نام پژوهشگر: علی خردمند
محمد رضا بخشی محبی محمد رضا وزیری
چکیده به منظور مطالعه مرز سنومانین-تورونین در زون های زمین ساختی ایران مرکزی و کپه داغ سه برش چینه شناسی در این نواحی انتخاب و از آنها نمونه برداری به عمل آمد. در ناحیه ایران مرکزی برش کلاه قاضی و در ناحیه کپه داغ برش های گردنه مزدوران و طاهرآباد ترک انتخاب گردیده اند. مطالعات زیست چینه نگاری بر روی فرامینیفرهای موجود نشان می دهد که برش های ناحیه کپه داغ در بر گیرنده سازندهای آیتامیر و آب دراز بوده که سازند آیتامیر به دلیل وجود بیوزون rotalipora cushmani total range zone سن سنومانین پسین و سازند آب دراز به دلیل وجود بیوزون helvetoglobotruncana helvetica partial range zone سن تورونین میانی را نشان می دهند. در ناحیه کلاه قاضی، برش لاشتر نیز در برگیرنده بیوزون های whiteinella archaeocretacea total range zone و helvetoglobotruncana helvetica partial range zone بوده و مربوط به سنومانین پسین تا تورونین میانی می باشد. بررسی های سنگ چینه نگاری نیز نشانگر وجود یک ناپیوستگی موازی بین نهشته های سنومانین و تورونین بوده که احتمالاً به دلیل عملکرد فاز کوهزایی ساب هرسینین می باشد. مطالعات ژئوشیمیایی انجام شده بر روی ایزوتوپ های پایدار کربن در مرز سنومانین-تورونین در برش های مورد مطالعه حاکی از وجود یک جهش مثبت در میزان مقادیر 13c? می باشد. بطور کلی این جهش مثبت نشانگر تدفین مقادیر زیادی از مواد آلی در بستر دریا بوده که می تواند عامل اصلی در انقراض ها و تغییرات تاکسون ها در مرز سنومانین-تورونین بوده باشد. در برش های مورد مطالعه، همزمان با جهش مثبت در میزان مقادیر 13c? و کاهش میزان 18o? تغییرات واضحی در نسبت فرامینیفرهای پلانکتونیک به بنتیک (p/b ratio) و کاهش فرامینیفرهای با پیچش پلانیس پیرال و افزایش تنوع و فراوانی فرامینیفر های پلانکتونیک مشاهده می شود. این افزایش میزان مقادیر 13c? منطبق بر مرز سنومانین – تورونین می باشد.
سلیمه دهقانی دشتابی حسین معین وزیری
کوه صاحب الزمان در 8 کیلومتری شمال شرق شهر کرمان واقع است. در این منطقه، سنگ های آهکی کرتاسه و رخنمون های کوچک یک متری تا 8 متری از سنگ های آذرین وجود دارد. به نظر می رسد این نفوذی ها، انگشت های یک توده نفوذی بزرگ تر در عمق زمین باشند. نفوذ این توده های آذرین به داخل سنگ های آهکی کرتاسه سبب تشکیل هاله های کم ضخامت اسکارن شده است.بر اساس مطالعات پتروگرافی این توده های نفوذی جزء سنگ های حدواسط هستند. در نمونه های برداشت شده از اسکارن، کانی های گارنت، دیوپسید، ولاستونیت، کلریت،کلسیت، ایدوکراز و اپیدوت حضور دارند. گارنت (نسل اول گارنت)، ولاستونیت و دیوپسید طی دگرگونی پیش رونده تشکیل شده اند. اپیدوت، کلریت، گارنت (نسل دوم گارنت) و ایدوکراز طی دگرگونی برگشتی اسکارن، به علت افزایش فشار بخار آب، متبلور شده اند. حضور اپیدوت و آندرادیت، نشان دهنده ی فوگاسیته ی بالای اکسیژن در زمان تشکیل اسکارن بوده است. مقایسه موقعیت نمونه های آنالیز شده ی اسکارن منطقه با موقعیت سنگ های آذرین آنالیز شده بر روی نمودارهای acf و cao- mgo- sio2 ، نشان می دهد که انتقال سیلیس از توده به سمت سنگ آهک عامل اصلی متاسوماتیسم بوده است. هم چنین به دلیل عدم زون بندی در اسکارن و ناگهانی بودن تغییرات ترکیبی سنگ ها در کنتاکت ، مکانیسم تشکیل اسکارن، پدیده ی تراوش بوده است. بر اساس نوع سنگی که اسکارن جانشین آن می شود، اسکارن منطقه مورد مطالعه از نوع برون اسکارن و بر اساس ترکیب شیمیایی، از نوع اسکارن کلسیکی است. با توجه به حضور دیوپسید و ولاستونیت، می توان نتیجه گرفت که سنگ اولیه ی اسکارن، سنگ آهک مختصری دولومیتی بوده است. با استفاده از روش های مختلف ژئوترمومتری سنگ های آذرین ( با استفاده از نتایج مایکروپروب کانی های آمفیبول و پیروکسن)، برای نمونه های برداشت شده از کنتاکت، دمای 600 تا 650 درجه و برای سایر نمونه های سنگ های آذرین دمای 675 تا 800 درجه و بر اساس ژئوبارومتری آمفیبول ها میانگین فشار تشکیل سنگ های آذرین 5/0± 5/2 کیلوبار به دست آمده است. نتایج ژئوترموبارومتری گارنت - کلینوپیروکسن، دمای 580 تا 600 و فشار 2 کیلوبار را برای تشکیل اسکارن های کنتاکت به دست می دهد. در اسکارن های کوه صاحب الزمان کرمان دو رخساره آلبیت اپیدوت هورنفلس و هورنبلند هورنفلس مشاهده شده است. مجموعه کانیایی کلسیت، دیوپسید و گارنت را می توان به رخساره هورنبلند هورنفلس نسبت داد و کانی های شاخص رخساره آلبیت اپیدوت هورنفلس عبارتند از، کلسیت، گارنت، اپیدوت، ایدوکراز و کلریت.
شاهین قهرمانی علی خردمند
در این مطالعه سازند کژدمی به ضخامت 222 متر در شمال شیراز واقع در 10 کیلومتری غرب آثار باستانی نقش رستماز نظر میکروبیوستراتیگرافی مورد بررسی قرار گرفته است. مرز سازند کژدمی با سازند داریان به صورت ناپیوستگی فرمایشی(disconformity) است. وجود افق شاخص از جنس اکسید آهن و نیز مارن شدیدا گلوکونیتی موید اثبات این مطلب و تاکید بر خشکی زائی (epirogenic) در حد بین سازندهای فوق الذکر است.
محمدجواد عبدالهی علی خردمند
چکیده ندارد.
علی خردمند نبی بنازاده
چکیده ندارد.