نام پژوهشگر: مصطفی صباغی
مصطفی صباغی حمید شهریاری
نظریه صف به عنوان یکی از مهمترین مباحث مدل های احتمالی، کاربرد وسیعی در حوزه های مختلف دارد. در این پایان نامه ترکیب مدل های صف با رویکردهای نگهداری و تعمیرات و هم چنین سیاست های کنترلی صف مورد بررسی قرار می گیرد. در کارگاهی با تعدادی ماشین موازی با نرخ خدمت دهی یکسان که در هرلحظه از زمان دچار خرابی می شوند؛ انتخاب مناسب نرخ خروج از کارگاه، اختصاص تعداد مناسب تعمیرکار برای سیستم نگهداری و تعمیرات کارگاه و استفاده ی بهینه از آن ها و در نهایت نحوه ی تعمیر تجهیزات دچار شکست می تواند منجر به بهره برداری بهینه از ظرفیت کارگاه شود. در این میان استفاده از سیاست های کنترلی صف نیز موثر است. تعیین مقدار بهینه ی حد آستانه ی سیاست کنترل ورودی صف علاوه بر موارد یاد شده از جمله متغیرهای مسئله به شمار می آید. در این سیاست به محض رسیدن تعداد مشتریان به ظرفیت سیستم، اجازه ورود جدیدی داده نمی شود تا آن که این تعداد به حد آستانه ی از پیش تعیین شده برسد. پس از آن و با در نظر گرفتن زمان آماده سازی، مجدداً اجازه ورود داده می شود. از آن جا که مدل سازی ریاضی مسئله در قالب دو رویکرد تک هدفه و چندهدفه ماهیتی غیرخطی با درجه ی پیچیدگی بالا پیدا می کند، از الگوریتم های فراابتکاری برای دست یابی به جواب های بهینه ی مسئله استفاده شده است. پیاده سازی الگوریتم های مناسب، مقایسه و تحلیل نتایج آن ها در قالب یک مثال عددی که منجر به برتری روش تبرید موازی برای مسئله ی تک هدفه شده است، از ویژگی های این پایان نامه می باشد.
مصطفی صباغی مهدی پناهی
ویژگی های منحصر به فرد تقطیر واکنشی (rd) در ترکیب واکنش و جداسازی، کاهش هزینه ثابت و عملیاتی از جنبه های مورد توجه در چند دهه اخیر است. با این حال، تقطیر واکنشی دارای محدودیت هایی درانطباق واکنش و تعادل فازی است که می تواند مساله چالشی ایجاد کند. فرآیند فیشر-تروپش شامل تبدیل گاز سنتز به هیدروکربن های پارافینی و اولفینی سبک و سنگین می باشد. اختلاف فراریت های نسبی و نقاط جوش متفاوت پارافین ها و اولفین های تولیدی، نیرومحرکه خوبی برای تقطیر واکنشی می باشد. فاکتور احتمال رشد زنجیره هیدروکربنی (?) مهمترین پارامتر در توزیع محصولات فرآیند فیشر-تروپش است که در اکثر پژوهش ها به صورت ثابت فرض می شود، ولی در مدل سازی حاضر متغیر در نظر گرفته شده تا ارزیابی توزیع محصولات با تغییر نسبت h2/co فراهم شود. در این پژوهش، مدل سنتیکی زنارو و همکاران، با استفاده از نرم-افزار aspen plus در راکتور cstr اجرا گردید. سپس تقطیر واکنشی فرآیند فیشر-تروپش در مدول radfrac شبیه سازی شد و نتایج حاصل از آن با نتایج راکتور مقایسه شد. نتایج نشان می دهد که اختلاف تبدیل h2 و co بین راکتور و برج rd با حجم واکنشی یکسان، به ترتیب برابر با 8/1 % و 2 % است. بعلاوه، دمای عملیاتی هر دو سیستم نزدیک به هم است و اختلاف حدود 10 % بین دمای راکتور و متوسط دمای سینی های واکنشی را نشان می دهد. همچنین، نسبت مولی h2/co در فاز مایع و بخار بین راکتور و متوسط مقادیر سینی های واکنشی به ترتیب حدود 2/8 % و 3/1 % اختلاف نشان می دهد. نزدیکی مقادیر h2/coدر راکتور و برج rd، بیانگر یکسان بودن تقریبی مقادیر ? در هر دو مورد می باشد.