نام پژوهشگر: سمیرا سلیمانی

تاثیر تبلیغات اینترنتی بر تصویر ذهنی گردشگران از مقصد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1390
  سمیرا سلیمانی   فرشته منصوری موید

بازاریابی مقصد گردشگری، در سال‏های اخیر به عنوان یک موضوع مورد توجه برای تحقیق مطرح شده است. مخصوصاً، تصویر ذهنی از مقصد یکی از مهمترین موضوعات قابل بحث در تحقیقات بازاریابی در صنعت گردشگری است، تا آنجایی‏که بسیاری از کشورها از ابزارهای ترفیعی و جهانی بازاریابی برای حمایت از تصویرشان و رقابت با دیگر مقاصد، استفاده می‏کنند. چنین تحقیقاتی بسیار مهم هستند زیرا تصویر ذهنی از یک مقصد یک عامل اساسی در رضایت گردشگر و انتخاب اوست (ژوپ، مارتین و والن ،2001). این مفهوم در حوزه گردشگری بسیار مهم است، زیرا هم بر رفتار و تصمیم‏گیری گردشگران تاثیر می‏گذارد و هم نقش مهمی بر سطح رضایت آنها از سفر دارد (بیرلی و مارتین ، 2004). بازاریابی تصویر مقصد، نقطه شروع یک بازاریابی گردشگری موفق است زیرا تصویر و انتظارات از تجربیات سفر که بازدیدکنندگان در آینده خواهند داشت، افکارآنها را به یک مقصد خاص مربوط می‏کند (چائو ، 2005). تصویر مقصد، از نظر ابعاد زیباشناختی، نفسانی و احساسی یک مکان تعریف می‏شود و معمولا بر پایه احساسات متضاد و متفاوت است. تصویر مقصد، مشخص کننده نقاط قوت و ضعف یک مقصد از دید گردشگر است (ژوپ، مارتین و والن، 2001). سونمز و سیراکیا (2002) بیان می‏کنند که تصویر ذهنی مثبت از یک مقصد، توجه گردشگر را به خود جلب می‏کند و باعث می‏شود که مقصد در مقایسه با سایر رقبا، رقابتی‏تر شود. ازآنجایی‏که تصویر یک نیروی انگیزشی قوی برای سفرهای تفریحی و گردشگری است، موفقیت یا شکست توسعه گردشگری در بسیاری از مقاصد در سراسر جهان، به تصویر ذهنی گردشگران بالقوه از آن مقصد و چگونگی تاثیرگذاری بر آن تصویر و مدیریت آن توسط دولت محلی و برنامه‏ریزان گردشگری، وابسته است (سونمز و سیراکیا،2002). بدون یک بازاریابی موفق تصویر مقصد، یک مکان قادر نخواهد بود گردشگران را جذب و مزیت رقابتی گردشگری خود را حفظ کند. بنابراین، تصویر مقصد، یک مبحث مهم و پرمعنی است و مدیریت تصویر مقصد باید یکی از دغدغه‏های اصلی متصدیان گردشگری و مدیران در بازاریابی گردشگری باشد (الحمود و آرمسترانگ ، 1996).

بررسی اثر تغییرات ph محلول نهایی روی آرایش لایه های نانوساختار cose
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ملایر - دانشکده علوم 1392
  سمیرا سلیمانی   ابراهیم غلامی حاتم

در این پایان نامه، لایه های نازک کبالت سلنید با روش رسوب گیری از حمام شیمیایی(cbd) تهیه شدند و با ضخامت های مختلف در ph های مختلف روی زیر لایه های شیشه ای قرار گرفته اند. پارامترهای ساختاری مانند گاف انرژی نانو ذرات کبالت سلنید بر اساس تغییراتph، همچنین پراش اشعه x و طیف سنجی فرابنفش- مرئی(uv/vis) مورد بررسی قرار گرفته است. مورفولوژی سطح این لایه ها بامیکروسکوپ الکترونی پویشی به دست می آید.

ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه شکوفایی بر مبنای مدل سلیگمن در دانشجویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  سمیرا سلیمانی   علی محمد رضایی

شکوفایی انسان موضوعی است که همواره ذهن اندیشمندان را به خود مشغول کرده و اخیرا مورد توجه روانشناسان مثبت گرا قرار گرفته است. یکی از اهداف روانشناسان مثبت گرا مطالعه علمی عملکرد بهینه انسان برای کشف و ارتقاء عواملی است که به پیشرفت و شکوفایی افراد، خانواده ها و جوامع کمک می کند. با توجه به اینکه تاکنون پرسشنامه معتبری بر مبنای مدل سلیگمن برای اندازه گیری شکوفایی طراحی نشده است، هدف این پژوهش، طراحی پرسشنامه ای برای سنجش شکوفایی انسان مبتنی بر مدل سیلگمن بود. بنابراین، بر اساس پیشینه پژوهشی و پرسشنامه های موجود، پرسشنامه اولیه با 65 سوال تدوین گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانشجویانی بود که در سال تحصیلی 93-1392 نیمسال دوم دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری به روش تصادفی و طی دو مرحله انتخاب شد. در مرحله مقدماتی، نمونه ای 50 نفری جهت پایایی سنجی، و در مرحله بعد نمونه ای 400 نفری به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار انتخاب شدند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، در نهایت 28 سوال که با کل آزمون دارای همبستگی مثبت بوده و حتی المقدور بر روی یک عامل، بار عاملی 35/0 یا بالاتر داشتند، برای پرسشنامه نهایی انتخاب شدند. این پرسشنامه 28 سوالی، پرسشنامه شکوفایی (hfq) نامگذاری شد و بر اساس نتایج تحلیل عاملی از یک ساختار چهار عاملی شامل هیجان های مثبت، روابط، معنایابی و پیشرفت برخوردار بود. اعتبار همگرای پرسشنامه شکوفایی (hfq) از طریق اجرای همزمان آن با پرسشنامه های "خودشکوفایی اهواز" و "پرسشنامه شکوفایی داینر" و اعتبار واگرای آن از طریق "پرسشنامه افسردگی بک" بررسی و مورد تائید قرار گرفت. علاوه بر این، نتایج پایایی hfq با استفاده از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) نشان داد که hfq از ضرایب پایایی رضایت بخشی برخوردار است و می تواند در پژوهش های روانشناختی به منظور سنجش شکوفایی افراد مورد استفاده قرار گیرد.

توصیف منظر در محیط های اطلاعات مکانی مردم گستر به کمک روابط مکانی-زمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  سمیرا سلیمانی   محمدرضا ملک

منظر، به عنوان منطقه قابل مشاهده و قابل درک در ابعاد زمانی مکانی مختلف، ارتباط تنگاتنگی با محیط¬زیست دارد. از آنجا که محافظت از منظر نیازمند شناخت هر چه بیشتر متر¬ها و الگوهای رفتاری آن بوده، بنابراین شناخت و توصیف منظر بسیار مهم خواهد بود. مترهای مختلفی برای توصیف دیداری منظر استفاده شده، ولی الگوی درخوری برای این کار در نظر گرفته ¬نشده است. نظر به اهمیتی که پرداختن به موضوع منظر در امور مدیریتی و محافظتی محیط¬زیست دارد، در چارچوب فعالیت حاضر، الگوی جدیدی از متر¬های موجود ارائه شده است. این الگو، شامل مترهایی با بیشترین ارتباط هم با وضعیت دیداری منظر و هم با ذهنیت افراد در توصیفات فیزیکی می¬باشد. علاوه بر آن، به منظور استفاده¬ی مناسب از مترها برای تحلیل¬های زمانی و مکانی مورد نیاز، مترها ساده شده و با داده¬های مکانی مرتبط شده¬اند. محتوای اصلی در این موضوع استفاده از درک و سلیقه¬ی مردم، اعم از ساکنین و گردشگران به منظور رسیدن به دانشی از محل برای برنامه¬ریزی، به منظور حفظ و توسعه¬ی منظر است. بنابراین با توجه به اینکه مردم به خصوص ساکنین یک محل بیشترین شناخت و آمادگی را برای توصیف منطقه¬ی زندگی خود دارند، تحقیق پیرامون مترها با محوریت نظر مردم انجام شد. تفاوت کار این تحقیق در اهدافی است که برای استفاده از این متر¬ها در راستای بکارگیری ¬آن¬ها در محیط¬های اطلاعات مکانی مردم¬گستر و همچنین تمرکز بر مترهای مبتنی بر روابط فضایی در نظرگرفته¬ایم. در نهایت الگوی پیشنهادی از مترهای استخراج شده در این تحقیق، ترکیبی از روابط زمان، چشم¬گیری، فاصله، زاویه ¬فضایی، توپولوژی و جهت کیفی است. از بین مترهای یاد شده، زاویه فضایی برای استفاده، پیچدگی بیشتری دارد. بنابراین با پیشنهاد متر درصد مساحت و با استفاده از وایازی خطی، رابطه¬ی این متر را با متر زاویه فضایی به دست آوردیم و نشان دادیم که در جواب به دست آمده ضریب همبستگی 981/0و خطای حداقل مربعات 1498/0 است. در نتیجه می¬توان از مساحت نسبی عوارض به جای زاویه فضایی استفاده کرد. نتیجه¬ی حاصل از نظرسنجی¬ها حاکی از آن بود که در کل بیش از 86 درصد مردم با بکارگیری مترها موافق بودند. از بین این آمار به جز متر زاویه فضایی بقیه¬ی مترهای تعریف شده بیش از 75 درصد مطابق ذهنیت جامعه¬ی آماری تعیین شده است. در نهایت، الگوی پیشنهادی تعریف شده با درصدی بیش از 65 درصد قادر به توصیف دیداری منظر است. به طور خلاصه، بررسی ابعاد مختلف توصیفات منظر¬ و استخراج مترهای موجود در توصیفات دیداری، ساده¬سازی مترهای مورد نیاز برای توصیف عوارض محیط و در نهایت، ارائه¬ی سرویس خبره توصیه¬گر برای بهینه¬سازی بهره¬وری از منظر را می¬توان از نوآوری¬های تحقیق حاضر دانست.