نام پژوهشگر: فاطمه جودکی
فاطمه جودکی محمد راسخ مهند
در بررسی های زبان شناختی واژه ی مرکب از دو یا چند تکواژ قاموسی پدید می آید و حداقل شامل دو پایه است که هر دو واژه اند یا اینکه ریشه ی تکواژ محسوب می شوند و مقصود از کلمات شفاف آن دسته از کلمات است که از روی صدا یا ساخت آنها می توان به معنی آنها پی برد یا معنی آنها را حدس زد، به عبارتی بین صدا یا ساخت آنها با معنی شان رابطه باشد مانند «چک چک» و «خودنویس»و کلمات تیره آنهایی هستند که معنی آنها از ظاهرشان پیدا نیست مانند «کاغذ». در این تحقیق تعاریف مختلفی از شفافیت و تیرگی معنایی آمده است. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها 745 واژه ی مرکب حاصل از عنصر غیرفعلی +ستاک حال از لغت نامه دهخدا بررسی شد. در ارزیابی این مبحث از معیارهایی چون بسامد هسته و وابسته، رابطه ی نحوی بین دو جزء ترکیب، معنای ارجاعی،معیار شاخص، مستقل یا عدم مستقل بودن هسته ی ترکیب، معنای کلی ترکیب و عامل تقابل استفاده شده است تا میزان شفافیت و تیرگی معنایی اینگونه ترکیبات به دست آید. در ابتدای بحث تجزیه و تحلیل داده ها مقوله ی قید+بن فعل، اسم+بن فعل و صفت+بن فعل با توجه به معیارهای به کار رفته مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که شاخص کلی بودن ترکیب، وجود تقابل، وجود رابطه ی نحوی بین دو جزء ترکیب، وجود هسته و ارجاعی بودن در شفافیت معنایی موثر است. در ادامه ی بحث به درجات در شفافیت و تیرگی معنایی پرداخته شد، داده های مورد نظر براساس معیارهای لحاظ شده در این تحقیق لحاظ شده و مشخص شد که 14 درجه ی شفافیت معنایی در طبقه بندی اینگونه واژگان مرکب وجود دارد؛ در ارزیابی واژگان مرکب مفعولی از لحاظ میزان شفافیت و تیر گی معنایی مشخص شد که معیار شاخص کروز نسبت به دیگر معیارها تاثیر موثرتری در طبقه بندی این دسته از واژ گان دارد.