نام پژوهشگر: مینا انصاری
مینا انصاری محمدرضا یوسف زاده
چکیده : هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین جو اجتماعی مدارس با پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 می باشد. سوال اصلی این پژوهش این است که آیا بین جو اجتماعی مدارس با پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر همدان رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی نواحی 1و2 شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 است که تعداد کل آنها 12347 نفر بوده است. حجم جامعه به تفکیک ناحیه 1 و 2 به ترتیب 6224 و 6124 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه 384 نفر به عنوان نمونه آماری به تفکیک 196 نفر از ناحیه 1 و 188 نفر از ناحیه 2 می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت از پرسشنامه توصیف جو سازمانی استاندارد هالپین و کرافت و پرسشنامه محقق ساخته سنجش مهارتهای اجتماعی می باشد.برای سنجش روایی پرسشنامه محقق ساخته از روش روایی محتوی استفاده شده و روایی آن از نظر متخصصان در حد قابل قبول گزارش شده است. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی پرسشنامه جو سازمانی 774% پایایی پرسشنامه مهارت اجتماعی 752% محاسبه گردید.ضمنا پایایی پرسشنامه جو سازمانی، توسط علیخانی 872 % گزارش شده است و نیز برای تجزیه و تحلیل یافته ها از شاخص آمار توصیفی شامل (درصد، میانگین، انحراف استاندارد، جدول و نمودار و آزمون آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شده است. مهمترین یافته های پژوهش عبارتند از: 1- بین جو اجتماعی مدارس و توانایی ابراز وجود دانش آموزان رابطه وجود دارد. 2- بین جو اجتماعی مدارس و مسئولیت پذیری دانش آموزان رابطه وجود ندارد. 3- بین جو اجتماعی مدارس و ابراز همدلی دانش آموزان رابطه وجود دارد. 4- بین جو اجتماعی مدارس و تمایل به همکاری دانش آموزان رابطه وجود دارد. 5- بین جو اجتماعی مدارس و مهارت حل مسا?له دانش آموزان رابطه وجود دارد.
مینا انصاری زهرا ربانی
چکیده: یکی از دوره های مهم تاریخی ایران به لحاظ تأمین استقلال ملی مذهبی و حتی تأثیر آن بر فرهنگ و مذهب ایرانیان، دوره صفویه است. رسمیت دادن و رواج مذهب شیعه توسط شاه اسماعیل اول، یکی از مهمترین اقدامات این دولت محسوب می شود. بنابراین برای اجرای این سیاست، وی منصب صدارت را به عنوان منصبی مذهبی- حکو متی ایجاد کرد .این منصب از دوره ی تیموریان ایجاد شده بود ولی در اواخر این دوره اهمیت بیشتری یافت تا این که مانند سایر امور اداری به دربار صفویان راه یافت. این پژوهش برآن است که به بررسی سیر تطور مقام صدر در این دوره بپردازد. مهمترین مسأله در این تحقیق، بررسی عوامل موثر در ایجاد و تطور مقام صدر در دوره ی صفویه است که در برگیرنده ی عوامل سیاسی، نظامی، اقتصادی و نتایج آن هاست. بنابراین در این تحقیق سه فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است:1.تعیین منصب صدارت از سوی شاه اسماعیل اول به جهت برقراری یک پارچگی عقیدتی و نظارت بر عملکرد علمای مذهبی و روحانیون2. تنزل ارزش اجتماعی منصب صدارت در حد یک مقام رسمی درباری3.عواملی همچون تقسیم جغرافیای قدرت صدر و عوامل دیگری که منجر به تغییر حدود و اختیارات منصب صدارت گردید.یافته های اساسی این پژوهش نشان می دهد که، عوامل نظامی ، اقتصادی، و به خصوص سیاسی نقش بسیار مهمی در تطور منصب صدر داشته، که این عوامل منجر به کم رنگ تر شدن نقش صدور در وقایع سیاسی و نظامی و در نتیجه کاهش قدرت صدور گردید. واژگان کلیدی:صفویه،منصب صدر،تشکیلات اداری و مذهبی
مینا انصاری فرشید نوربخش
مدیریت نامناسب در اکوسیستم های کشاورزی باعث تسریع تجزیه ی موادآلی خاک شده و بنابراین علی رغم افزایش ذخیره اتمسفری کربن، مقدار کربن آلی در این اکوسیستم ها کاهش یافته است. تصاعد کربن و نیتروژن به صورت گازهای گلخانه-ای در سال های اخیر تبدیل به یکی از کانون های توجه متخصصان علوم خاک و محیط زیست شده است. فرضیه ی دما-کیفیت راهکار تحلیل پاسخ متفاوت فرآیند تجزیه ی موادآلی به تغییرات دما را فراهم آورده است، بر این مبنا این مطالعه با هدف سنجش حساسیت فرآیندهای معدنی شدن نیتروژن، آمونیفیکاسیون و نیتریفیکاسیون به افزایش دما تحت تأثیر کیفیت متفاوت بقایای گیاهی انجام گردید. بدین منظور دو نمونه خاک سطحی با بافت متفاوت از مناطق شرودان و چم علیشاه در استان اصفهان انتخاب شد. معادل یک درصد کربن آلی از بقایای گیاهی مختلف شامل اندام هوایی ذرت، گندم و یونجه به خاک های مورد بررسی اضافه گردید. نمونه های تیمارشده به مدت 90 روز همراه با تیمار شاهد در دمای 8، 25 و 35 درجه ی سانتی گراد انکوباسیون گردیدند. بقایای گیاهی از نظر درصد کربن آلی، درصد نیتروژن کل و نسبت c/n متفاوت بودند. تأثیر بقایای گیاهی مختلف و دما بر صفات مورد بررسی معنی دار بود. با افزایش دما از 8 به 35 درجه ی سانتی گراد، مقدار معدنی شدن خالص و نیتریفیکاسیون خالص در بقایای ذرت، گندم و تیمار شاهد افزایش یافت. پاسخ بقایای گیاهی یونجه به افزایش دما متفاوت بود به طوری که با افزایش دما از 8 به 25 درجه ی سانتی گراد میزان فرآیندهای مذکور افزایش یافت اما از 25 به 35 درجه ی سانتی گراد مقدار این فرآیندها کاهش یافتند. در تیماربقایای یونجه در خاک شرودان با افزایش دما از 8 به 25 درجه مقدار آمونیفیکاسیون کاهش یافت و سپس از 25 به 35 درجه ی سانتی گراد افزایش معنی داری یافت. این روند در آمونیفیکاسیون یونجه و گندم در خاک چم علیشاه نیز مشاهده شد. تفاوت در مقادیرانرژی فعال سازی و q10 تیمارهای حاوی بقایای گیاهی مختلف در این بررسی مطابق با فرضیه ی دما-کیفیت بود، با افزایش دما مقدار این شاخص ها در بقایای کم تجزیه پذیر با کیفیت ضعیف (ذرت و گندم) نسبت به بقایای تجزیه پذیر با کیفیت مناسب(یونجه) افزایش یافتند. نتایج این تحقیق نشان داد که حداقل یکی از دلایل پاسخ متفاوت بقایای گیاهی مختلف به افزایش دما بر اساس نظریه دما-کیفیت به انرژی فعال سازی مربوط می شود.