نام پژوهشگر: حسن بیات
حسن بیات حسین نعمتی
به منظور طراحی و اجرای برنامه های به نژادی، آگاهی از ساختار ژنتیکی گیاه مورد بررسی ضروری است و انتخاب والدین مناسب جهت تولید هیبریدهایی، با عملکرد بالا می تواند از هدر رفت وقت و انرژی در مراحل بعدی جلوگیری کند. این تحقیق در قالب دو آزمایش مستقل اجرا شد. در آزمایش اول به منظور بررسی هتروزیس و قابلیت ترکیب پذیری برای صفات رویشی و زینتی، در سال اول تلاقی های مستقیم و معکوس بین 4 والد اطلسی انجام، و در سال دوم هیبرید های f1 حاصل به همراه والدین در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 3 مشاهده در هر تکرار در مزرعه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1390 کشت شدند. صفات اندازه گیری شده شامل درصد و سرعت جوانه زنی، تعداد برگ و ارتفاع تا اولین گل، طول و عرض برگ، ارتفاع و قطر بوته، فاصله میانگره ها، قطر ساقه، تعداد انشعاب بوته، تعداد گل روی بوته، تعداد روز تا گلدهی، قطر گل و لوله گل، طول لوله گل و جام گل، ماندگاری و عطر گل بودند. نتایج حاصل از اثرات ترکیب پذیری عمومی نشان داد که والدین p3 و p4 به ترتیب بیشترین تاثیر را در افزایش و کاهش اکثر صفات مورد بررسی داشتند. در صفت قطر گل، تلاقی p1 × p2 و برای صفات تعداد گل و عطر گل، تلاقی p3 × p4 دارای بیشترین ترکیب پذیری خصوصی بودند. اثرات سیتوپلاسمی نیز در تمام صفات مورد بررسی به غیر از ماندگاری گل روی بوته و طول گل معنی دار بود. بیشترین هتروزیس برای صفات تعداد گل و قطر گل از تلاقی های p1 × p3 و p2 × p3 حاصل شد. علاوه براین نتایج پارامترهای ژنتیکی و تجزیه رگرسیون واریانس- کوواریانس والد- نتاج مشخص نمود که نقش اثرات فوق غالبیت در کنترل اکثر صفات مورد بررسی از اثرات افزایشی بیشتر می باشد. در آزمایش دوم، وراثت پذیری صفت پُرپری در نتاج f1، حاصل از تلاقی های فاکتوریل مستقیم (بین ارقام پُرپر d1 و d2 به عنوان والدین پدری و ارقام کم پر s1، s2، s3، s4 و s5 به عنوان والدین مادری) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 3 مشاهده در هر تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تلاقی های s5 × d1 و s2 × d2 بیشترین درصد پُرپری (50 درصد) را به خود اختصاص دادند و در مجموع نسبت نتاج اطلسی های کم پر به پُرپر حدود 2:3 محاسبه شد.
فاطمه محمدی جوجاده عباس قنبری نیاکی
مقدمه:هیپوتالاموس مرکز اصلی تنظیم اشتها و تعادل انرژی است. فعالیت بدنی قادر است تعادل انرژی را در جهت منفی شدن بر هم زند. نسفاتین-1 از جمله نوروپپتید های تنظیم کننده اشتها است که توسط هیپوتالاموس تولید شده و نقش مهمی در برقراری تعادل انرژی ایفا میکند.هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ی تعیین اثر دویدن روی نوار گردان و عصاره آبی میوه عناب بر سطوح استراحتی نسفاتین ،atp و گلیکوژن در کبد ، هیپوتالاموس و پلاسمای موشهای صحرایی ماده بوده است. مواد و روش ها: 28 سر موش صحرایی ماده به طور تصادفی به گروه های کنترل سالین، تمرین سالین، کنترل عناب و تمرین عناب تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت شش هفته، پنج جلسه در هفته با سرعت 25-35 متر در دقیقه، روی تردمیل مخصوص جوندگان با شیب 0 درجه به تمرین پرداختند. عصاره عناب و محلول سالین (5/67 میلی گرم بازای هر 100گرم وزن، سه هفته) به صورت دهانی به گروه های مربوطه خورانده شد. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی بافت برداری انجام شد. و روش اماری با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و ازمون تعقیبی lsd صورت پذیرفت. یافته ها: این پژوهش نشان داد دویدن روی نوار گردان منجربه افزایش نسفاتین کبد در گروه هایی بود که عناب مصرف کرده بودند اما در هیپوتالاموس عکس این اتفاق افتاد و همچنین غلظت نسفاتین در پلاسما در گروه کنترل عناب به طور معناداری بالاتر از سایر گروه ها بود) 05/0 p<) ?همچنین نشان داد که میزان گلیکوژن کبدی در گروه عناب تمرین به طور معناداری بیشتر از گروه سالین کنترل بوده است ) 009/0 p<)? علاوه بر این سطح atp پلاسما و هیپوتالاموس در گروه هایی که عناب مصرف کرده بودند افزایش معنادار یافته بود درحالی که در بافت کبد کاهش معنادار داشت. . نتیجه گیری: پژوهش حاضر برای نخستین بار نشان داد که دویدن روی نوار گردان با شدت زیاد همراه با مصرف عصاره عناب موجب تغییرات در غلظت نسفاتین-1 بافتی و پلاسمایی گردید که با تغییرات معنی داری در گلیکوژن کبدی همراه گردید که به نظر میرسد احتمالا تمرین اثری شبه ناشتایی بر غلظت نسفاتین-1 داشته است و درنتیجه ورزش و احتمالا عصاره عناب را می توان به عنوان عوامل موثر در بهبود چاقی و بهبود بیماری های قلبی عروقی در نظر گرفت. کلید واژه های فارسی: دویدن روی نوار گردان ، عصاره ی میوه عناب ، نسفاتین، گلیکوژن ، atp
حسن بیات سید حسین نعمتی
اگروپیرون (agropyron cristatum (l.) gaertner.) گراس چمنی است که قابلیت رشد در مناطق خشک و نیمه خشک ایران را دارد و انتظار می رود که پتانسیل استفاده به عنوان چمن کم نهاده در فضاهای سبز شهری مناطق خشک ایران را داشته باشد. این تحقیق در قالب 3 آزمایش مجزا اجرا شد. در آزمایش اول خصوصیات کیفی چمن و عملکرد بذری 24 جمعیت بومی اگروپیرون ایران در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در شرایط مزرعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد 15 جمعیت کیفیت چمنی با امتیاز 6 یا بالاتر را کسب کردند که نشان دهنده عملکرد مطلوب صفات کیفی این گیاه به عنوان چمن است. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای نشان داد که جمعیت های اگروپیرون در 4 گروه قرار گرفتند که گروه 4 با داشتن 11 جمعیت، بالاترین کیفیت ظاهری چمن (76/6) و عملکرد بذر (51/535 کیلوگرم در هکتار) را داشت. در آزمایش دوم، مقاومت به تنش خشکی جمعیت های اگروپیرون در دو مرحله مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله اول، غربال گری و انتخاب جمعیت های متحمل به تنش خشکی و دارای خصوصیات چمنی مطلوب انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد که فاکتور خشکی از 2 سطح آبیاری کامل و قطع آبیاری به مدت 20 روز و فاکتور دوم 24 جمعیت اگروپیرون بودند. نتایج نشان داد که گراس های اگروپیرون و مخلوط تجاری بر اساس پاسخی که به تنش خشکی دادند در 5 گروه قرار گرفتند که گروه 1 مقاوم، گروه های 2، 4 و 5 نیمه مقاوم و گروه 3 یا مخلوط تجاری حساس طبقه بندی شدند. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش اول و مرحله اول آزمایش دوم، 3 جمعیت به نام های m 208 اصفهان، 4056 چادگان و 2854 اراک از گروه 1 انتخاب و به همراه رقم خارجی رویدکرست اگروپیرون برای بررسی پاسخ های رشدی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نسبت به تنش خشکی در مرحله دوم مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. تیمارهای تنش خشکی شامل 75 (نرمال)، 50 (متوسط) و 25 (شدید) درصد ظرفیت زراعی بودند. نتایج نشان داد که تاثیر تنش خشکی متوسط بر مقادیر صفات مورد بررسی اندک بود ولی تاثیر تنش خشکی شدید مخرب و معنی دار بود. رقم رویدکرست و جمعیت 2854 بیشترین مقادیر کیفیت چمنی (00/7 و 00/5) را به ترتیب در سطوح تنش متوسط و شدید به خود اختصاص دادند. آزمایش سوم در دو قسمت اجرا شد. قسمت اول به منظور بررسی اثر فصل سال بر خصوصیات کیفی چمن و به صورت اسپلیت پلات (فصل به عنوان عامل اصلی و گراس های اگروپیرون و مخلوط تجاری به عنوان عامل فرعی) و قسمت دوم جهت بررسی تاثیر سطوح کم آبیاری بر خصوصیات کیفی چمن و به صورت اسپلیت پلات (عامل اصلی شامل سطوح کم آبیاری تنظیم شونده 100 (شاهد)، 50 (متوسط) و 25 (شدید) درصد تبخیر و تعرق مرجع و عامل فرعی شامل گراس های اگروپیرون و مخلوط تجاری) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. نتایج اثر فصل نشان داد که در بین فصول مورد مطالعه، بهترین کیفیت چمن در فصل بهار (90/6) و ضعیف ترین کیفیت چمن در زمستان (29/5) مشاهده شد. همچنین بالاترین کیفیت چمن (78/6) از مخلوط تجاری بدست آمد و بعد از آن رقم رویدکرست (10/6) در رتبه بعدی قرار گرفت. تنش کم آبیاری متوسط تاثیر معنی داری بر کاهش کیفیت چمنی گراس های اگروپیرون نداشت ولی کیفیت چمنی مخلوط تجاری را بطور معنی داری نسبت به چمن شاهد آن (53%) کاهش داد. در تنش کم آبیاری شدید، کمترین (00/1) و بیشترین (75/3) کیفیت چمن به ترتیب در مخلوط تجاری و جمعیت بومی m208 مشاهده شد. بر اساس نتایج حاصله از آزمایش های انجام شده، جمعیت های بومی منتخب و رقم رویدکرست اگروپیرون قابلیت استفاده به عنوان چمن کم نهاده در فضاهای سبز شهری که با مشکل کمبود آب و محدودیت منابع آبی مواجه هستند، را دارند و استفاده از رقم رویدکرست (به دلیل اصلاح شده بودن) در سطح 50% تبخیر و تعرق مرجع قابل توصیه می باشد.
حسن بیات حسن موسوی
چکیده ندارد.