نام پژوهشگر: هادی برزگرکشتلی

رابطه زبان و قدرت درجمهوری اسلامی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1390
  هادی برزگرکشتلی   محمد جواد غلامرضا کاشی

این تحقیق بر آن است تا در قالب یک روش تحلیلی، گفتمانی و توصیفی به رابطه بین زبان و قدرت در ساختار جمهوری اسلامی ایران بپردازد. در پژوهش پیش رو نگارنده در سطوح نظری این تحقیق با بررسی مفهوم گفتگو ابتدا به تعریف و ویژگی های آن اشاره می کند و در ادامه هم با ارجاع به نظر سه فیلسوف معاصر هابرماس(مدل آرمانی گفتگو)، باختین(الگوی کارناوالی گفتگو) و فوکو(گفتگو به منزله تداوم منازعه) به بازشناسی دو مدل الگوی مطلوب و نا مطلوب آن می پردازد. سپس بر طبق فرضیه پژوهش و با بهره گیری از وجوه تحریکی، عملی و ادراکی گفتمان سلدن در مطبوعات هریک از گروههای فعال انقلاب، به رابطه زبان و قدرت میان بازیگران هر یک ازاین دوره ها پرداخته می شود که در نهایت به این نتیجه می رسیم که علاوه برفقدان الگو گفتگوی هابرماس در نزد بازیگران سیاسی انقلاب، منازعه قدرت در اوائل انقلاب و دهه سوم انقلاب با الگوی گفتگویی فوکوئی مطابقت داشت و در چهار سال اول اصلاحات نیز منازعه قدرت با الگوی گفتگو باختین نزدیک بود.