نام پژوهشگر: فاطمه جباری جازار

شناسایی عناصر نمادین، نگاره های داستان ضحاک در شاهنامه های دوران مغول تا پایان صفویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1390
  فاطمه جباری جازار   داریوش فرد دهکردی

چکیده نگارگری ایرانی متاثر از فرهنگ ایرانی است و برخاسته از اساطیر، ادبیات، دین و آیین های باستانی است. بنابراین ماهیت نمادین خود را در متون ادبی و حماسی، همچون شاهنامه ی فردوسی حفظ می نماید. در کتاب آرایی این متون نگارگر با بهره گیری از نمادهای تصویری، که با مفاهیم ادبی پیوند دارند، به کامل ترین شیوه بیانی دست می یابد. از جمله در نمایش تقابل خیر و شر که از مضامین غالب در متون حماسی است، نگارگر با استفاده از اشکال و عناصر کنایی، به بیانی غنی و قابل تعمق می پردازد، به سان داستان فریدون و ضحاک که در پس ماهیت رمزآمیز نمادهای تصویری، به ژرفای معانی ورای صورت ظاهری اش می رسد. بررسی و مقایسه نمادشناسانه ی برخی نگاره های داستان ضحاک و فریدون هدف از نگارش این پژوهش می باشد که در طی آن نیز به بیان دوره و مکاتب هنری که نگاره در آن شکل یافته، پرداخته شده است. آنچه در این بررسی حاصل می شود آن است که برخی از این نمادها با همان منظور ادبی، در نگاره ها به کار رفته اند و بعضی دیگر، نوع به کارگیری آنها با همتای ادبی شان متفاوت می باشد. نمادهایی مانند؛ مار، پرنده، درخت، آب، کوه و ... از جمله نمادهایی هستند که در نگاره ها بسیار دیده می شوند و اغلب مفهومی مشترک دارند. اگر چه برخی از آنها در سیر تاریخی خود دچار تحول شده اند. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی و گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده ای بوده است. واژگان کلیدی نگارگری ایرانی، دوره ایلخانی، دوره تیموری، دوره صفوی، نماد، ضحاک، فریدون فهرست مطالب ? چکیده ? فصل اول: مقدمه 1 ? فصل دوم: مبانی نظری 8 ? فصل سوم ? قسمت اول: واکاوی داستان ضحاک 28 روایت «اسطوره ضحاک» در شاهنامه 30 نهادینه های اساطیری داستان ضحاک 32 شخصیت های کلیدی اسطوره ی داستان ضحاک 34 ? قسمت دوم: نماد شناسی اسطوره داستان ضحاک و فریدون 63 بررسی نمادهای شاخص متن و تصویر 66 ? فصل چهارم ? قسمت اول: نگاهی به تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بر نگارگری سه دوره مغول، تیموری. صفویه 109 ? قسمت دوم: تحلیل و بازخوانی نمادشناسانه نگاره های داستان 120 ? نتیجه گیری 184 گزارش کار عملی فهرست منابع 191 فصل اول مقدمه کلیات پژوهش نسخ خطی ایران همواره مجموعه ای از زیباترین نمونه های هنر نگارگری را در بر می گرفته اند. همجواری ادبیات در کنار نقاشی بیانگر ارتباط ویژه ای است که میان هنر و فرهنگ یک جامعه وجود دارد. بنابراین هنر نگارگری ایران در پیوند با نسخ خطی و در اندازه های متفاوت کوچک و بزرگ، در کنار آن قرار می گیرد. نکته ای که در مورد آثار ادبی و هنری مورد توجه باید قرار داد، اینکه هنرمندان ایرانی واجد شعور و آگاهی بوده و نسبت به پیشینه ی اسطوره ای و فرهنگی خود آگاه بوده اند و در آثار خود به خلق و بیان این پیشینه پرداخته اند. اگر چه در هر زمان بنا بر اقتضای جامعه و زمان خویش آنها را پدید آورده اند. اساطیر در شناخت فرهنگ یک سرزمین نقش عمده ای ایجاد می کنند. فرهنگ، مجموعه ای از اسطوره ها و تاریخ، ادبیات و نگرشهای عموم جامعه است که با اتحاد این عناصر منبعی غنی از آثار هنری پدید می آید. قهرمان یک اثر حماسی، انسانی آرمانی و برتر است نظیر رستم در شاهنامه فردوسی. در آثار حماسی، حوادث غیرطبیعی و خلاف عادت فراوان است. این رویدادها نشان دهنده ی آرمان ها و آرزوهای بزرگ یک ملت در زمینه های اخلاقی و نظام اجتماعی است و عقاید کلی آن ملت را درباره مسائل اصلی انسانی مانند آفرینش، زندگی و مرگ بیان می کند. بخش قابل توجهی از نسخه های مصور شاهنامه، در دوران حماسی و پهلوانی آمیزه ای از مظاهر «خیر و شر» به صورت نبرد پهلوانان و قهرمانان ایزدی و شاهان با دیوان و موجودات اهریمنی است که به دفعات تکرار شده است. نزاع آدمیان با دیوان و اژدهایان و نیروهای اهریمنی همگام با متون ادبی و بر پایه مضامین آن به تصویر در آمده است. فریدون پادشاه پهلوانی ایران، بر ضحاک که همواره در اساطیر و روایات ایرانی تجسمی از قوای شر می باشد غلبه می کند. در بسیاری از نسخه های شاهنامه، نبرد فریدون و ضحاک مصور شده است. در پاره ای از نگاره ها، ضحاک به صورت اژدهایی سهمناک با فریدون روبرو می شود و در بعضی از نسخ به شکل انسانی در بند و زنجیر با رویش دو مار بر شانه هایش به تصویر درآمده است. شیوه های بیانی تصویرگران شاهنامه تحت تاثیر نوع جهان بینی منظومه بر آنان است، نگرشی که با تفکر و اندیشه محیطی که منظومه برای آن پدید آمده بود، مطابقت داشته است. نکته قابل توجه، وجود داستانهایی از اساطیر در شاهنامه است که معانی و تفاسیر پنهانی را با خود حمل می کنند. تفسیر اساطیر بر اساس دیدگاههای مفسرین متنوع بوده و غنای قابل توجهی از مفاهیم باطنی و پوشیده را آشکار می کند. بر این مبنا ادبیات و هنر ایران در هر زمان و دوره به صورت رمزی و نمادین بیان شده است. بخصوص نگارگری ایرانی، ارائه کننده ی تصاویری کاملا نمادین و سرشار از رمزها و نشانه ها است. به همین علت برای شناخت بهتر و درک بیشتر عالم درونی نمادها و کشف آنها از بطن نگاره ها می بایست آن ها را شکافت. نمادها شکل هایی همیشه زنده هستند که پویایی خود را وقتی بیشتر جلوه گر می کنند که در دوره ای میزان استفاده از آنها افزایش یافته باشد. شناخت و درک مفهوم این نمادها که به صورت فرم و تصویر ارائه شده اند می بایست بر اساس سیر و سیاحت در منابع اسطوره ای، ادبی و دینی فرهنگ این سرزمین باشد تا بتوان درکی درست از مفاهیم این نمادها و رموز داشت. زیرا تجلی نمادها علاوه بر ادبیات و عرفان، در ایران از دوره ی باستان و پس از اسلام به صورت نمادین و انتزاعی دیده می شود. در مورد نمادهای فرهنگ ایرانی تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. اساتیدی چون «مهرداد بهار» در زمینه ی فرهنگ باستانی و زرتشتی ایران دارای آثار درخور اهمیتی از نظر شناسایی نمادها می باشند. جستجوی اشارات نمادین و رمز و رازهای فرهنگ کهن ایران، در عرصه ی هنر ایرانی، نیاز به پژوهشی شایسته دارد. آنچه در این پژوهش اهمیت دارد، نگاه اجمالی به نمادهای فرهنگ ایرانی مورد نظر در این نگاره هاست که از پنجمین داستان شاهنامه، شناسایی شده و به همین دلیل این نمادها به طور اخص در نگارگری سه دوره ایلخانان مغول، تیموری و صفوی قابل ردیابی است. بر این اساس در نظر داریم نمادهای موجود در مجالسی از شاهنامه های مورد نظر و منتخب را بررسی نماییم و از دل نقش های نشسته بر کاغذ سپید، تمایلات و محدودیت های نگارگران این دوران و تشابهات و تفاوت های آن با همتای شاعرش در عهد سامانیان را کشف، تفسیر و ارائه نماییم. به منظور دست یابی به این منظور در فصل اول مقدمه و توضیحی خلاصه وار و کوتاه از چیستی مسئله پژوهش، پرسش ها، فرضیات و چگونگی پرداختن به آنها را ارائه خواهیم کرد. در فصل دوم، مبانی نظری، تعاریف، عقاید و آراء نویسندگان مورد نظر که در این مورد به تفاسیر و بحثهای گوناگون پرداخته اند، اشاره خواهد شد. همچنین نگاهی اجمالی به چیستی حماسه، اسطوره و نیز شرایط و اوضاع اجتماعی ایران در عصر فردوسی طوسی می اندازیم. در فصل سوم، در قسمت اول آن، روایت داستان و وجه اساطیری آن بررسی شده و به تحلیل شخصیتهای کلیدی داستان حماسی ضحاک و فریدون، ویژگیها و بن مایه های اسطوره ای آن بر پایه متون باستانی و شرح و تفصیل آن در ادبیات و شاهنامه فردوسی می پردازیم. در قسمت دوم، مطالعه نمادهای داستان که در متن و ادبیات و نیز در تصویر موجودند مورد کاوش قرار گرفته است که بسیاری از آنها در تصویر مشترک می باشند. در فصل چهارم، در قسمت اول به بررسی شرایط و اوضاع هنر نگارگری در سه دوره مغول، تیموری و صفویه پرداخته شده و سپس در قسمت دوم آن با بهره گیری از توضیحات فصول پیشین و شرایط و روزگاری که نگاره ها در آن پدید آمدند به بررسی ده مجلس از مجالس داستان ضحاک و فریدون می پردازیم. در این تفسیر شرح نگاره ها و خصوصیات نمادین آنها را بر اساس شرایط زمانی و مکانی خالقان اثر هنری مبنای کار قرار خواهیم داد. در پایان پژوهش حاضر به جمع بندی نهایی و نتیجه گیری فصلهای پیش خواهیم پرداخت و بر آن هستیم تا با پیش رو قرار دادن فصول گذشته درستی یا نادرستی فرضیات ابتدایی خود را به اجرا در آوریم. مسئله پژوهش تقابل و رویارویی خیر و شر درونمایه ی اصلی در شاهنامه به شمار می رود که توجه نگارگر را نیز به خود جلب کرده تا با کمک آن بیان تصویری خود از شاهنامه را غنا بخشد. در میان داستانهای شاهنامه «داستان ضحاک» به عنوان زندگی پنجمین پادشاه ایران و نبرد او با فریدون مفصل و جذاب بیان شده است. نبرد میان خیر و شر در این روایت و نگاره ها به وضوح قابل مشاهده است و نخستین داستانی است که در آن مردم در مبارزه با شر حضوری فعال دارند. به واسطه بار نمادین این اسطوره ها نگاره های به تصویر کشیده شده نیز حامل مفاهیم عمیق و نمادهای تصویری خاص اند که معانی آن نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده اند. با این حال هر هنرمند با الهام از این معانی و تحت تاثیر اندیشه جمعی مردم و نیز شرایط سیاسی و اجتماعی به کمک خلاقیت اندیشه و تاثیر پذیری اش از داستان به تصویر کردن آن مبادرت کرده است. شناسایی، ریشه یابی و تفسیر نمادهای موجود در این آثار است که در گستره نگاره ها در سه دوره مغول، تیموری و صفویه تجلی یافته و شباهتها و تفاوتهایشان مورد بررسی قرار می گیرد. بررسی و تحلیل نگاره ها در داستان ضحاک در این دوران در ابتدا به منظور نمود نیروی خیر و شر با توجه به محتوای داستان است و نهایتا مقایسه جهت حصول به نتیجه و بررسی نمادهایی که در این آثار به چگونگی القای هر چه بهتر معنا و مفاهیم داستانی اثر به مخاطب کمک کرده اند. با اقدام در کنکاش این نمادها، چیزها و عناصر گنگ و ناشناخته بر ما هویدا می شوند و درک ما را به آن سوی ماوراء طبیعی و فراسویی هدایت می کنند. به همین جهت نمادها به کشف حقایق و ابراز معنویات نایل می شوند. پرسشهای پژوهش ? در تصویر سازی داستان ضحاک از چه عناصر نمادینی استفاده شده است؟ ? ارتباط میان متن و تصاویر همواره هماهنگ بوده یا در مواردی تضاد و تقابل دارند؟ ? عناصر نمادینی که نقاش ترسیم کرده همگی با متن ادبی مرتبط بوده است؟ ? نگارگر برای ترسیم شخصیت ضحاک در مقاطع مختلف داستان از چه روشهایی استفاده کرده است؟ اهداف پژوهش و ضرورت آن در تدوین این پژوهش در ابتدا به فرازهای کهن فرهنگ ایرانی پرداخته شده و سپس در دوره ی اسلامی به نمادهای موجود در این داستان پرداخته خواهد شد. این نمادها تعداد بسیار اندک و قلیلی از میان انبوه اساطیر و نمادهایی است که در فرهنگ شفاهی و مکتوب ملت ها سالها به سر می برده است. این نمادها با حضور در ادبیات و هنر ملت ها عمقی در اثر ایجاد می کنند که نمی توان آن را نادیده انگاشت. این نماد ها وقتی در ادبیات وارد می شوند دستاوردهای انسان را دستاویز مناسب برای زیستن می کنند. به منظور شناسایی و تفسیر نمادهای موجود در نگاره های مصور شده در شاهنامه های مورد نظر و درک بیشتر اثر هنری سعی شده تا پیش زمینه اسطوره ای آن مورد تحلیل قرار گیرد. همچنین در پژوهش مذکور با در نظر گرفتن شرایط روحی، فکری و اجتماعی هنرمند و خالق اثر، به شناخت و درک خاستگاه و مفهوم این نمادها می توان پی برد. به جهت دریافت ویژگیها و خصوصیات نمادین نگاره ها، چند مسئله را مورد نظر قرار می دهیم: ? ارزیابی و تحلیل نگاره ها به عنوان نمونه هنر ایرانی- اسلامی. ? بررسی تطبیقی میان چند نگاره برای درک شباهت ها و تفاوتهای میان نگاره ها. ? شناخت و بررسی عناصر نمادین در داستان و نگاره های ترسیم شده که وابستگی و یا عدم وابستگی به متن ادبی داستان دارند. ? مطالعه ی میزان وابستگی متن تصویری به بافت فرهنگی به عنوان بستر شکل گیری نگاره ها. فرضیات پژوهش از آن جا که نگاره های مورد بحث، برگرفته از منظومه ای حماسی و اسطوره ای می باشند، متن منظومه به خودی خود حاوی نمادهایی است و فردوسی شاعر در سرایش این منظومه با توجه به شرایط روزگار و اوضاع زمانه اقدام به تدوین این اثر عظیم که سرشار از نمادهاست نموده، و از آن جا که نمادهای تصویر شده معمولا متاثر از شرایط اجتماع، زمانه و شرایط زندگی فردی نگارگر ترسیم می شده اند توجه و بازنگری به چند نکته الزامی به نظر می رسد. از جمله: ? به نظر می رسد نگارگر در ترسیم نگاره ها و بکارگیری عناصر نمادین چندان به متن داستان پایبند نبوده و از عناصر دیگری در جهت القای آن استفاده کرده است. ? شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم در هر دوره ای بر انتخاب عناصر نمادین در نگاره ها موثر بوده است. پیشینه ی پژوهش درباره داستان ضحاک و فریدون تاکنون کتابها و مقالاتی نوشته شده است و هر کدام دیدگاه خاصی را در این باره اظهار کرده اند. از جمله مقاله «فریدونیان، ضحاکیان و مردمیان» اثر «جواد جوادی» و «حماسه ضحاک و فریدون» اثر سیاره مهین فر به تجزیه و تحلیل مطالب داستان از حیث ادبی و اجتماعی پرداخته اند و ریشه یابی عناص به لحاظ ادبی مورد توجه قرار گرفته است. این عناصر با درنظر گرفتن وجه حماسی و اسطوره ای به صورت رمز بیان شده است. در مقاله «ضحاک» اثر علی حصوری از نوع دیدگاه ادبی، سیاسی و اجتماعی داستان مورد بررسی واقع شده است. در هیچ یک از این مقالات به تحلیل عناصر تصویری نگاره ها و ارزیابی دو نیروی خیر و شر پرداخته نشده است. نهاد یا موسساتی که می توانند از یافته های این پژوهش بهره گیرند دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مرتبط با رشته ی هنری و کلیه نهادها و موسساتی که در زمینه نگارگری ایران فعالند امکان بهره گیری از پژوهش مذکور را دارند. اطلاعات مربوط به روش شناسی پژوهش تعریف جامعه آماری و ویژگیهای آن جامعه آماری در پژوهش مزبور شامل کلیه نگاره های قابل دسترس و جمع آوری شده مربوط به داستان ضحاک در نفیس ترین نسخ شاهنامه ها ی مربوط به سه دوره مغول، تیموری، صفویه است که شامل: به بند کشیده شدن ضحاک در کوه دماوند، نبرد ضحاک با فریدون، اسارت ضحاک به دست فریدون، بر تخت نشستن ضحاک، کابوس ضحاک، کشتن گاو برمایه به دست ضحاک، برانداختن ضحاک به دست فریدون، ساختن درفش کیانی به دست کاوه و ... می شود. روش نمونه گیری و حجم تقریب نمونه انتخاب نمونه ها از روش خاصی تبعیت نمی کند. تنها به روش تاریخی و توصیفی و تحلیلی انجام خواهد شد. این مطالعه در زمینه های مختلف هنری، سیاسی و اجتماعی انجام شده است. گردآوری و ثبت اطلاعات بر اساس شیوه کتابخانه ای و استفاده از منابع موجود علاوه بر کتب فارسی و لاتین؛ دسترسی به منابع تصویر، عکس، اینترنت و ... به صورت بررسی و تحقیق انجام می پذیرد. تعداد 10 نمونه از نگاره های داستان ضحاک از شاهنامه های نفیس دوره ی مغول تا صفویه به صورت انتخابی از میان تعداد زیادی از نگاره های این داستان گزینش شده اند. ابزار سنجش، مقیاس های سنجش (پایانی- اعتبار) از آن جا که پژوهش مورد نظر به طریق کتابخانه ای و تصاویر برگرفته از اینترنت صورت می پذیرد، استفاده از تصویر خوانی به عنوان ابزار سنجش مطرح می گردد. روش تجزیه و تحلیل داده ها از نمادهای دیگر در تصویر که به طور واضح دیده می شود، گاو است. در این نگاره گاو و چارپایان دیگر مانند قوچ، بز، گوسفند و ... برای تامین درو و پر برکتی حضور دارند. بنابراین در زمره نمادهای حاصلخیزی و باروری قرار داشته و موجب رستاخیز طبیعت و ایجاد انواع جانوران و گیاهان می شوند.