نام پژوهشگر: هادی سیدعربی
رضا افروزیان سعید فضلی
با توسعه کامپیوتر در زندگی افرار، نیاز به سازش پذیری با انسان افزایش می یابد
مهدی تراب نژاد علی آقاگل زاده
مسئله ی شناسایی آتش همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، چرا که این مسئله مستقیما با امنیت مردم در ارتباط می باشد. سیستم های شناسایی آتش تقریبا مهم ترین جزء سیستم های حفاظتی و نظارتی می باشند. هر چند که در سال های اخیر، تکنیک های شناسایی آتش بر مبنای ویدئو پیشرفت-های چشم گیری داشته است ولی همواره مسئله ی هشدار اشتباه در سیستم های شناسایی آتش مورد توجه بوده است. امروزه از تصاویر نورمرئی و مادون قرمز و تکنیک های بینایی ماشین برای شناسایی و موقعیت یابی آتش استفاده می شود. ادغام تصاویر مرئی و مادون قرمز نقش بسیار مهمی در شناسایی آتش ایفا می کند، زیرا هر یک از تصاویر مرئی و مادون قرمز نمی توانند به تنهایی اطلاعات کامل و واضح از صحنه ارائه دهند. استفاده از اطلاعات مکمل هر یک از تصاویر مرئی و مادون قرمز برای کاهش نرخ هشدار اشتباه، مورد توجه محققین قرار گرفته است. در حالت کلی شناسایی آتش در ویدئو به دو صورت، یعنی شناسایی دود و شعله انجام می گیرد که چون دود در آتش سوزی قبل از شعله ظاهر می شود شناسایی دود در سیستم های نظارتی بسیار مهم می باشد. دود در تصاویر مادون قرمز قابل مشاهده نمی باشد، از این رو از همین خاصیت غیردیداری آن برای کاهش هشدار اشتباه استفاده می شود. در این پایان نامه از ادغام اطلاعات تصاویر نورمرئی و مادون قرمز برای شناسایی دود در فواصل نزدیک استفاده می کنیم. به طوری که از غیبت دود در تصاویر مادون قرمز، برای تفکیک دود از پدیده های متحرک هم رنگ دود استفاده شده است. روش پیشنهادی از دو فاز تشکیل شده است که در فاز اول با استفاده از اطلاعات مرئی و مادون قرمز، ماسک دود به دست می-آید. سپس در فاز دوم معیارهای بی نظمی و محاسبات انرژی مورد استفاده قرار می گیرند تا برای کاهش نرخ هشدار اشتباه، ماسک دود مورد بررسی های بیشتر قرار گیرد. روش پیشنهادی در تشخیص دود بسیار توانا بوده و از دقت بالایی برخوردار می باشد چنان که نتایج شبیه سازی، برتری این روش را نسبت به روش های قبلی نشان می دهد.
فرانک شمسافر هادی سیدعربی
امروزه شناسایی الگوی عنبیه به منظور تشخیص هویت افراد، یکی از زمینه های مهم و کاربردی می باشد. در این تحقیق، سیستمی برای این هدف پیشنهاد شده است. سیستم پیشنهادی از دو تصویر عنبیه در نور نزدیک به مادون قرمز و نور مرئی استفاده می کند. هدف آن است که ویژگی های عنبیه در این دو نوع تصویر، استخراج و با هم ادغام شوند، تا دقت شناسایی افراد از طریق عنبیه افزایش یابد. بدین ترتیب، نوعی تحلیل چند طیفی انجام خواهد گرفت که کانال های طیفی مرئی و نزدیک به مادون قرمز را شامل می شود. به منظور مکان یابی عنبیه در یک پایگاه تصویر، از روش مشهور daugman بهره گرفته شده است. در پایگاه دیگری، روش جدیدی بر اساس عملگرهای مورفولوژیکی و تبدیل هاف ارائه می شود. عنبیه های قطعه بندی شده، توسط مدل صفحه-ی لاستیکی نرمال سازی می شوند. استخراج ویژگی از تصاویر حاصل، توسط ویولت لگاریتم-گابور یک بعدی و ویولت هار یک بعدی انجام می شود. اطلاعات حاصل از طیف های مختلف توسط دو روش مذکور، در مرحله ی امتیاز تطابق ادغام می-شوند. روش پیشنهادی در دو حالت عملکردی تأیید هویت و شناسایی هویت، بررسی و ارزیابی می شود. همچنین روش هایی برای کاهش حجم محاسبات به هنگام شناسایی پیشنهاد شده است. این روش ها که اندیس گذاری نام دارند، از اطلاعات رنگ و بافت عنبیه استفاده کرده اند. بدین ترتیب، به هنگام شناسایی هویت مجهولی، به جای مقایسه با کل هویت های موجود در پایگاه داده، تنها با زیرمجموعه ای از آن مقایسه می شود. در این پژوهش از پایگاه تصویر جمع آوری شده در دانشگاه تهران به نام utiris که هر دو نوع تصویربرداری با نور مرئی و نزدیک به مادون قرمز را شامل می شود و نیز پایگاه تصویر upol که شامل تصاویر عنبیه در نور مرئی است، استفاده شده است.
حسین ناصرالاسلامی هادی سیدعربی
طراحی میان رشته ای، بنا کردن یک محتوی در فصل مشترک رشته های آن پژوهش است. در پژوهش حاضر با یک چنین نگاهی سعی شده است سامانه ای حائل با کاربردی کند کنندگی و یا حائل عبور در مقابل وسائل نقلیه، انسان و دام در منطقه کندوان تبریز طراحی گردد. این فرآیند در باز? زبان مشترک روانشناسی گشتالت، طراحی و با استفاده از ابزار پردازش تصویر انجام شده است. نقطه اتصال این 3 موضوع، کاربری آن توسط انسان است. فرآیند ادراک در انسان و چگونگی تحلیل پیرامون را می توان با روانشناسی گشتالت توصیف و بیان نمود. از آنجا که این فرآیند دارای مبنی و منطقی ریاضی است می توان از ابزار پردازش تصویر جهت توصیف این فرآیند استفاده نمود. محصول در این فرآیند ادارکی دقیقا در مرکز این دایره است. محصول به عنوان یک موضوع دیده شدنی و نشدنی، موضوع یک ادراک استتاری است. جهت بررسی این فرآیند، در این پژوهش 4 مرحله طی شده است. بررسی پیشینه تحقیق گذشتگان، صورت بندی کردن مسئله بر پایه گذشته، طراحی فرآیند های سنجشی جهت پیدا نمودن زبان سنجشی مشترک و طراحی یک محصول با سناریوی پژوهش در پایان آن. در پایان این پژوهش نتایج زیر حاصل شده است. ارائه روشی هر چند ابتدایی برای چیدمان یک محصول طراحی صنعتی با استفاده از روانشناسی گشتالت و ابزار پردازش تصویر. اجرای یک برنامه کاربردی آزمایشی برای طراحی چیدمان استتاری منطبق با تفکر حائل و پدآفند غیر عامل. ارائه روش تفسیر الگوی استتاری و نقد سامانه حائل و بومی سازی آن برای اجرای سامانه با توجه به ویژگی ایران است.