نام پژوهشگر: علی جاویدانه

استنتاج مکانی در سیستمهای اطلاعات مکانی هرجاگاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1390
  علی جاویدانه   محمد رضا ملک

سیستم های اطلاعات مکانی هرجاگاه، نسل چهارم محیط های محاسبات مکانی می باشند. این نسل که پس از سیستم های توزیع یافته، وب و موبایل پا به عرصه گذاشته، کاهش دخالت کاربر و افزایش راحتی استفاده را سرلوحه قرار داده است. بافت، در این سیستم ها نقش کلیدی ایفا می کند، زیرا منجر به کاهش دخالت کاربر می شود. به طور کلی بافت آگاهی جایگاه مهمی در محیط های محاسباتی هرجاگاه جهت انطباق هستنده های محاسباتی با وضعیت متغیر از قبیل نیازهای کاربر و توانایی های فنی دارد. اساس بافت آگاهی، مدلی صوری از بافت بوده که قابل درک و استفاده توسط رایانه باشد. هم چنین در محیط های توزیع یافته، مهم است که اطلاعات بافتی بتوانند میان هستنده های محاسباتی مختلف جهت تعامل پذیری به اشتراک گذارده شوند. مدلسازی بافت یعنی تعیین هستنده ها و روابط بین آنها که جهت تعریف یک بافت، از قبیل مکان، زمان، علایق کاربر و فعالیتهایش و هستنده های محاسباتی مورد نیاز است. مشکل خاص مدلسازی بافت در محیط های توزیع یافته و ناهمگون ، استفاده از رویه نمایشی اختصاصی بوده که مانع تعامل پذیری هستنده های محاسباتی گوناگون می شود. با استفاده از هستی-شناسی، می توان این مشکل را حل کرد. در علم کامپیوتر، یک هستی شناسی، بیان صوری مجموعه ای از مفاهیم در یک حوزه و نحوه تعامل آنها می باشد. هستی شناسی جهت استنتاج درآن حوزه یا تعریف آن حوزه به کار می رود. از سوی دیگر باید جهت حل ناسازگاری ها یا استخراج اطلاعات بافتی سطح بالاتر، روی این مدل، امکان استنتاج وجود داشته باشد. استنتاج روی بافت یا استنباط خودکار اطلاعات غیرصریح از اطلاعات صریح، کاربردهای فراوانی در انواع تحلیل های مکانی دارد. یک کاربرد اصلی استنتاج بافتی، به دست آوردن اطلاعات بافتی سطح بالا از اطلاعات سطح پایین داده های حسگرها می باشد. در پایان نامه حاضر پس از بررسی انواع روش های مدلسازی بافت و مقایسه آنها؛ از نظریه فعالیت جهت تعیین پارامترهای بافتی استفاده شده است. نظریه فعالیت ابزار توصیفی برای تحلیل و درک فعالیت به-صورت عمومی یعنی مستقل از هر حوزه خاص کاربردی می باشد. اگرچه نظریه فعالیت، فرآیندها و تکنیکها را به صورت ازقبل ایجاد شده بیان نمی کند اما می توان از آن، جهت تعیین اجزای کلیدی هر فعالیت استفاده کرد. سیستم های بافت آگاه، که جهت تسهیل فعالیت های انسان طراحی شده اند نیز باید این اجزای کلیدی را بازتاب دهند. تعیین پارامترهای بافتی، مدلسازی و استنتاج روی آنها، مسائل اساسی در سیستم های اطلاعات مکانی هرجاگاه بوده که در این پایان نامه بررسی شده اند. با توجه به اهمیت حریم خصوصی مکانی در سیستم-های اطلاعات مکانی، این موضوع به عنوان یک نمونه موردی، در نظر گرفته شده است. ابتدا به کمک نظریه فعالیت، پارامترهای بافتی مسئله تعیین شده، سپس بافت ها برمبنای هستی شناسی مدلسازی شده-اند. روند پیشنهادی حل مسئله در قالب یک پایگاه داده بیان شده و استنتاجاتی با استفاده از آن و مدل بدست آمده، انجام شده است. البته طراحی یک محیط هوشمند نیز به صورت خلاصه در بخش پیاده-سازی مورد بررسی قرار گرفته تا بر توانایی مدلسازی با استفاده از هستی شناسی در استخراج اطلاعات ضمنی موجود در اطلاعات صریح، تاکید شود.