چینه نگاری رسوبات کرتاسه بالایی در برش پل زغال (جنوب چالوس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین شناسی و اکتشافات مع 1389
  سمیرا خراسانی   ابراهیم قاسمی نژاد

رسوبات کرتاسه بالایی در پهنه ایران زمین در حوضه های متفاوت، با توجه به شرایط حاکم در زمان تشکیل، ظاهراً یکنواخت نبوده است. در نتیجه، واحدهای سنگ چینه ای رسوبات کرتاسه بالایی ایران، به استثناء زاگرس و کپه داغ نامگذاری نشده یا دارای نام های محلی هستند. جهت مطالعه رسوبات کرتاسه بالایی در البرز شمالی برشی در حوالی منطقه پل زغال انتخاب گردید. برش انتخاب شده، در 21 کیلومتری جنوب چالوس به صورت ترانشه آزاد راه مرزن آباد – چالوس با مختصات جغرافیایی e ?20 ْ51 و n ?31 ْ36 قرار گرفته است. رسوبات کرتاسه بالایی در برش مورد مطالعه با ضخامت 1585 متر از سنگ آهک، سنگ آهک مارنی و مارن و پوشش هایی از سنگ های آذرآواری تشکیل شده است که توسط 3متر سیلتستون قرمز رنگ قاعده ای با یک ناپیوستگی آذرین پی بر روی منشورهای بازالتی منتسب به سازند چالوس قرار گرفته است. مرز بالایی این برش به علت پوشیده شدن توسط واریزه ها در کنار ترانشه و حضور پوشش گیاهی در امتداد برش قابل شناسایی نبود. از برش مورد نظر جمعاً 51 نمونه برداشت گردید که از آن 39 نمونه جهت مطالعات روزن بران و 12 نمونه (30 اسلاید) برای مطالعات پالینولوژی اختصاص داده شد. با بررسی های انجام گرفته بر روی روزن بران در مقاطع نازک و همچنین روزن بران آزاد، 43 گونه و 17 جنس از روزن بران پلاژیک و کف زی شناسایی گردید. بر اساس مطالعات روزن بران 7بیوزون به دیرینگی کنیاسین پسین – ماستریشتین برای رسوبات کرتاسه بالایی در برش پل زغال تشخیص داده شد. بیوزون های تشخیص داده شده عبارتند از: 1: hedbergella holmdelensis - dicarinella concavata interval zone ( late coniacian) 2: dicarinella asymetryca total range zone (santonian) 3: globotruncanita elevata total range zone (early campanian) 4: globotruncanita calcarata interval zone (middle campanian – late campanian) 5: globotruncanita calcarata – gansserina gansseri interval zone (early maastrichtian) 6: gansserina gansseri total range zone (late maastrichtian) 7: abathomphalus mayaroensis total range zone (late maastrichtian) همچنین با استفاده از 36 اسلاید پالینولوژیکی مربوط به 12 نمونه مارنی برداشت شده از این برش، در مجموع 78 گونه و 69 جنس داینوفلاژله، تعدادی اسپور و پولن، قطعات قارچی و اسپور جلبک و اکریتارک شناسایی گردید. بر اساس گسترش قائم داینوفلاژله ها در برش مورد نظر، 3 پالینوزون تشخیص داده شد که داده های سنی روزن بران را تأیید می کنند. پالینوزون های تشخیص داده شده عبارتند از: 1- isabelidinium cooksoniae – ellipsodinium rugolusum zone ( santonian) 2- alisogimnium euclaense – triblastula utinensis zone (maastrichtian) 3- palaeoperidinium pyrophorum zone (campanian) جهت بررسی پالینوفاسیس و تعیین محیط رسوبی از دیاگرام سه گانه تایسون (1993 tyson, ) استفاده گردید که 4 رخساره پالینولوژیکی شامل رخساره های ii, iv, vi , vii تعیین گردید. محیط در نظر گرفته شده با توجه به فاسیس های تعیین شده ابتدا یک محیط کم عمق به سمت حوضه است، به تدریج با عمیق شدن، محیط دور از ساحل نیمه اکسیدی –غیر اکسیدی شده و در نهایت دوباره عمق کاهش یافته و حوضه حاشیه ای نیمه اکسیدی _ غیر اکسیدی می باشد. در بررسی پالئواکولوژی با بهره گیری از فاکتورهای پالینولوژیکی، فاکتورهای حفاظت از مواد ارگانیکی و فاکتورهای منتج از روزن بران، شرایط فاقد اکسیژن تا نیمه اکسیدی با ریتم رسوبگذاری پایین بر حوضه رسوبی و محیط حاکم بوده است و حضور اسپورهای جلبکی و قطعات قارچی موید آب و هوای گرم و مرطوب در کرتاسه پسین بوده است. با توجه به نتایج مطالعات اکولوژیکی و رخساره های تشخیص داده شده توسط پالینومرف ها و همچنین روزن بران پلاژیک و کف زی چنین به نظر می رسد که در زمان کرتاسه پسین منطقه مورد مطالعه از نظر عمق سنجی (bathymetry) در نوسان بوده است.

زیست چینه نگاری و محیط رسوبگذاری شیلهای ارغوانی قاعده سازند پابده و بررسی مرز پالئوسن - ائوسن در نیمه شمالی حوضه رسوبگذاری زاگرس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1393
  جواد ربانی   ابراهیم قاسمی نژاد

چکیده شیل های ارغوانی به عنوان یک عضو رسمی در قاعده سازند پابده در نقاط متعددی از زاگرس رخنمون دارند. به منظور بررسی چینه¬شناسی و محیط رسوبی شیل¬های ارغوانی در بخش شمالی حوضه زاگرس، 4 برش در استان ایلام در مناطق پاریاب، ملکشاهی، بیشه¬دراز و دره شهر به همراه برش الگوی سازند پابده واقع در تاقدیس گورپی در شرق استان خوزستان برداشت و مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع از این برش¬ها 507 اسلاید پالینولوژیکی مربوط به 169 نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. طی مطالعات پالینواستراتیگرافی به طور کلی تعداد 73 جنس و 183 گونه داینوسیست شناسایی و بر اساس مطالعه گستره سنی آنها به طور کلی پنج بایوزون در شیل¬های ارغوانی تفکیک گردید که شامل: achomosphaera alcicornu interval zone, homotryblium tenuispinosum interval zone, apectodinium augustum total range zone, apectodinium augustum - hystrichokolpoma cinctum interval zone and hystrichokolpoma cinctum interval zone می¬باشند. بایوزونهای تفکیک شده سن تانتین – ایپریزین را برای این نهشته ها پیشنهاد می¬نمایند. همچنین مطالعات پالینوفاسیس منجر به تفکیک شش فاسیس زیر گردیدند: ii:marginal dysoxic-anoxic basin. iv:shelf to basin transition. vi:proximal suboxic-anoxic shelf.. vii:distal dysoxic-anoxic shelf. viii: distal dysoxic-anoxic shelf. ix: distal suboxic-anoxic basin. مطالعات پالئواکولوژی بر مبنای داده¬های آماری حاصل از اسلایدهای پالینولوژیکی، محیط رسوبی دارای شرایط الیگوتروفیک، دور از ساحل (نریتیک خارجی)، عرض¬های متوسط رو به بالا، دارای اکسیژن، تولید کم، شوری متغیر و دمای معتدل را برای شیل¬های ارغوانی پیشنهاد می¬نماید. در بررسی مرز پالئوسن - ائوسن بر مبنای نتایج حاصل از مطالعات داینوسیست¬های شاخص دمایی، به خصوص جنس apectodinium ، ناحیه حداکثر گرم شدگی جهانی مرز پالئوسن – ائوسن (petm) به خوبی در این نهشته ها تعیین گردید. بر مبنای مطالعات چینه نگاری سکانسی در مجموع یک سکانس رسوبی رده سوم دارای مرز سکانسی نوع دوم در این نهشته¬ها تفکیک گردید که نشان می¬دهد تغییرات نسبی سطح آب دریا در این نهشته¬ها در عبور از مرز پالئوسن - ائوسن به سمت بالا عمیق شونده می¬باشد.

میکروبیواستراتیگرافی سازند آب تلخ (بر اساس داده های پالینولوژیکی و فرامینیفرا) درحوضه کپه داغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  شمشاد قورچائی   ابراهیم قاسمی نژاد

سازند آب تلخ یکی از مهمترین واحد های سنگی کرتاسه ی پسین در حوضه رسوبی کپه داغ(شمال شرق ایران) است. به منظور مطالعه این سازند در حوضه کپه داغ سه برش از شرق تا غرب حوضه متشکل از قره سو، نوخندان و آیتامیر انتخاب، نمونه برداری و مطالعه شده است. سازند آب تلخ در برش قره سو(شرق حوضه) بیشترین ضخامت (1340متر) را داشته و دارای لیتولوژی مارنی، شیلی و مارن های آهکی و سیلتی به رنگ خاکستری روشن تا متمایل به آبی است وبه سمت مرکز حوضه در برش نوخندان دارای 565 متر ضخامت با لیتولوژی شیلی به رنگ خاکستری تیره و میان لایه های آهکی وشیل سیلتی می باشد و در غرب حوضه (برش آیتامیر) ضخامت آن به 489 می رسدکه که دارای لیتولوژی شیلهای خاکستری تیره تا متمایل به آبی با میان لایه های آهکی اینوسراموس دار و میان لایه های آهک سیلیسی می باشد. مرز زیرین سارند آب تلخ در همه برشها با سازند آبدراز به صورت همشیب و تدریجی است. مرز بالایی آن نیز در برشهای قره سو و نوخندان با سازند نیزار هم شیب و تدریجی است ولی در برش آیتامیر شیلهای سیلتی سازند آب تلخ به واحد آهکی صخره سازی منتهی می شود که این واحد آهکی کلات می باشد و بر مبنای مطالعات رسوب شناسی و فسیل شناسی هیچ نشانه ای دال بر وقفه رسوبی و ناپیوستگی در گذر از سازند آب تلخ به واحد آهکی کلات وجود ندارد و مرز پیوسته و هم شیب به نظر میاید. دراین مطالعه 550 نمونه از این برشها برداشت وبه منظور مطالعات پالینولوژیکی و فرامینیفرا آماده سازی و مطالعه شدکه 260 نمونه از این نمونه ها از برش قره سو و 125 نمونه از برش نوخندان و 165 نمونه از برش آیتامیرمی باشد. در برش قره سو6 بایوزون بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک( dicarinella asymetrica, globotruncanita elevata, globotruncana ventricosa, radotruncana calcarata, globotruncanella havanensis, globotruncana aegyptiaca) و چهار داینوسیست زون برمبنای مقایسه حضور داینوسیست های شاخص با برشهای مختلف جهانی شناسایی شد(nelsoniella aceras, satyrodinium haumariensis, isabelidinium korojonensis, isabelidinium pellucidum) که نشان دهنده سن سانتونین پسین تا کامپانین پسین است. در برش نوخندان بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک تنها یک بایوزون (gansserina gansseri) و بر مبنای داینوسیستها یک ساب زون(cerodinium diebelii) شناسایی شد که نشان دهنده سن ماس تریشتین پیشین است. دربرش آیتامیر 6 بایوزون بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک(g. ventricosa, g. calcarata, g. havanensis, g. aegyptiaca, c. contusa, a. mayaroensis) ) و 4 داینوزون (i. korojonensis ,i. a.aculutum, و pellucidum, manumiella druggi) تفکیک شد که نشان دهنده سن کامپانین میانی تا ماس تریشتین پسین است. مقایسه بایوزونهای تفکیک شده با داینوسیست زونهای تفکیک شده در هر کدام از این برشها انطباق بالای این زونها را نشان می دهد. در برشهای مطالعه شده هر کدام ازگروههای فسیلی(فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتیک وداینوسیستها) برمبنای آنالیز خوشه ای با استفاده از نرم افزار past به گروهها یا خوشه هایی تفکیک شدند. مقایسه خوشه های تفکیک شده گروههای فسیلی در هرکدام ازاین برشها انطباق زیاد این گروههای فسیلی از لحاظ تغییرات پالئواکولوژی از جمله تغییرات اکسیژن و مواد غذایی را نشان می دهد و مقایسه برشها در کنار هم غالب بودن شرایط تقریبا یکسان در حین نهشته شدن سازند آب تلخ را نشان می دهد که عمدتا غالب بودن شرایط مزوتروفیک را نشان می دهد. مقایسه خوشه های تفکیک شده گروههای مختلف فسیلی در برش قره سو نشان دهنده انطباق زیاد این گروههای فسیلی از لحاظ تغییرات پالئواکولوژی است. مطالعه فرامینیفرهای پلانکتونیک و بنتیک از جمله نسبت فرامینیفرهایی پلانکتونیک به بنتیک(p/b) و مورفوتایپ های شاخص عمق سنجی فرامینیفرهای بنتیک دریک روند کلی نشان دهنده کاهش عمق از قاعده (800 تا 600 متر (باتیال بالایی تا میانی)) به سمت بالای برش(کمتر از 100متر(نریتیک)) است که همراه با تغییر پالینوفاسیس از قاعده (shelf to basin transition) تا بالای برش(highly proximal shelf) است. روند تغییرات اکسیژن و موادغذایی بر مبنای مطالعه شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک (bfoi)و همچنین تعداد فرامینیفرهای بنتیک(bfn) و نسبت فرامینیفرهای بنتیک اپی فونا به این فونا و همچنین نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک گلوبیژرینوئیدس به هتروهلیکس (g/h)نشان دهنده غالب بودن شرایط مزوتروفیک می باشد که به سمت بالای برش رو به سمت شرایط الیگوتروفیک پیش می رود که با افزایش شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک (bfoi) همراه است. بر مبنای تقسیم بندی تایسون فاسیسهای شناسایی شده در برش نوخندان نشان دهنده یک عمیق شدگی ار قسمت زیرین تا قسمت میانی برش از marginal dysoxic-anoxic basinتا distal anoxic shelfو سپس یک کم عمق شدگی به سمت بالای برش می باشد که به فاسیس highly proximal shelf منتهی می شود نیز حاکی از یک عمیق شدگی و پیشروی دریا در قسمت میانی برش که تا باتیال میانی تا داخلی و را در برمی¬گیرد که با کاهش شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک و افرایش مواد غذایی همراه است اما به سمت بالای برش دوباره با کاهش عمق تا نریتیک بالایی همراه است . مجموعه های فسیلی برش آیتامیر نشان دهنده کاهش عمق و تغییر شرایط از یوتروفیک تا الیگوتروفیک است که با تغییر عمق از باتیال تا نریتیک وتغییر پالینوفاسیس از محیط distal anoxic shelfتا محیط highly proximal shelf را نشان می دهد. افزایش ناگهانی مواد غذایی(شرایط مزوتروفیک) همراه با افزایش تعداد گونه های پالینومورفهای دریایی و کاهش شاخص اکسیژن فرامینیفرهای بنتیک نشان دهنده تاثیر بالا آمدگیهای جهانی است که در هر سه برش مطالعه شده تا حدی تاثیر گذاربوده است. مقایسه سه برش از شرق تا غرب حوضه کپه داغ از لحاظ پالئواکولوژی نشان دهنده تغییر شرایط از یوتروفیک (قاعده سازند) تا الیگوتروفیک (راس سازند) که عمدتا با غالب بودن شرایط مزوتروفیک در شرق و مرکز و شرایط الیگوتروفیک در غرب حوضه همراه است که این همراه باعمیقتر شدن حوضه از شرق تا مرکز حوضه و کاهش کم عمق حوضه از مرکز به سمت غرب حوضه می باشد که می تواند ناشی از تاثیر توپوگرافی کف حوضه باشد. مقایسه بایوزونهای تفکیک شده در برشهای مطالعه شده بر مبنای فرامینیفرهای پلانکتونیک با زون بندیهای معرفی شده در حوضه تتیس حاکی از انطباق زیاد حوضه کپه داغ با حوضه تتیس می باشد. مقایسه بایوزونها و داینوسیت زونهای برشهای مطالعه شده از شرق به غرب حوضه کپه داغ نشان دهنده جوانتر شدن سن سازند آب تلخ از کامپانین پسین تا ماس تریشتین پسین است.

بایواستراتیگرافی و پالئواکولوژی برش زیارت کلا، جنوب بهشهر، البرز مرکزی، بوسیله فرامینیفرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  مسعود اصغریان رستمی   ابراهیم قاسمی نژاد

چکیده ندارد.

میکروبایواستراتیگرافی سازند آبدراز در مقطع گردنه مزدوران (مقطع تیپ) در شرق کپه داغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  میثم شفیعی اردستانی   ابراهیم قاسمی نژاد

چکیده ندارد.

بررسی بیواستراتیگرافی ردیف رسوبی کرتاسه زیرین در منطقه سه ( واقع در اصفهان) با توجه به فون آمونیتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1381
  بهزاد فراهانی   کاظم سید امامی

به منظور شناسایی توالی چینه شناسی ، بیواستراتیگرافی و میکروفاسیس ردیف سنگی کرتاسه زیرین در ناحیه شمال شرقی اصفهان و جنوب کاشان ( منطقه سه ) مطالعاتی بر روی برش هایی از این ردیف به ضخامت 954 متر واقع شمال شرق دهکده سه در 90 کیلومتری شمال شرق اصفهان انجام شد که می توان نتایج این مطالعه را بصورت زیر خلاصه کرد: تفکیک 4 واحد لیتواستراتیگرافی در توالی کرتاسه زیرین این منطقه که از پایین به بالا به شرح ذیل است : 1 - واحد کنگلومرا و ماسه سنگ قاعده ( حدود 50 متر) 2 - آهک و مارن هومند( حدود 401 متر) 3 - شیل های آهکی سراکه ( حدود 423 متر) 4 - مارن و آهک آلبین ( حدود 80 متر) این ردیف بطور پیشرونده بر روی سنگهای سلیسی - آواری سازند شمشک قرار دارد. مرز پائینی ردیف کرتاسه با طبقات زیرین ( سازند شمشک ) بصورت دگرشیبی زاویه دار بوده و نمایانگر وقوع یک فاز کوهزایی مهم قبل از پیشروی دریای کرتاسه زیرین است . بخش بالایی ردیف کرتاسه زیرین در منطقه توسط کنگلومرای پالئوژن پوشیده شده است. فسیلهای آمونیت بدست آمده از افق های مختلف معرف سن آپتین و آلبین برای این ردیف سنگی می باشد . با بررسی مقاطع نازک مربوط به سنگهای تخریبی و کربناته 8 نوع میکروفاسیس کربناته در 4 زیر محیط رسوبی ( پهنه کشندی یا جزر و مدی ، لاگون ، سدهای جزیره ای ، دریای باز) تشخیص داده شده است. این فاسیسها گویای این واقعیت هستند که پیشروی دریای کرتاسه ، بصورت یک دریای کم عمق در منطقه سه اصفهان استقرار یافته است .

پالینواستراتیگرافی سازند گورپی در برش کوه شاه نشین ( نودان) واقع در غرب شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1381
  محمدهادی حبی   ابراهیم قاسمی نژاد

سازند گورپی یکی از سازندهای مهم در حوضه زاگرس محسوب می گردد و اهمیت آن به این دلیل است که این سازند به عنوان سنگ منشا ‏‎source rock‎‏ برای هیدروکربورها محسوب می شود.

پالینواستراتیگرافی پالینوفاسیس و محیط دیرینه سازند چمن بید در برش جاجرم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1382
  آیت اله کرمی کالوس   ابراهیم قاسمی نژاد

نهشته های رسوبی ژوراسیک میانی و بالایی در شمال جاجرم (برش گل بینی) از آهکهای مارنی خاکستری با میان لایه های نازک شیلی تشکیل شده اند که دارای ضخامتی در حدود 226 متر می باشند. این نهشته ها در 19 کیلومتری شمال جاجرم واقع شده است. 39 نمونه از برش جاجرم برداشت شده، پالینومورفها در 50 متر از قاعده برش وجود داشته و شامل داینوفلاژله، آکریتارک، اسپوروپولن، تاسمانیت، اسکوله کودونت، آسترداخلی فرامینیفرها و اسپور قارچ می باشد. در مطالعه پالینواستراتیگرافی 41 گونه داینوفلاژله، 10گونه اسپور و پولن و 3 گونه آکریتارک شناسایی شده است.

مطالعه فسیلهای گیاهی ( ماکروفسیل و میکروفسیل) سازند شمشک در منطقه طرزه ( شاهرود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1380
  افسانه حسینی   فرشته سجادی هزاره

در این پایان نامه فسیلهای گیاهی ( اعم از ماکرو فسیل و میکروفسیل ) سازند شمشک در منطقه طزره ( شاهرود) مورد مطالعه قرار گرفت . این بررسی منجر به شناسایی و معرفی 28 گونه ، متعلق به 16 جنس ماکروفسیل و 44 گونه متعلق به 32 جنس میکروفسیل گیاهی گردید. در مبحث بیو استراتیگرافی ، صرفنظر از مشکلاتی که در تعیین سن طبقات بوسیله فسیلهای گیاهی وجود دارد ، ماکروفسیلهای گیاهی منطقه مورد مطالعه ، سن رسین تا ژوراسیک میانی ( با ژوسین - باتونین) و میکروفسیلهای گیاهی که مربوط به بخش بالایی مقطع هستند ، سن ژوراسیک زیرین تا ژوراسیک میانی را برای منطقه پیشنهاد می کنند. با تعیین منشا احتمالی میکروفسیلهای گیاهی و مقایسه ماکروفسیلهای گیاهی با هم خانواده های امروزی آنها ، الگوی مختصری از پالئو اکولوژی منطقه مورد مطالعه در زمان ژوراسیک زیرین تا میانی ارائه شد. این الگو مبین وجود یک آب و هوای گرم و مرطوب در منطقه مورد مطالعه در آن زمان به خصوص می باشد. در نهایت به دلیل وفور ماکروفسیلهای گیاهی در منطقه مورد مطالعه محیط رسوبی مردابی کناره ای ‏‎(marginal lagon)‎‏ برای منطقه پیشنهاد گردید. وجود رسوبات ماسه سنگی که بندرت محتوی پالینومورفهای دریایی هستند بیانگر پیشروی های متعدد دریا بر روی این محیط می باشد.