نام پژوهشگر: مالک عبدی

آلیات التفکیراللغویه عندأبی تمام(علی ضوءعلم الدلاله)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  مالک عبدی   سیّدحمیدرضا میرحاجی

بحث این رساله راجع به شاعر کبیر دوره ی عباسی اول «ابوتمام طائی» و شیوه ی تعبیری و نحوه ی کاربردی بیان او در ترسیم قاعده های فکری است که در ذهن او بعنوان یک شاعر عقل گرای اندیشه ور نقش می بندد، تا بدانیم که چگونه این شاعر مقتدر توانسته است مضامین فکری و اندیشه ای خود را در قالبی محکم و متین از قوالب تعبیری زبان به رشه ی تحریر و انشاء شعری در آورد؛ و در این راستا خواهیم دید که این شاعر تفکر در بسیاری از سامانه های فکری خود فردی پیروز و توانمند در اختیار پررونق ترین أسالیب زبانی بوده است؛ اسالیبی که هر یک به نوبه ی خود در سامانه های نحو و صرف و لغت و بلاغت و موسیقی به بهترین شکل معنای مورد نظر را در قالبی تصویری مُحَرِّک وپویابه مرحله ی تجسیم وخودنمائی رسانده است. ابوتمام طائی شاعری است که به لحاظ پیچیدگی های فکری و أطوار ذهنیِِ- أحیاناً- پرتعقیدی که بر صفحه ی ذهن او نقش می بندد،گهگاه در انتخاب و چینش پیکره ی زبانی تعبیرگر خود طراوت و استرسال در نحوه ی بیان و تجسیم را از دست داده و به موازات سنگینی افکار نقش بربسته بر پرده های ذهنش اسالیبی سنگین و پر چین و شکن و سخت إدراک را برای بیان آن اختیار نموده که همین مساله باعث شده که در پاره ای از مواقع فهم شعر او و محتوای کلام او و منظور شعری که بسوی آن میل کرده است قدری بر خواننده ی ابیات او سخت و دشوار آید. این امر غریبی در نزد او نیست، چرا که همانگونه که در شاخصه های شعری و اندیشه ای این شاعر سراغ داریم او سراینده ایست که عموماً در انشاد قصایدش اهتمام به اسلوب سخت و سنگین قدیم دارد، و برخلاف جریان شعری رایج در این دوره که غالباً جریانی نوگرا همراه با تجدید و تجّدد در فرهنگ و ادب و زبان و آداب سخنوری است دارای سبکی قدیمی، متصّف به سنگینی در لفظ، و طول بحور شعری، و شدت جرس و آهنگ، و فخامت در کلمات است، که همین میل او به أسالیب قدیم گرایشهای عربی رصین و اصیل او را تقویت نموده و مسیرهای سخت گذر و پرپیچ و خمی را به لحاظ فهم مضامین شعری فراروی او قرار داده است. در کنار این، زیاده روی او در استعمال بدیع و افراط او در جلوه گری بدیعی اش در شعر، و تعقید او در این امر، بهمراه آمیختگی و امتزاج شدید در نزد او میان الوان بدیعی مختلف باعث شده که ذهن و چشم و گوش خواننده بیشتر از آنچه که متوجّه فهم مضمون شعری او شود درگیر فهم و توضیح معنای واژگان و ایجاد ارتباط منطقی و عقلی میان آرایه هی بدیعی مورد استفاده و مقصود شعری سراینده می شود، تاجائیکه احیاناً در بعضی از ابیات و استعارات آنچنان دامنه ی فهم واژگان دراز ناک و جلوه گری اصناف بدیع پررونق است که ذهن مخاطب هیچ راهی به سوی معنای او پیدا نمی کند.

مفایسه ی شرح ابن عقیل و ابن هشام بر الفیه ابن مالک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  بهمن خورزاده   مالک عبدی

چکیده زبان عربی یکی از قدیمی ترین زبان های دنیاست اولین کتابی که در مورد دستور زبان نوشته شده، الکتاب سیبویه است که قرنها از نگارش آن می گذرد. بعد از ظهور اسلام و انتشار زبان عربی در سرزمین هایی که زبان عربی زبان مادری آنها نبود، نیاز به آموزش این زبان بیش از پیش احساس شد. از این میان ابن مالک که یکی از بزرگ ترین نحویان عرب و کتاب او به نام الفیه از مهمترین کتب نحوی به شمار می رود که یک منظومه ای آموزشی است که جمال الدّین ابو عبد الله محمد بن مالک جیانی از نحویان بزرگ مکتب اندلس در قرن هفتم هجری آن را در بحر رجز به رشته نظم در آورد. با توجه به اهمیّت این کتاب در مسائل صرفی و نحوی از همان زمان توجه شارحان بسیاری را به خود جلب کرد، و شروح مختلفی بر آن نگاشته شد. از مشهورترین این شروح، شرح ابن عقیل و شرح ابن هشام ( اوضح المسالک) است. با توجه به اهمیّت این دو شرح آشنایی با درون مایه و روش بحث آنها ضروری به نظر می رسد؛ چرا که در شیوه ی این دو عالم نحوی در شرح الفیه تفاوت هایی وجود دارد که در این رساله تلاش شده مقایسه ای میان این دو شرح صورت گیرد و وجوه اختلاف آن دو استخراج گردد. روش تحقیق در این پژوهش « تحلیلی _ توصیفی » است یعنی با مراجعه به کتاب ها و مقالات مربوط به این موضوع به مقایسه ی شروح مذکور و بررسی وجوه اختلاف آن ها پرداخته شده و نتایجی در این زمینه حاصل شده از جمله این که ابن عقیل الفیه را اساس شرح خود قرار می دهد و اول بیت را می آورد و سپس آن را توضیح می دهد و سعی دارد متعلّم را آگاه کند و از سختی آن بکاهد اما ابن هشام این کار را نکرده است و حتی نام دیگری بر شرح خود بر الفیه نهاد ( اوضح المسالک ) و آن را کتاب مستقلی قرار داد. کلمات کلیدی : الفیه، ابن مالک، نحو، شرح ابن عقیل، ابن هشام، اوضح المسالک