نام پژوهشگر: مونا شمس الدینی
مونا شمس الدینی محمد راسخ مهند
اصطلاحات از جمله مقولات پرکاربرد در زبان روزمره هستند و نقش بسیار مهمی در تسهیل و تسریع فرایند ارتباط دارند. معمولاً اصطلاحات را عباراتی توصیف می کنند که معنای آنها برابر با مجموع معنای اجزای تشکیل دهنده ی آن نیست. دیدگاه های مختلفی نسبت به اصطلاحات وجود دارد. در دیدگاه سنتی، اصطلاحات مقولاتی کاملاً بخش ناپذیر و مبهم به شمار می روند که معنایشان قراردادی است و هیچ ارتباطی با اجزای آنها ندارد. اما از منظر دیدگاه های جدید، معنای بسیاری از اصطلاحات را می توان تا حدی، از معنای کلمات تشکیل دهنده ی آنها دریافت. یکی از این نگرش های نوین، رویکرد زبانشناسی شناختی است. در این رویکرد، اصطلاحات مقولاتی نظام مندند و ریشه در نظام مفهومی انسان دارند. به علاوه، در بسیاری از اصطلاحات، ساز و کارهای شناختی، انگیزه ی معنایی به کار رفته در آنها هستند. بنابراین با تکیه بر این ساز و کارها و دانش و شناختی که انسان از جهان پیرامون خود کسب می کند، می توان معنای بسیاری از اصطلاحات را دریافت. در این پژوهش به بررسی اصطلاحات زبان فارسی از دیدگاه زبانشناسی شناختی پرداختیم. اصطلاحات مورد بررسی در این تحقیق از فرهنگ دو جلدی فارسی عامیانه، نوشته ی ابوالحسن نجفی گرفته شده اند. ابتدا این اصطلاحات از دیدگاه نانبرگ، ساگ و واسو(1994) بررسی شده اند. آنها اصطلاحات را به دو دسته ی عبارات ترکیبی اصطلاحی و عبارات اصطلاحی تقسیم کرده اند. این تقسیم بندی، در تعدادی از اصطلاحات پیکره ی معرفی شده، مورد بررسی قرار گرفت و ملاحظه شد که در زبان فارسی نیز قابل اعمال است. سپس دیدگاه زبانشناسی شناختی و به طور اخص رویکرد کووکسس(2002) مورد بررسی قرار گرفت. او ساز و کارهای شناختی استعاره، مجاز و دانش متعارف را به عنوان انگیزه ی معنایی شکل گیری اصطلاحات مطرح کرده است. هر یک از این ساز و کارها و کاربرد آن در اصطلاحات توضیح داده شده است. اصطلاحاتی که از پیکره ی نام برده گرفته شده اند، از لحاظ وجود هر یک از این ساز و کارها مورد بررسی قرار گرفتند و نقش هر کدام در اصطلاحات مشخص شد. در نهایت، تعداد اصطلاحاتی که در دسته ی عبارات ترکیبی اصطلاحی یا عبارات اصطلاحی قرار می گیرند، و همچنین تعداد اصطلاحاتی که در آنها یکی از ساز و کارهای شناختی استعاره، مجاز و دانش متعارف وجود دارد، در جدولی مشخص شده است. نهایتاً، طبق بررسی های انجام شده معلوم شد، عوامل بخش پذیری معنایی، استعاره، مجاز و دانش متعارف، در تعیین معنای اصطلاحات دخیل هستند. بر همین اساس، نگارنده اصطلاحات را به لحاظ معنایی به دو دسته ی شفاف و تیره تقسیم بندی کرده است. به این ترتیب که اصطلاحات ترکیبی اصطلاحی (که بخش پذیرند) را به همراه اصطلاحاتی که حاوی استعاره و یا مجاز و یا دانش متعارف هستند، به لحاظ معنایی در دسته ی اصطلاحات شفاف، و عبارات اصطلاحی را در دسته ی اصطلاحات تیره قرار داده است.