نام پژوهشگر: فاطمه دهقان بنادکی
فاطمه دهقان بنادکی ناصر اقبالی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): منطقه 11 تهران، به عنوان یکی از مناطق بیست و دو گانه شهر تهران با وسعتی حدود 1200 هکتار و جمعیتی حدود 275595 نفر از مناطق مهم و مرکزی کلان شهر تهران به شمار می آید. این منطقه به لحاظ سابقه تاریخی دارای عناصر، بناهای مسکونی و فضاهای با ارزش های معماری و تاریخی خاص است و از ویژگی های خاص آن وجود مراکز بسیار مهم سیاسی حکومتی است. این منطقه در مقایسه با سایر مناطق شهرداری تهران همواره با کمبود فضاهای سبز و پارک روبرو بوده است. که در گذر زمان علیرغم پیشنهاد افزایش سرانه این کاربری مهم در طرح های تعریف شده برای این منطقه، این کمبودها کاهش نیافته است. بنابراین این منطقه به دلیل شرایط خاص اقتصادی ، اجتماعی ، زیست محیطی و.... نیازمند برنامه ریزی جداگانه ای است تا بتواند با در نظر گرفتن و تامین فضای سبز و پارک وضعیت زندگی ساکنین این منطقه از تهران را بهبود بخشد. پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی نحوه توزیع و پراکنش فضاهای سبز منطقه 11 تهران پرداخته و تا حد امکان سعی بر آن دارد که پراکنش نامناسب این فضاها را درسطح منطقه آشکار نماید. برای بررسی نحوه پراکنش و توزیع در محدوده مورد مطالعه ازروش شعاع عملکردی استفاده شده است.
فاطمه دهقان بنادکی محمدرضا نقصان محمدی
هدف اصلی این پژوهش، تدوین اصول، معیارها و احکام طراحی و خلق فضای شهری فراغتی از نوع بلوار، متناسب با بومِ بستر برای استفاده شهروندانِ سواره و پیاده می باشد به گونه ای که فضای شهری، کیفیت، سرزندگی و سازندگی لازم برای وقوع فعالیت های متنوع اختیاری و اجتماعی طیف وسیعی از شهروندان را با بهره گیری از تکنولوژی مدرن یا اصول سنتی، برای گذران فراغت فراهم نماید چراکه فراغت، به عنوانِ مجموعهای از مشغولیتهایی که افراد در زمان فارغ از وظایف اجباری، به اختیار انجام می دهند تا به لذت و خشنودی برسند، ازجمله نیازهای طبیعی و فطری انسان در شهرهای کنونی است و بلوارها، بهترین بستر برای این مقصود هستند. در شهرهای ایران، به ویژه در شهر یزد، نه تنها فضای شهری فراغتی، مجال بروز نیافته، بلکه حتی ویژگی-های کالبدی، عملکردی و معنایی فضاهای بالفعل و بالقوه ای چون بلوار امام جعفرصادق و پیرنیا با انتظارات عام از فضای فراغتی و ویژگی های بومی موثر شهر بر گذران اوقات فراغت سازگار نمی باشد و فضاهای کم رونقی را ایجاد کرده اند که شهروندان در آن احساس بی هویتی، عدم حس تعلق و لذت می نمایند و فراغت واقعی را تجربه نمی-کنند. لذا، چگونگی طراحی بوم محور دو بلوار مذکور برای ارتقاء به فضای شهری فراغتی سرزنده و هویتمند در تناسب با بوم طبیعی و انسانی، اساس این پژوهش می باشد. با اذعان به نقش طراحی شهری، ابتدا با مروری بر مبانی نظری فضای شهری، بلوار فراغتی و طراحی بوم گرا و مبانی عملی تجارب موفق به روش تحلیل محتوا، استنتاج و مشاهده، الگوی مطلوب طراحی در قالب اصول و معیارها استخراج شد. سپس، برای کسب الگوی موجود، به شناخت وتحلیل بوم فراگیر و حوزه طرح به روش پیمایشی و تحلیلی پرداخته شد. نهایتاً، با تدقیق اهداف، راهبرد، سیاست و راهکارهای طراحی به روش تحلیل-محتوا و مصاحبه، الگوی مقدور و دستورِ کارِ طراحی در سه سطح کلیت بلوارها، مجموعه تقاطع آن دو و فضاهای تشکیل دهنده ی آن پیشنهاد گردید و برای ادامه کار، ضوابط و الزاماتی ارائه شد. اهم نتایج این پژوهش، حکایت از این دارد که طراحی مبتنی بر بوم طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری بلوار فراغتی در هر شهر، فضای شهری سرزنده و باهویتی را ایجاد می کند که ضمن بروز تشخص شهر، حضور سالم، مستمر، امن، فعال و آسوده شهروندان را در برابر فشارهای ناشی از زندگی پرسرعت و بی روح شهری موجب می شود و گذران اوقات فراغت را مدیریت و کنترل می نماید. حوزه طراحی پژوهش نیز با طراحی همساز با بوم طبیعی و انسانی در قالب ایجاد کاربری های متنوع، سازماندهی فشرده و دارای سلسله مراتب، حضور متناسب عناصر طبیعی و...، بلواری پارک گونه متناسب با بوم و فضایی جذاب، ساده و خودمانی را برای تفرج شهروندان پیاده یا با دوچرخه و ماشین ایجاد می کند و الگوهای طراحی پیشنهادی نقاط خارج از حوزه طراحی، مبنایی را جهت تکمیل الگوها در پژوهش های بعدی فراهم می گرداند. همچنین، عمیق بودن موضوع، موضوعاتی در خصوص وجوه مشترک و متفاوت فضای شهری فراغتی بوم گرا و جهانی، نحوه تأثیرپذیری فضای شهری فراغتی بومی از سایر ویژگی های بستر و تأثیرگذاری آن بر پایداری شهرها و رضایت شهروندان را برای ادامه توسط سایر پژوهشگران مطرح می سازد.