نام پژوهشگر: مریم باروتی
مریم باروتی محمد سعیدی مهر
فیلسوفان و متکلمان اسلامی از دیرباز به بحث از صفات الهی، پرداخته اند. می توان مباحث مربوط به صفات خداوند را در دو مرحله ی کلی بررسی کرد؛ کلیات صفات الهی که به احکام و مسایل عمومی و مشترک صفات می پردازد، بدون آن که نظر به صفت خاصی داشته باشد و مباحث خاص مربوط به هریک از صفات چون علم، قدرت و... یکی از اقسام مباحث کلیات صفات الهی، وجود شناسی صفات الهی است. در مرحله ی وجود شناسی صفات الهی، ابتدا همه ی صفات کمالی (صفات حقیقی ذاتی) به نحو عام برای ذات باری تعالی به اثبات می رسد، سپس نحوه ی اتصاف ذات باری تعالی به صفات کمالی تبیین می گردد. در این رساله، مباحث وجود شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی، تبیین و تحلیل شده است. اولین گام در وجود شناسی صفات الهی، اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی است. علامه طباطبایی سه برهان برای این منظور اقامه می سازد؛ اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی بر مبنای برهان صدیقین، برهان مبتنی بر قاعده ی "بسیط الحقیقه" و برهان مبتنی بر قاعده ی " واجب الوجود بالذات واجب من جمیع جهات ". در گام بعد، می توان از ارتباط ذات الهی با صفات کمالی سخن گفت. علامه طباطبایی بر اساس صرافت وجود، بساطت حقیقی و وحدت حقه الهی، اثبات می کند که صفات کمالی عین یکدیگر و عین ذات اند. او همچنین بر مبنای اعتباری بودن مفاهیم صفات کمالی و نیز مبرا بودن مقام ذات خداوند از تعین مفهومی صفات ، نحوه ی جمع کثرت صفات کمالی و وحدت ذات باری تعالی را تبیین می نماید. او تنها این دیدگاه را با توحید صفاتی سازگار می داند و دیدگاه های مخالف را نقد می کند و برهان علیه آن ها اقامه می نماید. اما علاوه بر صفات حقیقی ذاتی، صفات فعل به اعتبار اصلی (حقیقه) که در ذات باری تعالی دارند، عین ذات خداوند هستند و کمال برای ذات او به حساب می آیند. اما در سایر اعتبارات (اعتبار رقیقه و نگرش کثرت انگار به فعل الهی)، صفات فعل زائد بر ذات اند و کمالی برای ذات خداوند، شمرده نمی شوند. هر چند در اعتبار رقیقه ذات الهی به صفات فعل حقیقتا متصف می شود و در اعتبار نگرش کثرت انگار به فعل، ذات الهی حقیقتا به صفات فعل متصف نمی شود.