نام پژوهشگر: پریسا علی محمدی سراب

نگرش دوسویه ی وی اس نایپل به سوی شرق در دو اثر میمیک من و امونگ د بلیورز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  پریسا علی محمدی سراب   سید محمد مرندی

نایپل در اثر اول ادعا می کند هیچ یک از مسلمانان چهار کشور نامبرده اصالتا مسلمان نبوده و جزو نوکیشان محسوب می شوند. اما این نوکیشی حاصلی جز قطع ارتباط آنها با ریشه و تاریخ خود نداشته است. چرا که به عقیده نایپل اسلام از آنها خواسته از تعلقات و هویت ملی خود فاصله بگیرند. شیوه ی نقدی که برای تشریح آثار مذکور اتخاذ شده است، عمدتاً بر اساس نظریات و دیدگاه های مطرح شده در اثر کلاسیک و بسیار بحث برانگیز ادوارد سعید با نام "شرق شناسی" (1978) بنا نهاده شده است. "شرق شناسی" اختصاراً به معنی نگرش غالب در میان روشنفکران و صاحب نظران غربی نسبت به شرق و بویژه شرق مسلمان است. سعید بر این عقیده است است که خاورشناسان به صورت کوتاه بینانه و تحریف شده به شرق نگاه می کنند و این تصور در طی سال ها به وسیله تکرار و تصویر نمایی های بی شمار از آن چه که آنان ادعا می کنند فرهنگ، تاریخ و هویت شرقی است، ساخته، پرداخته و تقویت شده است. به عقیده سعید، شرقی که در آثار خاور شناسان منعکس و معرفی می شود، ساختاری مصنوعی است که بیشتر به افسانه شبیه است تا واقعیت موجود. سعید بر این باور است که ظهور و بروز این افسانه در آثار هنری، سیاسی، فلسفی، زبانشناختی و غیره موجب تداوم و تقویت آن می شود و بر اثر تکرار، شکلی باور پذیر و ملموس تر به خود می گیرد. شرقی که در آثار شرق شناسان نمایش داده می شود منطقه ای دور، بیگانه و مرموز است که به طور ذاتی با غرب متفاوت است. همچنین شرقی ها دارای ویژگی های خاصی هستند که آنان را از ساکنان غرب متمایز می کند. از جمله این خصوصیات می توان به هوس رانی، ساده لوحی، بی منطقی، خشونت طلبی و عقب افتادگی اشاره کرد. این ویژگی ها همراه با دیگر بازتاب های نادرست از شرق و اهالی آن منجر به پیدایش افسانه ی غرب در مورد برتری خود و اهالی اش در مقایسه با شرق شده است. این رساله سعی دارد تا نحوه ی به تصویر کشیدن شرق توسط نایپل در سفرش به چهار کشور مسلمان نامبرده را با توجه به نظریات و دیدگاه های ادوارد سعید بررسی کند و با بررسی دقیق متن شواهدی مبنی بر پیروی نایپل از دیگر شرق شناسان غربی در بازتاب نادرست از شرق بیابد. حال آنکه در اثر میمیک مِن، با رویکردی کاملا نژادپرستانه به روایت داستان می پردازد و استعمار غرب را مسئول بحران موجود در زندگی رلف سینگ و دیگر مردان مقلدی چون او می داند.