پتروگرافی و مطالعات میکروسکوپ الکترونی افق االیتی زیر بخش c3 سازند قم منجر به تشخیص فابریک کانی شناسی اولیه اائیدهای الیگو میوسن شد. کانی شناسی اولیه این اائیدها آراگونیتی و فابریک اولیه پوسته آنها متحمدالمرکز بوده است . سیمانی شدن زیر دریائی و میکرایتی شدن اائیدها و خردهای اسکلتی در محیط دریائی صورت گرفته است . فرایند انحلال اولیه مربوط به محیط دیاژنز جوی، اائیدهای آراگونیتی و خردهای اسکلتی را مورد انحلال قرار داده و باعث ایجاد تخلخلهای قالبی و حفره ای شده است . ته نشینی سیمان فراتیک آب شیرین تخلخلهای درون- بین ذره ای، قالبی و حفره ای را که در اثر انحلال در منطقه وادوز ایجاد شده اند پر کرده است . معیارهای بافتی نشان می دهد که این سیمان (کلسیت شفاف ) مربوط به محیط دفنی نبوده و در منطقه فراتیک آب شیرین ته نشین شده است . در نهایت قرارگیری مجدد این افق در محیط جوی شرایط را برای انحلال بخشهای دیگری از این افق فراهم نموده است . مشاهدات فراوانی اائیدها، قطر هسته ها، ضخامت پوسته، تعداد لامینه های و در جه میکرایتی شدن اائیدها نشان میدهد که محیط رسوبگذاری اائیدها یک مجموعه پشته اائیدی بوده است . فراوانی اائیدها در بخش میانی افق االیتی حداکثر (بیش از 80 درصد) که به طرف بخشهی بالائی و پائینی افق کاهش می یابد. در بخش پائینی افق االیتی تغییر در فراوانی اائیدها تدریجی است اما در بخشهای بالائی فراوانی اائیدها بطور ناگهانی کاهش می یابد. فرسایش زیستی در بخش میانی افق بسیار کم بوده و به سمت بالا و پایین افزایش می یابد. در بخشهای بالائی و میانی افق جورشدگی اائیدهاخوب و توزیع آنها یکنواخت و تعداد لامینه در اائیدها کمتر است ، در صورتیکهدر بخشهای پائینی، اائیدها توزیع بایمدال داشته و بنابراین جورشدگی کمترب دارند. هسته اائیدها در تمام بخشهای افق اساسا پلوئیدی است . تغییرات اندازه اائیدها به اندازه هسته ها بستگی ندارد. توزیع بایمدال اائیدها ممکن است ناشی از رشد و تشکیل بر جای اائیدها و ناشی از حمل و نقل آنها تحت وضعیت های متغیر انرژی باشد. با این تفاسیر دو زیر محیط تشخیص داده شد: -1 حاشه متحرک پشته االیتی (بخش میانی افق) که با فراوانی قابل ملاحظه اائیدها(بیش از 80 درصد) و فرسایش زیستی ناچیز (بدلیل وضعیت بالای انرژی) مشخص می شود. -2 پهنه ماسه ای پایدار (بخش پائینی افق) که در آنجا فراوانی اائیدها کمتر و سایش زیستی (بدلیل وضعیت های آرام انرژی) شدیدتر است . ساخت های رسوبی و ارتباط رخساره های همراه نشان می دهد که مکانیسم احتمالی رسوبگذاری این اائیدها باید جریانهای جزر و مدی و امواج طوفان باشد.

سازندقم در مقطع ویدوج عمدتا" به صورت آهکهای ریفی با ضخامت حدود 214 متردر 55 کیلومتری جنوب غربی کاشان رخنمون داردکه به زیربخش c1 نسبت داده می شود. با مطالعه 204 مقطع نازک 5 میکروفاسیس مختلف و بر اساس توالی میکروفاسیس ها نیز 4 چرخه رسوبی کم عمق شونده در جهت بالا تشخیص داده شد. براساس مدل افقی میکروفاسیس ها ، تفسیر محیطی آنها و مدل ایده آل توزیع روزن بران کف زی و غیر کف زی ارائه گردید. براساس این داده ها ، این میکروفاسیس ها در یک پلاتفرم آهکی از نوع رمپ با عمق کم رسوبگذاری کرده اند. در این مطالعه محیطهای مختلف دیاژنتیکی و فرایندهای مشخص هر کدام نیز مطالعه و شناسایی شده است . نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که چارچوب ریف را مرجانهای اسکلراکتینین scleractinian) ) که عمدتا" از جنس پورایتس (porites) می باشد با اشکال رشدی متنوع تحت شرایط رسوبگذاری ذرات سیلت و رس تشکیل می داده است . ریفها عمدتا" به صورت ریفهای کومه ای مرجانی - جلبکی و عدسی شکل بوده اندکه نسبت بالای رسوبگذاری سیلیسی - آواری باعث تنوع کم جنس پورایتس در آنها شده است . مراحل گسترش این نوع ریف بصورت یک توالی اکولوژیکی ارائه شده است . حرکات مرتبط با ادامه کوهزایی آلپی در میوسن زیرین منجر به لغزشهای ثقلی و هجوم رسوبات سیلیسی - آواری و ایجاد محیطی نامناسب برای اجتماعات ریفی گردید. با کاهش رسوبات تخریبی ، ریفهای کومه ای گسترش بیشتری پیدا نموده که این مورد باپیشروی آب دریا منطبق است . حداکثر پیشروی دریا در اواخر آشکوب آکی تانین (acquitanian) صورت گرفته است . این پیشروی با ضخامت زیاد آهکهای توده ای در قسمت فوقانی توالی رسوبی مشخص می شود. در پایان عوامل اکولوژیکی موثر بر مرجانهای اسکلراکتینین و عوامل کنترل کننده محیطی روزن بران و نیز اهمیت پالئواکولوژی گونه های فرصت طلب بررسی شده است .

سازند شمشک در شرق البرز با ضخامت زیاد و همراهی شیلهای سیاه و ماسه سنگهای ضخیم لایه از دیرباز مورد توجه کارشناسان مختلف قرار گرفته است . مقاطعی از سازند شمشک در معدن طزره (15 کیلومتری شمال شرق دامغان )، خوش ییلاق (120 کیلومتری شمال شرق شاهرود) و چاه قزل تپه شماره 2 در دشت گرگان مورد مطالعه قرار گرفت . در این مطالعه از نمونه های رخنمون برای بررسی های مختلف کمک گرفته شد بعلت اینکه در منطقه مذکور چاههای اکتشافی وجود ندارد و در چاه قزل تپه 2 فقط 70 متر از سازند شمشک به صورت خرده ریزهای حفاری بدست آمده است که در این مطالعه این نمونه ها بررسی نشدند. مطالعات عمدتا" در سه حوزه سنگ شناسی، مطالعات منشا و دیاژنز انجام گرفت ،این مطالعات با همکاری پژوهشگاه صنعت نفت در قالب پروژه مشترک دانشجویی انجام گرفت . در حوضه مطالعات سنگ شناسی با استفاده از میکروسکوپ نوری و دستگاه نقطه شمار (point counter) نوع و درصد و پراکندگی اجزاتشکیل دهنده سنگها در طول ضخامت این سازند تعیین شد. در بحث مطالعات منشا با استفاده از داده های سنگ شناسی و استفاده از نمودارهای مختلف ، نوع حوضه تامین کننده دانه ها مشخص شد. و در بحث دیاژنز که قسمت اصلی پایان نامه را به خود اختصاص داده بود. با استفاده از میکروسکوپ نوری ،sem ، دستگاه سنجش تراوایی (minipermeameter) و رنگ آمیزی، فراینده ها و فرآورده های مختلف دیاژنتیکی مانند فشردگی فیزیکی و شیمیایی، انواع مختلف سیمان و درصد و گسترش سیمانهای مختلف در طول ضخامت سازند و تخلخل و تراوایی ماسه سنگها مطالعه شد. همچنین در قسمت آخر، تاریخچه زمین شناسی و تاریخچه تدفین و پیش بینی های تخلخل و هیدروکربورزایی سازند شمشک در چاه قزل تپه 2 با استفاده از نرم افزار win bury بررسی شد.

چکیده : پژوهش حاضر برسازند دورود درمقطع هراز تکیه دارد و برای تکمیل کار درمقطع تیپ آن (جاجرود) نیز بررسیهائی انجام شده واین تحقیق بامطالعه دقیق 170 مقطع نازک صورت گرفته است . مطالعه پتروگرافی مقاطع نازک سنگهای آهکی شش رخساره میکروسکپی راآشکار می کند که ازسوی دریابه خشکی مربوط به کمربندهای رخساره ای شلف ، شیب ، بارولاگون هستند. تحلیل آماری بااستفاده از زنجیرمارکف برای رخساره های میکروسکپی آهکی و رخساره های تخریبی بین آنها، شکل ایده آلی چرخه رسوبی رانمایان میسازد. همچنین از زنجیرمارکف برای تهیه توالی ایده آلی لیتولوژی سازند دورود درمقطع هراز استفاده گردید. بررسی پتروگرافی مقاطع نازک ماسه سنگها نشان می دهد که آنهااز انواع آرنایت کوارتزی، آرنایت کم خرده سنگی، وکی خرده سنگی و کنگلومرای خرده سنگی هستند. همچنین لیتولوژی سازند دورود دارای رخساره گلسنگی (شیل وسیلتستون) نیز میباشد . ازترکیب چارچوب اصلی ماسه سنگها جهت ارتباط آنها با زمینساخت دیرینه استفاده شدکه نشان میدهد منشاء ماسه سنگها ازنواحی پلاتفرم پایدار و کوهزائی با چرخه دوباره است . ماسه سنگها عمدتادارای عناصر پایدار مانن کوارتز و چرت میباشند و کانیهای ناپایدار مثل فلدسپات درآنها بسیار کمیاب بوده ودرمجموع دارای بلوغ بافتی و کانی شناسی هستند، این ویژگیها بهمراه قرارگیری آهکهای دریائی دربین رخساره های تخریبی نشان میدهد که ماسه سنگها باید درمحیط دریائی کم عمق تشکیل شده باشند. مطالعه مقاطع نازک سنگهای آهکی، قرارگیری آنها درشرایط دیاژنتیک فراتیک دریائی، محیط مخلوط فراتیک آب شیرین و شور و فراتیک آب شیرین رانشان می دهد همچنین پدیده های دیاژنتیک درماسه سنگها روشن می سازد که آنها متحمل تغییرات رداکسومرفیک ، لوکومرفیک و فیلو مرفیک شده اند. وجود دولومیت درآهکها و ماسه سنگها و جانشینی دولومیت درفسیل ها بیانگرآن است که وجود دولومیت پدیده ای ثانوی بوده و تحت مدل دورگ تشکیل شده است . دانسته های جغرافیا و آب و هوای دیرینه نشان میدهد که سازند دورود باید در آب و هوای استوائی و نیمه استوائی را سبب شده باشد .

داده های لاگ از ابزارهای مهم در ارزیابی مخازن به شمار می روند و تعبیر و تفسیر کمی آنها بدون استفاده از نرم افزار تقریبا غیرممکن است. لذا نرم افزارهای مختلف مانند ‏‎lesa,elan.maclog,petrolog‎‏با الگوریتمهای متفاوت در این زمینه گسترش یافته اند. در مطالعه حاضر برنامه ای جدید بنام ‏‎log-analyst‎‏ جهت آنالیز داده های لاگ با استفاده از روش گام به گام نوشته شده است. در این برنامه تمام محاسبات در اکسل ‏‎excel‎‏صورت گرفته و خودکارسازی برنامه بوسیله پنجره ای ساخته شده در ‏‎visual basic‎‏ انجام می گیرد. برنامه ‏‎log-analyst‎‏توانایی آنرا دارد که لاگهای رانده شده توسط ابزارهای شولمبرژه را از لحاظ محیطی تصحیح نموده ، مهمترین خواص مخزنی را محاسبه کرده و نتایج محاسبه را در غالب کراس پلاتها و نمودارهای مختلف نمایش دهد.برنامه ‏‎log-analyst‎‏ تصحیحات محیطی شامل دما، فشار، قطر چاه، وزن گل، شوری گل و آب سازندی ، سله گل و زون آلوده را بر روی لاگهای مختلف مانند لاگهای نشانگر شیل، لاگهای تخلخل و لاگهای مقاومت اعمال می نماید. این برنامه مهمترین خواص مخزنی شامل حجم شیل( با استفاده از لاگهای نشانگر شیل و لاگهای تخلخل) ، تخلخل( با استفاده از لاگهای تخلخل به تنهایی و یا تلفیقی از آنها شامل کراس پلاتهای مختلف) ، اشباع شدگی( در سازندهای تمیز و بیش از دوازده مدل برای سازندهای شیلی) ، تراوایی و لیتولوژی را محاسبه می کند. به منظور ارزیابی برنامه ، لاگهای نوترون ، چگالی و صوتی مربوط به یک اینتروال مصنوعی با لیتولوژی ، تخلخل و درصد شیل مشخص ساخته شد. سپس از این لاگهای مصنوعی به عنوان ورودی در برنامه استفاده گردید. مقایسه درصد شیل، درصد تخلخل و لیتولوژی واقعی با مقادیر محاسبه شده نشانگر انطباق بسیار عالی و صحت نتایج پردازش شده می باشد.

مطالعات پتروفیزیکی انجام گرفته از طریق نمودارهای ژئوفیزیکی موجود ، محاسبه پارامترهای مربوطه و تعیین لیتولوژی زونهای مختلف سازند آسماری میدان اهواز با انضمام لرزه نگاشتهای مصنوعی تهیه گردیده برای چاههای این مخزن ، بیان کننده تغییرات لیتولوژیکی فراوان در سازند آسماری می باشد. از طریق لرزه نگاشت مصنوعی چاهها مدلهای تغییرات سرعت و مطالعات انجام گرفته در این رساله مشخص می شود که تغییرات عمودی در سازند آسماری به مراتب از تغییرات جانبی در این سازند بیشتر می باشد. در تهیه لرزه نگاشتهای مصنوعی برای هر چاه اطلاعات سرعت و چگالی از طریق رقومی کردن نمودارهای ژئوفیزیکی صوتی و چگالی حاصل شده است. در ادامه از این اطلاعات مقاومت ظاهری صوتی و ضرایب انعکاسی محاسبه می شود. سپس ضرایب انعکاسی با یک موجک هم آمیخت شده و در نهایت رد لرزه مصنوعی بوجود می آید. با توجه به لرزه نگاشتهای مصنوعی ساخته شده و انطباق پارامترهای پتروفیزیکی با این مدلها می توان نتیجه گرفت که مهمترین عامل در ایجاد تغییرات شاخص بر روی لرزه نگاشتهای مصنوعی سازند مورد مطالعه در میدان اهواز عامل تخلخل می باشد. با توجه به تغییرات جانبی تخلخل در این سازند مشخص می گردد که زونهای بالایی سازند آسماری نسبت به زونهای پائینی از تغییرات جانبی بیشتری برخوردارند که این تغییرات از لیتولوژی این زونها ناشی می گردد. البته این تغییرات از تغییرات عمودی این سازند کمتر می باشد.زونهای ‏‎a7‎‏ و ‏‎m2‎‏ از لحاظ تغییرات جانبی از یکنواختی خاصی در لیتولوژی برخوردار می باشند.