نام پژوهشگر: هادی پوردارا

ترکیب روش هوش مصنوعی و مدل هیدرودینامیکی برای مدلسازی و پیش بینی جریان رودخانه (مطالعه ی موردی: رودخانه ی فیروزه- شاهجوب بجنورد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده فنی 1390
  احمد خزایی پول   محمد تقی دستورانی

در این تحقیق کاربرد روش سیستم عصبی مصنوعی در کاهش خطای مدل هیدرودینامیکی برای پیش بینی جریان رودخانه مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه ی مورد مطالعه حوزه ی آبخیز رودخانه ی فیروزه- شاهجوب واقع در استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد می باشد که دارای وسعتی به اندازه ی 1233 کیلومتر مربع است. داده های دبی روزانه در دو ایستگاه، فیروزه در بالادست و باباامان در پایین دست از سال های 53-1352 تا 65-1364 موجود بودند. یک مدل هیدرودینامیکی یک بعدی به کمک نرم افزار hec-ras4.1 برای پیش-بینی جریان در پایین دست رودخانه ساخته شد. از آنجا که اطلاعات زیرحوزه های بین دو ایستگاه موجود نبود، ضعف بزرگی در نتایج مدل هیدرودینامیکی پدیدار گردید که جهت رفع آن اقدام به ساخت سری های زمانی برای سه زیرحوزه که دارای مساحتی بیش از مساحت کل حوزه بودند، صورت پذیرفت. این امر سبب شد تا روند تحقیق در 5 سناریوی مختلف دنبال گردد (سناریوی 1 فاقد سری های زمانی و سایر سناریوها دارای سری زمانی می باشند). پس از کالیبراسیون و به کار بردن نرم افزار hec-ras یک مدل سیستم عصبی مصنوعی به عنوان پیش بینی کننده ی خطای مدل هیدرودینامیکی مورد استفاده قرار گرفت. با پیش بینی این خطا نتایج مدل هیدرودینامیکی در سناریوهای 4 و 5 به میزان قابل توجهی به مقادیر واقعی نزدیک تر شد. لازم به ذکر است که قبل از کاربرد ترکیبی این دو روش (مدل هیدرودینامیکی و سیستم عصبی مصنوعی) هر یک از این روش ها به تنهایی مورد استفاده قرار گرفته و نتایج حاصل با مقادیر واقعی مقایسه گردیده بود. نتایج حاصل از کاربرد ترکیبی این مدل در سناریوهای 4 و 5 از کیفیت به مراتب بالاتری نسبت به کاربرد هر یک از آنها به تنهایی برخوردار است. علاوه بر این در تمامی سناریوها برتری نتایج مدل شبکه ی عصبی مصنوعی به تنهایی، در قیاس با نتایج مدل هیدرودینامیکی به تنهایی، حاکی از توانمندی این روش در امر پیش بینی جریان را داراست. در بخش دیگری از تحقیق از داده های گذشته ی ایستگاه پایین دست استفاده گردید که بهبودی نتایج در سناریوی 1، جایی که از تاثیر سری های زمانی استفاده نمی گردد را به میزان چشمگیری در بر داشت (لازم به ذکر است که شبکه ی عصبی مصنوعی با بخشی از داده ها مورد تست قرار می گیرد. برای اینکه داده های تست کل داده ها را در بگیرد، داده ها به چهار چارک تقسیم بندی گردیدند که نتایج فوق در تمامی چارک ها حاصل گشته است). علاوه بر این وجود سری های زمانی باعث بهبود در نتایج مدل هیدرودینامیکی گردید. به طوری که میزان ضریب نش از عدد 632/2- در سناریوی 1 به عدد 82/0 در سناریوی 5 ارتقا یافته است.

بهینه سازی روابط دبی- رسوب با استفاده از روش های منحنی سنجه و فاکتورهای اصلاح اریب (مطالعه موردی: حوزه های آبخیز استان فارس )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده عمران 1391
  مژگان بی پروا   علی طالبی

برآورد صحیح حجم رسوبات حمل شده توسط رودخانه ها در پروژه های آبی از اهمیت زیادی برخوردار است .در این میان معادله سنجه رسوب بیشترین کاربرد را در برآورد رسوبدهی حوزه های آبخیز دارد. لذا معادله سنجه بهینه بایستی با دقت قابل قبولی تهیه شود. بدین منظور در این تحقیق 10 ایستگاه هیدرومتری (8 ایستگاه هیدرومتری استان فارس و2 ایستگاه هیدرومتری استان بوشهر) مورد بررسی قرارگرفت، برای هر ایستگاه 6 منحنی سنجه (4منحنی سنجه فصلی، منحنی سنجه سالانه، منحنی سنجه حد وسط دسته ها) در نظرگرفته شد، مجذور میانگین مربع خطاها (rmse) محاسبه شدو با بکارگیری فاکتورهای اصلاحی fao، qmle، smearing، mvue و ? ، رابطه بهینه دبی جریان- غلظت رسوب معلق در منحنی سنجه حد وسط دسته ها در ایستگاه های مورد مطالعه تعیین گردید. نتایج نشان داد با توجه به معیار ناش– ساتکلیف وrmse در40% ایستگاه ها ضریب اصلاحی mvue نسبت به سایر روش ها در برآورد رسوب از صحت بیشتری برخوردار است. در 30% ایستگاه ها ضریب اصلاحی ? نسبت به سایر روش ها در برآورد رسوب از صحت بیشتری برخوردار است. در 20% ایستگاه ها ضریب اصلاحی qmle نسبت به سایر روش ها در برآورد رسوب از صحت بیشتری برخوردار است. در 10% ایستگاه ها ضریب اصلاحی smearing نسبت به سایر روش ها در برآورد رسوب از صحت بیشتری برخوردار است. در هیچ کدام از ایستگاه ها ضریب اصلاحی fao برای اصلاح منحنی سنجه مناسب نیست، که بین روش های اصلاحی وخصوصیات فیزیکی حوضه رابطه ای مشاهده نشد.

مطالعه نشت درلوله های مدفون آب شهری با استفاده از روش های غیر مخرب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده عمران 1391
  محممد صنیعی   هادی پوردارا

امروزه مسئله نشت درصنعت آب و فاضلاب یک موضوع مهم و حیاتی است. نشت ها به عللی مانند سوراخ شدن لوله ها در اثر خوردگی، نصب غیراصولی اتصالات و یا صدمات وارده به لوله ها ایجاد می شوند و نشت های بزرگ معمولاً با افت فشار در سیستم همراه هستند. برای مکان یابی نشت درلوله های مدفون روش های مختلفی وجود دارد. اکثر روش های نشت یابی در تعیین محل نشت در لوله های پلاستیکی ناکارآمد هستند. تکنولوژی راداری، روشی جدید است که برای تعیین محل نشت در لوله های مدفون آب شهری به ویژه لوله های پلاستیکی استفاده می شود؛ در این روش، که یکی از آن ها روش رادار نفوذ کننده زمینیgpr می باشد، با فرستادن امواج به داخل زمین توسط آنتن فرستنده و انعکاس و دریافت امواج توسط آنتن گیرنده پروفیلی از مقطع زمین برداشته شده که به کمک آن می توان محل نشت را با تقریبی بسیار مناسب نسبت به روش های دیگر تعیین کرد. اکثر مطالعاتی که در رابطه با این روش برای آشکار سازی نشت در لوله ها انجام شده، به صورت مدل های آزمایشگاهی می باشد و در این مدل-ها شبیه سازی نشت انجام شده است. در شبیه سازی آزمایشگاهی محل و عمق نشت و جنس لوله مدفون از قبل مشخص است. اما در نمونه واقعی پروفیل تولید شده از سطح زمین با آنچه که درمدل آزمایشگاهی برای یک شرایط خاص فراهم شده متفاوت است؛ به این دلیل تفسیر در مورد پروفیل بدست آمده از سطح زمین مشکل است. مسئله ای که در ارتباط با استفاده از دستگاه gpr وجود دارد این است که الگویی در خصوص مشخص کردن محل نشت در شرایط مختلف وجود ندارد و نتایج آزمایشگاهی که توسط افراد مختلف و در شرایط خاص و معین بدست آمده است را نمی توان برای شرایط واقعی تعمیم داد زیرا طبعاً با تغییر جنس لوله و نوع خاک اطراف آن، پروفیل بدست آمده از دستگاه دستخوش تغییراتی می شود. هدف از انجام این مطالعه این است که الگوی مناسبی ارائه شود که بتواند متخصصان آب و فاضلاب را در تشخیص درست و دقیق محل نشت با توجه به تصویر برداشت شده توسط دستگاه gpr راهنمایی کند. نتایج این تحقیق به کاربران دستگاه های لوله یابی وآشکار سازی نشت در لوله های مدفون کمک شایانی خواهد کرد. امروزه، که از روش های راداری برای نشت یابی استقبال می شود، نتایج بدست آمده از این پژوهش می تواند استفاده از روش gpr در سطح کشور را گسترش داده و از خسارت های وارده جلوگیری کند.

بررسی پسماندهای بیمارستانی (موردمطالعه : بیمارستان شهدای تجریش تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1392
  سمانه سادات محسنی ارمکی   هادی پوردارا

رشد شهر نشینی منجر به تغییراتی در زمینه تولید و اجزا زباله های بیمارستانی داشته است و مدیریت صحیح دفع مواد زائد جامد بیمارستانی مسئله ای است که ارتباط مستقیم با سلامت و کنترل عفونت در جامعه دارد. این مواد زائد معمولاً در طی مراقبت و درمان بیماران تولید می گردد میزان این زباله ها در شهر ها ?/? تا ? در صد زباله های تولیدی را تشکیل می دهند. هرچند میزان این مواد کم است اما می تواند باعث مخاطرات زیادی شود. این مطالعه تحقیقی است در ارتباط با نقش مدیریت در جمع آوری، حمل ونقل و دفع زباله های بیمارستانی در شهر تهران. مطالعه فوق بر روی بیمارستان دولتی شهدای تجریش در شهر تهران در سال ???? صورت گرفته است. روش تحقیق بر اساس جمع آوری اطلاعات از بیمارستان ها با استفاده از یک چک لیست، پرسشنامه ، مشاهده در محل و آنالیز داده ها صورت گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که نقش مدیریت در امر کنترل پسماندهای بیمارستانی بسیار با اهمیت است چنانچه با تدوین استراتژی های کارآمد توسط مدیران و اجرای ان توسط کارکنان می توان تا حد زیادی در زمینه مدیریت پسماندهای بیمارستانی موفق بود. علاوه بر این با توجه به استانداردهای وزارت بهداشت وضعیت این بیمارستان در زمینه مدیریت پسماند نسبت به سایر بیمارستان های ایران مطلوب گزارش شد.

تأثیر شدت بارندگی بر آستانه فرسایش خاک با توجه به دانه بندی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1391
  اسماعیل اسماعیلی صالح آبادی   کاظم برخورداری بافقی

در این تحقیق به مطالعه آزمایشگاهی ارتباط شدت بارندگی با آستانه حرکت ذرات خاک با در نظر گرفتن دانه بندی آن پرداخته شده است. آزمایشات با استفاده از یک مدل آزمایشگاهی به نام دستگاه هیدرولوژی که قابلیت شبیه سازی باران بر روی بستر خاک را دارد انجام شده است. مطالعات بر روی پنج نوع خاک غیر چسبنده با دانه بندی مختلف و بدون در نظرگرفتن پوشش گیاهی، در شیب های مختلف و شدت بارش های شبیه سازی شده متفاوت انجام گرفته است. زمان بارش ها در تمام تست ها، 30 دقیقه پس از اشباع کامل خاک، در نظر گرفته شده است. با استفاده از میزان رسوب جمع آوری شده در هر تست و درصد وزنی ذرات موجود در بازه مواد تشکیل دهنده خاک و بررسی اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار spss بهترین منحنی برازش هر خاک برای ارتباط بین شدت و مقدار کل رسوب، در شیب های یکسان در شدت های مختلف بدست آمد. از روی این توابع با در نظر گرفتن 5% مقدار کل خاک فرسایش یافته در هر شیب برای هر نوع خاک را معیاری برای آستانه حرکت آن خاک در نظر گرفته و به شدت بارش آستانه رسیدیم. نهایتاً نتایج تست ها در یک نمودار به صورت تغییرات شیب، شدت بارندگی و دانه بندی (نوع خاک)، ارائه شده است.

اصلاح و توسعه روابط غیرخطی پیش بینی آبشستگی پایه های پل با استفاده از الگوریتمهای تکاملی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی 1392
  علی مقدم کیا   کیومرث روشنگر

پل ها از جمله مهمترین سازه های رودخانه ای هستند و به عنوان کلید راه های ارتباطی از اهمیت زیادی برخوردار هستند. یکی از مهم ترین و موثرترین عوامل تخریب پل ها آبشستگی اطراف پایه های پل می باشد. محققین زیادی پدیده آبشستگی را مطالعه کرده و روابط مختلفی به منظور برآورد میزان آبشستگی ارائه نموده اند. تاکنون کاربرد این معادلات برای برآورد میزان عمق آبشستگی در یک موقعیت خاص غالباً نتایج کاملاً متفاوتی داده است. انتخاب معادله ای که نتایج آن با واقعیت تطابق بیش تری داشته باشد در صورت امکان پذیر بودن، کار ساده ای نیست. تعیین رابطه میان پارامترهای موثر بر عمق آبشستگی، حداکثر مقدار آن و یافتن تابع حاکم بر آنها از موضوعات مهم در مهندسی هیدرولیک است.تعیین دقیق عمق آبشستگی پایه ها، برای طراحی ایمن و اقتصادی پایه های پل ضروری است. زیرا تخمین پایین عمق آبشستگی ممکن است منجر به تخریب پل و تخمین بالا، منجر به هزینه های اضافی می گردد. روند آبشستگی اطراف پایه های پل بسیار پیچیده است. زیرا به بسیاری از متغیرها از قبیل مشخصات جریان، پایه و مصالح بستر وابسته است. بنابراین تعیین و فرمول بندی ریاضی مدل روند آبشستگی تحت تأثیر همه ی عوامل بسیار مشکل است. امروزه با پیشرفت علم و تکنولو‍‍‍ژی و گسترش استفاده از سیستم های کامپیوتری در محاسبات سنگین، سیستم های هوشمند کامپیوتری و به طور کلی هوش مصنوعی از اهمیت روز افزونی برخوردار شده اند. عمق آبشستگی را با استفاده از روش های تحلیلی، تجربی کامل، نیمه تجربی ونیز هوش مصنوعی که شامل شبکه های عصبی مصنوعی و برنامه ریزی ژنتیک است، می توان محاسبه کرد. در این پایان نامه با استفاده از داده های آزمایشگاهی و میدانی، قابلیت و کارائی شاخه ای از سیستم های هوش مصنوعی شامل برنامه ریزی ژنتیک در تخمین عمق آبشستگی پایه های پل در مقایسه با روابط تجربی موجود در خاک های غیر چسبنده و هم چنین اثر پارامترهای هیدرولیکی، مشخصات پایه و بستر مورد بررسی قرار گرفته است.

بررسی خصوصیات فیزیکی و هیدرولیکی حوضچه ترسیب بر راندمان تله اندازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده فنی 1393
  ادریس قدم السلطانی   کاظم اسماعیلی

یکی از قسمت های مهم و اساسی در مجموعه سازه های انتقال آب، حوضچه های رسوب گیر ابتدایی در شبکه های انتقال آب آبیاری است. از آنجایی که وجود بیش از حد رسوبات برای مصارف کشاورزی و پرورش آبزیان و... مضر است و باعث کاهش کارایی در بهره وری محصولات مرتبط می شود، اهمیت این سازه ها بیشتر می شود. این سازه ها در واقع نقش کنترل کننده و کاهش دهنده رسوبات به شبکه های آبیاری را ایفا می کنند. تاکنون شیوه های مختلفی در طرح حوضچه های رسوب گیر به کار گرفته شده است. لیکن استفاده از حوضچه های رسوب گیر ساده که با صرف هزینه کم بتواند اهداف مورد نظر را تأمین نماید، بیشتر مد نظر طراحان است. حوضچه های رسوب گیر مستطیلی با تیغه های هدایت کننده جریان می توانند گزینه مناسبی در افزایش راندمان تله اندازی باشند. چنانکه می توان در حوضچه با طول کمتر با نصب تیغه های هادی جریان طول مسیر حرکت جریان را افزایش داده و به راندمان تله اندازی بیشتری دست یافت. به منظور بررسی تأثیر مشخصه های هندسی و هیدرولیکی حوضچه ترسیب و تیغه های هادی بر میزان راندمان تله اندازی مجموعه ای از آزمایشات در شرایط مختلف عمق و دبی جریان، غلظت رسوبات و تعداد و زاویه تیغه ها انجام گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش در عمق و حوضچه و کاهش در دبی جریان راندمان تله اندازی افزایش یافت. همچنین میزان غلظت رسوبات نیز رابطه مستقیم با راندمان تله اندازی دارد. راندمان در یک زاویه خاص نتایج مطلوب تری نسبت به دیگر زوایا دارد و در نهایت افزایش تعداد تیغه ها سبب افزایش در میزان راندمان تله اندازی می شود. همچنین در بررسی عملکرد دو پارامتر به صورت همزمان بر میزان راندمان تله اندازی نتایج متفاوتی به دست آمد. بر طبق این نتایج در مواقعی که دبی جریان آب و رسوبات زیاد است، تأثیر پارامترهای دیگر بر روی راندمان بیشتر می شود تا زمانی که دبی اندک است. همین طور برای غلظت هم نتایج نشان داده است که وقتی غلظت زیاد است نقش پارامترهای دیگر بر روی راندمان کمتر است از زمانی که غلظت رسوبات ناچیز است. به عنوان مثال زمانی که غلظت رسوبات بسیار زیاد است، با تغییرات در تعداد تیغه جریان میزان راندمان تغییرات بسیار اندکی دارد. ولی زمانی که غلظت رسوبات کاهش پیدا می کند و اصطلاحاٌ آب رقیق است، تأثیر تغییرات تعداد تیغه بر روی راندمان تله اندازی بسیار محسوس است. البته این روند در مورد تأثیر همزمان تعداد تیغه و زاویه آن بر روی راندمان صدق نمی کند.کی از قسمت های مهم و اساسی در مجموعه سازه های انتقال آب، حوضچه های رسوب گیر ابتدایی در شبکه های انتقال آب آبیاری است. از آنجایی که وجود بیش از حد رسوبات برای مصارف کشاورزی و پرورش آبزیان و... مضر است و باعث کاهش کارایی در بهره وری محصولات مرتبط می شود، اهمیت این سازه ها بیشتر می شود. این سازه ها در واقع نقش کنترل کننده و کاهش دهنده رسوبات به شبکه های آبیاری را ایفا می کنند. حوضچه های رسوب گیر مستطیلی با تیغه های هدایت کننده جریان می توانند گزینه مناسبی در افزایش راندمان تله اندازی باشند. چنانکه می توان در حوضچه با طول کمتر با نصب تیغه های هادی جریان طول مسیر حرکت جریان را افزایش داده و به راندمان تله اندازی بیشتری دست یافت. به منظور بررسی تأثیر مشخصه های هندسی و هیدرولیکی حوضچه ترسیب و تیغه های هادی بر میزان راندمان تله اندازی مجموعه ای از آزمایشات در شرایط مختلف عمق و دبی جریان، غلظت رسوبات و تعداد و زاویه تیغه ها انجام گرفت.

تأثیر کاربرد پساب شهری تصفیه خانه یزد بر برخی خصوصیات شیمیایی خاک و رشد گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  زهرا نیکخواه   محمدرضا علمی

در این تحقیق اثر آبیاری با فاضلاب شهری تصفیه خانه یزد بر خصوصیات مورفولوژیکی، غلظت نیتروژن و فسفر و فلزات سنگین (کادمیوم، سرب، روی و مس) در گیاه و خاک آبیاری شده با فاضلاب تصفیه شده دو رقم گندم (روشن و سیوند)، اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل 1- کوددهی بر اساس مدل توصیه کودی موسسه آب و خاک ایران در دو سطح (صفر، مخلوط 50 میلی گرم فسفات آمونیوم و 100 میلی گرم اوره در هر یک کیلوگرم خاک) 2- تیمار آبیاری با دو سطح (1- آبیاری با آب شهر 2- آبیاری با فاضلاب شهری تصفیه شده) بودند. نتایج آنالیز فلزات سنگین در گیاه نشان داد غلظت فلزات سرب و کادمیوم در دانه هر دو رقم گندم بالاتر از استاندارد تعیین شده epa برای مواد غذایی بود. غلظت فلزات سنگین در خاک کشت هر دو رقم گندم پایین تر از استاندارد تعیین شده معاونت محیط زیست انسانی دفتر آب و خاک بود. غلظت نیتروژن اندام هوایی و غلظت فسفر ریشه رقم روشن آبیاری شده با تیمار پساب، در هر دو سطح کوددهی، به طور معنی داری بیشتر از تیمار آب شهر شد. در رقم سیوند نیز غلظت نیتروژن ریشه گیاهان تیمار شده با پساب در سطح مصرف کود، به طور معنی داری افزایش یافت. نتایج تجزیه خاک نشان داد که، غلظت نیتروژن در خاک کشت رقم روشن و غلظت فسفر در خاک کشت رقم سیوند آبیاری شده با پساب در تیمارهای کوددهی شده به طور معنی داری بیشتر بود. نتایج آبیاری با پساب بر خصوصیات مورفولوژیک نشان داد که تنها تعداد سنبله رقم روشن و وزن خشک ریشه رقم سیوند افزایش معنی داری یافت. هدایت الکتریکی در خاک کشت هر دو رقم گندم، در هر دو سطح کوددهی در تیمارهای پساب بیشتر از تیمارهای آب شهر بود. اسدیته، در خاک کشت دو رقم گندم اختلاف معنی داری نداشت.

بررسی امکان استفاده از لجن فاضلاب یزد به عنوان کود برای کشت گندم و بررسی تأثیر آن بر برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1393
  فاطمه شهبازی   سمیه قاسمی

تصفیه مقادیر بالای فاضلاب در جامعه امروزی، منجر به تولید مقادیر زیادی لجن خواهد شد. قوانین سخت گیرانه حاکم بر تخلیه فاضلاب به آب ها، افزایش هزینه روش های دفع متناوب و استفاده از کودهای شیمیایی، علاقه به کاربرد لجن فاضلاب شهری و پساب در اراضی کشاورزی را افزایش داده است. استفاده از لجن فاضلاب در کشاورزی باعث بهبود خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک و افزایش عملکرد محصول می شود. با این حال، مدیریت نادرست استفاده مجدد از لجن فاضلاب باعث بروز مشکلات و نگرانی هایی از قبیل افزایش عوامل بیماری زا و فلزات سنگین خواهد شد. در این مطالعه به منظور بررسی امکان استفاده از لجن فاضلاب یزد به عنوان کود برای کشت گندم و بررسی تأثیر آن بر برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار و سه سطح لجن (صفر، 60 و 120 گرم بر کیلوگرم خاک) بر روی ارقام گندم سیوند و روشن در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه یزد اجرا گردید. آزمایش در طی یک دوره رشد گیاه انجام گرفت. در پایان فصل رشد، خصوصیات مختلف خاک از قبیل ec، ph، وزن مخصوص ظاهری، ماده آلی و غلظت برخی عناصر و همچنین صفات مورفولوژیکی و غلظت عناصر مغذی و فلزات سنگین در گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمارهای لجن فاضلاب در مقایسه با شاهد باعث افزایش معنی دار صفات مورفولوژیکی ارقام گندم شد. فقط ارتفاع گندم رقم روشن و وزن هزار دانه هر دو رقم در تیمارهای لجن نسبت به شاهد کاهش یافت. همچنین کاربرد لجن فاضلاب در مقایسه با شاهد، به طور معنی داری باعث کاهش ph و وزن مخصوص ظاهری خاک و افزایش سایر پارامترها گردید. اما غلظت فلزات سنگین خاک کمتر از حد مجاز بود. غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم ریشه، اندام هوایی و دانه گیاه در هر دو رقم در تیمارهای لجن به طور معنی داری بیشتر از شاهد بود. غلظت فلزات سنگین در اندام های مختلف گیاه متفاوت بود، اما به طور کلی غلظت فلزات در تیمارهای لجن بیشتر از شاهد بود.

ارزیابی کارایی تصفیه شیمیایی در حذف فلزات سنگین از فاضلاب کارخانه الکترونیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده عمران 1394
  محسن میرزایی   هادی پوردارا

نظر به نقش مهم صنایع در آلوده سازی محیط، این تحقیق به منظور بررسی کارایی روش تلفیقی انعقاد شیمیایی و پروکسون (o3/h2o2) در تصفیه فاضلاب سمی کارخانجات الکترونیک طراحی شده است. این تحقیق از نوع تجربی بوده و در مقیاس آزمایشگاهی بر روی فاضلاب واحد چاپ، واحد آبکاری و واحد اسید کاری کارخانه الکترونیک انجام پذیرفت. نمونه برداری به شیوه مرکب انجام شد. در این تحقیق تعداد 250 نمونه مورد آزمایش قرار گرفت. فرآیندهای مورد استفاده فرآیند انعقاد شیمیایی و اکسیداسیون پیشرفته (پروکسون) می باشد. جهت انجام مرحله انعقاد شیمیایی از منیزیم کلراید، پلی آلومینیوم کلراید و آهن iii کلرید، پلیمر کاتیونی و بنتونیت استفاده شد. دراین تحقیق از دستگاه های اسپکتروفتومتر مدل dr 2000، جارتست، دستگاه جذب اتمی و رآکتور ازن زنی استفاده گردید و بر روی نمونه ها آزمایش های cod و اندازه گیری فلزات سنگین مطابق دستورالعمل standard method صورت پذیرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هر یک از منعقد کننده های مورد بررسی در ph بهینه خود توانستند به ترتیب 22/88 % (منیزیم کلراید)، 09/91% (پلی آلومینیوم کلراید) و 06/81% (آهن iii کلرید) در حذف cu تاثیر گذار باشند. پلی آلومینیوم کلراید با 84/90% بالاترین راندمان حذف مس را حاصل نمود. همچنین بالاترین راندمان حذف cod و cu مربوط به ترکیب منیزیم کلراید (mg/l 4/1)، پلی آلومینیوم کلراید (mg/l 6/1) و پلیمر های کاتیونی (mg/l 4) به ترتیب با راندمان 86/89% و 99/99% بود که رنگ را نیز به میزان 81/97% حذف نمود. با انجام فرآیند اکسیداسیون پیشرفته به روش پروکسون بر روی فاضلاب پیش تصفیه شده در مرحله انعقاد شیمیایی راندمان حذف cod از 86/89% به 65/99% رسید. فرآیند انعقاد شیمیایی به تنهایی قابلیت بسیار بالایی در حذف فلزات سنگین دارد به گونه ای که استاندارد های لازم برای تخلیه به محیط زیست را دارا بوده ولی به منظور دستیابی به استاندارد های لازم برای codنیاز به فرایند های تکمیلی می باشد، از این رو فرآیند پروکسون در ترکیب با فرآیند انعقاد شیمیایی دارای قابلیت بسیار بالایی در حذف cod از فاضلاب کارخانجات الکترونیک می باشد.