نام پژوهشگر: حسن قدیری

ایمن سازی طرح هندسی راههای دوخطه برونشهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده عمران 1390
  حسن قدیری   محمد سعید منجّم

چکیده : روش مطرح شده در این پژوهش بر مبنای پارامتر جدید طراحی به نام نرخ تغییر انحنای یک قوس به همراه قوسهای اتصال آن ( ccrs ) می باشد. این پارامتر جدید برای داده های بسیاری از لحاظ نرخ تصادف ( ar ) و نرخ هزینه تصادفات ( acr ) مورد آزمایش قرار گرفت و مشخص شد که می تواند به عنوان توصیف کننده اصلی ایمنی جاده ها باشد . با در نظرگیری این پارامتر جدید و نیز بر اساس اطلاعات زیادی که از سرعت عملکردی و آمار تصادفات در اروپا و آمریکا فراهم بود ، رده های طراحی ایجاد شدند تا مقاطع جاده ای را از نظر ایمنی ترافیک در سه سطح طراحی خوب (خطر کم)، متوسط(دارای نقص های ایمنی متوسط) و ضعیف (خطرناک) تقسیم بندی کنند. این گروه های طراحی بر اساس سه معیار ایمنی تقسیم بندی می شوند و یک فرآیند ارزیابی کمّی ( مقداری ) ایمنی را برای راههای دو خطه برونشهری ایجاد کرده اند. این سه معیار ایمنی عبارتند از : سازگاری در طراحی، پایداری در سرعت عملکردی، تناسب و هماهنگی در دینامیک رانندگی . به منظور دستیابی به یک فرآیند ارزیابی کلی و سراسری ، این سه معیار ایمنی با هم ترکیب شده و به صورت یک مقیاس ایمنی سراسری درآمدند. همچنین توصیه هایی برای درنظرگیری شعاع مناسب قوس هایی که بعد از طول مستقیم مماس می آیند ( در حالت با یا بدون قوس های اتصال کلوتوئید ) ارائه شده است و نیز نحوه جداسازی مماس های مستقل( طویل) از غیر مستقل( کوتاه ) بیان شده است. در نهایت به منظور انجام مطالعات موردی و بکارگیری معیارهای ایمنی بیان شده، اطلاعات محورهای قم-گرمسار و کرج-چالوس جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح طراحی هر المان بیان گشت. با توجه به پلان مسیر، 10قطعه از محور کرج- چالوس که شامل 262 المان بود مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت. در راستای رانندگی جهت رفت مسیر توسط معیارهای ایمنی i و ii و iii و مقیاس ایمنی سراسری به ترتیب 30 و 33 و 115 و 47 نقطه حادثه خیز و در مسیر برگشت به ترتیب 30 و 36 و 115 و 67 نقطه حادثه خیز شناسایی شد. واژه های کلیدی : نرخ تغییر انحنای یک مقطع قوسی شکل، ccrs ، معیارهای ایمنی، نرخ تصادفات، ar ، نرخ هزینه تصادفات، acr ، راه های دوخطه برونشهری

بررسی عوامل موثر در انتخاب مدارس غیر انتفاعی توسط والدین بر اساس موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده ها (با تکیه بر مطالعه در شهر تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  حسن قدیری   علی محمد حاضری

مدارس غیر انتفاعی از مراکز و موسسات آموزشی هستند که مشغول به ارائه خدمات آموزشی و پرورشی به مصرف کنندگان خود می باشند. یکی از مباحث مهم در رابطه با این مدارس، رابطه موقعیت اقتصادی و اجتماعی مصرف کنندگان آن با علل و انگیزه های انتخاب (آموزشی، فرهنگی-تربیتی، فشار هنجاری) این نوع مدارس از طرف آنها می باشد که پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع بوده است. بدین منظور در چهار چوب نظری این پژوهش ابتدا ضمن روشن کردن معانی مفاهیم آموزش و پرورش به کارکردهای نهاد آموزش و پرورش از جمله جامعه پذیری و گزینش و تخصیص به موقعیت های اجتماعی مختلف و نیز به امتیازات مدارس خصوصی که از انگیزهای انتخاب این نوع مدارس می باشند اشاره شد. در بخش دوم در بررسی رابطه بین قشر بندی اجتماعی و آموزش و پرورش از دیدگاههای کارکرد گرایی، تضاد، باز تولید فرهنگی و اجتماعی استفاده گردید. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش پیمایشی است که داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه والیدن دانش آموزان دبیرستانی مدارس غیر انتفاعی شهر تهران بودند که سه منطقه 3 و 11 و 18 بعد از نمونه گیری برای پژوهش انتخاب شدند. نتایج پژوهش به شرح زیر بوده است: 1-رابطه معناداری بین موقعیت اقتصادی خانواده ها با جنبه آموزشی مدارس غیر انتفاعی بعنوان یکی از علل انتخاب مدارس غیر انتفاعی وجود نداشت. 2-رابطه معناداری بین موقعیت اجتماعی خانواده ها با جنبه فرهنگی و تربیتی مدارس غیر انتفاعی وجود داشت. 3- خانواده های قرار گرفته در موقعیت اقتصادی و اجتماعی پایین نسبت به دو قشر متوسط و بالا بیشتر دچار فشار هنجاری بودند و در نتیجه در انتخاب مدارس غیر انتفاعی، فشار هنجاری بعنوان یکی از علل انتخاب برای قشر پایین نسبت به دو قشر دیگر متوسط و بالا تاثیر بیشتری داشت. 4- صرفنظر از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده های، جنبه آموزشی مدارس غیر انتفاعی بیش از دو عامل دیگر (فرهنگی و تربیتی و فشار هنجاری) در انتخاب مدارس غیر انتفاعی توسط والدین برای فرزندان نقش داشته است.