نام پژوهشگر: منوچهر توسلی
رویا رضوی زاده علی اکبر احسان پور
خشکی و شوری تنش های اسمزی و یونی مهمی می با شند که رشد گیاه و تولید محصولات کشاورزی را به طور جدی محدود می کنند. از جمله مکانیسم های سازگاری یا تحمل گیاهان به تنش شوری، افزایش اسمولیت هایی با وزن مولکولی پایین، از قبیل پرولین می باشد. پرولین علاوه بر اینکه به عنوان یک محافظ اسمزی عمل می کند، به عنوان یک منبع انرژی برای تنظیم پتانسیل های احیایی سلول می باشد و تصفیه کننده رادیکال های آزاد از جمله رادیکال های هیدروکسیل و اکسیژن یکتایی، نیز به شمار می آید. به همین دلیل پرولین به عنوان ماده ای قلمداد می شود که ماکرو مولکول ها، غشاها، پروتئین ها و ساختارهای درون سلولی را در مقابل تغییر ماهیت محافظت می کند. مسیر بیوسنتز پرولین در گیاهان مشخص شده است. آنزیم کلیدی در مسیر سنتز پرولین در گیاهان، p5cs می باشد. p5cs یک آنزیم دو عملکردی (bifunctional) می باشد که دو واکنش ابتدایی را در مسیر بیوسنتز پرولین در گیاهان کاتالیز می کند. در این مطالعه اقدام به تولید گیاهان تراریخت حاوی ژن p5cs گردید. cdna مربوط به ژن p5cs از گیاه moth bean تحت پروموتور ca mv 35s ساخته شده و توسط باکتری آگروباکتریوم تومی فاسینس در سلول های گیاهی تنباکو انتقال یافت. اثبات گیاهان تراریخت از طریق آزمایشات pcr و با استفاده از پرایمرهای nptii و p5cs صورت گرفت. گیاهان تراریخت و غیرتراریخت تنباکو در محیط های کشت ms حاوی غلظت های 0، 150، 250، 300 و 400 میلی مولار نمک طعام به مدت 4 هفته کشت داده شدند و خصوصیات فیزیولوژیکی مختلف در دو گیاه تراریخت و غیرتراریخت تنباکو تحت تنش شوری در شرایط در شیشه مورد مطالعه قرار گرفت. گیاهان تراریخت تحمل بیشتری نسبت به شوری نشان دادند و قادر به رشد در غلظت های بالای nacl بودند، در حالی که گیاهان غیرتراریخت در غلظت 300 و 400 میلی مولار nacl به شدت نکروزه شدند و میزان رشد آنها شدیداً کاهش پیدا کرد. در ریشه ها و برگ های هر دو گیاه تراریخت و غیرتراریخت با افزایش غلظت nacl در محیط، افزایش معنی داری در میزان پرولین نسبت به گیاهان شاهد مشاهده شد ولی در گیاهان تراریخت، میزان پرولین در تمام غلظت های nacl افزایش معنی داری نسبت به گیاهان غیرتراریخت نشان داد. اندازه گیری پرولین در زمان های مختلف پس از شروع تنش شوری در غلظت 300 میلی مولار nacl، نشان داد که در برگ و ریشه گیاهان تراریخت و غیرتراریخت بلافاصله پس از آغاز تنش شوری میزان پرولین به تدریج افزایش پیدا کرده و به ماکزیمم مقدار در 24 و 48 ساعت رسید. میزان نسخه برداری ژن p5cs ترانس ژن و p5cs بومی یا اندوژن گیاه تنباکو توسط آزمایشات rt-pcr در گیاهان تراریخت و غیرتراریخت تنباکو بررسی شد. میزان نسخه های p5cs ترانس ژن در گیاهان تراریخت پس از القای تنش شوری افزایش یافته و در زمان 24 و 48 ساعت پس از تنش، تفاوت معنی داری نسبت به گیاه شاهد نشان داد، در حالی که در زمان 4 ساعت تفاوت معنی دار مشاهده نشد. مقدار پرولین آزاد، کلروفیل، قندهای محلول، میزان پتاسیم و فعالیت آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز تحت تنش شوری در گیاهان تراریخت به طور معنی داری بالاتر از گیاهان غیرتراریخت مشاهده شد. می توان بیان کرد که گیاهان تراریخت با افزایش بیان ژن p5cs و تولید پرولین بیشتر توانسته اند از ویژگی های خاص پرولین درتطابق اسمزی و همچنین حفظ ساختارهای سلولی و آنزیمی بهره گیرند و تحمل بیشتری به تنش شوری نشان دهند. نتایج sds-page در هر دو جدا کشت برگ و ریشه نشان داد که الگوی پروتئین های گیاهان شاهد با گیاهان تحت تنش تفاوت داشته، ضمن این که تفاوت آشکاری از نظر برخی باندها بین گیاهان تراریخت و غیرتراریخت مشاهده گردید. جهت بررسی های پروتئومیکس، پروتئین ها از برگ های گیاهان تنباکو تیمار داده شده با غلظت 0 و 150 میلی مولار نمک استخراج شد و سپس با استفاده از الکتروفورز ژل پلی اکریلامید دو بعدی جدا گردیدند. میزان بیان 8 پروتئین تحت تنش شوری در مقایسه با شاهد تغییر معنی داری نشان دادند. پروتئین هایی که در برگ تنباکو تحت تأثیر تنش شوری قرار گرفتند شامل پروتئین های درگیر در واکنش های فتوسنتزی، دفاعی، متابولیسمی می باشند، از جمله زیرواحدهای بزرگ و کوچک روبیسکو، oee، ppars (peroxisome- proliferator- activated receptor ) پروتئین stromal 70- kda heat shock، sod (superoxide dismutase) و β atp. در مورد ریشه نیز بررسی های پروتئومیکس نشان داد 15 پروتئین به طور تکرارپذیری در ریشه های تنباکو تحت تنش شوری، افزایش و یا کاهش بیان پیدا کردند که 6/26 درصد از این پروتئین ها افزایش بیان نشان دادند و 4/73 درصد کاهش بیان داشتند.
معصومه الیاسی دشتکی منوچهر توسلی
مسیر انتقال پیام فسفاتیدیل اینوزیتول3-کیناز (pi3k) فرایند های مختلف سلولی شامل: تکثیر سلولی? تمایز? مهاجرت? متابولیسم انسولین و آپوپتوز را کنترل می نماید. pi3k از طریق رسپتورهای تیروزین کینازی? سیتوکین? اینتگرین و جفت شونده با g پروتئین ها فعال می شود. pi3k فعال شده فسفاتیدیل اینوزیتول 4 و 5 بیس فسفات ( ) را فسفریله و به فسفاتیدیل اینوزیتول 3 و 4 و 5 تری فسفات( )تبدیل می کند. ( )حاصله سپس akt (پروتئین کینازb) را فعال نموده که با فسفوریلاسیون پروتئین های مختلف یک سری از رویداد های سلولی از جمله فرایند های که در رشد و توسعه توموری دخالت دارند را کنترل می نماید .جهش های زیر واحد کاتالیتیکی pi3k pik3ca)) در بسیاری از سرطان های انسانی شامل: پستان? کلون? معده? مغز? ریه? تخمدان? کبد و رحم گزارش شده است. فراوانی موتاسیون های pik3ca در سرطان رحم بین 39-24 درصد می باشد. بیش از 80 درصد جهش ها در دمین هلیکالی (اگزون 9) و دمین کینازی (اگزون 20 ) pik3ca قرار دارند. در این مطالعه وجود جهش در اگزون های 9 و 20 pi3k در سرطان رحم به کمک روش sscp و توالی یابی مستقیم در جمعیت اصفهان و نمونه های دریافتی از انستیتو کانسرایران در تهران بررسی شد. هم چنین ارتباط جهش با درگیری غدد لنفاوی? سن بیمار? مرحله پیشرفت بیماری و درجه تومور به وسیله آزمون مربع کای بررسی شد. بر اساس نتایج این مطالعه 47 درصد نمونه ها در این ژن دارای جهش می باشند و 60 درصد جهش ها در اگزون 20 قرار دارند. یک جهش جدید در کدون 3059 اگزون 20 مشاهده شد c3059t که اسید آمینه آلانین را به والین تبدیل می کند(a1020v) و تاکنون در مورد سرطان رحم گزارش نشده بود. در اگزون 9 علاوه بر جهش مشاهده شده در نقطه داغ وقوع جهش دراین اگزونg1624a (e542k) ? یک جهش جدید g1610a (r537q) نیز مشاهده شد. در جمعیت مورد مطالعه ارتباط معنی داری بین جهش و درجه تومور مشاهده شد or = 5.5) و p = 0.03 (. اماارتباطی بین جهش و متاستاز به غدد لنفاوی? سن بیمار و مرحله پیشرفت بیماری دیده نشد.
مریم نصراصفهانی اکبر مستاجران
تثبیت بیولوژیکی نیتروژن مهمترین مسیر طبیعی برای وارد کردن نیتروژن به درون بیوسفر است. یکی از مهمترین جایگاه های تثبیت نیتروژن در درون گرهک است که روی ریشه گونه های لگوم از همزیستی بین گیاه میزبان و باکتری و یا در غیر لگوم ها از همزیستی گیاهان اکتینوریزال با فرانکیا تشکیل می شود. همزیستی لگوم–ریزوبیوم و یا اکتینوریزال ها – فرانکیا بر اساس تبادل کربن/نیتروژن بین گیاه میزبان و باکتری است. خشکی یکی از عوامل بازدارنده تثبیت نیتروژن است که تولید محصول در لگوم ها را در مناطق خشک و نیمه خشک جهان محدود می کند. به هر حال، شناخت دقیق عوامل محدود کننده و بازدارنده فرایند تثبیت نیتروژن تحت تنش خشکی به افزایش محصولات لگوم از طریق بهبود فرایند تثبیت نیتروژن کمک می کند. چندین مکانیسم در ممانعت فرایند تثبیت نیتروژن تحت تنش خشکی پیشنهاد شده است: قابلیت دسترسی به اکسیژن، تنظیم فیدبکی نیتروژن و محدودیت کربن. در این تحقیق تاثیر تنش خشکی روی فعالیت آنزیم نیتروژناز و سرعت تثبیت نیتروژن در گرهک های حاصل از همزیستی گیاه نخود رقم بیونیچ با سویه های ریزوبیوم c-15، cp-31 و cp-36 انتخاب شده از آزمایشات مقدماتی مورد بررسی قرار گرفت و عوامل موثر در بازداشته شدن فرایند تثبیت نیتروژن در گرهک های نخود مورد بررسی قرار گرفت برای این منظور فعالیت آنزیم های مسیر متابولیسم کربن و نیتروژن، غلظت ساکاروز، غلظت آمینواسیدهای موجود در برگ و گرهک، غلظت لگ هموگلوبین، سرعت تنفس در ریشه های دارای گرهک، غلظت اسیدهای آلی، فعالیت آنزیم-های مسیر آسکوربات-گلوتاتیون و کاتالاز و همچنین غلظت مولکول های آنتی اکسیدانت آسکوربات و گلوتاتیون اندازه-گیری شد. نتایج نشان داد که اعمال تنش خشکی توسط توقف آبیاری روزانه برای 2 و 3 روز باعث شد تا فعالیت ظاهری نیتروژناز (ana)، فعالیت کل نیتروژناز (tna) و سرعت تثبیت نیتروژن در گرهک های حاصل از همزیستی نخود با سویه های c-15، cp-31 و cp-36 به میزان معنی داری کاهش پیدا کند ولی میزان کاهش در فعالیت نیتروژناز و سرعت تثبیت نیتروژن بسته به سویه ریزوبیوم تلقیح شده متفاوت بود. کاهش در فعالیت نیتروژناز و سرعت تثبیت نیتروژن در طی 2 و 3 روز توقف آبیاری روزانه در گرهک های حاصل از همزیستی نخود با سویه c-15 در مقایسه با کاهش مشاهده شده در گیاه نخود تلقیح شده با سویه های cp-31 و cp-36 پایین تر بود. بیان ژ های کد کننده دی نیتروژناز (nifd و nifk) و دی نیتروژناز ردوکتاز (nifh) در گرهک های حاصل از همزیستی نخود با سویه های c-15، cp-31 و cp-36 کاهش نشان داد و با آبیاری مجدد، سطح کاهش یافته بیان این ژن ها در گرهک های حاصل از سویه c-15 به سطح شاهد برگشت پیدا کرد. کاهش فعالیت نیتروژناز و سرعت تثبیت نیتروژن تحت تنش خشکی به واسطه تغییر در قابلیت دسترسی سلول های آلوده گرهک به o2 و همچنین تغییر در ظرفیت تنفسی باکتروئید نبود. فاکتور محدود کننده دیگر فعالیت گرهک و آنزیم نیتروژناز تحت شرایط تنش خشکی می تواند یک کاهش در ظرفیت تنفسی باکتروئیدها باشد. اندازه گیری سرعت تنفس ریشه های دارای گرهک توسط تولید co2 نشان داد که با توقف آبیاری روزانه برای 2 و 3 روز سرعت تنفس در گیاهان نخود تلقیح شده با سویه های c-15، cp-31 و cp-36 به میزان معنی داری کاهش نشان داد ولی سطح کاهش در سرعت تنفس بسته به سویه ریزوبیوم تلقیح شده با گیاه نخود متفاوت بود. تخمین غلظت اسیدهای آلی (اسید مالیک، اسید سوکسینیک و اسید فوماریک) در درون گرهک های تحت تنش خشکی نشان داد که در شرایط تنش خشکی علیرغم قابلیت دسترسی باکتروئید به سوبستراهای تنفسی (اسید مالیک و اسید سوکسینیک)، باکتروئیدها به واسطه صدمه به سیستم تنفسی و متابولیسمی شان قادر به استفاده این سوبستراها نیستند. تجمع اسیدهای آلی در درون گرهک های حاصل از سویه های c-15،cp-31 و cp-36 تحت تنش خشکی پیشنهاد می کند که محدودیت سوبستراهای کربن دلیل کاهش فعالیت نیتروژناز تحت شرایط تنش خشکی در گرهک های نخود نیست. تنش خشکی فعالیت آنزیم های ساکاروز سنتتاز، آلکالین اینورتاز، فسفوانول پیروات کربوکسیلاز و مالات دهیدروژناز را در گرهک های حاصل از سویه های c-15، cp-31 و cp-36 تحت تاثیر قرار نداد. بنابراین این نتایج نشان می دهد که کاهش فعالیت نیتروژناز تحت تنش خشکی به واسطه ممانعت فعالیت آنزیم های متابولیسم کربن تحت تنش خشکی نیست. سطوح افزایش یافته ترکیبات نیتروژنی نظیر آمینواسیدها نقش مهمی در کاهش فعالیت نیتروژناز در پاسخ به شرایط کم آبی ایفا می کنند. نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت آمینواسیدها در گرهک های حاصل از سه سویه مورد بررسی در پاسخ به تنش خشکی به میزان معنی داری افزایش پیدا کرد و بنابراین باعث بازدارندگی فعالیت آنزیم نیتروژناز توسط یک مکانیسم فیدبکی می شوند. مکانیسم دیگری که در بازدارندگی فرایند تثبیت نیتروژن تحت تنش خشکی نقش بازی می کند تنش اکسیداتیو است. در گرهک های حاصل از همزیستی مقاوم به خشکی نخود با سویه c-15، فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، مونودهیدروآسکوربات ردوکتاز و کاتالاز در گرهک های تحت تنش خشکی به میزان معنی دار افزایش پیدا کرد. در گرهک-های حاصل از همزیستی حساس به خشکی نخود با سویه های cp-31 و cp-36، فعالیت آسکوربات پراکسیداز تحت 2 و 3 توقف آبیاری به میزان قابل ملاحظه ای کاهش نشان داد و بعد از آبیاری مجدد گیاهان سطح کاهش یافته این آنزیم جبران نشد. در گرهک های حاصل از سویه c-15، محتوی آسکوربات (asc) و گلوتاتیون احیاء شده (gsh) تحت شرایط تنش خشکی افزایش معنی داری پیدا کرد ولی در گرهک های حاصل از سویه های cp-31 و cp-36، محتوی asc و gsh در گرهک های تحت تنش خشکی کاهش پیدا کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که محدودیت در ظرفیت متابولیکی باکتروئید، تجمع آمینواسیدها به ویژه آسپاراژین در درون گرهک و نه برگ ها و صدمات اکسیداتیوی اجزاء سلولی عوامل شرکت کننده در ممانعت فعالیت آنزیم نیتروژناز در گرهک های نخود در مراحل اولیه تنش خشکی هستند.
سعید ضیایی محسن مبینی دهکردی
اتانول یکی از منابع انرژی تجدید پذیر و سازگار با محیط زیست است که می تواند به صورت مستقیم و یا مخلوط با سوخت های دیگر به عنوان سوخت اتومبیل ها به کار گرفته می شود. به طور کلی، تولید اتانول به واسطه تخمیر قند های ساده مانند گلوکز و سوکروز توسط میکروارگانیسم ها در شرایط بی هوازی انجام می گردد که به دلیل تولید اتانول در این روش از طریق فرایند های زیستی، این نوع از اتانول را بیواتانول یا اتانول زیستی می نامند. ساکارومایسس سرویزیه، که سویه اصلی تولید کننده اتانول می باشد، تنها قادر است از ترکیبات ساده کربنی مانند گلوکز و ساکاروز اتانول تولید نماید و به این منظور صنایع تولید اتانول وابسته به مواد اولیه قندی مانند ملاس نیشکر هستند، که محدودیت این ماده و قیمت بالای آن، صنایع اتانول را با محدودیت های زیادی در تامین مواد اولیه خود رو به رو کرده است. از این رو جایگزینی سوبسترا به یکی از مهمترین اهداف در زمینه بیوتکنولوژی اتانول تبدیل گردیده است. در کشور هایی با آب و هوای خشک مانند ایران، نشاسته که ترکیب اصلی در ساختار دانه های غلات است یکی از فراوان ترین و در دسترس ترین منابع کربنی می باشد، از این رو این ترکیب می تواند یکی از بهترین پیش ماده ها برای استفاده در صنعت بیواتانول باشد. بزرگترین مشکل در این روش تولیدی، عدم توانایی ساکارومایسس سرویزیه در تجزیه نشاسته است، و از این رو تولید اتانول از نشاسته مستلزم مصرف انرژی بالایی در محلول سازی و تجزیه نشاسته می باشد. در این پژوهش استفاده از ساکارومایسس سرویزیه، بیان کننده ژن آنزیم تجزیه کننده نشاسته برای تولید مستقیم اتانول از نشاسته مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور ژن آلفا آمیلاز از مخمر شوانیومایسس اکسیدنتالیس، که یکی از مخمر های قدرتمند در تجزیه نشاسته است، جداسازی شده و توسط ناقل p456 تحت کنترل سه پروموتر بیانی مختلف gpd، tef، adh1 در مخمر ساکارومایسس سرویزیه بیان گردید. در این شرایط، سه سویه نوترکیب به دست آمده که به علت تفاوت قدرت پروموتری، این سویه ها آلفا آمیلاز را به میزان متفاوت تولید می نمایند. پس از طراحی سویه های نوترکیب عملکرد ژن در محیط دارای نشاسته بررسی شده و پس از تایید عملکرد سویه های نوترکیب، قدرت تخمیری این سویه ها بر روی نشاسته در شرایط بی هوازی بررسی گردید. بر طبق این آزمایش ها، با استفاده از سویه هایی که آنزیم یکسان را تحت کنترل پروموتر های با قدرت متفاوت بیان می نمودند، اثر فشار متابولیک را در شرایط تولید به عنوان یکی از فاکتور های اثر گذار در این فرایند مورد بررسی قرار داده و نتایج نهایی این تحقیق معرفی سویه هایی بود که توانایی تولید مستقیم در حدود 2% وزنی اتانول از 5% وزنی نشاسته را دارا بودند. این تحقیقات نشان داد که میزان بیان یک آنزیم، یکی از مهمترین نکات در شرایط تولید بوده و برای دست یابی به عملکرد بهینه سویه، بایستی نقطه تعادلی بین میزان مورد نیاز آنزیم و فشار وارده به سلول بدست آید.
واحده حسینی منوچهر توسلی
مسیرسیگنالینگ فسفاتیدیل اینوزیتول 3-کیناز (pi3k/akt ) پروسه های سلولی بنیادی که به تومورزایی مرتبط می شود شامل تکثیر سلولی، چسپندگی، حیات، تحرک و انتشارسلولی را تنظیم می کند. کلاس ia فسفاتیدیل اینوزیتول 3-کیناز به صورت هترودیمر زیرواحد کاتالیتیک p110 و یک زیرواحد تنظیمی p85 وجود دارد. ژن pik3ca که کد کننده ی زیر واحد کاتالیتیک pik3ca از کلاس ia ی pi3k روی کروموزوم 3q26.3 قرار گرفته و 20 اگزون دارد. اخیراً فرکانس بالای جهش های سوماتیک در ژن pik3ca در چندین نوع سرطان انسانی شامل کولون، مغز، معده، سینه و تخمدان گزارش شده است. بیشتر از 90 درصد از جهش های سوماتیک pik3ca در دومین هلیکال (اگزون 9) و دومین کینازی(اگزون 20) تجمع یافته است. در مطالعه ی ما dna ژنومیک از 45 نمونه ی توموری کلورکتال بیماران اصفهان استخراج شد. و اگزون 20 و 9 توسط pcr تکثیر شد. sscp و تعیین توالی dna برای بررسی جهش dna ژنومیک نمونه ها به کار برده شد. ارتباط جهش با فاکتورهای پاتولوژیکی به وسیله نرم افزار spss16 مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج این مطالعه 40 درصد نمونه ها حاوی جهش pik3ca می باشند و 65 درصد جهش ها در دومین کینازی (اگزون 20) بودند. در اگزون 20 یک جهش c3059t را که سبب تغییر اسید آمینه آلانین به والین می گردد (a1020v) و جهش g3068a که باعث تغییر رمز اسیدآمینه آرژنین به گلوتامین (r1023q) می شود یافت شد. تعیین توالی اگزون 9، جهش g1633a ((e545k را نشان داد که باعث تغییر رمز اسید آمینه گلوتامیک اسید به لیزین می شود. در مطالعه ما ارتباط معنیداری بین جهش و متاستاز به نواحی دوردست (p= 0.031) و جهش و محل تومور (p =0.049) مشاهده شد. اما ارتباطی بین جهش و متاستاز به غدد لنفاوی? درجه تومور، سن بیمار و مرحله پیشرفت بیماری دیده نشد.
زهرا عطافر منوچهر توسلی
در پی افزایش حضور و فعالیت شرکت های خارجی در ایران لزوم بررسی قوانین مربوط به آن ها بیش از پیش احساس می شود. بنابراین در این پایان نامه سعی شده که وضعیت حقوقی شرکت های خارجی در ایران تحت عناوین ثبت، تابعیت و اقامتگاه، استملاک اموال، مالکیت صنعتی و حل و فصل اختلافات بررسی شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فعالیت شرکت های خارجی در ایران بر طبق قوانین داخلی ایران و یا بر طبق قواعد کنوانسیون های بین المللی است که با پیوستن ایران بدان ها و تصویب مجلس شورای اسلامی در حکم قانون داخلی قرار گرفته اند؛ که این امر لزوم پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و دیگر کنوانسیون های بین المللی را یادآور می شود. به امید این که این تحقیق بتواند کمکی در پیشبرد اهداف کشورمان در زمینه پذیرش شرکت های خارجی و تسهیل فعالیت این شرکت ها در ایران بنماید.
سمانه جباری لیلا رییسی
فعالیت دولتها در فضای ماورای جو که از اوایل دهه ی 60 سیر صعودی به خود گرفت، لزوم قاعده مند ساختن این فعالیتها را بیش از پیش جلوه گر ساخت. از همان ابتدا روشن بود که هر چند معدودی از فعالیتهای فضایی فقط حقوق و منافع چندین کشور خاص را تحت تأثیر قرار می دهند لیکن عمده ی این فعالیتها، منافع کل جامعه ی بین المللی را متأثر می سازد. در واقع به نظم در آوردن فعالیتهای فضایی و تعیین اصول و قواعد حقوقی حاکم بر آنها، به این خاطر ضروری می نماید که این فعالیتها منافع دیگران را تحت تأثیر قرار می دهند، حتی زمانی که این فعالیتها، به لحاظ منشاء فیزیکی، در قلمرو تحت صلاحیت کشوری خاص انجام گیرند. از آنجا که فعالیتهای کشورها در فضای ماورای جو از نوع فعالیتهای پر خطر محسوب می شود، حتی اگر کشورها تمامی اقدامات پیشگیرانه ی لازم را نیز انجام دهند، باز هم امکان وقوع خسارات ناشی از اشیای فضایی آنها وجود دارد. به همین دلیل مسأله ی مسئولیت بین المللی ناشی از فعالیت دولتها در فضای ماورای جو از مسائل اصلی و اساسی در حقوق بین الملل فضا به شمار آمده و به عنوان نهادی حقوقی و مسلم درصدد است تا آثار منفی این بخش از اقدامات دولتها را بر دولتها ی ثالث جبران کرده و به این طریق تا حد امکان نظم بر هم خورده را اعاده کند. هر چند مسئولیت بین المللی در معنای پذیرش و تحلیل آثار حقوقی ناشی از نقض هر قاعده ی الزام آور بین المللی ، تنها به حوزه ی ماورای جو و فعالیتهای فضایی اختصاص ندارد، اما یکی از لوازم حاکمیت بین المللی قانون در این عرصه است. در این خصوص کنوانسیون مسئولیت بین المللی در مورد خسارات ناشی از اشیای فضایی به طور خاص موضوع مسئولیت بین المللی دولتها را مورد توجه قرار داده است. به طور کلی این کنوانسیون دو نوع مسئولیت را به رسمیت شناخته است: مسئولیت مطلق بر اساس ماده ی 2 و در جایی که خسارت توسط شیء فضایی " کشور پرتاب کننده" بر روی سطح زمین یا به هواپیمای در حال پرواز وارد شده باشد و مسئولیت مبتنی بر تقصیر با توجه به ماده ی 3 و برای خسارت های ایجاد شده در سایر نقاط( به طور مثال فضای ماورای جو) که بر اساس آن کشور پرتاب کننده در صورتی مسئول است که خسارت به علت تقصیر آن کشور یا اشخاصی باشد که آن دولت مسئول اعمال آنهاست.
پریناز مهدی پور منوچهر توسلی
خانواده فاکتور های رونویسی gata در پستانداران دارای شش عضو است (gata1-6). همه فاکتور های gata دارای دو انگشت روی بسیار حفاظت شده از نوع c2h2 می باشند و به dna با توالی (a/t) gata (a/g) متصل می شوند. همه پروتئین های gata به استثنای gata5 برای تکوین لازم هستند. علاوه بر نقش آن ها در جنین زایی، شواهد رو به افزایشی مبنی بر اهمیت نقش پروتئین های gata برای بیان ژن مختص نوع سلول و انتقال پیام در بافت های بالغ، وجود دارد. ژن gata3، عضوی از خانواده gataاست که بر روی بازوی کوتاه کروموزوم 10 (10p14-pter) قرار گرفته است و دارای 6 اگزون است و پروتئینی به اندازه 443 آمینواسید را کد می کند. این فاکتور رونویسی از طریق انگشت روی انتهای کربوکسیلی خود به dna متصل می شود و این اتصال را از طریق انگشت روی انتهای آمینی به وسیله بر همکنش با پروتئین های دیگر محکم می کند، از جمله این پروتئین ها، پروتئین انگشت روی fog است. سندرم hdr که با نام سندرم barakat نیز شناخته می شود از کمبود هاپلوئیدی ژن gata3 با موتاسیون در هر دو دوین انگشت روی حاصل می شود. مطالعات اخیر نشان می دهد که موتاسیون هتروزیگوت با منشا سوماتیک ژن gata3 در تومورهای پستان نوع تک گیر با فراوانی 5 درصد و تومورهای پستان خانوادگی با فراوانی 22 درصد مشاهده شده است و اکثر این جهش ها در اگزون 5 و 6 یعنی نواحی کد کننده دومین های انگشت روی رخ داده است. در این مطالعه، dna ژنومی از 45 نمونه ی توموری پستان نوع تک گیر و 30 نمونه ی توموری پستان نوع خانوادگی استخراج شد و اگزون 5 و 6 توسط pcr تکثیر شد. sscp برای بررسی جهش dna ژنومی نمونه های تک گیر و نمونه های خانوادگی تومور پستان گردآوری شده از اصفهان و تهران به کار برده شد و جهشی در این نمونه ها مشاهده نشد.
صدیقه قره چاهی منوچهر توسلی
مطالبه بر گرفته شده از واژه (la mise en demeur) از ماده 1146 قانون مدنی فرانسه است که با اندکی تغییر در حقوق سایر کشور ها راه یافته است. ماده 226 قانون مدنی ایران اقتباسی از این ماده است. از نظر لغوی مطالبه به این معناست که متعهد له با در خواست انجام تعهد از متعهد وی را در حالت تاخیر و استنکاف قرار می دهد. قاعده مطالبه به در ضمانت اجرای عقود یعنی الزام به انجام عین تعهد در حقوق ایران و فرانسه، در تحقق مسئولیت مدنی قراردادی ضروری بوده است طبق ماده 226 قانون مدنی نیز اختیار موقع انجام تعهد با متعهد له است و خسارت تاخیر از زمانی آغاز می شود که متعهد له انجام تعهد را مطالبه کرده باشد. اما در مسئولیت مدنی قهری مطالبه ضرورتی نداشته و درخواست جبران خسارت منوط به تشریفات مطالبه نمی باشد. گر چه از مطالبه به عنوان یک نهاد حقوقی یاد می شود اما این نهاد از اعمال حقوقی (عقد و ایقاع) به شمار نمی آید بلکه یک عمل مادی محسوب می شود که باید طبق تشریفات خاص و به صورت یک اخطار رسمی اعلام شود و نوشته و بیان کتبی صرف، کافی نمی باشد. گر چه در حقوق فرانسه عمل مزبور عملی است ارادی که از جانب متعهد له صادر می شود و صدور آن از جانب متعهد له یا متعهد به شکل فضولی نیز جایز است. البته می توان به مواردی نیز اشاره نمود که نیازی به مطالبه در آن احساس نمی شود: - حذف مطالبه به حکم قانون (ماده 616 ق.م. ایران) - حذف مطالبه به سبب طبع تعهد (ماده 1146و 1145 ق.م.ف. و 227 و229 ق.م. ایران) - حذف مطالبه به سبب توافق ( ماده 1139 ق.م.ف) مطالبه مانند هر نهاد حقوقی دیگر دارای آثاری است. مطالبه در حقوق فرانسه نیز دارای آثاری است اما برخی از این آثار ناشی از تاثیر مطالبه در حقوق ایران است. - تحقق مسئولیت قراردادی و اجرت المثل - تعیین زمان انجام تعهد - انتقال خطر - مرور زمان و تعیین مبدا خسارت - تبدیل ضمان معاوضی به ضمان قهری - خنثی شدن فورس ماژور
نفیسه صانعی کامران قایدی
پلاسمیدها انواعی از ناقلهای غیر ویروسی هستند که برای انتقال ژن بکار می روند. پلاسمید های معمول که در ژن درمانی استفاده می شوند، از دو قسمت تشکیل شده اند که عبارتند از توالی های باکتریایی و واحد نسخه برداری که حاوی ژن مورد نظر و توالی های لازم برای بیان آن در سلول های یوکاریوتی می باشد. توالی های باکتریایی از جمله مبدا همانندسازی باکتریایی و ژن مقاومت به آنتی بیوتیک برای تکثیر و غربالگری در باکتری لازمند اما این توالی ها می توانند سبب ایجاد مشکلات جدی در زمینه ایمنی زیستی شوند. وجود توالی های باکتریایی در پلاسمید ها علاوه بر ایجاد مشکلات ایمنی، بیان ژن را نیز کاهش می دهند، دلیل اصلی این کاهش بیان ، این است که با گذشت زمان توالی های باکتریایی توسط پروتئین های خاموش کننده در سلول های یوکاریوتی شناسایی می شوند و در اثر قرار گرفتن این پروتئین ها هتروکروماتینی می شوند . با گذشت زمان به علت وجود اتصالات کووالانسی بین توالی های باکتریایی و توالی های یوکاریوتی، ژن مورد نظر نیز هتروکروماتینی شده و خاموش می شود. بر همین اساس وکتورهای minicircle ساخته شدند. وکتور های minicircle پلاسمید هایی هستند که توالی های باکتریایی آن ها، به واسطه ی یک نوترکیبی داخل مولکولی حذف شده است. در این مطالعه ابتدا یک حامل minicircle حاوی ژن مقاومت به پورومایسین (puro) ساخته شد. به این منظور ابتدا یک پلاسمید والدی ساخته شد که حاوی ژن اینتگراز ?c31 قابل کنترل با پروموتر قابل القای arabad ، توالی های attp وattb اختصاصی ژن اینتگراز?c31 در دو طرف ژن puro و توالی های لازم برای بیان آن ، یک شاخص انتخابی برای غربالگری در باکتری ها و توالی شروع برای همانند سازی در باکتری می باشد. با القای بیان اینتگرازتوسط آرابینوز، فرآیند نوترکیبی توسط اینتگراز صورت گرفت و minicircle حاوی ژن puro در باکتری e. coli ساخته شد. هدف از ساخت این وکتور استفاده از آن در غربالگری رده های سلولی پایدار بود. در این مطالعه، وکتور minicircle حاوی ژن egfp نیز ساخته شد. برای ساخت وکتور minicircle حاوی ژن egfp، ژن egfp به همراه پروموتر cmv جایگزین ژن puro و توالی پروموتری در پلاسمید والدی گردید. یکی از خصوصیات این وکتور این است که پس از ژن egfp چندین جایگاه برش برای آنزیم های محدود کننده دارد، بنابراین از این وکتور می توان برای ساخت وکتور های minicircle حاوی ژن های مختلف دارای قابلیت ردیابی با استفاده از خاصیت فلورسنت پروتئین egfpاستفاده کرد. مطالعات قبلی نشان داده اند که وکتور های minicircle نسبت به پلاسمید های معمول مزایایی دارند از جمله:1- وکتور های minicircle به علت حذف توالی های باکتریایی، بیان بالایی دارند. 2- وکتور minicircle به صورت خارج کروموزومی باقی مانده و در ژنوم الحاق نمی شود. 3- اندازه کوچک این وکتور ها نسبت به پلاسمید های معمول، ورود آن ها را به هسته تسهیل می کند.
پدیده کریمی منوچهر توسلی
چکیده: سرطان پستان دومین عامل مرگ مرتبط با سرطان در خانم ها است. از آنجا که سرطان پستان یک تومور وابسته به هورمون است، می تواند توسط وضعیت هورمون های استروئیدی شامل استروژن و پروژسترون تنظیم شود. استروژن نقش مهمی در توسعه و پیشرفت سرطان پستان ایفا می کند و تاثیر خود را روی بیان ژن های هدف از طریق گیرنده های استروژن اعمال می کند. اما گروه دیگری از گیرنده های هسته ای به نام گیرنده های مرتبط به استروژن نیز وجود دارند که می توانند در مسیر پیام رسانی استروژن شرکت کنند. گیرنده های مرتبط به استروژن به گروه گیرنده های هسته ای یتیم که فاقد لیگاندهای طبیعی هستند تعلق دارند. سومین عضو این گروه به نام گیرنده مرتبط به استروژن گاما (err?) به علت همولوژی بالا با گیرنده استروژن آلفا (er?) شناسایی شد. با توجه به اینکه err? علاوه بر واحدهای پاسخ به err(erre)، واحدهای پاسخ به استروژن (ere) که مخصوص اتصال گیرنده های استروژن هستند را نیز شناسایی می کند و همچنین دارای ژن های هدف و کمک تنظیم کننده های مشترک با erها است؛ می تواند با مسیر پیام رسانی استروژن تداخل کرده و جایگزینی برای er باشد. به علاوه err? در پاسخ رونویسی به هیپوکسی و رشد تومورهای جامد دخالت دارد. همچنین مشخص شده بیان err? در تومورهای پستان 4 برابر بیشتر از سلول های اپی تلیال طبیعی پستان است و با بیان گیرنده های استروژن و پروژسترون ارتباط مثبت دارد و از این رو می تواند یک مارکر تشخیصی مناسب برای سرطان پستان باشد. در ناحیه پروموتری این گیرنده یک پلی مورفیسم 4 نوکلیوتیدی به صورت aaag وجود دارد که در مطالعه گذشته مشخص شده بین وجود الل بلندتر از 13 تکرار aaag و ابتلا به سرطان پستان ارتباط مثبت وجود دارد. در این مطالعه تعداد تکرارهای اللی ریزماهواره ی n(aaag) ناحیه پروموتری ژن err? در 200 بیمار با سرطان پستان و 200 فرد به عنوان کنترل در جمعیت اصفهان تعیین شد. نتایج این تحقیق نشان داد که افراد حامل الل های 7 (6<or و595/51-734/0=ci) و 10 تکرار (85/3=or و 603/10-403/1=ci) در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان پستان هستند. از آنجا که الل 7 تکرار تنها در افراد بیمار مشاهده شد و با توجه به نسبت افزاینده بزرگتر از 6 ، این تکرار اللی می تواند به عنوان یک مارکر پیش آگاهی سرطان پستان مورد استفاده قرار گیرد، البته پس از بررسی نمونه های بیشتر و اطمینان از نتایج حاصله. بر خلاف مطالعه قبلی ما هیچگونه ارتباطی بین الل های بزرگتر از 13 و سرطان پستان مشاهده نکردیم. در این تحقیق همچنین هیچ ارتباطی میان بیان گیرنده های استروژن در سلول های سرطانی، سن شروع، درجه پیشرفت و سابقه فامیلی بیماری با طول این تکرار مشاهده نشد. کلمات کلیدی: سرطان پستان، پلی مورفیسم، گیرنده مرتبط به استروژن گاما (err?) ، ریزماهواره.
حسین صابر زهرا اعتمادیفر
چکیده: یکی از مشکلات مهم در پالایشگاه ها، سولفورزدایی از نفت و مشتقات آن بدون آسیب به اسکلت کربنی و کاهش ارزش سوختی می باشد. بخش عمده ی سولفور موجود در نفت را ترکیبات آلی مانند تیوفن و مشتقات آن همچون دی بنزوتیوفن (dbt) تشکیل می دهند. ریزسازواره های مختلفی اعم از باکتری ها و قارچ ها قادر به سولفورزدایی از dbt تحت شرایط متعارف و بدون کمترین آسیب به اسکلت کربنی طی مسیر s4 می باشند. در ریزسازواره ها اپرون dszabc و ژن dszd مسئول بیان آنزیم های درگیر در این مسیر و ایجاد فنوتیپ سولفورزدایی هستند. در این تحقیق ژن dszc برای اولین بار از باکتری رودوکوکوس اریتروپولیس سویه ی r1 با تکنیک pcr جداسازی شده و به منظور تعیین توالی وارد ناقل همسانه سازی pjet1.2/blunt گردید. همچنین به منظور بررسی بیان، ژن dszc مربوط به رودوکوکوس اریتروپولیس سویه ی r1 به ناقل puc19 منتقل شده و به داخل باکتری اشرشیا کلی xl1blue ترانس فورم شد. dszc در این میزبان تحت پروموتور القایی lacz بیان شد. سویه نوترکیب حاصل در محیط حاوی dbt قادر به حذف کاملdbt از محیط کشت، بعد از دو روز بود. نتایج نشان داد که در صورت همسانه سازی ژن های درگیر در مسیر s4 تحت پروموتور-های قوی و فاقد خصوصیت مهارکنندگی سولفات، می توان سویه های نوترکیب توانمند در سولورزدایی و قابل استفاده در مقیاس صنعتی تولید کرد. کلمات کلیدی: سولفورزدایی، همسانه سازی، رودوکوکوس اریتروپولیس r1، ژن dszc
الهه کمالی منوچهر توسلی
سرطان پستان شایع ترین سرطان و دومین عامل مرگ بین زنان، بعد از سرطان ریه است. مسیرهای سیگنالینگ tgf-? و nf-?b دو مسیر اصلی مرتبط با سرطان پستان هستند که مورد تمرکز تحقیقات گسترده ای قرار گرفته اند. مسیر سیگنالینگ tgf-? به عنوان یک سرکوبگر تومور نقش مهمی را در مراحل اولیه ی ایجاد سرطان ایفا کرده و در مراحل انتهایی به عنوان یک فاکتور پروانکوژنیک عمل می نماید. مطالعات اپیدمیولوژیکی نشان داده که برخی از واریانت های ژنتیکی در اجزای این مسیر سیگنالینگ می تواند با ریسک ابتلا به سرطان پستان در ارتباط باشد. رسپتور نوع یک فاکتور رشد ترانسفورم کننده ی بتا (tgfbr1) به عنوان جزء اصلی این مسیر سیگنالینگ، نقطه ی داغ این مطالعات و تحقیقات گسترده است. tgfbr1 حاوی یک پلی مورفیسم سه نوکلئوتیدی رایج (gcg) در اگزون 1 است. در مطالعات قبلی مشخص شده که این پلی مورفیسم می تواند با افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان مرتبط باشد. فاکتور هسته ای nf-?b نقش مهمی در تنظیم رونویسی از ژن های دخیل در ایجاد سرطان و مقاومت به شیمی درمانی دارد. تحقیقات نشان داده که nf-?b به شکل پایداری در سرطان پستان فعال شده و نقش مهمی در ترانسفورماسیون سلول ها ایفا می کند. ژن nf?b1 زیرواحد اتصالی به dna در کمپلکس nf-?b را کد می کند. تزاید بیان این ژن در انواعی از سرطان ها از جمله سرطان پستان گزارش شده است. یک توالی تکراری از بازهای سیتوزین و آدنین n(ca) در اینترون شماره 1 ژن nf?b1 وجود دارد که تا کنون پلی مورفیسم و ارتباط آن با سرطان پستان مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مطالعه ی مورد- شاهد، پلی مورفیسم تکرارهای دی نوکلئوتیدی ca در اینترون 1 ژن nfkb1 و ارتباط آن با سرطان پستان در ناحیه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بعد از استخراج dna از نمونه های خون زنان مبتلا به سرطان پستان و افراد شاهد، توالی های حاوی تکرارهای مذکور با استفاده از تکنیک pcr تکثیر شده و طول دقیق تکرارها با استفاده از ژل پلی آکریل آمید و تعیین توالی مشخص گردید. بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه، 3 الل و 4 ترکیب اللی (ژنوتیپ) مختلف برای پلیمورفیسم تکرار gcg در ژن tgfbr1 و 9 الل و 27 ژنوتیپ مختلف برای پلیمورفیسم تکرار ca در ژن nfkb1 مشخص شد. یافته های ما نشان می دهد که زنان حامل الل 6 تکرار gcg (or=0.62; p=0.04) ژن tgfbr1 و ژنوتیپ(gcg)6/(gcg)6 (or=0.32; p=0.04) نسبت به سایر زنان در معرض ریسک پایین تری برای سرطان پستان هستند. به عبارت دیگر خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان حامل الل 6 تکرار و ژنوتیپ 6/6، به ترتیب 6/1 و 3 برابر کمتر از سایر زنان است. به علاوه در این مطالعه هیچ ارتباطی بین طول توالی تکراری gcg با درجه پیشرفت بیماری، سابقه فامیلی سرطان و وضعیت بیان رسپتورهای استروژن مشاهده نشد. در ارتباط با پلی مورفیسم تکرار ca ژن nfkb1، زنان حامل الل 14 تکرار ca (or>8; p=0.01) در معرض ریسک بالاتری برای سرطان پستان هستند. به علاوه در زنان واجد الل 14 تکرار ca نسبت به زنان واجد سایر الل ها، متاستاز کمتری صورت می گیرد (or = 0.24; p = 0.16) البته سطح معنی داری بالاتر از سطح خطای 05/0 است که می تواند به علت تعداد کم نمونه ها باشد. هرچند در این مطالعه ارتباطی بین طول توالی تکراری ca با سن شروع بیماری، سابقه فامیلی سرطان و وضعیت بیان رسپتورهای استروژن مشاهده نشد.
پریسا خردمند منوچهر توسلی
ژن six1 یکی از اعضای خانواده ی ژنی six و کدکننده ی یک فاکتور رونویسی است که در طی جنین زایی با تنظیم فعالیت طیف وسیعی از ژن ها، نقش کلیدی را در تکامل اندام های مختلف ایفا می کند. six1 در بسیاری از بافت های افراد بالغ سالم بیان بسیار پایینی دارد یا فاقد بیان است این در حالی است که تکثیر ژنی و افزایش بیان آن در بسیاری از سرطان ها گزارش شده است. از آن جایی که بسیاری از مطالعات نقش میکروستلایت های موجود در پروموتر را در تنظیم بیان ژن ها نشان داده اند، در این مطالعه بررسی پلی مورفیسم میکروستلایت ca در پروموتر ژن six1 و ارتباط آن با خطر بروز سرطان پستان در جمعیت اصفهان انجام شد. به این منظور بعد از مطالعات بیوانفورماتیکی و شناسایی توالی تکراری ca در پروموتر این ژن، پرایمرهای اختصاصی جهت تکثیر این ناحیه ی تکراری، با کمک نرم افزار oligo طراحی شدند. سپس dna ژنومی از 215 نمونه ی خون افراد سالم و 215 نمونه ی خون افراد کنترل استخراج شد و ناحیه ی موردنظر با کمک تکنیک pcr تکثیر شد. در ادامه طول این توالی تکراری ca با کمک ژل پلی آکریل آمید و همچنین تعیین توالی مشخص شد. در این بررسی وجود پلی مورفیسم در توالی تکراری ca در پروموتر ژن six1 اثبات و 5 آلل مختلف و 12 ژنوتیپ شناسایی شد. محاسبات آماری نشان داد که زنان دارای طویل ترین آلل (23 تکرار ca) در مقایسه با افراد دارای آلل کوتاه تر در معرض خطر بیشتری برای بروز سرطان پستان قرار دارند. در مقابل زنان دارای آلل کوتاه در معرض خطر کمتری برای ابتلا به سرطان پستان هستند. در این مطالعه ارتباط بین ژنوتیپ و سن شروع، توارث، درجه ی پیشرفت بیماری (متاستاز) و همچنین وضعیت رسپتورهای استروژن، پروژسترون و her2 بررسی شد که نتایج نشان دهنده ی ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ و موارد ذکر شده نبود.
سها پارسافر منوچهر توسلی
فسفاتیدیل اینوزیتول 3 کیناز(pi3k)، از طریق فسفریلاسیون pip2 پیامبر ثانویه ی pip3 را تولید میکند. pip3 اهداف پایین دستی مانند aktرا فعال میکند. akt فرایند های سلولی مهمی مانند رشد سلولی، تکثیر، آپوپتوز را تنظیم میکند. کلاس i pi3k هترودایمرهایی متشکل از ترکیبات مختلف ایزوفرم های زیر واحد تنظیمی و کاتالتیک میباشد. زیر واحد تنظیمی p110? توسط ژن pik3ca کد میشود. تکرارهای دو نوکلئوتیدی فراوان ترین تکرارهای کوتاه در ژنوم انسان میباشند. این تکرارهای دو نوکلئوتیدی اغلب طول تکرار متفاوتی را نشان میدهند. این تکرارها از طریق ایجاد ساختارهایی غیر از فرم معمول dna بیان ژن را تحت تاثیر قرار میدهند. تا به امروز مطالعه ای بر روی پلیمورفیسم میکروستلایت و ارتباط آن با خطر سرطان در ژن pik3ca انجام نشده است. در این مطالعه پلیمورفیسم تکرار دو نوکلئوتیدی gt در اینترون 1 ژن pik3ca در میان بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال و افراد سالم در جمعیت اصفهان مورد ارزیابی و همچنین ارتباط بین تکرار دو نوکلئوتیدی gt در این ناحیه و ریسک ابتلا به سرطان کلورکتال مورد بررسی قرار گرفت. نمونه خون محیطی از 103 فرد بیمار و 100 فرد سالم جمع آوری شد. پس از استخراج dna، ناحیه ی حاوی تکرار دو نوکلئوتیدی gt با تکنیک pcr تکثیر شد و تعداد تکرارهای دو نوکلئوتیدی gt از طریق ژل پلی اکریل آمید و تعیین توالی تعیین شد. 8 آلل متفاوت در این نمونه ها، از 13gt تا 20gt شناسایی شد. شایع ترین آلل در بین افراد بیمار و کنترل، به ترتیب 14gt و 17gt و شایع ترین ژنوتیپ در بین افراد بیمار و کنترل، به ترتیب 15/15و 16/18 میباشد. تمام آلل ها بر حسب تکرارهای gt به دو دسته ی کوتاه(s) و بلند(l) طبقه بندی شدند. آلل های کلاس s حاوی تکرار های gt کوتاه تر از 17 تکرار و آلل های کلاس l حاوی تکرارهای gt بلندتر 16 میباشد. در مقایسه با افراد کنترل، افراد بیمار فرکانس بالاتری از آلل های s و ژنوتیپ ss را نشان دادند و فرکانس ژنوتیپ ll در افراد بیمار پایین تر از افراد سالم بود. ارتباط بین ژنوتیپ و فاکتورهای مختلف با تست نسبت افزاینده و مربع پیرسون کای مورد بررسی قرار گرفت. افراد با آلل های کوتاه تر از تکرار 17gt ریسک بالاتری در ابتلا به سرطان کلورکتال نشان دادند(6- 10 . 9 ,or= 65/3( p= . در مقایسه افراد با دو آلل بلندتر از 16 تکرار، به طور مشخص ریسک کمتری در ابتلا به سرطان کلورکتال دارند (178/0 or= ، 6- 10 . 5/3p= ). یافته های ما نشان دهنده ی ارتباط مستقیم بین تعداد تکرارهای gt اینترون 1 ژن pik3ca و ریسک ابتلا به سرطان کلورکتال میباشد.
سمیه سوری منوچهر توسلی
با توجه به اینکه یکی از مهمترین مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر نظام قضایی موجود می باشد تراکم دعاوی و پرونده ها در دادگستری است، لازم است تدابیری اندیشیده شود تا از وارد شدن پرونده های کم اهمیت و جزئی به محاکم دادگستری جلوگیری شود. یکی از راههایی که در جهت کاستن از بار دعاوی می تواند موثر باشد مصالحه ی بین طرفین است که رویکرد نسبتاً جوان و تازه تأسیس عدالت ترمیمی که یکی از اهداف مهمش آشتی بین طرفین دعوی است در این راستا می تواند بسیار کاربردی باشد. این تحقیق بر آنست که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، در خصوص تأثیر مراجع پیش از دادرسی (شورای حل اختلاف، وکیل، دادسرا و نیروی انتظامی) در صلح و سازش دعاوی و نقاط ضعف و قوت این نهادها در زمینه ی دستیابی به این امر صحبت به میان آورد. از میان این چهار مرجع، شورای حل اختلاف در ابتدای تشکیل باهدف صریح صلح و سازش ایجاد شده است، اما متأسفانه این شوراها در گذر زمان از هدف اولیه ی خود دور شده و تبدیل به یک نهاد نیمه قضایی شده است که مبادرت به صدور رأی می کند. واحدهای مشاوره و مددکاری اجتماعی که براساس تغییر رویکرد پلیس از پلیس تهدید محور به پلیس جامعه محور و نیز رویکرد پیشگیری اجتماعی پلیس شکل گرفته اند نیز می توانند در صلح و سازش دعوا موثر باشند. نهاد میانجیگری کیفری که برای نخستین بار در لایحه ی آیین دادرسی کیفری ایجاد شده است و نهاد تعلیق تعقیب از اختیارات دادسرا در خصوص هماهنگی حقوق کیفری با اهداف عدالت ترمیمی می باشند. وکلا نیز بنابر قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب سال 56 مکلف به تلاش در خصوص سازش بین طرفین هستند. از میان این چهار نهاد، نیروی انتظامی و بخصوص شورای حل اختلاف می تواند تأثیر بیشتر و گسترده تری در قیاس با دو مرجع دیگر در امر سازش بین طرفین داشته باشند. که البته این مراجع در مسیر عملکرد خود با مشکلات و موانعی مواجه اند که نیاز به اصلاحات اساسی دارد. بصورت کلی باید گفت تلاشهایی که در حال حاضر در سیستم قضایی ایران برای منتهی شدن دعاوی به صلح و سازش انجام می شود بیشتر از آنکه در راستای هماهنگی با اهداف عدالت ترمیمی باشد، برای کاسته شدن از بار دعاوی دادگاه هاست و نظام موجود فاصله ی بسیاری دارد، تا نیل به آنچه که در حال حاضر در جهان به نام عدالت ترمیمی در حال گسترش است.
فاطمه ناصرنخعی حجت الله سعیدی
پژوهش انجام شده به بررسی تاکسونومیک خزانه وراثتی گندم دیپلوئید ایران با استفاده از داده های ریخت شناختی و داده های مولکولی حاصل از تحلیل sscp ژن های پر نسخه nrdna its و تک نسخه acc-1 و pgk-1 و توالی خوانی آنها می پردازد. دو حالت صفتی همزمان تزئینات برگ و طول بساک به خوبی تمامی نمونه های مورد مطالعه را به دو دسته تقسیم کرد. بر پایه نتایج این مطالعه نتیجه گیری شد که تاکسون های triticum در سطح دیپلوئید در ایران شامل t. monococcum subsp. aegilopoides و t. urartu است که تفسیر تاکسونومیک جدیدی از تاکسون های قبلاً گزارش شده است. به منظور ارزیابی اوّلیه تنوع ژنتیکی خزانه گندم دیپلوئید ایران بر اساس جایگاه های وراثتی acc-1 و pgk-1 نمونه های مورد مطالعه برای هر جایگاه وراثتی توالی خوانی شدند و تنوع نوکلئوتیدی مرتبط با هر یک از گروه های تاکسونومیک و نواحی جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت. برای هر جایگاه وراثتی سه هاپلوتیپ مشخص شد که یکی از هاپلوتیپ ها برای هر دو جایگاه وراثتی برای نخستین بار از ایران گزارش شد. نتایج ساختار جمعیت و تحلیل واریانس مولکولی نشان داد که نمونه های ما از نظر ژنتیکی به دو گروه مجزا تقسیم می شوند که این نتیجه تا حدّ زیادی با داده های تاکسونومیک تطابق دارد. بر پایه تحلیل ساختار، یک نشت ژنتیکی از t. monococcum subsp. aegilopoides به t. urartu مشاهده شد که این امر می تواند به دلیل دگرلقاحی گه گاه علی رغم ماهیت خودلقاحی گندم استنباط شود. نتایج همچنین نشان داد که نمونه های t. urartu تنوعی نداشتند درحالیکه تنوع چشم گیری در نمونه های مربوط به نواحی جغرافیایی مختلف در t. monococcum subsp. aegilopoides یافت شد. median-joining networks یک تناقض بین داده های ریخت شناختی و داده های مولکولی نشان داد که می تواند براساس نوترکیبی، introgressive hybridization و گونه زایی سریع توجیه شود. از طرف دیگر درخت فیلوژنی ترسیم شده مبتنی بر تحلیل بایزین و پارسیمونی از سه هاپلوتیپ بدست آمده با تاکسون های خویشاوند بر پایه هر یک از این جایگاه های وراثتی یک تناقض بین داده های مولکولی و ریخت شناختی را نشان داد. بنابراین یافته های ما تائید می کند که بررسی روابط فیلوژنتیک در میان گونه هایی که به تازگی جدا شده اند به دلیل نشانه های ناکافی فیلوژنتیک در ژن های مورد مطالعه (درخت ژنی) دشوار است. همچنین، در میان نمونه های مورد مطالعه سه پروفایل sscp مختلف بر اساس nrdna its مشاهده شد که توالی خوانی این نتیجه را تائید کرد. هر سه هاپلوتیپ nrdna its برای اوّلین بار از ایران گزارش شد. درخت فیلوژنی بر اساس اتصال همسایگی هماهنگی بین داده های ریخت شناختی و مولکولی را نشان داد.
ایمان ژیانپور علیرضا آرش پور
خشونت علیه زنان به عنوان موضوعی تاریخی که نه تنها در روند مدرن شدن دنیا از شدت آن کاسته نشده بلکه روز به روز بر ابعاد و گستره ی آن افزوده شده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از اسناد و تحقیقات نشان داده اند که در چند دهه ی اخیر، و بویژه از اوایل دهه ی 1990 به بعد خشونت های فراوانی علیه هزاران زن و کودک بی دفاع در مخاصمات مسلحانه ی داخلی و بین المللی به وقوع پیوسته است. با توجه به این رخدادها، حمایت از زنان بعنوان عضو آسیب پذیر در این مخاصمات به طور جدی مورد توجه بسیاری از نهادهای بین المللی قرار گرفته و بر اساس دغدغه های مطرح شده، راهکارهای مختلفی توسط دولت ها و سازوکارهای بین المللی پیشنهاد و اتخاذ گردیده است
ایثار نصیری منوچهر توسلی
چکیده ندارد.
محبوبه میرحسینی ایرج نحوی
چکیده ندارد.
مرتضی جوادی منوچهر توسلی
چکیده ندارد.