نام پژوهشگر: کاملیا طالبیان

بازتاب نگره های سوژگی ژولیا کریستوا در رمان های معشوق و آبی ترین چشم اثر تونی موریسون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  کاملیا طالبیان   هلن اولیایی نیا

در قرن بیستم رمان نویسان آمریکایی آفریقایی تبارآغاز به نگارش رمان هایی در مورد زندگی سیاه پوستان کردند. یکی از شاخص ترین نویسندگان این دوره تونی موریسون است. رمان های او جنبه های تاریک زندگی برده ها و تاثیرات جسمی، روحی و روانی آن را مورد بررسی قرار می دهد. از آن جا یی که سیاه پوستان در تاریخ آمریکا پنهان بودند، موریسون تلاش می کند تا با نگارش رمان هایش به آن ها قدرت بیان احساساتشان را بدهد. با وجود رمان های موریسون، سیاه پوستان دیگر ساکت نیستند و به سوژه های سخن گو بدل می شوند. در رمان معشوق، ست شروع به صحبت می کند و تجارب سخت دوران بردگی اش را بازگو می نماید. او با استفاده از زبان به احساسات درون خود اشاره می کند. همانطور که ژولیا کریستوا، ناقد فرانسوی، اشاره دارد سوژه ی سخن گو کسی است که از طریق زبان به هویت دست می یابد. بنابراین رمان معشوق بهترین رمان برای بررسی سوژه ی سخن گو است. در رمان آبی ترین چشم، پکولا بریدلاو تحت تاثیر معیار های زیبایی جامعه قرار می گیرد و از آن جا یی که قدرت بیان احساساتش را ندارد به سوژه ی مالیخولیایی بدل می شود و احساس خلأ می کند. این پژوهش بر آن است تا با کاربرد تئوری های سوژگی کریستوا رمان های معشوق و آبی ترین چشم موریسون را مورد بررسی قرار دهد. همچنین قابل توجه است که کریستوا در مورد نحوه ی بازتاب احساس مالیخولیایی نویسنده در اثرش اشاراتی دارد در نتیجه بر آنیم تا به مالیخولیایی بودن موریسون نیز اشاره ای داشته باشیم. به علاوه، اشاره خواهیم کرد که چطور زبان نشانه ای و تمثیلی در متن شعر واره ی موریسون بازتاب می کند.