نام پژوهشگر: فاطمه دماوندی
فاطمه دماوندی علی تسنیمی
تدوین پایان نامه یکی از الزامات تحصیلات تکمیلی در اکثر دانشگاه های دنیاست که نقش مهمّی در تولید دانش جدید بشری دارد. اگرچه قوانین نگارش پایان نامه ها در همه جا تقریباً یکسان است؛ امّا کیفیّت و کمیّت این نگارش ها یکسان نبوده و بستگی به میزان اطّلاعات و آگاهی دانشجویان و استادان آن ها دارد. از آن جا که موضوع منتخب برای هر پایان نامه باید جدید و متناسب با همان رشته ی تحصیلی باشد، بسیار ضروری است که دانشجو از سابقه ی موضوعات کارشده، آگاهی داشته و در صورت لزوم به آن ها مراجعه نماید. این احساس نیاز، نگارنده را بر آن داشت تا گامی هر چند کوچک در این راه برداشته و اقدام به معرّفی و تحلیل پایان نامه های رشته ی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه های دولتی استان خراسان در خلال سال های 1380 تا 1387 نماید. آن چه در این تحقیق آمده است، ارائه ی فهرست کاملی از پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته ی زبان و ادبیّات فارسی در دانشگاه های فردوسی مشهد، تربیت معلّم سبزوار و دانشگاه بیرجند است که با بیان چکیده، توصیف متن و تحلیل مختصری از آن ها همراه است، تا مورد استفاده ی دانشجویان، استادان و پژوهش گران این رشته و سایر علاقه مندان قراربگیرد. ارئه ی آمارها و مقایسه های صورت گرفته در این تحقیق، می تواند تا حدّ زیادی خواننده را از کیفیّت و کمیّت پایان نامه های مذکور مطّلع سازد
فاطمه دماوندی بهشید ارفع نیا
تابعیت عبارت است از تعلّق سیاسی، حقوقی و معنوی شخص به یک دولت معین. داشتن تابعیت منشأ برخورداری از حقوق و تکالیف می باشد، برخورداری کامل از حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... شامل اشخاص تابع یک دولت می باشد و چنان چه اشخاصی ، آپاترید یا بدون تابعیت باشند، یعنی تابع هیچ دولتی نبوده و قانون ملّی نداشته باشند تا بر احوال شخصیه آنان حکومت کند، از حقوقی که برای اتباع یک دولت وجود دارد محروم خواهند بود، البته نداشتن تابعیت مجوزی برای زیر پا گذاشتن حقوق انسانی تبعه توسط دولت ها نخواهد بود. از جمله عواملی که موجب بروز پدیده نامطلوب بی تابعیتی می شوند، می توان به سلب تابعیت به سبب مجازات، پناهندگی، مهاجرت و یا سلب تابعیت به سبب قصد جلای وطن اشاره کرد. سلب تابعیت عمل یکجانبه از سوی دولت متبوع شخص می باشد که در قبال فعل یا ترک فعل تبعه انجام می شود. نتیجه سلب تابعیت چیزی جز ایجاد یک معضل بین المللی به عنوان آپاتریدی نیست. سلب تابعیت به عنوان مجازات برای دارنده تابعیت اکتسابی در گذشته مورد پذیرش بود امّا در حال حاضر به هیچ عنوان مورد پذیرش جامعه بین المللی نیست، به خصوص اگر تابعیت اصلی باشد. امروزه اغلب کشورها پذیرفته اند که سلب تابعیت از تبعه تجاوز به حقوق تبعه می باشد و برخی کشورها سلب تابعیت را در قانون خود ممنوع کرده اند. در قانون ایران هم سلب تابعیت در ماده981 ق.م و تبصره آن آمده بود که به موجب قانون اصلاحی موادی از ق.م در سال 1370حذف گردید. قانونگذار ایران در اصول41 و42 قانون اساسی درباره اینکه تابعیت حق مسلم هر ایرانی است و نیز محدود بودن اختیار دولت در سلب تابعیت ایرانیان تعیین تکلیف نموده است.