نام پژوهشگر: سید جمال الدین میرمحمدی
سید جمال الدین میرمحمدی محمدتقی دیاری
تاریخ نشان از فهم پذیری متون و کاربرد ابزار و روشهای متفاوت در راستای فهم و تفسیر متون الهی و بشری دارد. تفسیر قرآن نیز با بیان نبوی آغاز شد و در سه سده نخست اسلام، روش غالب آن نقلی یا ماثور بوده است. سیر از نقلی به عقلی در تفسیر، همراه با تغییر رویکرد اجتماعی و فرهنگی، سیر تطور خود را بر اساس مبانی و دلایل متقن طی نمود و با گذشت زمان به ویژه در قرن چهار دهم اجتهاد و بهره وری از عقل در کنار نقل، افزون گشت ـ هرچند در دوره هایی با چالش روبرو گردیدـ و کار کرد های داشته است. این تحقیق به دنبال پاسخ این پرسش است که در چنین فرایندی تفکر اجتهادی چه کارکردهایی داشته است؟ اسلام برخلاف مکتبهای غیر الهی مکتبی است پویا و تامین کننده نیازهای انسان در تمام شئون فردی و اجتماعی. و آنچه به کمال و خاتمیت دین خدشه وارد می سازد، سکوت شارع نسبت به حکم برخی از موضوع های جدید و یا انسداد باب اجتهاد است. ضرورت و اهمیت اجتهاد در تاریخ اسلام گرچه مربوط به زمان غیبت است لیکن در صدر اسلام، دانشمندان با اجتهاد خود کوشیدند تا آیات الهی را تبیین نمایند و مورد تشویق امامان معصوم (ع) نیز قرار می گرفتند. اجتهاد در تفسیر، تلاش برای فهم و تبیین معانی و مقاصد آیات است با اتکای به عقل و توجه به نقل و این حرکتی نو و پویا در تفسیر قرآن است که مفسر را درکشف حقایق آیات و روایات یاری می نماید و آن را از هرگونه آسیبی به ویژه تفسیر به رأی ـ تحمیل پندار و برداشت شخصی بر آیات و روایات ـ محفوظ می دارد. قرن چهاردهم از نظر تاریخ تفسیر، قرنی ممتاز و متمایز است، چرا که احیاگران فکر دینی و مفسران، از پس غفلتی دیرین، قرآن را از طاق نسیان به متن اجتماع آورده و با ذهن و زندگی جدید پیوند داده اند و تحولی شگرف در مسائل سیاسی اجتماعی پدید آوردند. تحول و تطور تفسیر با رویکرد اجتهادی متاثر از عواملی مانند توجه به آزادی اندیشه، نیازهای اجتماعی، پیشرفت علوم در قرون اخیر، تحول در روش تفسیری، بروز ایده های نوین عقلانی، نارسایی تفاسیر نقلی و ... ـ می باشد که کارکردهایی مانند: تبیین اندیشه اجتماعی، احیا و اصلاح معرفت دینی، ایجاد نحله های علمی و تفاسیر جدید، تحول در نظام سیاسی اسلام، تحول در کشفیات علمی قران و برداشت نو از امور اقتصادی را به دنبال داشت.