نام پژوهشگر: محمود مسندجم
محمود مسندجم رامین صادقیان
چکیده گاهی تعدد زیاد عوامل تولید مانند تعداد تأمین کنندگان و تعداد اقلام در زنجیره تأمین از یک طرف و درعین حال نرخ بالای تغییر اطلاعات از طرف دیگر لزوم ارائه روشی را ایجاد می کند که توأماً این دو مسأله را مورد توجه قرار دهد. به همین منظور در این تحقیق به ترتیب روش خوشه بندی و روش تصمیم گیری چند معیاره برای فائق آمدن بر مشکلات فوق پیشنهاد می شوند. برآورد کردن تمام تقاضاها و محدودیتِ ظرفیت تولیدی تأمین کنندگان از جمله شرایطی است که در تحقیقات پیشین به ندرت با هم درنظر گرفته شده اند، که در این تحقیق قصد بر آنست که علاوه بر اینکه این دو محدودیت با هم درنظر گرفته می شوند، از ترکیب روش های تصمیم گیری چندشاخصه و روش های خوشه بندی بتوان روشی را پیشنهاد داد تا این محدودیت ها را هر چه بهتر پوشش دهد. استفاده از خوشه بندی اقلام برای خوشه بندی تأمین کنندگان نیز ابتکاری بود که باعث انسجام بیشتر نتایج بدست آمده از اجرای روش پیشنهادی می شود. این رویکرد هرگز پیش از این مشاهده نشده بود. به کارگیری سیاست درست تخصیص جهت استمرار جریان اطلاعاتی از طرف تامین کنندگان نیز مساله ای بود که بحث می شود و تاثیر اتخاذ صحیح این سیاست به طور عینی نیز در مساله ی عملی مورد مطالعه مشاهده می شود. استفاده دوباره از روش های تصمیم گیری برای اولویت بندی درون خوشه ای نیز رویکرد دیگری است که جهت انسجام بیشتر در مرحله ی تخصیص به عنوان یک سیاست ارائه می شود. برای ارزیابی روش تحقیق نیز، روش پیشنهادی به طور کامل روی یک محیط واقعی پیاده سازی می شود و نتیجه قبل از اجرای طرح و بعد از اجرای طرح مقایسه می شود. در نهایت نیز پیشنهاداتی در مورد بازبینی رویکرد پیشنهادی از بابت تعریف مساله برای سیستم های دیگر تولیدی با توجه به زمان تحویل آن ها مانند bto و ato ارائه می شود.